kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۹۷۲
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۷ - ۲۰:۲۴

برکت (یک شهید، یک خاطره)

مریم عرفانیان

همیشه میهماندار بودیم. اگر ابوالفضل می‌گفت که پنج نفر میهمان داریم؛ برای بیست نفر غذا می‌پختم. چون می‌دانستم که احتمالاً تعداد میهمان‌ها زیادتر خواهد بود. شبی با همین پیش‌بینی برای بیست نفر غذا تهیه کردم؛ اما 40 نفر همراه ابوالفضل به خانه‌مان آمدند!‌ گریه‌ام گرفت! وقتی ابوالفضل توی آشپزخانه آمد و ناراحتی‌ام را دید، گفت: «غصه نخور، دعا می‌کنم تا خدا برکتش را بدهد.»
آن‌وقت خودش صلوات‌گویان شروع به ظرف کردن غذا کرد. متعجب مانده بودم! غذایی که برای بیست نفر تهیه‌کرده بودم، به راحتی 40 نفر را سیر کرد و بقیه‌اش برای روز بعد باقی ماند!           
*خاطره‌ای از شهید ابوالفضل رفیعی سیج
*راوی: فاطمه‌ دهقانی، همسر شهید