kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۰۴۰۴
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۴
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

بی‌قراری مدعیان اصلاحات برای تصویب FATF و اجرای خودتحریمی!





سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد و دارایی از مجلس درخواست کرد هرچه سریعتر لوایح FATF نهایی شود... ایران در دوران پسابرجام موفق شد که از لیست سیاه FATF خارج شود، اما در این راستا باید تلاش‌هایی برای خروج کامل از این لیست انجام دهد که این امر نیازمند تطبیق قوانین داخلی با مقررات FATF است...گروه ویژه اقدام مالی که نهاد تصمیم‌گیر در زمینه وضع مقررات برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم در جهان شناخته می‌شود، بهمن پارسال به‌دلیل تهیه لوایح مرتبط با تشدید جرم انگاری پولشویی و حمایت مالی از تروریسم در دولت، تعلیق ایران از فهرست سیاه خود را تا چهار ماه دیگر تمدید کرد که این فرصت خرداد به پایان می‌رسد».
تاکید این روزنامه زنجیره‌ای درخصوص تسریع در نهایی شدن لوایح FATF در حالی است که یکی از لوایح FATF، لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو است. در روزهای گذشته «الهیار ملکشاهی» رئیس‌کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی گفته بود: «لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون پالرمو (مبارزه با جرائم سازمان یافته فرا ملی) از سوی شورای نگهبان اعاده شده است. ایراد شورای نگهبان به لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو این بود که متنی که دولت به عنوان لایحه پیشنهادی ترجمه کرده و آن را به مجلس تقدیم کرده با متن اصلی آن تطابق نداشته و دارای اختلافات زیادی است».
در حالی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو دارای غلط‌های فراوان و فاحشی است که ترجمه دولت از برجام نیز دقیقاً دارای همین ایراد بود. همانطور که غلط‌های ترجمه‌ای فاحش در برجام مشکل‌آفرین شده است، غلط‌های ترجمه‌ای دیگر متون بین‌المللی همچون لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو نیز می‌تواند مشکلات متعددی برای کشورمان ایجاد کند.
گفتنی است کارگروه اقدام مالی موسوم به  FATF که مدعی مبارزه با پولشویی است در بیانیه‌ای که در ماه‌های گذشته منتشر کرده است، نام کشورمان را همچنان در فهرست تعلیقی (موسوم به بیانیه عمومی) نگاه داشت.
لازم به ذکر است که در آستانه نشست چندی پیش کارگروه اقدام مالی، اندیشکده آمریکایی انستیتو واشنگتن به FATF توصیه کرده بود که نگه داشتن ایران در شرایط تعلیق بهترین گزینه برای منافع ملی آمریکاست.
در حال حاضر وزارت خزانه‌داری آمریکا مهم‌ترین متقاضی ایجاد شفافیت عمیق در نظام بانکی جهانی و نظام بانکی کشورهاست. چرا که افزایش شفافیت سبب مؤثر شدن تحریم‌های مالی آمریکا در سطح جهان خواهد شد و عملاً سلطه آمریکا در جهان را گسترش خواهد داد. در این میان نقش گروه ویژه اقدام مالی مشخص می‌شود. آمریکا نمی‌خواهد به صورت مستقیم هزینه اجرای سیاست‌های خود را بپردازد بلکه با ایجاد نهادهایی همچون FATF این سیاست‌ها را پیگیری می‌کند.
براساس مفاد FATF  ما متعهد می‌شویم که هر شخص حقیقی و حقوقی که در قطعنامه‌های سازمان ملل، در لیست تحریم قرار دارد، در ساز و کار مالی داخلی هم مورد تحریم قرار دهیم و اموال او را مسدود کنیم!!

برجام، غنی‌سازی ایران را به رسمیت شناخت!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «برجام یک برد برای ایران است برای اینکه قدرت‌های جهانی حقوق هسته‌ای ایران شامل غنی‌سازی و آب سنگین را به رسمیت شناخته و تحریم‌های دوجانبه، چندجانبه و سازمان مللی هسته‌ای نیز برداشته شد».
این روزنامه زنجیره‌ای مدعی شده است که «غنی‌سازی ایران در برجام به رسمیت شناخته است». اما برخلاف این ادعا، نه تنها در متن برجام تعبیر «به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی ایران» به کار نرفته، بلکه کاملاً برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک «استثنا» تبدیل شده و علیرغم فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای، حق غنی‌سازی بالاتر از 3/5  درصد را ندارد و برای غنی‌سازی باید جزییات آن از جمله مکان، زمان و ... را به سمع و نظر آمریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد.
در حالی که اگر حق غنی‌سازی ایران به رسمیت شناخته شده بود، ایران بدون هیچ محدودیتی می‌توانست مثل بسیاری از دیگر کشورها میزان غنی‌سازی‌اش را بنا به نیاز و توان خود انجام دهد اما متاسفانه بر اساس برجام غنی‌سازی ایران دچار محدودیت‌های متعدد شده است.
این همان نکته‌ای است که بعد از توافق ژنو، «وندی شرمن»- عضو ارشد سابق تیم مذاکره‌کننده آمریکا- در جلسه استماع سنا- آذر 92- بیان کرد و در واقع خیال نمایندگان این کشور را از فرجام غنی‌سازی ایران اینطور راحت کرد: «ما معتقدیم که ایران حق غنی‌سازی ندارد ... بسیاری از کشورها دارای انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای هستند اما برنامه غنی‌سازی ندارند. در واقع تفاوت بسیار بزرگی میان حق غنی‌سازی و یا داشتن برنامه غنی‌سازی وجود دارد».
با امضای برجام، در قلب راکتور آب سنگین اراک بتن ریخته شد. علاوه بر این در پسابرجام نه تنها تحریم‌ها لغو نشد بلکه زیرساخت گسترده‌تری نیز پیدا کرد. چندی پیش «عباس عراقچی» رئیس ‌ستاد پیگیری اجرای برجام گفته بود: «ایران برجام را داستانی موفق نمی‌داند چرا که از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌ها برداشته نشده است».

کفگیرمان به ته دیگ خورده!
روزنامه زنجیره‌ای شرق در گزارشی به انتخاب شهردار جدید و گزینه‌های احتمالی از عارف تا  محسن هاشمی پرداخت و نوشت: «این گزینه‌ها نشان‌دهنده آن است که اصلاح‌طلب‌ها در معرفی چهره‌های جدید حرفی برای گفتن ندارند».
در بخشی از این گزارش آمده است:«یک سری دنبال شهردارشدن محسن هاشمي‌اند و برخي ديگر به دنبال تکرار همين سناريو براي محمدرضا عارف. هرچند گويا در نسخه عارف، دوستان دور و نزديک بيش از شخص او پي کارند. چنانچه عارف چندي پيش تلويحا حتي به شهردارشدن محسن هاشمي نيز انتقاداتي وارد کرد و پاي ميثاق‌نامه را وسط کشيد. رسيدن به نام‌هاي تکراري و حاضر در قدرت از محسن هاشمي گرفته تا عارف و چهره‌هاي ديگر نشان از آن دارد که اصلاح‌طلبان در تربيت چهره‌هاي جوان و تازه‌نفس آن‌طور که بايد و شايد کار نکرده‌اند».
در بخش دیگری از این گزارش تصریح شده است: «نقد پيشين به اصولگرايان در اينکه کفگيرشان در چهره‌هاي شاخص سياسي به ته ديگ خورده، حالا با يک حرکت بومرنگي به سمت‌وسوي اصلاح‌طلبان بازگشته است. گزينه‌ شهرداري تهران چه محسن هاشمي باشد و چه عارف يک صورت‌مسئله جدي روي ميز است؛ ميثاق‌نامه و احترام به رأي مردم. همان ميثاق‌نامه‌اي که يکي به کنايه آن را  وحي منزل نمي‌داند و ديگري معتقد است که بايد مورد تأكيد و توجه اصلاح‌طلبان باشد.»
مدعیان اصلاحات همواره برای پست‌های مهم و حساس از جمله شهرداری تهران نگاه باندی و جناحی داشته‌اند آنان به فکر این نیستند که مشکلات مردم را چگونه باید حل کرد بلکه به این فکر می کنند که یکی از میان خودشان بر مسند امور بنشیند و در ادامه هر چه شد، شد و چو فردا شود فکر فردا کنیم.
این نگاه مدعیان اصلاحات زمینه‌ساز و تشدیدکننده مشکلات کنونی کشور شده است، مشکلاتی که در میان بازی‌های سیاسی مدیران ارشد دولتی و شهری، فکری برای رسیدگی به این مشکلات ندارند.

ارگان رسانه‌ای دولت: نرخ بیکاری کاهش یافته است!
روزنامه ایران در گزارشی نوشت: «بررسی گزارش صندوق بین‌المللی پول از نرخ بیکاری در ایران، نشان می‌دهد که میزان بیکاری کاهش یافته است. در سال 2016، نرخ بیکاری ایران 12/4درصد بود اما در گزارش جدید صندوق بین‌المللی پول در سال 2017، به 11/8 درصد رسید و پیش‌بینی می‌شود که در سال 2018 نیز به 11/7 درصد کاهش یابد. همچنین ایران در رتبه‌بندی جهانی از نظر بیشترین میزان بیکاری در حال حاضر در رتبه 17 قرار دارد. در سال گذشته، ایران در جایگاه نوزدهم قرار داشت اما علی‌رغم بهبود نمره به خاطر عملکرد بهتر سایر کشورها، دو رتبه نزول کرده است».
گفتنی است «اسحاق جهانگیری» در حاشیه آخرین جلسه هیئت دولت در سال ۹۶ در جمع خبرنگاران گفته بود: «سال ۹۶ جزو بهترین سال‌های ایجاد اشتغال در تاریخ کشور است».
جهانگیری همچنین -۲۰ اسفند ۹۶- در آیین نکوداشت ساماندهی سهام عدالت گفته بود: «سال ۹۶ دستاوردهای کشور در بخش‌های اقتصادی و ایجاد اشتغال جزو سال‌های نمونه بوده است».
متاسفانه اظهارات دولتمردان و استناد رسانه‌های دولت به آمارها و مقایسه آن با واقعیت‌های اقتصادی زندگی مردم و بنگاه‌ها نشان می‌دهد بسیاری از این آمارها و اظهارات بیانگر وضع موجود نیست.
اظهارات مقامات دولتی و استناد به آمارها از سوی رسانه‌های دولتی در حالی است که روحانی در سال ۹۲ در دومین نشست خبری پس از انتخابات گفته بود: «همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع دارند و نیازی به آمار ندارد. هر کس می‌تواند در ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند».

چه کسانی آب در آسیاب ترامپ ریختند؟!
روزنامه اعتماد در یادداشت‌هایی به موضوع توافق هسته‌ای ایران موسوم به برجام پرداخت. یکی از این یادداشت‌ها مدعی شده که خروج آمریکا از برجام سخت‌تر شده است.
در بخشی از یادداشت دیگر آمده: «اگر انتخابات ٢٤ خرداد ١٣٩٢ نبود كه ارمغانش شكل‌گيري دولت اعتدال باشد و اگر برجامي اتفاق نمي‌افتاد، تحريم‌هاي نفتي سازمان ملل باعث مي‌شد كه به تدريج صادرات ما طي چند ماه باز هم به نصف كاهش يابد و پيش‌بيني مي‌شد كه پروژه عراقيزه‌سازي ايران كه سرانجامش نفت در برابر غذا و دارو بود براي ما هم تكرار شود.»
در ایام منتهی به توافق هسته‌ای این نوع نگاه به شکل گسترده در جامعه منتشر می‌شد. اینکه اگر توافق برجام نباشد یا اگر برجام نبود ایران سرنوشتش مانند عراق می‌شد! منطبق کردن اقدامات رژیم حاکم بر عراق در آن روزگار با ایران چقدر می تواند درست باشد؟ عراق پس از پایان جنگ تحمیلی علیه ایران سلسله اقداماتی را مرتکب شد که در جامعه بین‌الملل هیچ کسی نیست که در مورد غلط بودن آن تردید داشته باشد، از جمله حمله به کویت.
این موضوع که اگر برجام نمی‌آمد چه فاجعه‌ای رخ می‌داد! نخستین تبعاتی که در ذهن مخاطب دارد این است که خب مگر حالا با آمدن برجام چه اتفاق‌های بزرگی رخ داده است؟! آن هم در حالی که به اعتراف دولتمردان «دستاورد توافق هسته‌ای برای ایران تقریبا هیچ» بوده است و نظایر این سخنان آن قدر هستند که اگر بخواهیم فقط مسلسل‌وار ذکر کنیم کل این ستون را به خود اختصاص می‌دهد.
سپس این نوشتار می‌افزاید: «[اگر برجام شکل می‌گرفت] پيامدهاي آن كاهش تورم، فضاي آرام در بازار ارز و طلا و سرمايه‌گذاري خارجي به شكل فاينانس در حد مبالغ بالا بود اما روي كار آمدن ترامپ كه تمامي معادلات سياست آمريكا را به هم ريخت و وعده وي براي خروج از برجام سبب شد نوعي نگراني در ميان برخي صاحبان سرمايه شكل بگيرد...»
مباحثی نظیر ثبات در بازار طلا و ارز چندان نیاز به تشریح و تفسیر ندارد و گره زدن وضعیت موجود با آمدن ترامپ نوعی فرار از واقعیت است.
اما موضوع دیگری که در سطرهای بالا به آن اشاره شده تبعات روانی حرف‌های ترامپ بر بازار و اقتصاد ایران است. در این رابطه باید از این جماعت پرسید چه کسانی در برهه‌های مختلف به این آثار سوء دامن زدند؟ مگر همین روزنامه‌های زنجیره‌ای نبودند که دائم در کار بزرگنمایی از هر چیزی بوده و هستند. از تهدیدات توخالی حمله نظامی گرفته تا تهدید به پاره کردن برجام. در حقیقت زنجیره‌ای‌ها با این خواسته درونی که بودن برجام را در ذهن مردم ارزشمند جلوه دهند در مقاطعی که ترامپ و همکارانش تهدیدی کردند آن را با بزرگنمایی به جامعه منتقل کردند و آب در آسیاب ترامپ ریختند که آشفتگی اقتصاد ایران را می‌خواهد. کیهان به صورت مستمر به باطل بودن این حرف پرداخت و سعی کرد که در راستای آنچه دولتمردان آمریکایی اراده کردند ذهن اقتصادی ایران را آشفته نسازد.