نبرد رسانهای آمریکا با ایران روی ریل عملیات روانی
اکرم بکرانی
آمریکاییها نبرد جدید رسانهای خود را وارد ریل جدید عملیات روانی کردهاند، با حذفیتر شدن تدریجی نگاه ترامپ به ایران، عملیاتهای فیزیکی و روانی او نیز با این برنامه عملیاتی به روزتر خواهد شد. اخیرا کمیته بودجه مجلس سنای آمریکا لایحه پیشنهادی بودجه وزارت خارجه و عملیاتهای خارجی این کشور را تصویب کرده که یکی از بخشهایی که در این لایحه در سالهای اخیر وجود داشته است مسئله ایران و مقابله با نفوذ ایران بوده است. در این لایحه که باید در صحن اصلی سنا و مجلس نمایندگان آمریکا هم به تصویب برسد، مانند سالهای گذشته بندهایی به مقابله با ایران از جمله از طریق اعمال تحریم اختصاص یافته است. کمیته بودجه سنا همراه این لایحه، در گزارشی که به سنا ارائه شده، جزئیات و اهداف بخشهایی از بودجه را تشریح کرده است. این گزارش نشان میدهد در این بودجه ردیف بودجه مشخصی برای مقابله با «نفوذ رسانهای ایران از طریق فضاسازی تبلیغاتی» در نظر گرفته شده است.
1: لایحه اخیر سنای آمریکا به چه معناست؟
آمریکاییها به دنبال پروژه آمریکایی – صهیونیستی «ایران اگزیت» (که در چند ماه گذشته شدیدا مورد توجه و تمرکزشان قرار گرفته است)، به این نتیجه رسیدهاند که «خروج ایران از منطقه بدون خروج معنوی و ایدئولوژیک ایران از منطقه ممکن نیست»، یکی از مهمترین مقدماتی که از نظر آنها سبب «نفوذ معنوی و ایدئولوژیک ایران در منطقه شده است»، بازوان رسانهای و فعالیتهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی است. در راستای از بین بردن این توان آمریکاییها به موازات پروژه ایران اگزیت، تلاش داشتهاند تا ایران را در حوزه تبلیغاتی خلع سلاح کنند. لذا ابتدا فضای رسانهای ایران را تحریم کردند و بعد با کمک وزارت خارجه آمریکا «شورای مدیران خبررسانی(BBG)» که بازوی اصلی پروپاگاندای رسانهای دولت آمریکا به شمار میآید را مامور انجام این پروژه کردند.
پروژه ایران اگزیت اقدامی است که اخیرا آمریکاییها با عنوان «خروج ایران از منطقه» کلید زدهاند و تلاش کردهاند با حمایت برخی از کشورهای منطقه خصوصا عربستان و امارات، محتوای فارسی در وب سایتهایی خاص برای آن ایجاد کنند. آمریکاییها با تغییر میدان بازی به سمت استفاده از عملیات روانی به دنبال این هستند تا وارد میدان جدیدی از رویارویی با ایران شوند. دو هدف اصلی آمریکاییها برای رسیدن به این جایگاه این است که نخست؛ فضای داخلی را نسبت به فعالیتهای منطقهای ایران ناراضی کرده و زمینهای را برای استفادههای بعدی آن فراهم کنند. و دوم هدف آنها این است که محبوبیت ایران را نزد مردم منطقه از بین ببرند.
1-1: ایجاد نارضایتی روانی
نخستین هدف آمریکاییها این است که رسانههای همسوی خود را بسیج کنند تا در یک عملیات روانی مهندسی شده، بازتابی غیرواقعی از فضای اقتصادی ایران و توام با «بحرانی» جلوهدادن این فضا ارائه دهند تا با استفاده از این بازتاب بتوانند مردم را نسبت به کشور ناامید کرده و به جایگاهی برسانند که بگویند «کار، دیگر تمام است»، «نظام روزهای پایانی خود را سپری میکند»، «اقتصاد عامل فروپاشی کشور میشود» و... که وقتی فضای مجازی به صورت دقیق بررسی میشود، نشان دهنده پیگیری آن با استفاده از همان پروژه است. آمریکاییها با تمام قوا وارد میدان مبارزه در این فضا شدهاند، به گونهای که به تعبیر برخی از کارشناسان غربی، آمریکا بدنبال آن است در سال 2018 تغییرات بزرگی درخصوص ایران اتفاق بیفتد.
به همین دلیل در متن لایحه بودجه سنا هم ذیل عنوان «برنامههای دیپلماتیک»، بودجه مشخصی برای «برنامههای دموکراسی برای ایران» در نظر گرفته شده و مسئولیت این برنامهها به دستیار وزیر خارجه در امور آسیای نزدیک محول شده است.
1-2: ایجاد عدم محبوبیت در منطقه
یکی دیگر از اهداف مهم اخیر آمریکا از این موضوع این است که در منطقه تصوری را به وجود آورد که ایران کشوری ثبات زدا است و این موضوع به تدریج سبب عدم محبوبیت ایران در سطح منطقهای شود. در بخشی از گزارش کمیته بودجه سنا، آمده است «وزیر خارجه باید با مشورت با سران دیگر آژانسهای فدرال مربوطه، از جمله بی.بی.جی، برنامههای ضدنفوذ ایران را که بودجه آن در این لایحه تأمین شده، هماهنگ کند.» این گزارش میافزاید: «این برنامهها باید: (۱) با اظهارات (غلط) حکومت ایران علیه ایالات متحده و دیگر کشورهای دموکراتیک مقابله کند؛ (۲) حمایت این حکومت از گروههای نیابتی تروریستی را تشریح کند؛ و (۳) آثار حمایت از این گروههای نیابتی بر وضعیت مردم سوریه، یمن و دیگر مناطقی که آنها فعال هستند را ارزیابی و تشریح کند.» این موضوع نشان میدهد که تمرکز آمریکاییها بر روی این است که بازوان معنوی منطقهای ایران و محور مردمی مقاومت را دچار انفصال کرده و زمینه گسست آن را فراهم کند.
2: برنامهای با سه ضلع
همپیمانی آمریکا و اسرائیل در این موضوع یک برنامه هماهنگ است. البته عربستان نیز تلاش میکند تا با ایجاد شکافهای جدید در این برنامه نقشآفرینی کند. به عبارت بهتر یک تقسیم کار فعالانه بین این سه به وجود آمده تا فشارها بر ایران برای ایجاد نارضایتی اجتماعی و اقتصادی بیشتر شود.
در یکی دو ماه اخیر شاهد فعالیتهای صریحتر صهیونیستها درخصوص امنیت روانی بودهایم. صهیونیستها همیشه و در طول تاریخ تلاش کردهاند تا مواضعی که نسبت به مردم ایران میگیرند محتاطانهتر باشد. اما در دو ماه اخیر و با صراحت لحن ترامپ نسبت به ایران، صهیونیستها نیز صریحتر شدهاند. نتانیاهو در دو پیام ویدئویی نخست درخصوص مسئله آب و دوم درخصوص مسئله فوتبال، تلاش کرد تا این هدف عملیات روانی را پیگیری کند که ایران در حال پرداخت هزینه است و «شرط توسعه ایران این است که از منطقه خارج شود».
3: پروژه بی.بی.جی چیست؟
بی.بی.جی یا مدیران خبررسانی رسانه در آمریکا هرچند با عنوان یک آژانس مستقل دولتی توصیف شده، اما بودجه مستقیم خود را از دولت آمریکا دریافت میکند و عملکرد آن تحت نظارت کنگره آمریکا قرار دارد. رسانههایی چون «صدای آمریکا» و «رادیو فردا» تحت مدیریت این نهاد فعالیت میکنند. این پروژه از تخصیص بودجه به «صدای آمریکای فارسی» و «رادیو فردا» با هدف «هماهنگی برنامههای مقابله با نفوذ ایران» حمایت کرده است. بر اساس اسناد دولت آمریکا، در لایحه پیشنهادی دولت، 661/1 میلیون دلار برای بی.بی.جی بودجه درخواست شده بود، که نهایتا در کمیته بودجه سنا رقم 565/3 میلیون دلار به تصویب رسیده است. در بودجه پیشنهادی دولت آمریکا برای سال ۲۰۱۹، «پیشبرد نفوذ آمریکا» یکی از اهداف بی.بی.جی عنوان شده است.
عملکرد اصلی پخش بینالمللی آمریکا یعنی جایی که بیبیجی میتواند تغییری ایجاد کند، اخبار تلویزیونی و رادیویی است. از نظر طراحان بیبیجی ابزارهای جدید رسانهای میتواند به منظور تکمیل فعالیتهای سیاسی مورد نظر آمریکا و به عنوان پیشران تغییرات منطقهای مورد تمایل آمریکا به کار گرفته شوند.
بیبیجی در استخدام ایران هراسی و فعالیتهای نفرت گونه آمریکا علیه ایران قرار گرفته است. رادیو فردا و صدای آمریکای فارسی جزو رسانههایی هستند که به صورت علنی زیر مجموعه فعالیتهای بی.بی.جی محسوب میشود و هزاران وب سایت و خبرگزاری در حال پمپاژ خبرهایی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه و نفرت پراکنی علیه ایران هستند و یکی از عملیاتیترین ابعاد جنگ نرم علیه ایران را در پیش گرفتهاند.