ویژگیهای سیاست خارجی دولت اسلامی از نگاه قرآن
سید میکاییل حسینی
دیپلماسی و روابط خارجی از جمله مسائل حساس و استراتژیک دولت اسلامی است. نوشتار حاضر جستاری در آموزهها و تعالیم قرآنی درباره ویژگیهای سیاست خارجی دولت اسلامی براساس آیات سوره ممتحنه است.
***
پذیرش کارآمدی اسلام در حوزه اجتماع به این معناست که یقینا اسلام در موضوع سیاست که از شاخصترین موضوعات زندگی اجتماعی بشر در طول تاریخ بوده است نیز برنامهای بینقص را ارائه کرده است. بر این اساس، طبعا سیاست داخلی و سیاست خارجی حکومت اسلامی منبعث از اصول و ایدئولوژی اسلامی است. اصولی که اسلام در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی ارائه میکند، دارای پایههای ثابت و مبانی متغیری است که نیازمند تبیین و تفسیر آنها با توجه به منابع نورانی اسلام یعنی قرآن کریم و روایات صادره از معصومین است.اصول ثابتی که در سیاست خارجی اسلام، مدنظر قرار میگیرد، وجوب جهاد دفاعی و ابتدایی، اجرای قاعده نفی سبیل و اصل دعوت و تبلیغ را شامل میشود.اصول متغیر ملحوظ در سیاست خارجی اسلامی نیز، شرایط، حدود و شیوههای اجرای این اصول ثابت و همینطور مبانی منشعب از این اصول ثابت مانند تالیف قلوب و چگونگی انعقاد توافقات بینالمللی و برخورد با آنها و غیره را دربر میگیرد.
خداوند متعال در سوره مبارکه ممتحنه، شصتمین سوره قرآن کریم که یک سوره مکی و مشتمل بر ۱۳ آیه است، به مسائلی در حوزه سیاست خارجی اسلاماشاره میفرماید. دو آیه ابتدایی سوره مبارکه ممتحنه در راستای قاعده نفی سبیل و همچنین اصل عزت تفسیر میشود و همچنین درباره مسئله ارتباط مخفیانه احتمالی برخی مسلمانان با دشمنان اسلام، مطالبی در محتوای آیات و شان نزول آیات، قابل بیان است.
«ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شدهاند و رسولالله و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون میرانند اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!)شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میسازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!» (ممتحنه ـ 1)
«اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدی کردن نسبت به شما میگشایند، و دوست دارند شما به کفر بازگردید!» (ممتحنه ـ 2)
با توجه به آنچه که مرحوم طبرسی در جلد نهم مجمع البیان درباره شان نزول آیات آورده، ماجرا از این قرار بوده است که یکی از مهاجرین قصد داشت تا به واسطه یک قاصد، بصورت مخفیانه مشرکان مکه را از حمله پیامبر(ص) آگاه کند که با اعلام غیبی به پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) مامور به کشف قاصد و نامه از او شد. حضرت امیر(ع) پس از تفتیش قاصد و پیدا نشدن نامه، با تهدید وی به مرگ، نامه را که بین گیسوان این زن قاصد، مخفی بود از او گرفت. فرد خاطی با این عذر که خانواده او در مکه هستند و او میخواست بدین وسیله حقی بر گردن مشرکین داشته باشد تا به خانواده او آسیبی نرسانند،در حالیکه ایمان به شکست مشرکین داشته است، از پیامبر اکرم(ص) طلب بخشش نمود و پیامبر(ص) هم او را به دلیل آنکه از مجاهدین بدر بوده است، مورد عفو اسلام قرار داد. سپس این آیات بر نبی مکرم اسلام(ص) نازل شد.
نفاق منافقین در اسلام به عنوان جاسوسی قلمداد میشود چراکه نفاق از روی دشمنی و عناد آگاهانه با اسلام انجام میشود و مجازات سنگینی نیز بر آن مترتب است. حال آنکه این آیات را میتوان هم دراشاره به جاسوسیهای ناآگاهانه و یا جاسوسی از مسلمانان فریب خورده و هم همکاری آگاهانه با ایادی کفر و خیانت محسوب کرد که با شان نزول ذکر شده نیز سازگاری دارد.یکی از موضوعات اساسی در حوزه مسائل بینالملل و سیاست خارجی، موضوعات امنیتی نظیر حفاظت اطلاعات و ضد جاسوسی است.
خداوند در ابتدای اولین آیه از این سوره خطاب به اهل ایمان یعنی آن کسانیکه حاکمیت اسلام در شقوق مختلف زندگی را پذیرفتهاند، میفرماید: «دشمن من و دشمن خود را به دوستی نگیرید» این فرمان الهی ناظر به آن است که دشمنان مومنین، بواسطه آنکه دشمنِ حاکمیت الهی بر روی زمین هستند و با اصل توحید عناد دارند، نباید مورد دوستی اهل ایمان قرار گیرند، و به آن معناست که دشمنی اول آنها با خداست و به همین دلیل با مومنین نیز سر دشمنی دارند لذا نباید اولیاء مومنین باشند. دوستی اهل ایمان با دشمنان ایمان، به منزله قرار دادن کاغذی سفید در میان وسعهای ازآلودگیهاست. در این صورت حتی اگر صاحب کاغذ سفیدهیچ تمایلی به سیاه شدن این کاغذ نداشته باشد، الا و لابد، کاغذ سیاه میشود و به آلودگیها آغشته خواهد شد. دوستی با دشمنان خدا هم همین صورت را دارد. حتی اگر اهل ایمان خود نخواهند تحت تاثیر دشمنان خدا قرار گیرند، قطعا تاثیر پذیرفته و یا مورد سوءاستفاده دشمن قرار میگیرند و چه بسا اسراری از حکومت اسلامی را حتی ناآگاهانه به دشمن بدهند.
نفی تاثیرپذیری و فرمانبری از دشمنان خدا
این مسئله اساسی و استراتژیک در حوزه سیاست خارجی دولتهای اسلامی، حائز اهمیت فراوان است. از نظرگاه کلان و بینالمللی، ورود به ائتلاف حکومتهایی که دشمنی آنها با دین خدا و مومنین و مسلمین، متقن باشد و شکی در آن وجود نداشته باشد، امری مغایر با تعلیمات خداوند در قرآن کریم است. همچنین اتحاد با گروهی از دولتهای هم پیمان که در مواردی سابقه توطئه علیه اسلام و مسلمین داشته و عناد خود را ثابت کرده باشند وهمراهی و عضویت در چنین ائتلافها و پیمانهای جمعی طبق سوره مبارکه ممتحنه منع شده است. بطوریکه آن ائتلاف الزام وجودی برای دولت اسلامی نداشته باشد، به این معنا که عدم عضویت در آن موجودیت دولت اسلامی را تهدید نمیکند و یا دولت اسلامی با عضویت در آن ائتلاف یا سازمان بینالمللی، موظف و متعهد به انجام اقداماتی تحت امر و تاثیر دولتهای معاند شود. عدم ادامه عضویت جمهوری اسلامی در پیمان سنتو پس از انقلاب اسلامی، در همین راستا صورت پذیرفت. عدم پذیرش سند ۲۰۳۰ را که مورد تفوق اکثریت بینالمللی هم بود، میتوان با توجه به آیه اول سوره ممتحنه تبیین و تحلیل کرد. چراکه طبق این آیه، تاثیرپذیری و فرمانبری از دشمنان خدا امری باطل است و از آنجاکه محتوای سند مذکور کمترین قرابتی با تعالیم الهی ندارد، اجرای آن از مصادیق دشمنی با حاکمیت الهی در جامعه محسوب میشود.
این آیات درباره مسائل حفاظت اطلاعات و ضد جاسوسی نیز اهمیت بالایی دارد و آن را در قالب امری الهی بیان میدارد.آیه ابتدایی سوره ممتحنهاشاره دارد که پس از اظهار محبت اینگونه مسلمانان به دشمنان خدا و خودشان، دشمنان کماکان محبتی نسبت به آنها نخواهند داشت و به دلیل ایمان مسلمانان به خداوند، آنها و رهبر اسلام را که پیامبر اکرم(ص) است، از شهر و دیارشان اخراج خواهند کرد. همینطوراشاره میفرمایدکه برخی مسلمین، مخفیانه با آنها ارتباط برقرار میکنند، درحالیکه خداوند به این ارتباط آگاه است و هرکس چنین کند، از صراط مستقیم منحرف شده است. از این رو طبق این آیات، دشمنی دشمنان دین تا تسلط کامل بر مومنین و اخراج آنها از سرزمین هایشان ادامه خواهد یافت و دلیل آن نیز ایمان مسلمانان به خداوند است.
پیمان شکنی آمریکا و اروپا در برجام شاهدی بر آموزههای قرآنی
این موضوع به معنای آن است که دشمنان، با عقبنشینیهای مقطعی و صرفنظر از بخشی از حقوق مسلمانان توسط مسئولان حکومت اسلامی، دست از دشمنی برنمیدارند و تا ساقط کردن کامل حکومت اسلامی تلاش خواهند نمود. برخورد آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی در توافق برجام شاهدی بر این نکته در قرآن کریم است.
انذار الهی مبنی بر استمرار دشمنی دشمنان تا اخراج مسلمانان و پیامبر از شهر و دیار مسلمین، و وجود ارتباطات مخفیانه برخی از مسلمانان با دشمنان دین، بیانگر آن است که اگر صحابه رهبر حکومت دینی (ولو شخص معصوم) اقدام به جاسوسی برای دشمن کنند و موجبات تسلط دشمن را فراهم کنند، این آسیب بزرگ نه تنها خود آنها را خواهد گزید که باعث صدمه به کلیت حکومت اسلامی و رهبر حکومت حتی شخص پیامبر نیز خواهد شد. ارتباط مخفیانه با دشمن به معنای خیانت و جاسوسی است و خداوند از آن انذار داده است. خداوند میفرماید به این خیانتها که انحراف از صراط حق تعبیر شده است، علم دارد؛ در این بخش از آیه شریفه نکتهای وجود دارد که عبارت است از لزوم افزایش اقتدار هرچه بیشتر دستگاههای امنیتی در حوزه مسائل خارجی و حفاظت از اطلاعات و شناسایی خائنین و جواسیس و تلاش در جهت کشف اینگونه خیانتهاست. از آنجاییکه ماهیت روابط بینالملل، مستلزم ارتباط با دولتهای غیر و اجانب است، اهمیت مورد مذکور و حفاظت از اطلاعات و شناسایی عناصر خائن و رصد مسائل در جریان، در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی دولت اسلامی، با توجه به این آیات باید از اولویتهای سیاست خارجی دولت اسلامی قلمداد شود تا بتوان تا به حد ممکن مانع از بروز خیانت، جاسوسی، فریب خوردن عوامل خودی، لو رفتن و یا سرقت اطلاعات و نفوذ دشمن شد.
جالب توجه آن است که غیرمسلمانان نیز در تبیین دکترینها و استراتژیها و برنامههای اداره و هدایت سیاست خارجی دولتهای خود، به نتایج نسبتا مشابهی رسیدهاند و بر همین مبنا، اکثر سکانداران سیاست خارجی دولتهای غربی وابسته به سیستمهای امنیتی و سرویسهای جاسوسی کشورشان هستند.
خداوند در آیه دوم سوره ممتحنه میفرماید: «اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدی کردن نسبت به شما میگشایند، و دوست دارند شما به کفر بازگردید!»مصداق مناسب این آیه در تاریخ اسلام متاسفانه به وفور یافت میشود. شکست سنگین مسلمانان در آندلس پس از تشکیل حکومت اسلامی و فتح آندلس، مصداق مناسبی جهت تبیین این آیه است. مسلمانان پس از آنکه آندلس را در اروپا فتح کردند، دچار نفوذ فرهنگی دشمن در مملکت اسلامی شدند و زمانیکه دشمن بر آنها به طرق ضد فرهنگی فائق آمد، از هیچ تلاشی برای نابودی مسلمانان فروگذار نکرد و در شهرهای اسلامی تازه تاسیس آن روز، حمام خون مسلمانان به راه انداخت. دوران منحوس حکومت پهلوی در ایران نیز مثال مناسبی برای درک بهتر آیه دوم سوره مبارکه ممتحنه است. نفوذ هرچه بیشتر آمریکا در ایران در سالهای ننگین حکومت پهلوی دوم، سبب دستیابی آمریکاییها به مسلمانان و تسلط بر امور مسلمین شد. تسلط آنها بر صنعت و امور اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور به حدی بود که مستشاران آنها در شهرهای بزرگ و مهم کشور ساکن شده بودند و قانون اسفبار و منفور کاپیتولاسیون و روایات تلخ دست درازی آمریکاییهای ساکن در ایران به نوامیس ملت ایران، نیز از مصادیق دست درازی و زبان درازی دشمنان بر مسلمانان بود که در آیه مذکور خداوند تعالی به چنین معضلیاشاره فرموده است.
از این رو سیاست خارجی دولت اسلامی باید به نحوی تنظیم و اجرا شود که به هیچ وجه موجبات دستیابی دشمن به منابع طبیعی و انسانی، مراکز تصمیم گیری، امکانات مادی و معنوی، سرمایههای فرهنگی و اجتماعی و نهادها و مراکز استراتژیک و سری کشور را فراهم نکند و هرگونه دسترسی غیر به آنها را مسدود نماید. بطور مثال، اگر عقد قرارداد یا توافقی فیمابین دولت اسلامی و سایر دولتها، سازمانها و یا نهادهای بینالمللی، کشور اسلامی را متعهد به اعطای اختیاراتی در خاک خود به دشمن میکند، با رویکرد دینی، بالمره مردود خواهد بود و نباید مورد پذیرش دولت اسلامی قرار بگیرد چراکه طبق این آیه از سوره ممتحنه، دسترسی دشمنان به مسلمین، دست درازی و زبان درازی بیامان آنها نسبت به اسلام و مسلمین را در پی خواهد داشت. مثال روشنی از این مورد، در توافق برجام قابل مشاهده است. برجام در محتوای خود، مسئله دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تمام مراکز نظامی کشور را دربر دارد که بازدید مسئولان این آژانس از مرکز نظامی پارچین در همین راستا صورت پذیرفت و این خود نوعی دستیابی غیربر اسرار و یا مراکز مسلمین است.
طبق سنت بیان شده در سوره ممتحنه، در نتیجه این دستیابیها و دسترسیهای غیر، لفاظیها و اتهامزنیها و گستاخیهای دشمنان جمهوری اسلامی، نظیر آلسعود، رژیم صهیونیستی وآمریکا، درست پس از انعقاد برجام افزایش ملموسی داشته است. البته رهبر معظم انقلاب و دلسوزان نظام با توجه به فهم روشن و صحیح از آیات الهی در قرآن کریم و باعنایت به سابقه سیاه آمریکا و دشمنان در پایبندی به عهود، قطعیت بروز این بدعهدیها و دبه کردنها را به دولت هشدار داده بودند.
عزت بینالمللی دربرقراری روابط دوستانه با ایادی کفر نیست
برخی مسلمانان، مسئولان و سیاستمداران دولتهای اسلامی بر این گماناشتباه هستند که روابط تعاملی و بدون تنش، با دشمنان خدا و خودشان، موجب ارتقای سطح کیفی وجوه زندگی فردی و جمعی آنها در حوزههای مختلف خواهد شد. بطور مثال در حوزه سیاست خارجی، ایجاد روابط دیپلماتیک نزدیک با دشمن قدرتمند را از مصادیق مشارکت در معادلات جهانی و کنشگری در سطح بینالمللی میدانند.تاثیرگذاری بر معادلات بینالمللی، با توجه به اصل عزت در دیپلماسی دینی، از مطلوبات قابل کسب در اسلام است اما قطعا عزت بینالمللی در شکستن خطوط قرمز و برقراری روابط دوستانه با ایادی کفر نیست و چه بسا برهم زدن چنین روابطی موجب کسب عزت و تاثیرگذاری کلان بینالمللی گردد، همانگونه که انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) بیشترین اثر را بر حیطه جهانی و بینالمللی با قطع روابط با آمریکا، شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی، شیلی و آفریقای جنوبی و بلند کردن پرچم اسلام در سطح بینالمللی بر جای گذاشتند. براساس آیه دوم سوره مبارکه ممتحنه، شکستن خطوط قرمز دولت اسلامی و برقراری روابط با دشمنان، حتی به نیت صیانت از خانواده و نزدیکان و یا هم میهنان که در شان نزول آیات و همچنین آیه سوم این سوره مورداشاره قرار گرفته است، مردود و موجب انذار و سرزنش حضرت باری تعالی خواهد بود. این یک مسئله اساسی و مورد توجه برای کارداران و گردانندگان سیاست خارجی دولتهای اسلامی در سطوح مختلف واشکال متفاوت نقش پذیری در این حوزه است.
آیات کریمه ۷ و ۸ و ۹سوره مبارکه ممتحنه نیز در باب سیاست خارجی دولت اسلامی قابل تفسیر بوده و اوامر الهی در این زمینه در این آیات قابل جستوجو است؛«امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکین که با شما دشمنی کردند (از راه اسلام) پیوند محبّت برقرار کند خداوند تواناست و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (ممتحنه ـ 7) «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.» (ممتحنه ـ 8) «تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است!» (ممتحنه ـ 9)
خداوند در آیه ۷ این سوره مومنین را به ایجاد صلح میان مسلمانان و دشمنان و مشرکین از طریق پذیرش دین اسلام، بشارت میدهد. تفسیر این آیه، موید وظیفه ذاتی مسلمانان در جهت افزایش انگیزه بمنظور تلاش برای گسترش جهانی اسلام و تبلیغات اسلامی است که موضوع تالیف قلوب در حوزه سیاست خارجی نیز در همین گستره قابل گنجایش است. هدفگذاری تعریف شده در اصل تالیف قلوب که به منظوراشاعه و ترویج مکتب تشیع و دین اسلام در دایره سیاستگذاریهای دولت اسلامی صورت میپذیرد و جایگاه مهمی دارد.
تمایز میان اقسام کافران
خداوند در آیه شریفه هشتم سوره ممتحنه خطاب به مسلمانان فاتح امر میفرماید تا نسبت به مشرکان و غیرمسلمانانی که علیه حاکمیت اسلام و منافع دولت اسلامی اقدامی عملی صورت نداده و در پیکار و جنگ بهاشکال مختلف کنونی آن مشارکتی نداشتهاند، عدالت را روا داشته و از مخاصمه با آنها پرهیز نموده و آنها را مورد نیکی و رافت دولت اسلامی قرار دهند چراکه این عدالت مورد حب الهی است و خداوند آن را بیاجر نخواهد گذاشت. طبعا ایجاد تمایز میان اقسام مختلف کافران عملی الزامی و برآمده از عدالت اسلامی است، فلذا بدین ترتیب، قائل شدن تمایزمیان ملت و حکومت کشورها که از مباحث موجود در دکترینولوژی سیاست خارجی و روابط بینالملل و تئوریهای مدرن در حقوق جنگ است، هزار و چهارصد سال قبل در کتاب آسمانی اسلام مورد تاکید قرار گرفته است.
اثبات عدم مشارکت برخی مشرکین در مخاصمه علیه اسلام از طریق مرور سابقه آن بخش از کافران در مقابل ملل اسلامی و همچنین روند تعاملی آنها با کشورهای اسلامی قابل انجام است و همچنین استخراج پیمانها و توافقات منعقد شده بین آن بخش از کافران ودولتهای اسلامی نیز نمایانگر برخورد خصمانه و یا تعاملی آنها با اسلام و مسلمانان است. اجرای این عدالت یک وظیفه مهم الهی بر دوش دستگاه خارجی و نیروی نظامی دولت اسلامی است که باید مورد توجه قرار بگیرد تا بدون کمترین تزاحم و خطای انسانی در مواقع جنگ و مخاصمه و یا در ایجاد روابط دیپلماتیک اجرایی شود.
آیه هشتم سوره ممتحنه، در رابطه با حقوق جنگ که از مباحث مدرن آکادمیک در سطح جهانی است نیز مسلمانان را امر به رعایت عدالت فرموده است. مسلمانان صرفا مجاز به تخاصم با معارضین و معاندین عملی خود هستند و حقی برای پیکار با کسانی که سهمی در مقابله عملی با جبهه اسلام نداشتهاند، متصور نیست. با توجه به تئوریهای جنگ جهانی چهارم و cognitive war یا جنگ شناختی، که گویای بسط نمودهای جنگی در حوزههای غیرنظامی و غیرامنیتی است و شامل روشهای نوین اعمال خصومت با جبهه مقابل است، در هر دولت، سازمان و یااشخاص حقیقی و حقوقی که هر حوزه عملیاتی سخت و نرم، اقدامی علیه امنیت یا منافع دولت و ملتهای اسلامی صورت داده باشند، مشمول کسانی هستند که پیکار با آنها بواسطه اقدامات خصمانه علیه حاکمیت اسلام، مجاز بوده و یک امر الهی در آیه نهم سوره ممتحنه است. طبعا عدالت اسلامی که در آیات هشتم و نهم سوره ممتحنه مورداشاره خداوند قرار دارد، در این موارد به قضاوت عادلانه و منصفانه و همچنین اقدام مقارن حکم میکند. این بدان معناست که هر اقدامی علیه اسلام توسط عناصر مختلف خارجی و داخلی، ابتدا مستلزم اثبات و سپس قضاوت براساس مستندات ارائه شده و نهایتا پاسخ مقتضی است.
آیه شریفه نهم سوره ممتحنه نیز که در ادامه آیه هشتم قابل تفسیر است، به مباحثی در محدودیات دیپلماسی و سیاست خارجی اسلامیاشاره دارد. دولت اسلامی با توجه به ایدئولوژی حاکم بر اعمال آن، موظف است بر مبنای آراء بدست آمده از قرآن کریم و روایات معصومین، سیاستها و برنامههای خود را طرح ریزی نماید. خداوند در آیه نهم سوره ممتحنه دولت اسلامی را از برقراری روابط دیپلماتیک با دشمنان اسلام بر حذر میدارد. مراد از دشمنان اسلام در اینجا آن دولتهایی هستند که یا سابقه آنها در توطئه علیه مسلمین، طول و دراز باشد. این مسئله با توجه به شرایط و اصول متغیر لحاظ شده در سیاست خارجی اسلام و وضعیت بینالمللی وقت، توسط متخصصین و کارداران و زعمای دولت اسلامی، و مشرفین به فقه حکومتی اسلام، به عنوان مثال، ولی فقیه یا مسئولان مربوطه، تعیین میشود.
در آیات دهم، یازدهم و دوازدهم سوره ممتحنه مباحث مهمی در زمینه پذیرش مهاجرین، پذیرش پناهندگی و اعطای تابعیت دولت اسلامی به اغیار مطرح شده است؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید- خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفّار بازنگردانید نه آنها برای کفّار حلالند و نه کفّار برای آنها حلال و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداختهاند به آنان بپردازید و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هر گاه مَهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مَهری را که پرداخته اید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند ) از شما مطالبه کنند این حکم خداوند است که در میان شما حکم میکند، و خداوند دانا و حکیم است!» (ممتحنه ـ 10)
«و اگر بعضی از همسران شما از دستتان بروند (و به سوی کفار بازگردند) و شما در جنگی بر آنان پیروز شدید و غنایمی گرفتید، به کسانی که همسرانشان رفتهاند، همانند مهری را که پرداختهاند بدهید و از(مخالفت) خداوندی که همه به او ایمان دارید بپرهیزید!» (ممتحنه ـ 11)
«ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایستهای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است!» (ممتحنه ـ 12)
این آیات با توجه به آنکه درمورد چگونگی برخورد دولت اسلامی با زنان غیرمسلمان و حقوق پذیرش و یا رد آنها سخن گفته است، مورد تردید برخی مفسران در موضوعیت آنها در ارتباط با مردان واقع شده است. از آنجاییکه اسلام تنها مکتبی است که تفاوت برخورد با زن و مرد را به روشنی و متناسب با ویژگیهای شخصیتی و جسمی آنها بیان داشته است، به زعم برخی مفسرین میتوان اینگونه آیات را اینطور تفسیر نمود که، اگر این آیات درمورد زنان نازل شده و نقیضی درمورد مردان ندارد، به دلیل اهمیت برخورد منصفانه حقوقی و درخور با جنس مونث با محوریت زنان نازل شده و به آن معنی نیست که درباره مردان صادق نیست و قطعا درمورد تمامی افراد حقیقی غیرمسلمان صدق مینماید. البته برخی تفاسیر نیز که با سبقه تاریخی نیز تطابق دارد، بر آن هستند که به دلیل انعقاد پیمان حدیبیه که از مفاد آن این بود که مردان مهاجر از مکه به مدینه باید به مشرکین مسترد شوند، لذا این آیات صرفا درباره زنان مشرک نازل گردید.
تکلیف قرآنی دولت اسلامی در صورت نقض پیمان از سوی مشرکان
این تفسیر بیانگر پایبندی اسلام به پیمانها و توافقات حتی با کفار است که البته شرایط صحت عقد چنین توافقاتی در فقه اسلامی، شرایط خاصی است. مقید ماندن حکومت اسلامی به قراردادهایی که با کفار داشته است، تا زمانی است که آنان نیز به تعهدات خود پایبند باشند.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «چگونه برای مشرکان پیمانی نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالی که آنها همواره آماده شکستن پیمانشان هستند) ؟! مگر کسانی که نزد مسجد الحرام با آنان پیمان بستید (و پیمان خود را محترم شمردند) تا زمانی که در برابر شما وفادار باشند، شما نیز وفاداری کنید، که خداوند پرهیزگاران را دوست دارد!» (توبه ـ 7)
«و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانی ندارند شاید(با شدّت عمل) دست بردارند! (توبه ـ 12)
«و هر گاه (با ظهور نشانه هایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد!» (انفال ـ 58)
آیات دهم، یازدهم و دوازدهم سوره ممتحنه از منابع تنظیم قوانین و ضوابط اسلامی مربوط به تابعیت، مهاجرپذیری و پرداخت مطالبات قانونی غیرمسلمانان از مهریه و ودیعههای مالی به آنها است و در باب حقوق جنگ نیز، پرداخت این مطالبات را از منبع غنائم مالی و مادی که از دشمن بدست میآیدقابل پرداخت دانسته است که با توجه به ترجمه آیه دوازدهم قابل برداشت است. بحث پر رنگ عدالت در این آیات، از ویژگیهای برجسته سیاست خارجی منطبق بر اسلام است. برهههای بحرانی و اوقات درگیری دولتها در جنگ، سبب میشود تا عدالت از اولویتهای آنها خارج شده و اساسا آن را مسئلهای دست و پاگیر قلمداد کنند اما خداوند در این آیات، مسلمانان را به رعایت عدالت و انصاف آن هم در برابر کفار و دشمنان، امر فرموده است. اسلام تنها مکتبی در تاریخ است که اخلاق را تا به این حد در دنیای سیاست و مسئله جنگ که از پیچیدهترین مناسبات انسانی هستند، نفوذ میدهد.
نهی از برقراری ارتباط با مشرکین، منافقین
و اهل کتاب معارض
آیه پایانی سوره مبارکه ممتحنه، تاکیدی بر محتوای آیات قبلی این سوره است و جنبه امری دارد؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید آنان از آخرت مأیوسند همان گونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس میباشند!» (ممتحنه ـ 13)
خداوند در این آیه مسلمانان را از برقراری روابط نزدیک و دوستانه با کسانی که مورد غضب الهی قرار دارند، نهی فرموده است. در اینکه مراد از اقوامی که مورد غضب الهی هستند، چه کسانی است، میان اهل فن و تفاسیر مختلف محل بحث است. برخی با توجه به آیات ۹۰ بقره و ۶ فتح، یهود و منافقین را مصادیق این آیه شریفه دانستهاند اما بطور کلی، همه کافرین به معنای عام آن، اعم از مشرکین، منافقین و اهل کتابی که با دین اسلام سر سازگاری ندارند، مورد غضب الهی قرار دارند و طبق آیه پایانی سوره ممتحنه مسلمانان از ایجاد روابط با اینان نهی شدهاند. این آیه شریفه، این انسانهای مورد غضب الهی قرار گرفته را مانند ساکنان گور و در دوزخ افتادگان، مایوس از رحمت الهی دانسته است. جنایاتی که در زمین توسط کفار انجام میگیرد، از روی یاس از رحمت الهی است و با توجه به ناامیدی از رستگاری، رو به این سیاهی و ظلمت آوردهاند که کنایه و تمسخر الهی نسبت به این کوته فکری موجود در کفار در این آیه کریمه قابل مشاهده است.