برداشت دوم
سانسور در دهکده کدخدا
هميشه کتابهايي بودهاند که نامشان در فهرست آثار ممنوعه قرار ميگيرد و چه بسا خواننده را براي دستيابي به آن تشنهتر ميکند. اما در اين فهرست سياه کتابهايي هم به چشم ميخورند که سانسور شدن آنها تعجب همگان را برميانگيزد آن هم در کشوري که خود را نماد دموکراسي و آزادي و حقوق بشر ميداند و باقي کشورها از جمله ايران عزيز را به نقض حقوق و آزاديهاي مدني متهم ميسازد؛ ليست سياه آمريکاييها را ببينيد تا متوجه شويد در دهکده کدخدا، مسئولان از چه کتابهايي هراس دارند! در اين گزارش به 11 کتابي اشاره شده که هيچکس فکرش را هم نميکرد توزيعشان در آمريکا ممنوع شود.
فرهنگ واژگان «وبسترز» و «هريتيج»
«مريام وبسترز» و «هريتيج» دو کتاب مرجعي هستند که توزيع آنها در چندين مدرسهي آمريکايي ممنوع اعلام شد. اين اتفاقي بسيار نادر و شوکهکننده است، چرا که اين کتابها تنها معناي واژههاي کاربردي يک زبان را به خواننده ارائه ميکنند. دبستاني در کاليفرنيا علت اين ممنوعيت را اشاره به مسائل و اصطلاحاتي عنوان کرد که براي گروه سني دانشآموزان آن مدرسه نامناسب بود.
«خوشههاي خشم»
تصورش را کنيد که «خوشههاي خشم»، يکي از 100 کتابي که مطالعه آن به همگان توصيه شده، در فهرست کتابهاي ممنوعه آمريکاست. علت اعمال محدوديت براي مطالعه شاهکار تاريخي «جاناشتاينبک»، دربرداشتن مطالب زننده و البته ارائه تصويري تاريک از شرايط کشور آمريکا در آن زمان عنوان شده است. اين رمان در محکوميت بيعدالتي، سفر طولاني و دشوار يک خانواده تنگدست آمريکايي که به اميد زندگي بهتر از ايالت اوکلاهما به کاليفرنيا مهاجرت ميکنند، روايت شده است. اتفاقات اين اثر در دهه 1930 ميلادي و در سالهاي پس از بحران اقتصادي بزرگ آمريکا روي ميدهد. اشتاينبک اين رمان را در سال ???? منتشر کرد. وي براي نگارش اين کتاب برنده جايزه پوليتزر شد. «خوشههاي خشم» هماکنون جزو 40 اثر کلاسيک قرن بيستم بهشمار ميآيد. مجله تايم نيز شاهکار اشتاينبک را در فهرست 100 رمان برتر انگيسيزبان از سال ???? تا ???? جاي داده است. «جان فورد» در سال ???? فيلمي با همين نام با هنرپيشگي «هنري فوندا» بر اساس داستان اين کتاب ساخت.
«دلبر» و «آبيترين چشم»
«توني موريسون»، نويسنده برنده نوبل ادبيات دو شاهکار معروفش عمرش را با وجود ممنوع اعلام شدن آنها به خوانندگان آمريکايي عرضه کرد. اين مبارزه همچنان ادامه دارد، اما استفاده از زبان زننده و خشونت بيش از حد در «آبيترين چشمها» و «دلبر» به عنوان دلايل ممنوعيت توزيع اين رمانها اعلام شده است. موريسون نويسنده، فمينيست و استاد دانشگاه برنده جايزه ادبي نوبل ???? است که آثارش به خاطر فضاي حماسي، ديالوگهاي زنده و تصوير کردن شخصيتهاي سياهپوست آمريکايي مشهور است. او نخستين زن سياهپوستي است که کرسي به نام خود در يکي از دانشگاههاي بزرگ آمريکا (دانشگاه پرينستون) دارد و همچنين اولين زن سياهپوست آمريکايي است که جايزه نوبل را دريافت کرده است.
«جادوگران» و «جيمز و هلوي غولپيکر»
«رولد دال» ديگر نويسندهي سرشناسي است که مشهورترين آثارش در فهرست سياه ادبيات آمريکا قرار دارد. در اين مورد هم، اشاره به مسائل غيراخلاقي و همچنين بيارزش جلوه دادن زندگي يک کودک بهانه بوده است. دال داستان و فيلمنامهنويس اهل ولز و از مشهورترين نويسندههاي انگليسي است که در دهه ???? به شهرت رسيد. مهمترين آثار او «چارلي و کارخانه شکلاتسازي»، «ماتيلدا» و «داستانهاي چشمنداشتني» است. بيشتر آثار رولد دال تبديل به فيلم سينمايي شدهاند.
«زنان کوچک»
«زنان کوچک» نامي است که وقتي در اين فهرست به آن برميخوريد واکنشي غير از شگفتزدگي از خود نشان نميدهيد؛ داستاني که همه نوجوانان به ويژه دختران با آن خاطره دارند و با شخصيتهايش همذات پنداري کردهاند. اما اين رمان هم از اين قاعده مستثني نمانده است. علت اين سانسور ازدواج قويترين شخصيت زن داستان با مردي خستهکننده است که فاصله سني بسياري با او دارد. برخي بر اين عقيدهاند که اين موضوع چندان به مذاق فمينيستهاي آمريکايي خوش نيامده است.
«زنان کوچک» رمان بلندي از «لوييزا مي الکات»، نويسندهي آمريکايي است. اين کتاب به بيش از ?? زبان ترجمه شده است. اقتباسي از اين اثر در اپرا، باله، برنامههاي تلويزيوني، هاليوود، باليوود و انيميشنهاي ژاپني شاخته شده که سريال کارتوني آن از همه شناختهشدهتر است.
«وداع با اسلحه» و «زنگها براي که
به صدا درميآيند؟»
زمانه تغيير کرده، اما در گذشته نام «وداع با اسلحه» ارنست همينگوي به علت دربرداشتن مطالب غيراخلاقي و ديگر شاهکار وي «زنگها براي که به صدا درميآيند» به دليل تصوير کردن مفاهيم ضدکمونيستي در ليست سياه ديده ميشد. خالق «پيرمرد و دريا» رمان «وداع با اسحه» را در سال 1929 و «زنگها براي که به صدا درميآيند؟» را 11 سال پس از آن منتشر کرد. «زنگها براي که به صدا درميآيند؟» روايت داستان «رابرت جوردن» - سرباز آمريکايي - است که به عنوان متخصص مواد منفجره وظيفه دارد پلي که بر سر راه دشمن قرار دارد، را منفجر کند.
«نوري در اتاق زيرشيرواني»
«شل سيلورشتاين» که همه کودکان و بزرگسالان او را با نام مستعار «عمو شلبي» ميشناسند، خالق داستانها و اشعاري است که از فرط لطافت و صميميت، خواننده يادش ميرود مردي تنومند با چهرهاي جدي آنها سروده است. اما تدريس يکي از کتابهاي اين نويسنده در سال 1993 در دبستاني در فلوريدا ممنوع اعلام شد. اين اثر در دهه 1990 از آثاري به شمار ميرفت که بسيار مورد حساسيت قرار گرفت. گفته ميشد «نوري در اتاق زيرشيرواني» باعث ترويج هتاکي، هراس و خشونت در کودکان ميشود. «يک زرافه و نصفي»، «در جستوجوي قطعه گمشده»، «پاهاي کثيف» و «من و دوست غولم» از ديگر کتابهاي معروف عمو شلبي هستند.