ویژگی روحیه انقلابی(زلال بصیرت)
مطالعهاي ساده درباره فرايند زندگی انسان، زمینه را برای خودشناسی فراهم میکند،در دوران طفولیت عامل حرکت انسان چیزی جز ارضای غرائز حیوانی نیست و يك طفل فقط در پي آن است كه نیازهای مادياش را تأمین کند. در اين دوران کمتر كودكي به اين موضوع فکر میکند که برای چه باید غذا بخورد و رشد کند. این مرحله از زندگي، بین انسان و حیوان مشترک است.
انسان بعد از پشت سر گذاشتن مرحله طفوليت، اموری را متوجه میشود که بسیاری از حیوانات درك نمیكنند،از همين رو گاهي يك فرد از برخی خواستههای غریزی خود براي رسيدن به چیزي مهمتر صرف نظر ميكند. گاهي انسان به خانواده، محله، شهر، قوم، نژاد یا کشور خود افتخار میکند و آنها را نوعی ارزش انسانی برای خود میداند؛ البته برخي از این امور اختصاص به انسان ندارد؛ چون برخی از حیوانات نيز نسبت به محدوده زندگی خودشان حساسیت دارند و بیگانگان را ـحتي از جنس خودشانـ از آن بیرون میکنند.
سن تکلیف؛ زمان فعلیت یابی استعدادهای انسان
انسان در ادامه رشد خود، به مرحلهای میرسد که عقل خود را به فعالیت واداشته و به دنبال شناختن دلایل و فلسفه امور میرود،اینکه در اسلام سني به عنوان سن بلوغ معرفي شده، از آن روست که در اين سن غالب انسانها عقلشان فعالتر ميشود؛ به اين معني كه در این سن سؤالات اساسی متعدد درباره امور پيراموني برای آدمي مطرح میشود كه به دنبال پاسخ برای آنها میگردد. البته به همراه این تحول فکری، تغييرات فیزیولوژیك هم در انسان پدید میآید.
با اندکی مسامحه میتوان گفت در واقع انسان با رسيدن به سن تکلیف از انسان بالقوه به انسان بالفعل تبدیل میشود،در اين مرحله سؤالاتی از اين قبيل برای او مطرح ميشود که چرا آفریده شده است و در اين عالم چه وظیفهای دارد. البته سطح اين سؤالات با توجه به استعداد و شرایط افراد متفاوت و داراي مراتب متعددی است. در قرآن کریم از نوجوانی ياد شده که به دنبال پاسخ براي چنین سؤالاتی بود و پس از آنکه به پاسخ رسید، تا آخر عمر در این مسیر ثابت قدم ماند و آن نوجوان حضرت ابراهیم (ع) بود.
در مسیر به فعلیت رسيدن انسان، بايد این سؤالات را جدی بگیریم،ملاک انسانیت در پاسخي است كه به اين سؤالات داده ميشود؛ زيرا خوردن و خوابیدن، تأمين سایر غرایز و حتی بسياري از احساسات کمابیش در حیوانات نيز وجود دارد. البته انسان نباید نسبت به تأمین اين نیازهای ضروری بیتفاوت باشد؛ اما باید توجه داشته باشد که رفع نیازهاي مادي مقدمهاي برای فعليت يافتن انسانیت او است.
مناسب است كه هر کسی با خود بیندیشد که چه میزان از کارهایش امور حیوانی و چه میزان کارهای انسانی است، و به عبارت بهتر انسانیت وی به چه میزاني رشد کرده و به فعلیت رسیده است؟ زيرا ما، به عنوان انسان، باید رفتارها، زندگی و آدابمان را بر اساس عقل ـ و نه غرائزـ برنامهريزي كنيم. اگر غذا خوردن، ازدواج و نظایر آن صرفاً بر اساس غریزه و تأمین نیاز مادي باشد، در اين صورت چه تفاوتی بين ما و حیوان خواهد بود؟! زيرا این غرائز در حیوانات ـ و چه بسا شدیدتر از انسانـ نيز وجود دارد.
اگر انسان به جایی برسد که تمام لحظات عمرش، اعم از خواب و بيداري صرف ارزشهای الهی شود، او يك انسان کامل است. مصداق اتم چنين انساني اهل بیت عليهمالسلام هستند كه حتی خوابشان نیز در راستای اطاعت از خداست؛ البته شاید كسان دیگری هم با پیروی از مکتب آن بزرگواران به چنين مقامي رسیده باشند. در مقابل، برخی شیطان کامل هستند، كه هيچ لحظهاي از عمر خود را در جهتي غير از مخالفت با خواسته خداوند سر نميكنند.
انسان؛ موجودی با دو کارکرد متفاوت
قرآن شیطانها را دو دسته شیاطین انسانی و شیاطینی از جن تقسيم كرده و شیاطین انسانی را مقدم بر شیاطین دیگر بیان میکند! يعني ممكن است كسانی که در ظاهر انسان هستند، بهرهای از انسانیت نبرده و در واقع شیطان کامل باشند. اینکه امام راحل(ره) فرمود آمریکا شیطان بزرگ است، سخن گزافی نیست؛ آیا شخص رئیسجمهور آمریکا چيزي جز شیطنت در وجودش دارد؟
خداوند متعال انسان را به گونهای آفریده که هم ميتواند در مسیر انسانیت گام بردارد و همنشین اولیا و انبیا شود و فرشتگان به خدمت او درآیند و هم ميتواند مسیر سقوط را پيموده و به شیطان کامل تبدیل شود.اشرف مخلوقات بودن انسان نيز به واسطه همین استعداد و قابلیت فوقالعادهای است که در سایه عقل و اختیار به او عطا شده است.
انسان بالفعل شدن، فقط با تبعيت از دین امکانپذیر است؛ یعنی انسان کامل شدن در گرو این است که انسان بداند چه کسی او را آفریده، چه مسیری را در پیش دارد، در اين مسيرچه وظیفهای بر عهدهدارد و راه صحیح پیمودن اين مسير چیست؟ پاسخ صحيح همه اين سؤالات نيز فقط توسط دين ارائه شده است.
ضرورت شکرگزاری نعمت اسلام و نظام اسلامی
در طول تاریخ بشریت، بهترین دورهای که افراد بشر از نعمتهای انسانی برخوردار بودهاند، دوره پس از اسلام است،دليل اين امر آن است كه بهترين راهنمایی که سعادت و شقاوت انسانها را به خوبی نشان داد، پیامبر اسلام (ص) بود و برترين کتابی که میتواند انسانها را هدایت کند نیز قرآن است.
همچنين در طول 14 قرن پس از ظهور اسلام نيز نمیتوان دورهای را پیدا کرد که در یک کشور 80 میلیونی، غالب مردم خداپرست بوده و فرامين الهي را لازمالاطاعه بدانند و در رأس اين كشور کسی باشد كه مردم ،او را جانشین پیامبر(ص)بدانند. در طول تاریخ اسلام حتی در زمان خود ائمه (ع) چنین فضایی وجود نداشته است.
در طول تاریخ، هرگز دین حق به اين ميزان رواج پیدا نکرده و قدرتمند نشده بود که پیروان آن ـ علیرغم عقبماندگیها و ضعفهاـ يكي از محورهای عمده سیاستگذاری جهان باشند و بزرگترین قدرتهای جهان نتوانند بدون نظر آنها تصمیم بگیرند.
تا قبل از پيروزي انقلاب میتوانستیم مشکلات را به گردن ديگران بيندازيم و فقط مرگ بر آمریکا و انگلیس بگوئیم که به جای ما تصمیم میگرفتند؛ اما امروز نمیتوانیم فقط آنها را مسئول بدانیم. وجدان ما اين مسئله را باور نخواهد کرد و مهمتر از آن، خدا نيز اين را از ما نمیپذیرد. ما كشوري هستیم که هر چند از نظر جمعيت، صنعت، ثروت، قدرت نظامی و قدرت اجتماعی نسبت به برخی کشورهای دیگر ضعیفتر هستیم، اما از چنان عزتی برخورداريم که در بسیاری از مسائل حرف ما در دنیا بر کرسی مینشیند و ديگران در برابر آن چارهاي جز تسليم ندارند؛ لذا امروز زماني است كه ما بايد تلاش كنيم كه مسائل را بهتر بفهمیم، بهتر تصمیم بگیریم و به صورت جدی عمل کنیم.
اگر قدر این نعمت را دانستیم، خداوند روز به روز نعمتش را بر ما میافزاید؛ اما اگر قدر آن را ندانستیم، نه تنها نعمت از ما گرفته میشود، بلکه عذاب الهی را نیز در پیش خواهیم داشت. ما بايد بنا را بر این بگذاریم كه بر اساس آنچه كه میدانیم بر حق است، عمل کنیم و در اين مسير ثابت قدم باشیم؛ حتي اگر در این راه تنها باشیم و دیگران ما را ملامت کنند. این، روحیه انقلابی است. اگر رهبری نیز بر انقلابی بودن حوزه، دانشگاه، مسئولان و دیگر نهادها تأکید میکنند، ناظر به چنین روحیهای است.
دنبالهروي از هوی و هوس و تبعيت از خواستههاي دنیا را کنار بگذاریم و به حق عمل کنیم؛ خواه دیگران بپسندند، خواه نپسندند. امام راحل(ره) در آغاز نهضت، در بين اقران خود، کمتر کسی را مییافت که با حرکت او موافق باشد؛ اما او ایستاد و به تشخیص خود عمل کرد و گفت اگر همه دنيا با من مخالفت کنند، من دست از وظيفهام بر نمیدارم؛ چون حجت بر من تمام شده و باید اقدام کنم و البته نتیجه در دست خداست. او ایستاد و نظام 2500 ساله شاهنشاهی را ساقط کرد و با ايجاد تحولي شگرف در جامعه، دنیا را متحیر کرد.
اگر من و شما این روحیه انقلابی را در خود ايجاد کردیم و پس از شناختن وظیفه در راه انجام آن به خوبی استقامت کردیم، خدا وعده داده که ما را بر همه دنیا پیروز خواهد کرد. البته طبق وعده خدا، پیروزی نهایی حق بر باطل به دست امام زمان (عج)رقم خواهد خورد و خدا نیازی به ما ندارد؛ اما این فرصتی است برای ما که در این راه سهیم باشیم و از آن بهرهمند شویم.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) درجمع تعدادی از دانشجویان و گروهي از طلاب مدرسه امیرالمؤمنین (ع)؛ قم؛16/9/96
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.
انسان بعد از پشت سر گذاشتن مرحله طفوليت، اموری را متوجه میشود که بسیاری از حیوانات درك نمیكنند،از همين رو گاهي يك فرد از برخی خواستههای غریزی خود براي رسيدن به چیزي مهمتر صرف نظر ميكند. گاهي انسان به خانواده، محله، شهر، قوم، نژاد یا کشور خود افتخار میکند و آنها را نوعی ارزش انسانی برای خود میداند؛ البته برخي از این امور اختصاص به انسان ندارد؛ چون برخی از حیوانات نيز نسبت به محدوده زندگی خودشان حساسیت دارند و بیگانگان را ـحتي از جنس خودشانـ از آن بیرون میکنند.
سن تکلیف؛ زمان فعلیت یابی استعدادهای انسان
انسان در ادامه رشد خود، به مرحلهای میرسد که عقل خود را به فعالیت واداشته و به دنبال شناختن دلایل و فلسفه امور میرود،اینکه در اسلام سني به عنوان سن بلوغ معرفي شده، از آن روست که در اين سن غالب انسانها عقلشان فعالتر ميشود؛ به اين معني كه در این سن سؤالات اساسی متعدد درباره امور پيراموني برای آدمي مطرح میشود كه به دنبال پاسخ برای آنها میگردد. البته به همراه این تحول فکری، تغييرات فیزیولوژیك هم در انسان پدید میآید.
با اندکی مسامحه میتوان گفت در واقع انسان با رسيدن به سن تکلیف از انسان بالقوه به انسان بالفعل تبدیل میشود،در اين مرحله سؤالاتی از اين قبيل برای او مطرح ميشود که چرا آفریده شده است و در اين عالم چه وظیفهای دارد. البته سطح اين سؤالات با توجه به استعداد و شرایط افراد متفاوت و داراي مراتب متعددی است. در قرآن کریم از نوجوانی ياد شده که به دنبال پاسخ براي چنین سؤالاتی بود و پس از آنکه به پاسخ رسید، تا آخر عمر در این مسیر ثابت قدم ماند و آن نوجوان حضرت ابراهیم (ع) بود.
در مسیر به فعلیت رسيدن انسان، بايد این سؤالات را جدی بگیریم،ملاک انسانیت در پاسخي است كه به اين سؤالات داده ميشود؛ زيرا خوردن و خوابیدن، تأمين سایر غرایز و حتی بسياري از احساسات کمابیش در حیوانات نيز وجود دارد. البته انسان نباید نسبت به تأمین اين نیازهای ضروری بیتفاوت باشد؛ اما باید توجه داشته باشد که رفع نیازهاي مادي مقدمهاي برای فعليت يافتن انسانیت او است.
مناسب است كه هر کسی با خود بیندیشد که چه میزان از کارهایش امور حیوانی و چه میزان کارهای انسانی است، و به عبارت بهتر انسانیت وی به چه میزاني رشد کرده و به فعلیت رسیده است؟ زيرا ما، به عنوان انسان، باید رفتارها، زندگی و آدابمان را بر اساس عقل ـ و نه غرائزـ برنامهريزي كنيم. اگر غذا خوردن، ازدواج و نظایر آن صرفاً بر اساس غریزه و تأمین نیاز مادي باشد، در اين صورت چه تفاوتی بين ما و حیوان خواهد بود؟! زيرا این غرائز در حیوانات ـ و چه بسا شدیدتر از انسانـ نيز وجود دارد.
اگر انسان به جایی برسد که تمام لحظات عمرش، اعم از خواب و بيداري صرف ارزشهای الهی شود، او يك انسان کامل است. مصداق اتم چنين انساني اهل بیت عليهمالسلام هستند كه حتی خوابشان نیز در راستای اطاعت از خداست؛ البته شاید كسان دیگری هم با پیروی از مکتب آن بزرگواران به چنين مقامي رسیده باشند. در مقابل، برخی شیطان کامل هستند، كه هيچ لحظهاي از عمر خود را در جهتي غير از مخالفت با خواسته خداوند سر نميكنند.
انسان؛ موجودی با دو کارکرد متفاوت
قرآن شیطانها را دو دسته شیاطین انسانی و شیاطینی از جن تقسيم كرده و شیاطین انسانی را مقدم بر شیاطین دیگر بیان میکند! يعني ممكن است كسانی که در ظاهر انسان هستند، بهرهای از انسانیت نبرده و در واقع شیطان کامل باشند. اینکه امام راحل(ره) فرمود آمریکا شیطان بزرگ است، سخن گزافی نیست؛ آیا شخص رئیسجمهور آمریکا چيزي جز شیطنت در وجودش دارد؟
خداوند متعال انسان را به گونهای آفریده که هم ميتواند در مسیر انسانیت گام بردارد و همنشین اولیا و انبیا شود و فرشتگان به خدمت او درآیند و هم ميتواند مسیر سقوط را پيموده و به شیطان کامل تبدیل شود.اشرف مخلوقات بودن انسان نيز به واسطه همین استعداد و قابلیت فوقالعادهای است که در سایه عقل و اختیار به او عطا شده است.
انسان بالفعل شدن، فقط با تبعيت از دین امکانپذیر است؛ یعنی انسان کامل شدن در گرو این است که انسان بداند چه کسی او را آفریده، چه مسیری را در پیش دارد، در اين مسيرچه وظیفهای بر عهدهدارد و راه صحیح پیمودن اين مسير چیست؟ پاسخ صحيح همه اين سؤالات نيز فقط توسط دين ارائه شده است.
ضرورت شکرگزاری نعمت اسلام و نظام اسلامی
در طول تاریخ بشریت، بهترین دورهای که افراد بشر از نعمتهای انسانی برخوردار بودهاند، دوره پس از اسلام است،دليل اين امر آن است كه بهترين راهنمایی که سعادت و شقاوت انسانها را به خوبی نشان داد، پیامبر اسلام (ص) بود و برترين کتابی که میتواند انسانها را هدایت کند نیز قرآن است.
همچنين در طول 14 قرن پس از ظهور اسلام نيز نمیتوان دورهای را پیدا کرد که در یک کشور 80 میلیونی، غالب مردم خداپرست بوده و فرامين الهي را لازمالاطاعه بدانند و در رأس اين كشور کسی باشد كه مردم ،او را جانشین پیامبر(ص)بدانند. در طول تاریخ اسلام حتی در زمان خود ائمه (ع) چنین فضایی وجود نداشته است.
در طول تاریخ، هرگز دین حق به اين ميزان رواج پیدا نکرده و قدرتمند نشده بود که پیروان آن ـ علیرغم عقبماندگیها و ضعفهاـ يكي از محورهای عمده سیاستگذاری جهان باشند و بزرگترین قدرتهای جهان نتوانند بدون نظر آنها تصمیم بگیرند.
تا قبل از پيروزي انقلاب میتوانستیم مشکلات را به گردن ديگران بيندازيم و فقط مرگ بر آمریکا و انگلیس بگوئیم که به جای ما تصمیم میگرفتند؛ اما امروز نمیتوانیم فقط آنها را مسئول بدانیم. وجدان ما اين مسئله را باور نخواهد کرد و مهمتر از آن، خدا نيز اين را از ما نمیپذیرد. ما كشوري هستیم که هر چند از نظر جمعيت، صنعت، ثروت، قدرت نظامی و قدرت اجتماعی نسبت به برخی کشورهای دیگر ضعیفتر هستیم، اما از چنان عزتی برخورداريم که در بسیاری از مسائل حرف ما در دنیا بر کرسی مینشیند و ديگران در برابر آن چارهاي جز تسليم ندارند؛ لذا امروز زماني است كه ما بايد تلاش كنيم كه مسائل را بهتر بفهمیم، بهتر تصمیم بگیریم و به صورت جدی عمل کنیم.
اگر قدر این نعمت را دانستیم، خداوند روز به روز نعمتش را بر ما میافزاید؛ اما اگر قدر آن را ندانستیم، نه تنها نعمت از ما گرفته میشود، بلکه عذاب الهی را نیز در پیش خواهیم داشت. ما بايد بنا را بر این بگذاریم كه بر اساس آنچه كه میدانیم بر حق است، عمل کنیم و در اين مسير ثابت قدم باشیم؛ حتي اگر در این راه تنها باشیم و دیگران ما را ملامت کنند. این، روحیه انقلابی است. اگر رهبری نیز بر انقلابی بودن حوزه، دانشگاه، مسئولان و دیگر نهادها تأکید میکنند، ناظر به چنین روحیهای است.
دنبالهروي از هوی و هوس و تبعيت از خواستههاي دنیا را کنار بگذاریم و به حق عمل کنیم؛ خواه دیگران بپسندند، خواه نپسندند. امام راحل(ره) در آغاز نهضت، در بين اقران خود، کمتر کسی را مییافت که با حرکت او موافق باشد؛ اما او ایستاد و به تشخیص خود عمل کرد و گفت اگر همه دنيا با من مخالفت کنند، من دست از وظيفهام بر نمیدارم؛ چون حجت بر من تمام شده و باید اقدام کنم و البته نتیجه در دست خداست. او ایستاد و نظام 2500 ساله شاهنشاهی را ساقط کرد و با ايجاد تحولي شگرف در جامعه، دنیا را متحیر کرد.
اگر من و شما این روحیه انقلابی را در خود ايجاد کردیم و پس از شناختن وظیفه در راه انجام آن به خوبی استقامت کردیم، خدا وعده داده که ما را بر همه دنیا پیروز خواهد کرد. البته طبق وعده خدا، پیروزی نهایی حق بر باطل به دست امام زمان (عج)رقم خواهد خورد و خدا نیازی به ما ندارد؛ اما این فرصتی است برای ما که در این راه سهیم باشیم و از آن بهرهمند شویم.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) درجمع تعدادی از دانشجویان و گروهي از طلاب مدرسه امیرالمؤمنین (ع)؛ قم؛16/9/96
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.