اهداف سیاسی و اقتصادی امارات در جنوب یمن
امارات از فروردین 94 به همراه عربستان، کشور یمن را مورد تجاوز قرارداده و این دو کشور تاکنون بیش از 15 هزار یمنی را به شهادت رساندهاند. عربستان به دنبال بازگرداندن «منصورهادی» رئیس جمهور مستعفی یمن به قدرت و شکست انصارالله بوده و سعی دارد تا یمن در مسیر استقلال سیاسی حرکت نکند. اما امارات در این میان، اهداف متنوع تری داشته و در سه سال گذشته سعی کرده است تا به آنها دست یابد. در واقع براساس یک توافق نانوشته، امارات جنوب یمن را به عنوان حوزه فعالیت خود برگزیده است. اما امارات در جنوب یمن به دنبال چیست؟
اماراتیها دو مجموعه از ملاحظات سیاسی و اقتصادی را درخصوص یمن دارند و رویکرد جدید آنها بعد از جنگ عدن نیز با این ملاحظات ارتباط دارد. از یک سو مهمترین اهداف سیاسی امارات در یمن را میتوان تلاش برای عدم تشکیل دولت با ثبات و قدرتمند در یمن، مقابله با رشد و قدرت گرفتن جریان اخوانی، چندپارگی و درگیری بین نیروهای مختلف یمن مانند القاعده، طرفداران هادی و جنوبیها و همچنین جدایی جنوب یمن از شمال آن برشمرد. از سوی دیگر امارات نگران رشد اقتصادی یمن در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به کشوری مستقل و رقیب اقتصادی ابوظبی با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک آن است.
قدرت اقتصادی یمن
یمن برای امارات از جنبه اقتصادی بسیار مهم است. از جنبه اقتصادی مهمترین نگرانی امارات تبدیل شدن بندر عدن به رقیب قدرتمند دبی است. در حالی که بینالمللی شدن دبی و تبدیل شدن آن به کانون تجارت منطقهای درآمدهای گستردهای را برای امارات در پی دارد، هرگونه وضعیت باثبات و سیاستهای مستقل که باعث شکوفایی عدن و مناطق ساحلی یمن شود باعث نگرانی امارات نیز میشود. پروژه «مدینهالنور» اصلیترین نمونهای است که درصورت اجرای آن در یمن، وضعیت اقتصادی منطقه را با دگرگونیهایی مواجه میکند.
پروژه مدینهالنور در سال 2006 و در پی دیدار علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن با بیش از150 شرکت از نقاط مختلف دنیا به تصویب رسید و قرار شد اجرای آن به «عبدالله بقشان» تاجر یمنی واگذار شود. بنابر اعلام منابع یمنی هزینه تقریبی و اولیه این پروژه بزرگ حدود 140 میلیارد دلار برآورد شده و درصورت اجرا، گلوگاههای اقتصادی در شاخ آفریقا و کشورهای شبهجزیره عرب را به هم مرتبط میکرد به ویژه اینکه نقشه مهندسی آن هفت سال پیش طراحی و تصویب شده و نشان میداد که مساحت مدینهالنور چند برابر دبی است. مرکز مدیریت این شهر در منطقه «الحره» در عدن قرار داشت و عنوان میشود امارات با استفاده از شرکت «بنادر دبی» تمام تلاش خود را برای کنترل و جلوگیری از شکوفایی آن به کار گرفت.
امارات به عنوان یک کشور تجاری نقش مهمی در تجارت جنوب غرب آسیا دارد، از این منظر می کوشد با استفاده از نفوذ خود در منطقه از طرحهای توسعه دیگر بنادر کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقیانوس هند جلوگیری کند. امارات سعی دارد تا بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد . ابوظبی با این کار به دنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی بهعنوان بندر ترانزیتی در خلیج فارس ایجاد نکند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است و حتی بنادر روبروی سواحل یمن مانند بندرهای سومالی، جیبوتی و اریتره و خیلی از این کشورها نیز زیر نظر شرکتهای اماراتی عمل میکنند.این در حالی است که سلطه بر بنادر یمن از منظر عربستان از اهمیت کمتری برخوردار است. این کشور بیشتر به نفت یمن چشم طمع دوخته و در تلاش است تا میدان نفتی «واعد» را که در استان الجوف واقع شده به کنترل خود درآورد. ریاض در صورتی که بتواند به این خواستهها دست یابد افزون بر افزایش تولید نفت میتواند به جای استفاده از تنگه هرمز در خلیج فارس از دریای عرب نفت صادر کند. مسئلهای که در میدان عمل ریاض موفق نشده است که آن را اجرا کند.
جریانهای سلفی در جنوب
بررسی رفتار امارات در سه سال گذشته نشان دهنده این است که اساسا این کشور به دنبال گسترش نفوذ خود در جنوب یمن بوده و چندان مایل به مقابله با انصارالله در استان های شمالی نیست. به همین دلیل، اولین کاری که امارات به شکل فعالانه در یمن انجام داده است، ایجاد گروههای تکفیری مسلح متشکل از20 هزار سلفی در جنوب یمن بوده است. این نیروی سلفی در یمن بهخصوص در جنوب آن، به نام «حزم الامنی» شناخته میشود. امارات با استفاده از این نیروها بارها به نبرد با نظامیان و مزدوران وابسته به عربستان پرداخته است. امارات همچنین یک نیروی زمینی، هوایی و دریایی در یمن دارد و سعی کرده است، با این نیروها و ایجاد ارتشی متشکل از 40 هزار نفر از جنوبیها و سلفیها، بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد و به عنوان حاکم فعلی، بر اقتصاد و عبور و مرور در سواحل یمن کنترل و همچنین بر بابالمندب سلطه داشته باشد. امارات با این کار به دنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی بهعنوان بندر ترانزیتی در خاورمیانه ایجاد نکنند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است.
حمله به سقطری
امارات در بعد سیاسی نیز سعی دارد با اقداماتی مانند اعزام نیروی نظامی به جزایر استراتژیک سقطری به نوعی قدرت خود را به عربستان در این منطقه نشان دهد. عربستان و امارات در ماههای گذشته وارد فاز اختلافات شده و حتی درگیریهای شدیدی بین نیروهای دو طرف در شهر عدن رخ داده است. از سوی دیگر، پس از برکناری «خالد البحاح» نخست وزیر مورد حمایت امارات، اختلافات بین امارات با دولت مستعفی نیز بسیار زیاد شد و به همین دلیل اقدامات امارات در جنوب یمن می تواند با هدف فشار بر منصور هادی نیز باشد. امارات سعی کرده است چند جزیره یمن از جمله جزیره مهم و استراتژیک سقطری را در اختیار بگیرد. امارات در این جزیره شبکه تلفن همراه نیز دارد و کد کشور امارات در این جزیره فعال است. بندرهای این جزیره کاملاً در سیطره امارات است و حتی گیاهان نادر و نمونههای جانوری موجود در این جزیره نیز در اختیار امارات است.
اخیرا فعالان یمنی در فیس بوک و توئیتر و ... عکسهایی از خیابان های امارات منتشر کردند که نشان می داد، امارات درختان منحصر به فرد جزیره سقطری را در خیابان های ابوظبی و دبی کاشته است. در حال حاضر، امارات در جنوب یمن دو دولت جداگانه تاسیس کرده است، یک دولت در عدن و یک دولت در المکلا و حضرموت وجود دارد و آنها را اداره می کند، اما این کار به صورت مجزا صورت می گیرد. حتی نیروهای امارات هم مجزا عمل کرده و نقشه امارات برای تقسیم یمن به چند ایالت را پیگیری می کنند.
عمق استراتژیک
امارات هرچند از لحاظ اقتصادی کشوری ثروتمند است اما فاقد عمق استراتژیک لازم است. معمولا کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهخصوص قطر، بحرین و امارات کشورهای بسیار ثروتمند و توانمندی هستند، اما مساحت جغرافیایی آنها بسیار کوچک است. بهعنوان مثال، در حال حاضر مناطق تحت اشغال امارات در یمن، از کشور امارات بزرگتر است. در این بین امارات که می خواهد خود را بهعنوان کشور بزرگی در منطقه خاورمیانه مطرح کرده و حتی با ایران نیز مقابله و برضد ترکیه عمل کند، نیاز به مساحت جغرافیایی بیشتر دارد. به همین دلیل با توجه به این وضعیت، داشتن چند جزیره استراتژیک و مهم در دریای عرب، خلیج عدن و دریای سرخ برای امارات بسیار مهم است.
جمعبندی
به نظر می رسد امارات در جنگ یمن بر خلاف عربستان، به اهداف خود رسیده و بنادر حساس یمن را اشغال کرده است. در واقع امارات در یمن دو هدف سیاسی و اقتصادی را دنبال کرده است. از نظر سیاسی امارات به دلیل مساحت کم فاقد عمق استراتژیک است و سعی دارد با تصرف بنادر یمن این ضعف خود را جبران کند. علاوه بر این تسلط بر جزیره استراتژیک سقطری که اخیرا امارات نشان داد که قصد اشغال این منطقه را دارد امارات را قادر خواهد کرد که در دهانه تنگه استراتژیک باب المندب پایگاه نظامی داشته باشد و حتی با استفاده از این جزیره و باب المندب بتواند به شاخ آفریقا نیز دست یابد. به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند که هدف امارات در اشغال بنادر یمنی دائمی بوده و این کشور سعی ندارد به هیچ عنوان این بنادر را تحویل دهد. امارات تصور می کند که در صورت موفقیت بنادر یمنی، بندر دبی به عنوان قلب اقتصاد امارات رونق خود را ازدست خواهد داد. به همین دلیل، امارات نقشه جدایی و تقسیم یمن به چند منطقه و چند کشور را در دست دارد و به دنبال انجام این کار است.
امارات در جنوب یمن با استفاده از تاکتیک ترور سران سلفی به دنبال آن است تا نیروهای مورد حمایت خود را در جنوب یمن به قدرت برساند. در این راستا امارات 11 تن از علمای عدن را ترور کرد. در شرایط کنونی نیز امارات به دنبال آن است تا بندر الحدید ه را نیز اشغال کند تا بدین وسلیه بنادر یمن را به صورت کامل در اختیار خود بگیرد. این مسئله لزوم اتحاد قبایل جنوب یمن با شمال این کشور بر علیه امارات را بسیار مهم می کند. مردم و ساکنان جنوب امارات، از تحرکات و فعالیت های امارات در خاک خود به خصوص از ایجاد نیروها و شبه نظامیان ویژه و زندان های مخفی که زندانیان از گروه های مختلف در آن تحت شکنجه قرار دارند، بسیار ناراضی هستند. بر اساس تحقیقی که خبرگزاری آسوشیتدپرس انجام داده است؛ این زندان ها در داخل پایگاه های نظامی، فرودگاه ها، بنادر مختلف یمن و حتی در ساختمان های مسکونی وجود دارد. تاکنون دست کم 18 زندان مخفی در جنوب یمن تحت اداره امارات یا نیروهای یمنی که امارات آن ها را تشکیل و آموزش داده است، مستند شده است. زندان های امارات در یمن موسوم به گوانتاناموی امارات است و همین مسئله می تواند باعث قیام مردم یمن علیه امارات شود.
اماراتیها دو مجموعه از ملاحظات سیاسی و اقتصادی را درخصوص یمن دارند و رویکرد جدید آنها بعد از جنگ عدن نیز با این ملاحظات ارتباط دارد. از یک سو مهمترین اهداف سیاسی امارات در یمن را میتوان تلاش برای عدم تشکیل دولت با ثبات و قدرتمند در یمن، مقابله با رشد و قدرت گرفتن جریان اخوانی، چندپارگی و درگیری بین نیروهای مختلف یمن مانند القاعده، طرفداران هادی و جنوبیها و همچنین جدایی جنوب یمن از شمال آن برشمرد. از سوی دیگر امارات نگران رشد اقتصادی یمن در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به کشوری مستقل و رقیب اقتصادی ابوظبی با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک آن است.
قدرت اقتصادی یمن
یمن برای امارات از جنبه اقتصادی بسیار مهم است. از جنبه اقتصادی مهمترین نگرانی امارات تبدیل شدن بندر عدن به رقیب قدرتمند دبی است. در حالی که بینالمللی شدن دبی و تبدیل شدن آن به کانون تجارت منطقهای درآمدهای گستردهای را برای امارات در پی دارد، هرگونه وضعیت باثبات و سیاستهای مستقل که باعث شکوفایی عدن و مناطق ساحلی یمن شود باعث نگرانی امارات نیز میشود. پروژه «مدینهالنور» اصلیترین نمونهای است که درصورت اجرای آن در یمن، وضعیت اقتصادی منطقه را با دگرگونیهایی مواجه میکند.
پروژه مدینهالنور در سال 2006 و در پی دیدار علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن با بیش از150 شرکت از نقاط مختلف دنیا به تصویب رسید و قرار شد اجرای آن به «عبدالله بقشان» تاجر یمنی واگذار شود. بنابر اعلام منابع یمنی هزینه تقریبی و اولیه این پروژه بزرگ حدود 140 میلیارد دلار برآورد شده و درصورت اجرا، گلوگاههای اقتصادی در شاخ آفریقا و کشورهای شبهجزیره عرب را به هم مرتبط میکرد به ویژه اینکه نقشه مهندسی آن هفت سال پیش طراحی و تصویب شده و نشان میداد که مساحت مدینهالنور چند برابر دبی است. مرکز مدیریت این شهر در منطقه «الحره» در عدن قرار داشت و عنوان میشود امارات با استفاده از شرکت «بنادر دبی» تمام تلاش خود را برای کنترل و جلوگیری از شکوفایی آن به کار گرفت.
امارات به عنوان یک کشور تجاری نقش مهمی در تجارت جنوب غرب آسیا دارد، از این منظر می کوشد با استفاده از نفوذ خود در منطقه از طرحهای توسعه دیگر بنادر کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقیانوس هند جلوگیری کند. امارات سعی دارد تا بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد . ابوظبی با این کار به دنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی بهعنوان بندر ترانزیتی در خلیج فارس ایجاد نکند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است و حتی بنادر روبروی سواحل یمن مانند بندرهای سومالی، جیبوتی و اریتره و خیلی از این کشورها نیز زیر نظر شرکتهای اماراتی عمل میکنند.این در حالی است که سلطه بر بنادر یمن از منظر عربستان از اهمیت کمتری برخوردار است. این کشور بیشتر به نفت یمن چشم طمع دوخته و در تلاش است تا میدان نفتی «واعد» را که در استان الجوف واقع شده به کنترل خود درآورد. ریاض در صورتی که بتواند به این خواستهها دست یابد افزون بر افزایش تولید نفت میتواند به جای استفاده از تنگه هرمز در خلیج فارس از دریای عرب نفت صادر کند. مسئلهای که در میدان عمل ریاض موفق نشده است که آن را اجرا کند.
جریانهای سلفی در جنوب
بررسی رفتار امارات در سه سال گذشته نشان دهنده این است که اساسا این کشور به دنبال گسترش نفوذ خود در جنوب یمن بوده و چندان مایل به مقابله با انصارالله در استان های شمالی نیست. به همین دلیل، اولین کاری که امارات به شکل فعالانه در یمن انجام داده است، ایجاد گروههای تکفیری مسلح متشکل از20 هزار سلفی در جنوب یمن بوده است. این نیروی سلفی در یمن بهخصوص در جنوب آن، به نام «حزم الامنی» شناخته میشود. امارات با استفاده از این نیروها بارها به نبرد با نظامیان و مزدوران وابسته به عربستان پرداخته است. امارات همچنین یک نیروی زمینی، هوایی و دریایی در یمن دارد و سعی کرده است، با این نیروها و ایجاد ارتشی متشکل از 40 هزار نفر از جنوبیها و سلفیها، بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد و به عنوان حاکم فعلی، بر اقتصاد و عبور و مرور در سواحل یمن کنترل و همچنین بر بابالمندب سلطه داشته باشد. امارات با این کار به دنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی بهعنوان بندر ترانزیتی در خاورمیانه ایجاد نکنند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است.
حمله به سقطری
امارات در بعد سیاسی نیز سعی دارد با اقداماتی مانند اعزام نیروی نظامی به جزایر استراتژیک سقطری به نوعی قدرت خود را به عربستان در این منطقه نشان دهد. عربستان و امارات در ماههای گذشته وارد فاز اختلافات شده و حتی درگیریهای شدیدی بین نیروهای دو طرف در شهر عدن رخ داده است. از سوی دیگر، پس از برکناری «خالد البحاح» نخست وزیر مورد حمایت امارات، اختلافات بین امارات با دولت مستعفی نیز بسیار زیاد شد و به همین دلیل اقدامات امارات در جنوب یمن می تواند با هدف فشار بر منصور هادی نیز باشد. امارات سعی کرده است چند جزیره یمن از جمله جزیره مهم و استراتژیک سقطری را در اختیار بگیرد. امارات در این جزیره شبکه تلفن همراه نیز دارد و کد کشور امارات در این جزیره فعال است. بندرهای این جزیره کاملاً در سیطره امارات است و حتی گیاهان نادر و نمونههای جانوری موجود در این جزیره نیز در اختیار امارات است.
اخیرا فعالان یمنی در فیس بوک و توئیتر و ... عکسهایی از خیابان های امارات منتشر کردند که نشان می داد، امارات درختان منحصر به فرد جزیره سقطری را در خیابان های ابوظبی و دبی کاشته است. در حال حاضر، امارات در جنوب یمن دو دولت جداگانه تاسیس کرده است، یک دولت در عدن و یک دولت در المکلا و حضرموت وجود دارد و آنها را اداره می کند، اما این کار به صورت مجزا صورت می گیرد. حتی نیروهای امارات هم مجزا عمل کرده و نقشه امارات برای تقسیم یمن به چند ایالت را پیگیری می کنند.
عمق استراتژیک
امارات هرچند از لحاظ اقتصادی کشوری ثروتمند است اما فاقد عمق استراتژیک لازم است. معمولا کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهخصوص قطر، بحرین و امارات کشورهای بسیار ثروتمند و توانمندی هستند، اما مساحت جغرافیایی آنها بسیار کوچک است. بهعنوان مثال، در حال حاضر مناطق تحت اشغال امارات در یمن، از کشور امارات بزرگتر است. در این بین امارات که می خواهد خود را بهعنوان کشور بزرگی در منطقه خاورمیانه مطرح کرده و حتی با ایران نیز مقابله و برضد ترکیه عمل کند، نیاز به مساحت جغرافیایی بیشتر دارد. به همین دلیل با توجه به این وضعیت، داشتن چند جزیره استراتژیک و مهم در دریای عرب، خلیج عدن و دریای سرخ برای امارات بسیار مهم است.
جمعبندی
به نظر می رسد امارات در جنگ یمن بر خلاف عربستان، به اهداف خود رسیده و بنادر حساس یمن را اشغال کرده است. در واقع امارات در یمن دو هدف سیاسی و اقتصادی را دنبال کرده است. از نظر سیاسی امارات به دلیل مساحت کم فاقد عمق استراتژیک است و سعی دارد با تصرف بنادر یمن این ضعف خود را جبران کند. علاوه بر این تسلط بر جزیره استراتژیک سقطری که اخیرا امارات نشان داد که قصد اشغال این منطقه را دارد امارات را قادر خواهد کرد که در دهانه تنگه استراتژیک باب المندب پایگاه نظامی داشته باشد و حتی با استفاده از این جزیره و باب المندب بتواند به شاخ آفریقا نیز دست یابد. به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند که هدف امارات در اشغال بنادر یمنی دائمی بوده و این کشور سعی ندارد به هیچ عنوان این بنادر را تحویل دهد. امارات تصور می کند که در صورت موفقیت بنادر یمنی، بندر دبی به عنوان قلب اقتصاد امارات رونق خود را ازدست خواهد داد. به همین دلیل، امارات نقشه جدایی و تقسیم یمن به چند منطقه و چند کشور را در دست دارد و به دنبال انجام این کار است.
امارات در جنوب یمن با استفاده از تاکتیک ترور سران سلفی به دنبال آن است تا نیروهای مورد حمایت خود را در جنوب یمن به قدرت برساند. در این راستا امارات 11 تن از علمای عدن را ترور کرد. در شرایط کنونی نیز امارات به دنبال آن است تا بندر الحدید ه را نیز اشغال کند تا بدین وسلیه بنادر یمن را به صورت کامل در اختیار خود بگیرد. این مسئله لزوم اتحاد قبایل جنوب یمن با شمال این کشور بر علیه امارات را بسیار مهم می کند. مردم و ساکنان جنوب امارات، از تحرکات و فعالیت های امارات در خاک خود به خصوص از ایجاد نیروها و شبه نظامیان ویژه و زندان های مخفی که زندانیان از گروه های مختلف در آن تحت شکنجه قرار دارند، بسیار ناراضی هستند. بر اساس تحقیقی که خبرگزاری آسوشیتدپرس انجام داده است؛ این زندان ها در داخل پایگاه های نظامی، فرودگاه ها، بنادر مختلف یمن و حتی در ساختمان های مسکونی وجود دارد. تاکنون دست کم 18 زندان مخفی در جنوب یمن تحت اداره امارات یا نیروهای یمنی که امارات آن ها را تشکیل و آموزش داده است، مستند شده است. زندان های امارات در یمن موسوم به گوانتاناموی امارات است و همین مسئله می تواند باعث قیام مردم یمن علیه امارات شود.
منبع: فارس