kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۳۷۷
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۸

سیره عبادی امام صادق(ع)

علی جواهردهی

شناخت سیره و سبک زندگی معصومان(ع) به ما کمک می‌کند تا سرمشق عملی و عینی برای رفتارها و گفتارها و افکار خودمان داشته باشیم و این گونه بتوانیم هم عذری مقبول به پیشگاه خدا بیاوریم و هم باور به امکان تحقق امور و  دستیابی به صراط مستقیم و رستگاری در خود ایجاد کنیم در مطلب حاضر به بررسی سیره عبادی امام صادق(ع) پرداخته است.
شاید برای معصومان(ع) چیزی مهم‌تر از عبادت نباشد که هدف خلقت و مهم‌ترین عامل و ابزار رسیدن انسان به کمالات معرفتی و وجودی است.(نگاه کنید: ذاریات، آیه 56؛ بقره، آیات 21 و 179 و 183؛ حجر، آیه 99)
این گونه است که عبادت خداوندگار و پروردگار مهم‌ترین بخش از زندگی معصومان را تشکیل می‌دهد و حتی هر امر دیگری تحت تاثیر این هدف و فلسفه زندگی است؛ زیرا هر کاری که انجام می‌دهند به نیت و قصد عبادت پروردگار است. آنان چه در  خـلوت حـق در قالب نماز و نیایش و چه در جمع خلق در قالب احسان و انفاق و تعلیم و تزکیه، پیوسته بندگی خداوند را مقصود قرار می‌دهند.
مالك، پيشواى فرقه مالكيه از اهل سنت درباره سبک زندگی امام صادق(ع) و توجه به بندگی در همه حالات زندگی ایشان مى‌گويد: قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ اِلَيْهِ زَمانا فَما كُنْتُ أَراهُ اِلاّ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: اِمّا مُصَـلّيا وَ إمّا صامِتا وَ إمّا يَقْـرَءُ الْقُـرانَ وَ لايَتَكَلَّمُ فيما لايَعْـنيه فَكانَ مِنَ الْعُلَماءِ الْعِـبادِ الَّذينَ يَخْـشَونَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ؛ من مدت زمانى به خدمت امام صادق(ع) رفت و آمد داشتم، او را هرگز در غير اين سه حالت نديدم: يا نماز مى‌گزارد، يا سكوت مىکرد (در برخى روايات يا به نماز ايستاده بود) يا قرآن تلاوت مى‌كرد و در آنچه كه سودى نداشت سخن نمى‌راند و او از دانشمندان و بندگان خدا بود؛ آنانكه از خدا در بيم و هراس‌اند. (بحارالانوار، ج 17 ، ص 32 ح 14)
حضرت امام صادق(ع) خود در تعلیل این گونه زندگی به مسئله محبت و عشـق به خــدا‌اشاره می‌کند و می‌فرماید: مردم خداوند را به سه صورت مى پرستند: عده اى او را براى رسيدن به ثواب الهى بندگى مى‌كنند؛ اين، عبادت حريصان است كه ريشه در طمع دارد. برخى ديگر به خاطر ترس از آتش غضب الهى خدا را عبادت مى‌كنند؛ اين، عبادت بردگان است. ولى من پروردگار را از روى شوق و محبت مى‌پرستم؛ اين، عبادت كريمان است كه مايه امان است به سبب سخن خداوند عز و جل که می‌فرماید: و آنان از فزع آن روز در امنیت هستند... پس هر كه خداى را دوست دارد، خداوند نيز او را دوست خواهد داشت و محبان او نيز از هر گزندى در امان خواهند بود.(وسائل الشيعه، ج 1، ص 45، ح 2؛ مشكاهًْ الانوار، ص 128) 
همین عشق است که ایشان را برای نماز شب بیدار نگه می‌دارد تا با خدایش خلوت کرده و مناجات نماید. البته ایشان به مردم می‌آموزند که به هر شکلی شده نماز شب و مناجات آن را ترک نکنند تا بتوانند با محبوب خویش خلوتی داشته باشند؛ حتی اگر شده در شرایط سخت این عمل را به هر نحوی شده به جا آورند. حلبى يكى از ياران امام صادق(ع) می‌گويد: قالَ سَأَلْتُ أَبا عَبْدِ اللّهِ عِنْ صَلاهًِْ الْلَّيْلِ وَ الْوَتْرِ فى أَوَّلِ الْلَيْلِ فى السَّفَرِ اِذا تَخَوَّفْتُ الْبَرْدَ وَ كَانَتْ عِلَهًٌْ، فَقالَ: لا بَـأسَ أَنَا أَفْـعَـلُ ذلِكَ؛ از امام صادق(ع) راجع به نماز شب و نماز وتر پرسيدم آيا در هنگام سفر و ترس از سرما و يا وجود بيمارى در ابتداى شب مى‌توان آن را خواند؟ امام (ع) فرمود: آرى‌اشكالى ندارد و من نيز اين چنين مى‌كنم. (كافى، ج 3، ص 441 ح 10؛  وسائل الشيعه، ج 3، ص 183 ح 8)
حضور عاشقانه در برابر محبوب باید از همه جهات خودش را نشان دهد. از این رو ایشان در هنگام حضور در پیشگاه خداوند در نماز و روزه گرفتن از بـوى خـوش استفاده و بهترین جامه‌ها را به تن می‌کرد و از زیور برای حضور بهره می‌جست. در روایت است: امام صادق(ع) چون روزه مى‌گرفت بوى خوش به كار مى برد و مى‌فرمود: بوى خوش هـديه روزه دار است. (كافى 4: 113 ح 3، من لايحضره الفقيه 2: 112 ح 1872)
امام كاظم (ع) نیز فرموده است:  كانَ يُعْرَفُ مَوْضِعُ سُجُودِ أَبي عَبْدِاللّهِ (ع) بِطيـبِ ريحِـهِ؛ جايگاه سجده امام صادق (ع) از بوى خوش آنجا شناخته مى شد. (كافى 6: 511 ح 11)
آراسـتــگى نیز از همین جهت بود تا جلوه‌های الهی را نشان دهد. معاويه بن عمار از اصحاب امام صادق(ع) مى‌گويد: رَأيْـتُ أَبـاعَبْـدِاللّهِ (ع) يَخْتَضِبُ بِالَحنّاءِ خِضابا قانِيا؛ امام صادق (ع) را ديدم كه موى خويش را با حناى پررنگى حنا بسته است. (بحارالانوار ج 47 ص 46 ح 65) ایشان با رنگ زدن به موها، بر آن بود تا برای بستگان مايه نشاط و اميد باشد و آراستگی را بیاموزاند.
البته استفاده از بوی خوش برای دیگران بود نه لذت بردن؛ زیرا ایشان لذت عبادت و حضور را با چیزی معاوضه نمی‌کردند از همین رو، در ترک هر گونه لذتی در هنگام عبادت در روایت است: امام صادق(ع) چون روزه مى‌داشت گياهان و گلهاى خوشبو را نمى‌بوييد. از آن حضرت در اين باره سؤال كردم فرمود: دوست ندارم كه روزه خود را با لذت بياميزم.(من لايحضره الفقيه 2: 114 ح 188، وسائل‌الشيعه ج 7: 67 ح 15)
این احترام به خدا و محبوب تا جایی بود که به احترام مـاه رمضـان و احکام الهی سعی می‌کرد دنبال لذتی نرود و لذت روزه را تحت‌الشعاع قرار دهد. امام صادق(ع) می‌فرمود: اِنّي اِذا سـافَرْتُ فى شَـهْرِ رَمَضـانَ ما آكُلُ اِلاّ الْقُوتَ وَ ما أَشْرَبُ كُلَّ الرَّىِّ؛ هرگاه در ماه رمضان به مسافرت مىروم[به احترام ماه رمضان اگر چه مسافرم و روزه بر من واجب نيست ولى] جز به اندازه رمق داشتن غذا نمى‌خورم و هرگز از آب در حدّ سيراب شدن نمى نوشم.(وسائل‌الشيعه 7: 147 ح 5)
پس با آنكه مسافر در ماه رمضان نبايد روزه بگيرد و خوردن آب و غذا براى او‌اشكالى ندارد، ولى براى آنكه از حالت روزه‌داران فاصله زيادى نداشته باشد و حرمت ماه رمضان هم محفوظ بماند، خوب است كه اگر مى خورد و مى آشامد، به اندازه ضرورت باشد، نه آنكه غذا و آب كامل بخورد و بنوشد. اين عمل، اثر تربيتى و خودسازى دارد و تسلّط بر نفس را افزايش مى دهد و آدمى را از سيطره شكم رها مى‌سازد.
چهار اصل توحیدی در جهان‌بینی الهی
زندگی از نظر معصومین، چیزی جز بندگی و عبادت و عبودیت نیست. ایشان با معرفت و یقینی که نسبت به خدا دارند، بر آن هستند تا همه چیز را در محور خداوند شکل دهند و بنیان زندگی را بر خدامحوری قرار دهند. از همین رو هنگامی که از بنيان زندگى از امام صادق(ع) سؤال می‌شود بر چهار چیزی تاکید می‌کند که در ارتباط با خداوند است. حضرت می‌فرماید: کار خود را بر چهار چیز بنیان نهادم: [اول] دانستم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى‌دهد، پس تلاش نمودم [دوم] دانستم كه خدا بر من آگاه است، پس حيا كردم. [سوم] دانستم كه روزى مرا ديگرى نمى‌خورد، پس آرام گرفتم [چهارم] دانستم كه پايان كار من مرگ است، پس براى آن آماده شدم.(بحار الانوار، ج 78، ص 228 ح 100)
چنین بینش و نگرشی انسان را در مسیری قرار می‌دهد که در دنیا و آخرت عزتمندانه زندگی کند و برای آخرتی تلاش کند که هدف و فلسفه زندگی و بلکه بازگشتنگاه هر کسی است. اینکه  امام (ع) بر عناصر بینشی و نگرشی تاکید می‌کند از آن روست که رفتار آدمی را همین بینش ها  و نگرش‌های کلان نسبت به دنیا و زندگی تعیین کرده و سامان می‌دهد. در حقیقت چگونگی و كيفيت عمل هر كسی، بر پايه بينش و باور او استوار است. پس كسى كه به ارتباط عمل و پاداش معتقد باشد و خدا را شاهد بر كارهاى خويش بداند و به روزىِ مقدّر قانع باشد و مرگ را باور داشته باشد، از پستى‌ها و پليدى‌ها و گناهان دورى مى كند و براى سعادت اخروى مى‌كوشد.
وقتی انسان بر اساس آموزه‌های قرآن، هستی شناختی و جهان بینی و بینش‌ها و نگرش‌های خود را سامان دهد، نسبت به توحید به چنان باوری می‌رسد که هر چیزی را با خاستگاه آن می‌بیند. این گونه ، وقتی با مصیبتی مواجه می‌شود، آن را یا برخاسته از مشیت و حکمت الهی می‌داند یا مصلحتی که اقتضا می‌کند شخص بدان گرفتار آید؛ زیرا می‌داند همه چیز بر اساس نظام عادلانه‌ای است که از پیش طراحی و اجرا می‌شود و نمی‌توان از مقدرات الهی بیرون رفت.(حدید، آیات 22 و 23)
بر اساس همین بینش و نگرش ، ستايش خداوند در مصيبت‏ها همانند سپاس از خدا در هنگام نعمت خواهد بود و هیچ تفاوتی میان نعمت و مصیبت در کلان بینش و نگرش‌های خویش نمی‌یابد؛ چنانکه امام صادق(ع) عمل می‌کرد. در روایت است: امام صادق(ع)به هنگام مصيبت و مشكلات مى فرمود: سپاس خدايى را كه مصيبت مرا در دينم قرار نداد و سپاس خدايى را كه اگر مى خواست مصيبت مرا بيش از اين قرار دهد [مى توانست] و ستايش خدايى را بر آنچه كه او خواست و همان نيز انجام گرفت. (كافى، ج 3، ص 262 ح 42؛ تحف العقول، ص 381)
بیشتر مردم توجه خویش را مبذول مصیبت در مال و جسم و دنیا قرار می‌دهند و کمتر کسی است که به مصیبت خویش در دین توجه نماید؛ در حالی که از نظر امام صادق(ع) مصيبت در دين، بدتر و سخت‌تر از مصيبت در جسم و مال و فرزندان و بستگان است، همچنانكه عافيت در دين هم، از همه عافيت‌ها برتر است. این تفکر برخاسته از آموزه‌های قرآنی است که سلامت در دین را اصالت می‌بخشد.
از سوی دیگر، انسان باید به این نکته توجه کند که حتی اگر مصیبتی در غیر دین دارد، این مصیبت می‌توانست بیشتر از آن باشد که اکنون گرفتار است. سعدی در گلستان نوشته است: هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم، به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت، سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی‌کفشی صبر کردم.
مرغ بریان به چشم مردم سیر
                                    کمتر از برگ تره بر خوان است
وان که را دستگاه و قوت نیست
                                        شلغم پخته مرغ بریان است
 پس اگر انسان به بلاها و گرفتاريهاى بيشتر و سخت ترى كه ممكن بوده براى او پيش آيد، ولى به لطف الهى بر سرش نيامده است توجه داشته باشد، هميشه ستایشگر خواهد بود. بنابراین، وقتی از نعمتی برخوردار می‌شویم و اگر گرفتار مصیبتی شده‌ایم حمد و سپاس خدا بگوییم و «الحمدلله» بر زبان جاری سازیم.
تـوسّـل در هنگام مصیبت می‌تواند ما را از گرفتاری برهاند، همان طوری که حضرت آدم(ع) با بهره‌گیری از کلمات وجودی الهی یعنی توسل به اهل بیت(ع) توانست از مصیبت برهد.(بقره، آیه 37 و روایات تفسیری)
داود رقى از اصحاب امام صادق(ع) مى‌گويد:  من از امام صادق(ع) مى شنيدم كه در هنگام اصـرار دعاهايش بيشتر مواقـع خداى را به حق پنج نفر مى خواند، يعنى رسول خـدا و اميرمؤمنان و فاطـمه زهراء و حسن و حسين، درود خدا بر آنها باد.(وسائل الشيعه، ج 4، ص 139 ، ح 1)
نحوه حاجت خواهی از خدا
انسان‌ها همواره با انواع مصیبت‌ها مواجه هستند و حاجات  و نیازهای بسیاری دارند، ولی راهی را نمی‌شناسند که بدان به حاجت خویش برسند. خداوند در قرآن این راه‌ها را نشان داده است که شامل اطعام و صدقه و انفاق و مانند آنها است. استفاده از وسایل و ابزارهای مناسب می‌تواند در رسیدن به هدف کمک کند. از این رو خداوند از بندگانش می‌خواهد برای رسیدن به هر چیزی از سبب و ابزار و وسیله مناسب آن بهره گیرند.(مائده، آیه 35) از نظر قرآن وسایلی چون نماز و صبر ، اسباب مناسبی است که می‌توان از آنها یاری جست.(بقره، آیات 45 و 153)
همچنین تضرع و انابه و استغفار از جمله راه‌هایی است که می‌تواند موجب برآورده شدن حوائج و نیازهای بشر باشد.(اعراف، آیات 55 و 205)
در روایات برای اینکه حالات تضرع و انابه رخ دهد روش‌هایی بیان شده تا با آنها زمینه برای اجابت دعا و رسیدن به نیازها و حاجات فراهم آید. از جمله این‌ها بهره‌گیری از لباس خشن در نـماز و دعـا است. در روایت است: امام صادق(ع) را دو لباس خشـن بود كه در خانه با آنها نماز مى‌گزارد و چون مى‌خواست از خدا حاجتى بخواهد (دعا كند) آن دو لباس را مى‌پوشيد. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 159 ح 565)
اين سيره درباره امام باقر (ع) هم نقل شده است. چنين لباسى حالت خضوع و فروتنى مى‌آورد و سبب خشوع در نماز و دعا مى‌شود.
همچنین سجده هنگام حاجت خواهى در روایات مورد تاکید است. در روایت است: اِنَّ الصّـادِقَ (ع) كانَ اِذا أَلَحَّتْ بِهِ الْحـاجهًُْ يَسْجُدُ مِنْ غَيْرِ صَـلاهًٍْ وَ لارُكُوعٍ يَقُـوُلُ: يـا أَرْحَمَ الرّاحمينَ سَبْعا ثُمَّ يَسأَلُ حاجَتَهُ؛ امام صادق(ع) چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و ركوع به سجده مى رفت و هفت بار مىگفت يا ارحم الراحمين سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى كرد. (بحارالانوار، ج 95، ص 164 ح 18)
سـجده بر تربت كربلا نیز می‌تواند در برآوردن حاجات، مهم و مفید باشد.  مُعاويةُ بْنُ عَمارٍّ از اصحاب امام می‌گوید: امام صادق(ع) را كيسه اى ابريشمين و زرد بود كه در آن خاك كربلاى حسين بود. چون هنگام نماز فرا مى رسيد آن خاك را بر سجاده خود مى ريخت و بر آن سجده مى كرد. (وسائل‌الشيعه، ج 3، ص 608 ح 3)
از روایات به دست می‌آید که سجده بر تربت سيّد الشهدا(ع) دارای فضيلت بسياری است. این رویه برای حفظ و بزرگداشت عاشورا و فرهنگ آن نیز مد نظر است؛ زیرا سجده بر تربت و ذكر گفتن با تسبيحى كه از تربت قبر آن حضرت تهيّه شده باشد، يادآور آن امام مظلوم و الهام‌بخش جانبازى و فداكارى در راه دين است. از تربت شهيد، بوى خون و جهاد به مشام مى رسد و اين‌گونه يادآورى از واقعه عاشورا، تجديد ميثاق با آن حماسه بزرگ و حماسه آفرينان خدايى است. در حقیقت با این روش، هم آن فرهنگ حفظ می‌شود و هم دیگران از امام(ع) سرمشق جهاد و شهادت می‌گیرند.