کد خبر: ۱۳۱۰۲۸
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۱

هجوم خاموش دشمن و خدمتگزاران آن

 علیرضا چخماقی

 در جنگ‌های نظامی، با این سابقۀ ذهنی که دشمن مهاجم، ضمن حمله به تأسیسات زیربنایی و اهداف نظامی، مردم و محل سکونت و سرپناه آنها را نیز هدف قرار می‌دهد و حاصل تهاجم، جز ویرانگری و کشتن یا مجروح کردن مردم نیست، بنابراین مردم هم تکلیف خود را می‌دانند و در هنگام بروز خطر، همۀ آموخته‌ها و امکانات موجود را برای حفظ جان و مال خود به کار می‌گیرند؛ ضمن اینکه کمترین تحرکی از سوی دشمن، به وسیلۀ رادارها رد گیری می‌شوند و در پی آن، آژیرهای خطر به صدا در می‌آیند و عملیات پدافندی آغاز می‌شود و همزمان با آن مردم نیز به پناهگاه‌ها و نقاط امن می‌روند و دلشان به این قرص و گرم است که در مقابل مهاجمین، نیروهای خودی بیکار ننشسته و سرگرم مبارزه با آنان هستند.
اکنون فرض را بر این بگذاریم که دشمن نه با هواپیما‌ها و موشک‌های قابل رد یابی و با انفجارهای گوشخراش و هراس انگیز بمب و موشک، بلکه با استفاده از همۀ وسایل لازم و شیوه‌های مخفی کاری و استتار، به صورت چراغ خاموش، در صدد حمله و شبیخون زدن به ما بر آید!... در این صورت نه آژیر خطری به صدا در خواهد آمد و نه کسی به پناهگاه خواهد رفت.مردم بی‌خبر از همه جا و بی‌اطلاع از خطر، روز هنگام فعالیت‌های عادی و روزمرۀ خود را دنبال خواهند کرد و به وقت شب نیز با خیال راحت خواهند خفت.... اما خفتنی که شاید برای بسیاری از آنان، بیداری در پی نداشته باشد؛ چرا که این بار، حملۀ دشمن، از نوع « هجوم خاموش» و از ویژ گی‌های آن، بی‌صدا ویران کردن و آرام کشتن است !...
آنچه که به ساده‌ترین شکل ممکن و بدیهی‌ترین وضعیت متصور بدان‌اشاره شد، واقعیتی است تلخ که فراروی ماست و تلخ‌تر و دردناک‌تر از اصل موضوع، اینکه سوای گروهی از مردم که از سر بی‌خبری و غفلت با چنین هجوم ناجوانمردانه‌ای همراه می‌شوند، عدۀ معدودی نیز در نقش ستون پنجم، با تمام وجود و با همۀ امکانات در خدمت آنند. این عوامل نفوذی، که متأسفانه گاهی عنوان فعال سیاسی یا رسانه‌ای را نیز یدک می‌کشند ، در مواجهه با هر آنچه که به گسترش فرهنگ غربی و تضعیف هویت ملی- اسلامی منجر شود، گاه چنان مصر و سخت کوشند که اصطلاح کاسۀ داغ‌تر از آش را تداعی می‌کنند.
 برای شناخت روحیه و طرز تفکر و اعتقادات جماعت موصوف، اگر کمی حوصله به خرج دهیم و تا مدتی تراوشات ذهنی آنان را که در صفحات کتاب‌ها و نشریه‌ها درج ، یا در فضای مجازی منتشر می‌شود بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم ، به این نتیجه می‌رسیم جز در چند خصیصۀ منفی مانند خودخواهی، لجاجت، کج فهمی و... که معمولا به شکل بیگانه پرستی و مخالف خوانی ظهور و بروز می‌یابند، وجه مشترکی با سایر همگنان خود ندارند؛ زیربنای اعتقادی شان بسیار سست و ضعیف است و به تبعیت از گرایشات عوامانه‌ای که در پوشش به ظاهر روشنفکری، از سوی محافل خاص بیگانه، بسته بندی و عرضه می‌شوند، به شدت سطحی نگر و پیرو مد روزند؛ از خود اراده‌ای ندارند و به سبب همین مسلوب الاراده بودن،چشم و گوش آنها همواره به سوی جایی است که رنگ و لعاب بیشتر و ظاهر فریبنده تری داشته باشد... با چنین اوصافی، و بنا به سوابق و تجارب قبلی  ‌اشتباه محض است اگر از چنین افرادی توقع راست گویی یا رعایت انصاف را داشته باشیم. چرا که به سبب خود خواهی، در نهایت امر، تنها و تنها منافع فردی خود (و نه حتی منافع گروهی خودشان ) را رصد و برآورد می‌کنند.
و تأسف بار‌تر از هر چیز، زمانی است که چنین افراد حقیری، با تبلیغات دروغین و سوءاستفاده از انواع امکانات، از جمله رانت‌های فامیلی، به پست و مقامی نیز برسند و ضرر و زیان ایشان برای انقلاب و مردم مضاعف گردد؛ چنانکه متأسفانه رسیده‌اند و همۀ اعوجاجات و نا به سامانی‌های موجود، حاصل حضور و کارشکنی آنهاست و دفع چنین آفتی از باغ و بوستان پر بار و سر سبز انقلاب، علاوه‌بر عزم همگانی برای شناخت و طرد چنین عناصری، برخورد قاطع قوای سه گانه را می‌طلبد.
 - خدا بخواهد، در این زمینه بیشترخواهیم نوشت....