kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۳۹۴۷
تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۲

ابزاری به نام ورزش



 سرویس ورزشی-
 ورزش از مقوله‌ها و موضوعاتی است که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، بر آن به عنوان یکی از ضروریات زندگی فردی و اجتماعی تاکید شده است. از همان آغاز پیروزی مشخص شد که انقلاب اسلامی نه تنها با ورزش در اشکال و رشته‌های مختلف آن مخالف نیست و آن را امری مذموم نمی‌داند، بلکه به آن به عنوان وسیله‌ای مهم و ابزاری کارآمد می‌نگرد که می‌تواند به نوبه خود در خدمت سلامت و تعالی جامعه و تحقق آرمان‌های انقلابی و ملی قرار گیرد و این معنی بیش از هر جا و بیش از هر کس از لسان «رهبری انقلاب» از همان آغاز تا امروز شنیده و بر آن تاکید شده است.
آنهایی که سنی ازشان گذشته است حتما خوب به خاطر دارند که با پیروزی انقلاب اسلامی، در میان گروه‌ها و اصناف و اقشار مختلفی که به حضور حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار و رهبر کبیر انقلاب شرفیاب می‌شدند، اهالی ورزش هم، به شکل تخصصی و صنفی خدمت ایشان می‌رسیدند و امام بزرگوار در آن ملاقات‌های جمع و جور و دیدارهای صمیمی، در حالیکه آثار بشاشیت و شادابی از چهره و لحن گفتار ایشان کاملا هویدا بود با ورزشکاران و پیشکسوتان و مدیران ورزشی گفت‌وگو می‌کرد و از علاقه خودبه ورزش برای آنها می‌گفتند و از اینکه ورزش با تهذیب نفس به حال آدمی و جامعه مفید است و از اینکه (با تکیه بر احادیث) شجاع‌ترین مردم کسی است که بر نفس خود غلبه کند، و از اینکه سعی کنید پهلوان باشید نه قهرمان و بالاخره اینکه «شما ورزشکاران باید به علی(ع) اقتدا کنید...»
آن جمله امام(ره) که «من ورزشکار نیستم، اما ورزشکاران را دوست دارم»، جمله‌ای معروف و فراموش‌نشدنی است که در عین سادگی، به صراحت بر اهمیت ورزش و محبوبیت ورزشکاران تاکید دارد.
از نظر امام راحل که مبتنی بر آموزه‌های الهی و منبعث از تعالیم کتاب آسمانی بود، اصولا همه‌چیز باید در خدمت انسان و تعالی و تکامل او قرار گیرد و وی را به خدای سبحان نزدیکتر سازد. ایشان در اوقات مختلف و به مناسبت‌های متفاوت بر این نکته تاکید ورزیدند، از جمله اینجا که می‌فرمایند: «آنچه مطرح است پیش انبیاء انسان است، چیز دیگری پیش انبیاء مطرح نیست، همه ‌چیز به صورت انسان باید درآید. [انبیاء] می‌خواهند انسان درست کنند، انسان که درست شد، همه‌چیز درست می‌شود.»
بر این اساس و بر مبنای این دید و نگاه خیلی روشن است که ورزش هم وسیله‌ای بیش نیست و نمی‌تواند باشد، وسیله‌ای البته کارآمد که باید از آن خوب و بهینه و در مسیر صواب و رضایت خالق و در خدمت خلق و جامعه استفاده کرد. این دیدگاه و طرز تلقی را امام بزرگوار درباره «همه‌چیز» داشتند، به دیگر سخن از نظر ایشان «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» همه در کارند و همه در خدمت انسان قرار می‌گیرند، تا این مخلوق که اشرف مخلوقات لقب گرفته است، به جایگاه و منزلی که باید برسد، برسد.
بنابراین سیاست، علم و دانشگاه، هنر، سینما، اقتصاد و معیشت رسانه و... بالاخره ورزش، همه و همه ابزاری هستند که باید با استفاده صحیح در خدمت اهداف انسانی و اعتلای فرهنگ تکامل‌بخش الهی قرار بگیرند، فرمایش معروف ایشان که «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم»، ترجمان روشن و صریح همین معناست.
 از دیدگاه آن رهبر بصیر و روشن‌ضمیر، سینما، مثل ورزش یک وسیله بیش نیست، آنچه مهم است این است که از این ابزار چگونه استفاده شود. چه نظام و دیدگاهی به این ابزار موثر مسلط و سازوکار آن را هدایت و برایش سیاستگذاری و خط‌مشی تعیین و هدف‌گذاری می‌کنند. سرنوشت و حال و روز سینما (یا هر ابزار دیگری) در نظام فاسد طاغوتی معلوم است که چیست و این ابزار کارساز و قوی در کدام ورطه غوطه‌ور است و باید مروج فرهنگ ولنگاری و فحشا و... باشد.
معلوم است که در چنان نظامی بسیاری از سرمایه‌های مادی و استعدادهای انسانی خواه و ناخواه در آن مسیر غلط به کار گرفته می‌شوند و لاجرم تباه و نفله می‌شوند و هزار معضل فرهنگی و اخلاقی را برای اجتماع به بار می‌آورند و بر آن تحمیل می‌کنند.
با این حال از نظر آن بزرگمرد الهی، این سینما نیست که مقصر است. این سینما نیست که باید نابود شود، این معلول نیست که به جای علت باید قربانی شود، بلکه علت این سرنوشت فلاکت‌بار، آن نظام باطل است که «باید برود»! و از ریشه کنده شود.
وقتی به قول شهید بزرگوار استاد علامه مطهری(ره) «علم بدون ایمان، تیغی است در کف زنگی مست»، معنایش این نیست که علم در ذات خود ایراد دارد و موجب انحراف و تباهی است، پس باید علم را نابود کرد و در مدرسه‌ها را بست، معنی‌اش این نیست که سینما باید تعطیل شود و ورزشگاه‌ها بسته شوند، بلکه معنایش این است که  نحوه استفاده از علم و سینما و ورزش و... باید تغییر کند. باید از استاد دانشگاه و مدرسه و میز و نیمکت و ... درجهت رشد و ارتقاء آگاهی و فهم جامعه استفاده کرد. باید از فیلم و سرمایه و هنر و هنرپیشه و تکنیک و دوربین و سناریو و لوکیشن و... در جهت ترویج هنر انقلابی و در خدمت تکامل انسان استفاده کرد و... بر همین سیاق از ورزش و مربی و ورزشگاه و رشته‌های مختلف ورزشی و... در جهت سلامت و نشاط و همبستگی اجتماعی بهره برد.
سخن و دیدگاه امام راحل و به طور کلی رهبری انقلاب از آغاز تا به امروز درباره ورزش کاملا روشن و صریح است، تاکید می‌کنیم سخن و دیدگاهی که به طور طبیعی و بدیهی منبعث از آموزه‌های الهی و برگرفته از مکتب جانبخش اسلام است، آنچه می‌ماند، همت و اراده‌هایی است که باید به کار بیفتد تا با فهم درست - و نه تفسیرهای من درآوردی و بعضا عجیب و غریب که با منظور امام و اسلام فرسنگ‌ها فاصله دارد! و جناح‌گرایانه و رنگی و... - وارد میدان شوند و از همه این ابزارهای بالقوه کارآمد و مثبت و تکامل‌بخش، در جهت صحیح استفاده کنند.
سخن بیش از این مایه اطاله کلام است، اما این جمله را هم اضافه کنیم و کلام را جمع نمائیم، آن جمله این است فاصله میان ورزشی که «هست» با ورزشی که انقلاب اسلامی «می‌خواهد باشد» چه از حیث «فنی» و چه از نظر «فرهنگی» بسیار بعید و عمیق است.
بی‌انصافی است اگر نگوئیم طی سال‌های بعد از پیروزی انقلاب در عرصه ورزش رشد و پیشرفت محسوس و واقعی، رخ نداده است. بحث بر سر این است که آرمان‌های انقلاب خمینی و توقعات بحق مردم انقلابی خیلی فراتر از این است که اتفاق افتاده است. در واقع سرعت و شتاب این پیشرفت‌ها مطلوب نبوده و مقبول نیست. راه پرکردن این فاصله هم این است که «همه»، به ویژه آنان که ردای مسئولیت بر تن کرده، با توکل به خدا، همت و اراده انقلابی و گوش سپاردن به آموزه‌ها و توصیه‌های رهبری انقلاب- که ما را به اعتماد به نفس و باور خویشتن و ایمان به سنت‌های خدایی می‌خواند- به آنچه هست، یعنی «وضع موجود» بسنده نکرده و با رویکردی آرمانگرایانه، در پی تحقق اهداف بلند و توقعات مردمی و اهداف  انقلابی باشند.