سازوکارهای رسیدن به کنکور مطلوب
امروزه کنکور بهعنوان مهمترین آزمون برای دست یافتن به صندلیهای مطلوب بهترین دانشگاهها تبدیل به یک معضل بزرگ شده و عوارض ناشی از آن آموزش عالی کشور و خانوادهها را تحت تأثیر قرار داده است. آسیبهای موجود، بر سرمایههای انسانی آینده کشور اثرات منفی گذاشته و آسیبهای روانی و تربیتی بسیاری را بر داوطلبان وارد میکند. هم چنین این آسیبها به داوطلبین محدود نمیشود بلکه تبعات اقتصادی و اجتماعی کنکور خانوادهها را نیز درگیر خود کرده است. در نتیجه وجود این مشکلات باعث مطرح شدن حذف کنکور در کشور شد.
برای اولین بار کنکور در سال ۱۳۴۲ برگزار شد و در حدود ۵۴ سال است که کنکور با همان کیفیت و بدون تغییر چندانی در حال برگزاری است. البته ناگفته نماند بحث حذف کنکور در سال ۱۳۸۶ با تصویب قانون «پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور» توسط مجلس شورای اسلامی مطرح شد و به تصویب رسید. بهموجب این قانون تا سال ۱۳۹۰ کنکور حذف شده و دانشگاهها بر اساس سوابق تحصیلی به پذیرش داوطلبان اقدام میکنند. اما نامناسب بودن سابقه تحصیلی به عنوان جایگزین کنکور و همچنین در نظر نگرفتن رقابت داوطلبان برای صندلیهای با کیفیت و رایگان، موجب ناکام ماندن قانون حذف کنکور شد. بنابراین نظام آموزشی کشور باید به سمت کاهش آسیبهای کنکور سراسری قدم بردارد و شرایطی فراهم شود تا ارزیابی و سؤالات کنکور متناسب با استعداد و صلاحیت فرد شود.
همانطور که در بالا اشاره شد کنکور دارای آسیبهای متعددی است اما حذف کنکور راهحل درستی در نظام آموزشی نخواهد بود بلکه باید به اصلاح کنکور با درنظر گرفتن تمام ابعاد جانبی آن پرداخت. در نتیجه در ادامه با بررسی نقاط ضعف روش فعلی کنکور، راهحلهای جایگزین پیشنهاد میشود.
اولین و مهمترین آسیبی که بر روی داوطلبان مشاهده میشود مشکلات روحی و روانی ناشی از استرس است. در واقع غیرقابل جبران بودن یک آزمون چند ساعته و تعیین سرنوشت داوطلب به وسیله این آزمون، نشان میدهد داوطلب و خانواده وی از روال طبیعی زندگی محروم بمانند. در نتیجه با تحمل شرایط استرسآور، آینده روشن خود را فقط با قبولی در کنکور میبیند.
دومین آسیب بهوجود آمده از کنکور فعلی، رتبه محوری است. رتبه محوری باعث میشود که داوطلب بدون در نظر گرفتن علاقه و شرایط شغلی، براساس مرغوبیت رتبه اقدام به انتخاب رشته کند.
آسیب دیگری که میتوان به آن پرداخت این است که ملاکهای سنجش افراد بسیار محدود است و در نتیجه موجب میشود تا مهارت و ویژگیهای خاص شخصیتی مورد نیاز برای هر رشته سنجیده نشود. در نهایت این امر موجب میشود تا بیتالمال صرف افرادی شود که از لحاظ توانایی و استعداد هیچ تناسبی با آن رشته ندارد و علاوهبر از بین رفتن عمر وی، موقعیت از از فرد مستعد دیگری گرفته میشود. هم چنین نکته دیگر این است که کنکور تنها سطحی از یادگیری فرد را همراه با مهارت تست زنی و مدیریت زمان میسنجد و عمق یادگیری فرد را محک نمیزند.
آسیب دیگری که میتوان مطرح نمود این است که سازمان سنجش به علت درگیر شدن با فرآیند برگزاری آزمون، از وظایف خود در راستای استاندارد کردن آزمونها و بهبود کیفیت سؤالات بازمانده است.
رقابت شدید برای دست یافتن به صندلیهای مطلوب بهترین دانشگاهها، و وجود این آسیبها باعث شده است تا سازوکاری در جهت کاهش آسیبهای کنکور و ارزیابی داوطلبین متناسب با استعداد و صلاحیت فرد انجام گیرد.
به نقل از عیارآنلاین؛ اولین گام در جهت اصلاح کنکور، تفکیک و جداسازی فرآیند پذیرش از سنجش است. به این صورت در طول یک سال چند بار آزمون برگزار میشود. این آزمون در جهت بررسی سطح علمی افراد به طور واقعی انجام میگیرد و در نهایت در انتهای آزمون به هر فرد کارنامهای داده میشود که برخلاف روش فعلی (رتبهمحور) مبتنی بر نمره است. این تفکیک موجب میشود تا از طریق برگزاری آزمون به صورت چند مرتبه در سال، هم امکان جبران برای داوطلبین فراهم شود و هم از استرس داوطلبین کاسته شود. در نتیجه فرد با سنجیدن خود در چند آزمون، بهترین نمره مطلوب خود را که دارای اعتبار چندساله است، برای ورود به دانشگاهها ارائه میکند. هم چنین با فراهم کردن یک یا دوبار روند پذیرش داوطلبین در سال، افراد با در دست داشتن نمره خود تعداد رشتههای مورد علاقه خود را به صورت محدود در یک سامانه متمرکز ثبت میکنند. این نوع روند در پذیرش افراد سبب میشود تا ملاک پذیرش افراد، محدود به رتبه نباشد بلکه نمره درسها، معدل، نمرات آزمونهای دبیرستان و فعالیتهای علمی نظیر المپیادها و جشنوارهها و... نیز ضرایبی را در پذیرش افراد به خود اختصاص دهد. این امر موجب آزادی دست نظام سیاستگذاری و برنامهریزی کشور در اثر بخشیدن به عوامل مختلف پذیرش داوطلبان میشود. به این صورت در بعضی مواقع به سنجش ضریب میدهند و در بعضی مواقع می توان سابقه تحصیلی را جایگزین آن کرد. از طرف دیگر دانشگاهها میتوانند برای خود یکسری ملاکها در پذیرش دانشجوها در رشتههای خود تعریف کنند. به عنوان نمونه یک دانشگاه برای رشتههای خود یک حداقل نمره را تعریف میکند و دانشگاه دیگر برای خود سابقه تحصیلی را ملاک قرار میدهد. در نهایت پس از تقاضای داوطلبین در کد رشته محلها، رتبه هر فرد برخلاف روش فعلی که داوطلبین را نسبت به هم مقایسه میکند، در رشتههایی که درخواست داده میشود ارائه میشود.
از نتایج اصلی این طرح این است که تمرکز سازمان سنجش را از حواشی کنکور مانند امنیت و اطلاعرسانی و... به سمت طراحی مطلوب و با کیفیت سؤالات تغییر دهد. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که این طرح همه مشکلات کنکور را به طور کامل ریشهکن نخواهد کرد بلکه شرایطی را فراهم میکند تا از آسیبهای کنکور به مرور کم کند.
برای اولین بار کنکور در سال ۱۳۴۲ برگزار شد و در حدود ۵۴ سال است که کنکور با همان کیفیت و بدون تغییر چندانی در حال برگزاری است. البته ناگفته نماند بحث حذف کنکور در سال ۱۳۸۶ با تصویب قانون «پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور» توسط مجلس شورای اسلامی مطرح شد و به تصویب رسید. بهموجب این قانون تا سال ۱۳۹۰ کنکور حذف شده و دانشگاهها بر اساس سوابق تحصیلی به پذیرش داوطلبان اقدام میکنند. اما نامناسب بودن سابقه تحصیلی به عنوان جایگزین کنکور و همچنین در نظر نگرفتن رقابت داوطلبان برای صندلیهای با کیفیت و رایگان، موجب ناکام ماندن قانون حذف کنکور شد. بنابراین نظام آموزشی کشور باید به سمت کاهش آسیبهای کنکور سراسری قدم بردارد و شرایطی فراهم شود تا ارزیابی و سؤالات کنکور متناسب با استعداد و صلاحیت فرد شود.
همانطور که در بالا اشاره شد کنکور دارای آسیبهای متعددی است اما حذف کنکور راهحل درستی در نظام آموزشی نخواهد بود بلکه باید به اصلاح کنکور با درنظر گرفتن تمام ابعاد جانبی آن پرداخت. در نتیجه در ادامه با بررسی نقاط ضعف روش فعلی کنکور، راهحلهای جایگزین پیشنهاد میشود.
اولین و مهمترین آسیبی که بر روی داوطلبان مشاهده میشود مشکلات روحی و روانی ناشی از استرس است. در واقع غیرقابل جبران بودن یک آزمون چند ساعته و تعیین سرنوشت داوطلب به وسیله این آزمون، نشان میدهد داوطلب و خانواده وی از روال طبیعی زندگی محروم بمانند. در نتیجه با تحمل شرایط استرسآور، آینده روشن خود را فقط با قبولی در کنکور میبیند.
دومین آسیب بهوجود آمده از کنکور فعلی، رتبه محوری است. رتبه محوری باعث میشود که داوطلب بدون در نظر گرفتن علاقه و شرایط شغلی، براساس مرغوبیت رتبه اقدام به انتخاب رشته کند.
آسیب دیگری که میتوان به آن پرداخت این است که ملاکهای سنجش افراد بسیار محدود است و در نتیجه موجب میشود تا مهارت و ویژگیهای خاص شخصیتی مورد نیاز برای هر رشته سنجیده نشود. در نهایت این امر موجب میشود تا بیتالمال صرف افرادی شود که از لحاظ توانایی و استعداد هیچ تناسبی با آن رشته ندارد و علاوهبر از بین رفتن عمر وی، موقعیت از از فرد مستعد دیگری گرفته میشود. هم چنین نکته دیگر این است که کنکور تنها سطحی از یادگیری فرد را همراه با مهارت تست زنی و مدیریت زمان میسنجد و عمق یادگیری فرد را محک نمیزند.
آسیب دیگری که میتوان مطرح نمود این است که سازمان سنجش به علت درگیر شدن با فرآیند برگزاری آزمون، از وظایف خود در راستای استاندارد کردن آزمونها و بهبود کیفیت سؤالات بازمانده است.
رقابت شدید برای دست یافتن به صندلیهای مطلوب بهترین دانشگاهها، و وجود این آسیبها باعث شده است تا سازوکاری در جهت کاهش آسیبهای کنکور و ارزیابی داوطلبین متناسب با استعداد و صلاحیت فرد انجام گیرد.
به نقل از عیارآنلاین؛ اولین گام در جهت اصلاح کنکور، تفکیک و جداسازی فرآیند پذیرش از سنجش است. به این صورت در طول یک سال چند بار آزمون برگزار میشود. این آزمون در جهت بررسی سطح علمی افراد به طور واقعی انجام میگیرد و در نهایت در انتهای آزمون به هر فرد کارنامهای داده میشود که برخلاف روش فعلی (رتبهمحور) مبتنی بر نمره است. این تفکیک موجب میشود تا از طریق برگزاری آزمون به صورت چند مرتبه در سال، هم امکان جبران برای داوطلبین فراهم شود و هم از استرس داوطلبین کاسته شود. در نتیجه فرد با سنجیدن خود در چند آزمون، بهترین نمره مطلوب خود را که دارای اعتبار چندساله است، برای ورود به دانشگاهها ارائه میکند. هم چنین با فراهم کردن یک یا دوبار روند پذیرش داوطلبین در سال، افراد با در دست داشتن نمره خود تعداد رشتههای مورد علاقه خود را به صورت محدود در یک سامانه متمرکز ثبت میکنند. این نوع روند در پذیرش افراد سبب میشود تا ملاک پذیرش افراد، محدود به رتبه نباشد بلکه نمره درسها، معدل، نمرات آزمونهای دبیرستان و فعالیتهای علمی نظیر المپیادها و جشنوارهها و... نیز ضرایبی را در پذیرش افراد به خود اختصاص دهد. این امر موجب آزادی دست نظام سیاستگذاری و برنامهریزی کشور در اثر بخشیدن به عوامل مختلف پذیرش داوطلبان میشود. به این صورت در بعضی مواقع به سنجش ضریب میدهند و در بعضی مواقع می توان سابقه تحصیلی را جایگزین آن کرد. از طرف دیگر دانشگاهها میتوانند برای خود یکسری ملاکها در پذیرش دانشجوها در رشتههای خود تعریف کنند. به عنوان نمونه یک دانشگاه برای رشتههای خود یک حداقل نمره را تعریف میکند و دانشگاه دیگر برای خود سابقه تحصیلی را ملاک قرار میدهد. در نهایت پس از تقاضای داوطلبین در کد رشته محلها، رتبه هر فرد برخلاف روش فعلی که داوطلبین را نسبت به هم مقایسه میکند، در رشتههایی که درخواست داده میشود ارائه میشود.
از نتایج اصلی این طرح این است که تمرکز سازمان سنجش را از حواشی کنکور مانند امنیت و اطلاعرسانی و... به سمت طراحی مطلوب و با کیفیت سؤالات تغییر دهد. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که این طرح همه مشکلات کنکور را به طور کامل ریشهکن نخواهد کرد بلکه شرایطی را فراهم میکند تا از آسیبهای کنکور به مرور کم کند.