به یاد شهید حسین رمضان
پاسداری ساده در بیت امام(ره)(حدیث دشت عشق)
شهید حسین رمضان برادر شهید غلام رمضان در هفدهم آبان 1333 چشم به جهان گشود.
در سنین نوجوانی حلال و حرام را به خوبی تمیز میداد و از حرام جداً دوری میکرد. او مردی مومن و با تقوا و متواضع بود. هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد؛ و همیشه لباسهای ساده میپوشید. او راضی به قضای خداوند بود و همه چیزش را فدای اسلام میکرد.در 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی، در تظاهرات و حرکتها، فعالانه شرکت میکرد و در روز چهارشنبه خردادماه 1358 معروف به چهارشنبه سیاه- که ضد انقلاب دست به توطئه شومی زد- حسین فعالانه در تظاهرات شرکت کرد.در شهریور 1359 با شروع جنگ تحمیلی به استخدام سپاه ولیعصر گردان 3 گروهان یک درآمد. جزو پاسداران بیت امام بود. چندین بار به جبهه اعزام گردید. در سال 58 خداوند پسری به او عطا نمود، که نامش را روح ا... گذاشت و او را به دیدار امام برد، امام در دیدارش دستی به سر فرزندش کشید.
آخرین بار که عازم جبهه شده بود (12/2/61) پس از 2 روز به آرزوی دیرین خود، شهادت رسید. در منطقۀ عملیاتی، وظیفه تکتیرانداز و آرپیجیزن را داشت و سرانجام با اصابت ترکش در خون خود غلطید.
در سنین نوجوانی حلال و حرام را به خوبی تمیز میداد و از حرام جداً دوری میکرد. او مردی مومن و با تقوا و متواضع بود. هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد؛ و همیشه لباسهای ساده میپوشید. او راضی به قضای خداوند بود و همه چیزش را فدای اسلام میکرد.در 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی، در تظاهرات و حرکتها، فعالانه شرکت میکرد و در روز چهارشنبه خردادماه 1358 معروف به چهارشنبه سیاه- که ضد انقلاب دست به توطئه شومی زد- حسین فعالانه در تظاهرات شرکت کرد.در شهریور 1359 با شروع جنگ تحمیلی به استخدام سپاه ولیعصر گردان 3 گروهان یک درآمد. جزو پاسداران بیت امام بود. چندین بار به جبهه اعزام گردید. در سال 58 خداوند پسری به او عطا نمود، که نامش را روح ا... گذاشت و او را به دیدار امام برد، امام در دیدارش دستی به سر فرزندش کشید.
آخرین بار که عازم جبهه شده بود (12/2/61) پس از 2 روز به آرزوی دیرین خود، شهادت رسید. در منطقۀ عملیاتی، وظیفه تکتیرانداز و آرپیجیزن را داشت و سرانجام با اصابت ترکش در خون خود غلطید.