بقای شرکتهای دانشبنیان در گرو حمایت از محصولات داخلی(دیدگاه دانشجویی)
شناسایی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان موضوعی است که در چند سال اخیر مورد توجه قرارگرفته است. روند شناسایی و تائید صلاحیت شرکتهای دانشبنیان در 5 سال اخیر بهطوری است که تعداد شرکتهای دانشبنیان از 40 شرکت در سال 92 به 3200 شرکت در سال 96 رسید. در این زمینه تاکنون حمایتهای مختلفی از شرکتهای دانشبنیان در قالبهای وام، معافیتهای مالیاتی، معافیتهای گمرکی و غیره از شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته است. اما نکته اصلی که درخصوص شرکتهای دانشبنیان باید بر آن تأکید کرد، رشد و ادامه حیات آنها است. به گونهای که اگر روزی حمایتهای دولتی از این شرکتها قطع گردد، دانشبنیانها رو به افول میروند.
مسئلهای که درخصوص شرکتهای دانشبنیان به نظر مغفول مانده است، موضوع بازار محصولات آنها است. بر طبق شنیدهها در حال حاضر یکی از معضلات اصلی شرکتهای دانشبنیان، مسئله بازار و بازارسازی برای محصولات آنها است. در این زمینه باید گفت که هماکنون شرکتهای دانشبنیان با معضل عدم خرید محصولاتشان در بازار مواجه هستند و تا زمانی که این معضل حل نشود، هرچه حمایت از این شرکتها شود، بیفایده است. زیرا زمانی شرکت دانشبنیان میتوانند بدون حمایت دولت سرپا باشند که بتوانند سهم خودشان را از بازار محصولاتشان به دست آورند.
درخصوص بازار سازی محصولات دانشبنیان کارهایی صورت گرفته است لکن این معضل تاکنون حل نشده است. در سال 93 هیئت دولت مصوبهای در زمینه خرید محصولات دانشبنیان از سوی دستگاههای دولتی تصویب نمود. اما در عمل مصوبه اجرا نشد. در سال 95 نیز دوباره هیئت دولت مصوبهای مبنی بر الزام برخی وزارتخانهها به خرید محصولات دانشبنیان تا سقف 10 هزار میلیارد تومان تصویب کرد. اما این مصوبه هم با شکست روبهرو شد. با توجه به اینکه سازمانهای دولتی، یکی از بزرگترین مشتریان بازار مصرفی هستند، موفقیت در مصوبه مذکور میتوانست گامی در جهت حل مشکل بازار محصولات دانشبنیان باشد.
با اینحال با توجه به شعار سال مبنی بر حمایت از کالای ایرانی، دولت باید بهجای تصویب مصوبات جدید درخصوص حمایت از کالاهای ایرانی و بهخصوص حمایت از محصولات دانشبنیان، همان مصوبات گذشته خود را اجرا نماید. زیرا اجرای آنها، مشکل بازار محصولات دانشبنیان را نیز مرتفع میکند. از طرفی با حل شدن مشکل مذکور، شرکتها اهدافی را نیز در توسعه بازار خود دنبال خواهند کرد.
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که دولت در کنار الزام دستگاهها به خرید محصولات دانشبنیان ایرانی و سایر محصولات تولید داخل، باید مقدمات حضور شرکتهای دانشبنیان در زنجیره تأمین پروژههای بزرگ کشور را نیز فراهم نماید. با ورود شرکتهای مذکور به زنجیره تأمین پروژههای بزرگ، مشکل بازار سازی آنها تا حدودی مرتفع میگردد.
یکی دیگر از بازیگران عرصه بازار سازی محصولات دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی است. در حال حاضر رویههای غلط این صندوق باعث شده است بهجای اینکه تمرکز صندوق بر تجاریسازی فناوری، بازار سازی محصولات دانشبنیان و برنامه داشتن برای پوشش ریسک سرمایهگذاری دانشبنیان باشد، بر اعطای وام متمرکز است. مدیران این صندوق در حالی وام دادن به شرکتهای دانشبنیان اعم از نوپا و تولیدی را بهعنوان اصلیترین ابزار حمایتی خود انتخاب کردهاند که مطابق نظر اکثر کارشناسان حوزه علم و فناوری، این سازوکار تنها برای شرکتهای باسابقه و پا گرفته کارآمد است و برای شرکتهای نوپا، تنها موجب بدهکاری و هدر رفتن سرمایه و ایدههای آنان میشود. انتخاب این روش غلط که با پشتوانه یک سرمایه 3000 میلیاردی انجامشده موجب هدایت متقاضیان به سمت راه آسان و نقد یعنی وام با سود پایین گردیده است. در واقع خواسته یا ناخواسته فعالیتهای مشارکت و سرمایهگذاری خطرپذیر که مسیر سختتر اما پایدارتری است تضعیف شده و کشور تا حد زیادی در این حوزه تخصصی مالی عقب افتاده است. البته نقدهای جدیتری نیز بر این صندوق وارد است که در این مقال نمیگنجد.
با این حال با توجه به جایگاه ویژه این صندوق در به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد دانشبنیان در کشور، نیاز به تحول در این نهاد احساس میشود. حرکت این صندوق به سمت فضاسازی سرمایهگذاری خطرپذیر با فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای فعالیت نهادهای پوشش ریسک، کمک به بازار سازی برای محصولات شرکتهای دانشبنیان با بهکارگیری تسهیلاتی همچون لیزینگ و... میتواند راهحل مشکل بازارسازی شرکتهای دانشبنیان باشد. اما به نظر میرسد تحقق این راهحلها با توجه به توان و نوع نگاه تیم فعلی مدیریتی صندوق دور از دسترس باشد.
بهطورکلی با حل شدن مشکل بازار محصولات دانشبنیان تولید داخل میتوان به آینده اقتصاد دانشبنیان امیدوار بود. با وجود اینکه در این زمینه دولت مصوباتی داشته اما در عمل این مصوبات به سرانجامی نرسیده است. یکی از دلایل به ثمر نرسیدن مصوبات مذکور ضعف در نظارت بر خرید دستگاههای دولتی است. به همین دلیل پیشنهاد میشود با الزام هر دستگاه دولتی مبنی بر ارائه لیست اقلام مورد نیاز خود، توسط یک شورا بر خرید آنها نظارت گردد. همچنین میتوان برای بخش خصوصی نیز پیشنهادهای تشویقی در نظر گرفت تا آنها نیز به خرید محصولات دانشبنیان داخلی راغب گردند.
در نهایت حمایت از محصولات دانشبنیان تولید داخل نیازمند عزم و اعتقادی راسخ است و تا زمانی مسئولان اجرایی به توان تولید کشور ایمان نداشته باشند، نمیتوان به رفع مسئله بازار محصولات خوشبین بود. از طرفی در زمینه حمایت از بازار محصولات دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی هم نقش بسیار مهمی بر دوش دارد و این صندوق باید با تغییر رویههای حمایتی خود، گامی مؤثر درخصوص بازار محصولات مذکور بردارد.
* امیر سعید قنبری
فعال دانشجویی و کارشناس علم و فناوری
مسئلهای که درخصوص شرکتهای دانشبنیان به نظر مغفول مانده است، موضوع بازار محصولات آنها است. بر طبق شنیدهها در حال حاضر یکی از معضلات اصلی شرکتهای دانشبنیان، مسئله بازار و بازارسازی برای محصولات آنها است. در این زمینه باید گفت که هماکنون شرکتهای دانشبنیان با معضل عدم خرید محصولاتشان در بازار مواجه هستند و تا زمانی که این معضل حل نشود، هرچه حمایت از این شرکتها شود، بیفایده است. زیرا زمانی شرکت دانشبنیان میتوانند بدون حمایت دولت سرپا باشند که بتوانند سهم خودشان را از بازار محصولاتشان به دست آورند.
درخصوص بازار سازی محصولات دانشبنیان کارهایی صورت گرفته است لکن این معضل تاکنون حل نشده است. در سال 93 هیئت دولت مصوبهای در زمینه خرید محصولات دانشبنیان از سوی دستگاههای دولتی تصویب نمود. اما در عمل مصوبه اجرا نشد. در سال 95 نیز دوباره هیئت دولت مصوبهای مبنی بر الزام برخی وزارتخانهها به خرید محصولات دانشبنیان تا سقف 10 هزار میلیارد تومان تصویب کرد. اما این مصوبه هم با شکست روبهرو شد. با توجه به اینکه سازمانهای دولتی، یکی از بزرگترین مشتریان بازار مصرفی هستند، موفقیت در مصوبه مذکور میتوانست گامی در جهت حل مشکل بازار محصولات دانشبنیان باشد.
با اینحال با توجه به شعار سال مبنی بر حمایت از کالای ایرانی، دولت باید بهجای تصویب مصوبات جدید درخصوص حمایت از کالاهای ایرانی و بهخصوص حمایت از محصولات دانشبنیان، همان مصوبات گذشته خود را اجرا نماید. زیرا اجرای آنها، مشکل بازار محصولات دانشبنیان را نیز مرتفع میکند. از طرفی با حل شدن مشکل مذکور، شرکتها اهدافی را نیز در توسعه بازار خود دنبال خواهند کرد.
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که دولت در کنار الزام دستگاهها به خرید محصولات دانشبنیان ایرانی و سایر محصولات تولید داخل، باید مقدمات حضور شرکتهای دانشبنیان در زنجیره تأمین پروژههای بزرگ کشور را نیز فراهم نماید. با ورود شرکتهای مذکور به زنجیره تأمین پروژههای بزرگ، مشکل بازار سازی آنها تا حدودی مرتفع میگردد.
یکی دیگر از بازیگران عرصه بازار سازی محصولات دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی است. در حال حاضر رویههای غلط این صندوق باعث شده است بهجای اینکه تمرکز صندوق بر تجاریسازی فناوری، بازار سازی محصولات دانشبنیان و برنامه داشتن برای پوشش ریسک سرمایهگذاری دانشبنیان باشد، بر اعطای وام متمرکز است. مدیران این صندوق در حالی وام دادن به شرکتهای دانشبنیان اعم از نوپا و تولیدی را بهعنوان اصلیترین ابزار حمایتی خود انتخاب کردهاند که مطابق نظر اکثر کارشناسان حوزه علم و فناوری، این سازوکار تنها برای شرکتهای باسابقه و پا گرفته کارآمد است و برای شرکتهای نوپا، تنها موجب بدهکاری و هدر رفتن سرمایه و ایدههای آنان میشود. انتخاب این روش غلط که با پشتوانه یک سرمایه 3000 میلیاردی انجامشده موجب هدایت متقاضیان به سمت راه آسان و نقد یعنی وام با سود پایین گردیده است. در واقع خواسته یا ناخواسته فعالیتهای مشارکت و سرمایهگذاری خطرپذیر که مسیر سختتر اما پایدارتری است تضعیف شده و کشور تا حد زیادی در این حوزه تخصصی مالی عقب افتاده است. البته نقدهای جدیتری نیز بر این صندوق وارد است که در این مقال نمیگنجد.
با این حال با توجه به جایگاه ویژه این صندوق در به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد دانشبنیان در کشور، نیاز به تحول در این نهاد احساس میشود. حرکت این صندوق به سمت فضاسازی سرمایهگذاری خطرپذیر با فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای فعالیت نهادهای پوشش ریسک، کمک به بازار سازی برای محصولات شرکتهای دانشبنیان با بهکارگیری تسهیلاتی همچون لیزینگ و... میتواند راهحل مشکل بازارسازی شرکتهای دانشبنیان باشد. اما به نظر میرسد تحقق این راهحلها با توجه به توان و نوع نگاه تیم فعلی مدیریتی صندوق دور از دسترس باشد.
بهطورکلی با حل شدن مشکل بازار محصولات دانشبنیان تولید داخل میتوان به آینده اقتصاد دانشبنیان امیدوار بود. با وجود اینکه در این زمینه دولت مصوباتی داشته اما در عمل این مصوبات به سرانجامی نرسیده است. یکی از دلایل به ثمر نرسیدن مصوبات مذکور ضعف در نظارت بر خرید دستگاههای دولتی است. به همین دلیل پیشنهاد میشود با الزام هر دستگاه دولتی مبنی بر ارائه لیست اقلام مورد نیاز خود، توسط یک شورا بر خرید آنها نظارت گردد. همچنین میتوان برای بخش خصوصی نیز پیشنهادهای تشویقی در نظر گرفت تا آنها نیز به خرید محصولات دانشبنیان داخلی راغب گردند.
در نهایت حمایت از محصولات دانشبنیان تولید داخل نیازمند عزم و اعتقادی راسخ است و تا زمانی مسئولان اجرایی به توان تولید کشور ایمان نداشته باشند، نمیتوان به رفع مسئله بازار محصولات خوشبین بود. از طرفی در زمینه حمایت از بازار محصولات دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی هم نقش بسیار مهمی بر دوش دارد و این صندوق باید با تغییر رویههای حمایتی خود، گامی مؤثر درخصوص بازار محصولات مذکور بردارد.
* امیر سعید قنبری
فعال دانشجویی و کارشناس علم و فناوری