kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۳۴۲
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰

تلاش دشمنان و دوستان نادان برای القای ناکارآمدی نظام اسلامی(زلال بصیرت)

براي بررسي اينکه آیا نظام اسلامی ایران در 40 سال گذشته کارآمد بوده يا نه، ابتدا بايد ببینیم هدف اين نظام چه بوده است.



با بررسي اجمالي جامعه مي‌توان دريافت که نه همه مردم جامعه ما فقط خواستار لذایذ محض حیوانی هستند و نه همه تارك دنيا بوده و مانند انبیاء و اولياء فقط در انديشه آخرت هستند؛ بلکه افراد اين جامعه داراي مراتب مختلفي از معرفت و ايمان هستند و خواسته‌هايشان نيز بر همين اساس متفاوت است.
با وجود افرادي با درجات مختلف معرفت و ایمان و دیدگاه‌های متفاوت در جامعه، آيا مي‌توان كارآمدي نظام حاكم را فقط  رسيدن به اهداف معنوی دانست، حتي اگر به قيمت كشته شدن همگان باشد؟ و يا مي‌توان کارآمدی نظام را فقط توفيق در تامین نيازهاي مادی افراد معرفي كرد، حتي اگر مستلزم وجود فسادها و جنایات مختلف باشد؟ روشن است كه هيچ يك از اين دو نظر واقع‌بینانه نیست.
برای ترسيم یک نظام ایده‌آل و واقع‌بینانه براي چنین جامعه‌ای، باید نظامی را در نظر بگیریم که در صورت اجرای درست آن، اکثریت مردم به حد متوسط خواسته‌هایشان برسند. یعنی نه خواسته‌های مادی محض و نه اهداف معنوی محض، هيچ يك به تنهايي هدف نظام نباشد. بر اين اساس معیار کارآمدی نظام اسلامی این است که حداقل تاثیرش در سعادت ابدی انسان لحاظ شود و اگر آخرت به عنوان تنها هدف در نظر گفته نمي‌شود، حداقل تاثیر نظام بر آخرت مردم فراموش نشود.
القای ناکارآمدی نظام توسط دشمنان و دوستان نادان
 نباید به‌گونه‌ای رفتار شود که گویا اصلاً آخرتی نيست و نظام هیچ تعهدی در قبال دین مردم ندارد و مسئولان نیز وظیفه‌ای در جهت بهشتي شدن مردم براي خود قائل نباشند.
گويا برخی از مسئولان اجرای احکام اسلام و برقراري عدالت و حتي تامین حداقل نیازهای مادی مردم را وظیفه خود نمی‌دانند؛ بلكه وظیفه‌شان را فقط مدیریت زندگی دنیوی مردم و سير كردن افرادي مي‌دانند که نقشی در جامعه دارند و ممكن است براي حكومتشان مزاحمتي ايجاد كنند!
در مقابل، همه مردم، از جمله اکثریت کسانی که در بیست و دوم بهمن و نه دی براي راهپيمايي به خيابان‌ها آمدند، این‌گونه فکر نمی‌کنند؛ بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنها آماده تحمل سختی‌ها هستند، اما با تبعیض و ناعدالتی میانه‌ای ندارند و معتقدند اگر سختی هست، باید برای همه باشد.
اکثریت مردم خواستار این هستند که در عين برخورداري از زندگی متوسط مادی، به سعادت آخرتشان نیز برسند،این توقع زیادی نیست؛ اما آنچه سبب شده تا موضوع کارآمدی نظام به یک مسئله مورد بحث در مجامع و همایش‌های مختلف تبديل شود این است که کسانی تصور كرده‌اند که اگر این نظام به عنوان يك نهاد و سیستم قانونمند، دارای قوانین و مقررات مناسبی بود، می‌بایست تاکنون اهداف آن تحقق یافته باشد؛ در حالي‌كه چنين نشده و اين امر ناشي از نقص قوانین است.
دشمنان نظام اسلامی نیز از این مغالطه استفاده کرده و براي رويگردان كردن جوانان از این نظام که با رنج‌ها و زحمات فراوان سر كار آمده، چنين القا مي‌كنند كه اين نظام نمی‌تواند شما را به خواسته‌هايتان برساند؛ تمام گرفتاری‌ها از آن جهت است كه اساس نظام دچار مشکل است و قوانین جاري كه از اسلام گرفته شده، كارآيي لازم براي رسيدن به هدف مطلوب را ندارد؛ پس معلوم می‌شود که اسلام در این عصر نمی‌تواند کارآمد باشد!
علاوه‌بر کسانی که کاملاً با دین مخالف هستند، حتی برخي از افراد معتدل نيز می‌گویند دین مربوط به مسائل فردی است و امور اجتماعی را باید با علوم و تجربیات روز اداره کرد؛ به اين منظور آنها کارهایی که در کشورهای پیشرفته جهان انجام شده را به عنوان الگو معرفي مي‌كنند.
چنین رويكردي در رفتار و سخنان برخی از مسئولان به خوبي ديده مي‌شود،گويا برخی از مسئولان در باطن آرزو دارند که ایران هم مانند یکی از ایالت‌های آمریکا باشد تا پیشرفته تلقی شود! زيرا از نگاه آنها بعد از 40 سال از سر كار آمدن نظام اسلامی، هنوز نتوانسته‌ایم به اهداف خود برسیم؛ پس اين نظام ناکارآمد است و ما باید کشورهای پیشرفته را الگوي خود قرار دهیم! اما آنچه انقلابی‌ها و شهدا می‌خواستند، با آنچه این افراد می‌خواهند، متفاوت است. كسانی در پي آن هستند كه نظريات امثال دورکیم، جامعه‌شناس غربي را به جوانان و نوجوانان ما القا کنند، تا آنها بپذيرند اين انديشه که خدا عالم را خلق کرده،‌اشتباه است و براي تصحيح اين خطا باید جامعه را به‌جای خدا گذاشت؛ چون جامعه، همان خداست!
همین امروز در نتيجه رواج اين انديشه از سوي برخی اساتید دانشگاه‌های ما كه این نظريه باطل را در قالب كار علمي مبنای کار خویش قرار داده‌اند، فكر بسیاری از جوانان و نوجوانان ما که شخصیتشان در حال شکل‌گیری است، با این مفاهیم ساخته می‌شود، نه با سخنان امام(ره) و شهدا. چون يك جوان، انديشه، دین و شخصیتش را از معلم و استادش مي‌گيرد؛ البته رسانه‌ها نيز در اين ميان نقش بسزايي دارند ، لذا نباید انتظار داشت جوانی که برای شكل‌گيري ذهن و شخصيت و تقويت روحيه ديني او هیچ کاری نکرده‌ایم، آماده فداكاري در راه خدا باشد.
خطر افکار سکولاریستی برخی مسئولان نظام اسلامی
 متاسفانه باور بعضی از مسئولان ما این است که احکام اسلام متعلق به 1400 سال پیش است و امروز کارآيی ندارد؛ اين افراد گرچه دین را قبول دارند، نماز هم می‌خوانند و دائم از رهبر معظم انقلاب نام می‌برند، اما معتقدند حساب سیاست از دین جداست؛ دین فقط نماز و نافله و روزه و روضه است و سیاست را باید از اساتید این فن آموخت! این همان سکولاریسم است؛ البته سیاست اقتضا می‌کند که اين سخنان در لفافه و با ظاهري زيبا گفته شود. زمانی كه به اين مسئولان اعتراض شود که دريافت سود‌هاي بانكي خلاف شرع و در واقع همان ربا و به معنای اعلان جنگ با خداست، در پاسخ می‌گویند: این سخنان قدیمی شده و تناسبي با دنیای امروز ندارد! مي‌گويند: بانکداری بدون بهره امكان ندارد و نمی‌توان اطراف کشور اسلامی را دیوار کشید؛ ما مجبوریم با کشورهای دیگر رابطه داشته باشیم و براي اين كار راه دیگری جز بانکداری ربوی نداریم!
آیا نظام اسلامي به‌عنوان مجموعه‌اي از قوانین و مقررات که از اسلام گرفته شده، اين قابلیت را دارد که به اهداف خود برسد و با پرورش نسلی با انديشه سالم، در آينده جامعه‌اي خداپسند را بسازد؟ در پاسخ باید گفت: کامل بودن قوانین، به تنهایی نمی‌تواند ضامن تحقق اهداف باشد؛ بلکه لازم است مجری قانون هم صالح باشد و دقیقاً بر طبق قانون عمل کند؛ علاوه ‌بر اينکه فرهنگ حاکم بر جامعه نیز باید این قانون را پذیرفته باشد؛ در غير اين صورت هر کسي سعی می‌کند به نحوي قانون را دور بزند و از آن به نفع خود استفاده کند.
طبیعتاً هوای نفس آدمی به دنبال کسب رفاه و لذت بیشتر است؛ لذا چه بسا افرادی دوست دارند هر كاری که خواستند، انجام دهند؛ اين همان رويكردي است كه برخي از آن با عنوان «آزادی» ياد مي‌كنند!
یکی از وزرای اسبق در پاسخ به اين اعتراض که چرا رفتارهایتان برخلاف ارزش‌هاست، گفته بود بالاترین ارزش‌ها، آزادی است! آن وزير، کشور لبنان را به‌عنوان الگو معرفي كرده و گفته بود الزام به حجاب، با آزادی که بالاترین ارزش‌هاست، تناقض دارد؛ در لبنان، هم زنان محجبه آزادانه در خیابان‌ها تردد می‌کنند، هم زنانی نیمه عریان و ما هم می‌خواهیم کشوری مانند لبنان داشته باشیم! بر اساس چنین برداشتی از آزادی، قانون جنگل بهترين قانون است؛ چون حیوانات جنگل هر کاری كه دوست دارند را آزادانه انجام می‌دهند!
برای ارزیابی کارآمدی نظام باید ملاک کارآمدی نيز مشخص کرد. عده‌ای با طرح اين مقدمه كه مردم برای استقلال و آزادی انقلاب کردند و آزادي هم دستاورد انقلاب اسلامی است، اينچنين مغلطه مي‌كنند كه اين نظام زماني کارآمد است که هر کسي بتواند هرگونه که خواست، رفتار کند؛ بر اساس این نظر، نظام ما کارآمد نیست!
وجود کارگزاران صالح، از عوامل کارآمدی نظام
 در مرحله بعد باید توجه داشته باشيم که قانون مناسب، به تنهایی نمی‌تواند سبب تحقق اهداف شود؛ چون قانون فقط نوشته‌ای روی کاغذ است و آنچه قانون را در خارج محقق مي‌كند مجری آن است که باید بدون مسامحه و در نظر گرفتن منافع شخصی قانون را اجرا کند. در مرحله سوم نیز باید شرایط لازم برای پذیرش اعمال قانون در جامعه فراهم شود، تا توده مردم، حد متوسطي از ارزش‌هاي حاكم بر قانون را بپذیرند و آن را مطالبه كنند؛ نه آنکه به بهانه پرهيز از تحجر و عقب‌ماندگی، تن به اجراي سندهای غربی در مدارس بدهند!
اگر گفته می‌شود اسلام ضامن تحقق اهداف فطری و انسانی ماست، اين در صورتی است که هم مجریان، صالح باشند، هم مردم آن را مطالبه كنند. لازمه اين امر آن است كه هم متصدیان صالح در جامعه رشد کنند، هم مردم در انتخاب‌هایشان صالح‌ترین فرد را انتخاب کنند.
   بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام‌ظله)
در همایش دفتر پژوهش‌های فرهنگی؛ قم؛27/11/96
زلال بصیرت روزهای  پنج شنبه منتشر می‌شود.