سورپرايز! (گفت و شنود)
گفت: سخنگوي دولت گفته است دوتابعيتيها مهرههاي دولت بودند براي دور زدن تحريمها، ولي متاسفانه اين مهرهها را سوزاندند!
گفتم: منظورشان همان مهرههاي دوتابعيتي است که اطلاعات هستهاي ما را به دشمن دادند! و يا آن دوتابعيتي ديگر که ميلياردها تومان بيتالمال را از وزارت نفت دزديد و فرار کرد! يا دوتابعيتيهاييکه به بهانه محيط زيست اطلاعات موشکي به دشمن ميدادند و در پي نابودي کشاورزي کشورمان بودند! و يا...؟! اينها که همه عوامل دشمن بودهاند.
گفت: دوتابعيتيها بعد از آزمون دقيق و نشان دادن وفاداري خود به يک کشور بيگانه به تابعيت بيگانگان درآمدهاند. يعني دشمن عوامل خودش را نميشناسد که آقاي سخنگو نگران است چرا اين مهرهها را سوزاندهاند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! پرستار به آقايي که پشت در اتاق زايمان ايستاده بود گفت؛ مژده! همسرتان فارغ شد و صاحب فرزند شديد. طرف به پرستار گفت؛ به خانمم نگو! تا خودم بهش بگم و
سورپرايزش کنم!