سند «یاعلی مدد»(پرسش و پاسخ)
پرسش:
عبارت «يا علي مدد» از چه زماني در ميان شيعيان رواج پيدا کرد و نخستين بار چه کسي يا گروهي آن را استعمال کردند؟ آيا اين عبارت در متون حديث يا تاريخ سابقه و سندي دارد؟
پاسخ:
بدون ترديد در اين عالم، دیندار و بیدین براي نيل به اهداف و مطلوب خود از اسباب و واسطهها و ابزار متناسب با هدف خود استفاده مي کند. و اين يک امر ضروري و بديهي است زيرا عالم، عالم اسباب و مسببات است، براي داشتن مزرعه آباد که محصول مورد نظر را بتوان از آن گرفت ناچاريم زمين را شخم زده و بذر افشاني نموده و آب و کود را به مقدار مشخص و لازم و در زمان معين به مزرعه برسانيم و همينطور در ديگر کارهاي زندگي استفاده از ابزار و اسباب براي رسيدن به مطلوب در جهاني که بر آن قانون اسباب و مسبباب حاکم ميباشد يک امر ضروري و از لوازم زندگي است. و همان گونه که اشاره شد در اين جهت بين يک انساني که مادي فکر ميکند و انساني که انديشه الهي دارد تفاوتي نيست.
امّا يک انسان موحد و خداشناس اسباب را منحصر در علل مادي نديده و به علل غيرمادي نيز معتقد است و از طرفي از ديد جهانبيني اسلامي تمام عوامل و علل، از خود کوچکترين استقلالي ندارند، بنابراين همان خدائي که به عسل قدرت و اثر شفا را داده و به داروهاي گياهي و شيميائي نيروي بهبود و سلامتبخشي را عنايت کرده تا انسان دردش را با آن علاج نمايد، همان قدرت و نيرو را به انبياء و اولياء و ائمه معصومين ـ (ع) ـ نيز مي تواند بدهد و بر اساس اعتقاد ما داده است. و آنان مي توانند با همان قدرت اعطائي و تفضّلي، دردهاي صعبالعلاج را درمان و مشکلاتي به ظاهر لاينحل را به طور خارق العاده و بدون اسباب طبيعي حل کنند و گرفتاريهاي انسانها را برطرف نمايند.
قرآن کريم از کارهاي خارقالعاده پيامبران زياد سخن گفته است. از ماجراي قوم حضرت موسي(ع) سخن به ميان آورده است که در خشکسالي از پيامبرشان طلب آب نمودند و حضرت موسي به دستور خداوند از مجراي غيرطبيعي با زدن عصاي خويش به سنگي، براي آنان آب آورد و آنان را سيراب کرد. ( اعراف/ 160)
حضرت سليمان از حاضران در مجلس درخواست کرد که تخت بلقيس را از صدها فرسخ حاضر کنند و عاصف بن برخيا که مقداري از علم کتاب را ميدانست به طور غيرعادي حاضر کرد.(نمل / 38 ـ 40)
در روايات اسلامي، موارد بي شمار و متعددي را مشاهده ميکنيم که از معجزات ائمه (ع) پرده برداشته و آنان کارهاي مشکل و قضاياي به بنبست رسيده را به طور محيّرالعقول حل کرده است. چون خدا اين قدرت را به آنان داده است و ما معتقديم که آن کسي که در کارهايش مستقل است و نيازي به غير خود ندارد فقط خداوند است امّا غير خدا بهطور مستقل و بدون اذن پروردگار نه ميتواند نفعي به خود يا به ديگران برساند و نميتواند ضرري را از خود و يا از ديگران برطرف سازد بلکه در تاثير خود وابسته به خداوند است.
از آنچه گفته شد اين مطلب نيز روشن شد که در بين علل و اسباب آن علتي کارائي بيشتر و نيروي بيشتري دارد که خداوند به او اثر بخشي بيشتر را عطا کرده باشد و آن علتي گستره تأثيرگذاريش زيادتر است که خداوند محدوده اثرگذاري آن را وسيعتر قرار داده باشد و نيز آن علتي کار بردش در همه زمينهها بيشتر است که نزدیکی و دوری به خدا در مورد او معني داشته باشد و چنين موجودي همانا انبياء و اولياء و ائمه معصومين (ع) هستند، زيرا اينان بهطور عادي و غيرعادي مي توانند کارهايي انجام بدهند که از غير آنان ساخته نيست.
ادامه دارد