نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آمریکا به سوریه حمله کرد ایران نباید به روسیه اعتماد کند!
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود به تحلیل حمله آمریکا به سوریه پرداخت و در تحلیلی عجیب نوشت حمله آمریکا نشان داد که ایران نباید به روسیه اعتماد کند!
سرویس سیاسی-
در بخشی از این یادداشت آمده است:«بعد از جنگ لفظی اولیه آمریکا و روسیه در شورای امنیت، روسها برای اولینبار از حدود قبلی خارج شده و تظاهر کردند در برابر آمریکا میایستند؛ تا جاییکه ادعا کردند اگر آمریکا موشکی به سوی سوریه شلیک کند، نهتنها موشک مزبور بلکه موشکانداز و ناو جنگی آمریکا را هدف قرار میدهند. این ادعایی جدید بود که میتوانست از سیمای جدید روسیه در جهان سخن بگوید. همگان گوشها و چشمها را تیز کردند تا ببینند روسیه چقدر به قول خود عمل میکند یا بلوف میزند؛ اما همانطور که گفته شد، روسیه هیچ واکنش نظامی در قبال حمله غرب از خود نشان نداد و تنها سوریه و شاید به قول خبرگزاریها، ایران پای ضدموشکها ایستادند و شانس خود را آزمایش کردند که چند موشک را قبل از اصابت، میتوانند هدف قرار دهند. درک شرایط روسیه و محدوده تواناییها و قولهای این کشور برای ایران بیش از همه باید درسآموز باشد که امنیت ملی خود را بر قولهای غیرواقعی یا غیرعملی بنا نگذارد.»
در این زمینه نکتههایی وجود دارد که به اختصار به آن خواهیم پرداخت، نخست آن که همکاری و همراهی ایران، روسیه ، حزب الله لبنان و دولت مشروع سوریه در سال های اخیر تروریست ها به رهبری آمریکا را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشته است و این قابل انکار نیست، انتظار روزنامه های زنجیره ای مبنی بر اینکه روسیه در ازای حمله آمریکا به نقاطی از سوریه واشنگتن را مورد هدف قرار داده و یا جنگی جهانی را آغاز کند انتظاری مضحک و غیرواقعی است.
نکته دوم این که درد مدعیان اصلاحات و روزنامه های زنجیره ای این نیست که روسیه تا چه اندازه به حمله آمریکا و متحدان آن به سوریه پاسخ داده است یا نه بلکه سخن آنان این است که چرا به جای اعتماد به روسیه با آمریکا همراهی تمام عیار نمی کنید و تخم مرغ هایتان را در سبد غرب نمی گذارید؟
و نکته سوم این که مدعیان اصلاحات که امروز از اعتماد نکردن به روسیه سخن می گویند بزک آمریکا و غرب در سال های گذشته از سوی خود را فراموش کرده اند، آنان امضای وزیر خارجه وقت آمریکا را تضمین خوانده و از روز بعد برجام به عنوان روز برداشته شدن بالمره(یکباره) همه تحریم ها یاد کردند و امروز بیش از دو سال از آن روزها می گذرد و نه تنها تحریم ها برداشته نشده است بلکه تحریم های جدید و شدیدتری نیز افزوده شده است.
حال باید به مدعیان اصلاحات گفت در میانه این بازی کدام یک از طرفین مستحق آن است که مورد شک و تردید قرار گیرد؟ و نکته پایانی آن که روابط بین الملل جای اعتماد کردن نیست هر کشوری بازی خود را انجام می دهد و هدف های خود را پی می گیرد و حال اگر روسیه در حمایت از سوریه میانه میدان نبود ایران بایستی حمایت از جبهه مقاومت را رها می کرد؟!
حل مسائل منطقه را همانند هستهای به وزارت خارجه بسپارید!
پیروزیهای محور مقاومت و مجاهدان فی سبیل الله بر تروریستهای خونآشام تکفیری و حامیان منطقهای و فرا منطقهای آنان و از سوی دیگر نقض شدن جسم و روح برجام، تفوق و برتری مقاومت و پایداری بر مذاکره با سلطه گران را اثبات کرد. با این حال اما طیف غربگرا در داخل بر طبل مذاکره برای حل تنشهای منطقه میکوبد.
روزنامه ایران دیروز در گفتوگو با یک کارشناس مسائل خلیج فارس نوشت: «شاید نتوان خواهان حذف صددرصدی قدرتهای فرامنطقهای بود. بلکه باید بهدنبال راهکارهایی بود که از مداخلات مخرب آنها جلوگیری کرد. بنابراین مسائل منطقه نیز همچون مسأله هستهای نیازمند معاملات سیاسی، مذاکرات دیپلماتیک و تجدید نظر در تعاریف حوزه نفوذ است. اگر مراجع قدرتمند در ایران این امر را به وزارت امور خارجه واگذار کنند، دستگاه دیپلماسی ما این قابلیت را دارد که از طریق دیپلماتیک از چالشهای فرسایشی و جنگ جلوگیری کند.»
مدعیان اصلاحات و حامیان دولت که برای حل بحرانهای منطقهای نسخه مذاکره میپیچند، همان طیفیاند که حل مشکلات اقتصادی را هم در گرو توافق هستهای از مسیر مذاکره جار میزدند. آنها با فریب مردم خسارت محض برجام را فتح الفتوح و آفتاب تابان نامیدند و گلوی خود را با فحاشی به منتقدان پاره کردند. اکنون که ماحصل مذاکره با طرفهای غربی گستردهتر شدن دایره تحریمها و افزایش گستاخی، قلدری و تهدید نظام سلطه علیه ایران بوده است، این جماعت غربگرا سر خود را زیر برف کرده و بر سر مذاکرات موشکی و منطقهای معرکه گرفتهاند. تجویز مذاکره در شرایطی است که وزیر امور خارجه چندی پیش درباره شرایط پسابرجام تصریح کرد که «هنوز یک حساب بانکی نمیتوانیم در انگلستان باز کنیم.» این طیف که مدام به سمت غرب غش میکنند، در تلاشند تا پازل دشمنان را تکمیل کنند و چوب حراج به منافع ملی و تیشه به ریشه مقاومت بزنند.
لزوم شفاف سازی درآمد 18 هزار میلیاردی دولت از دلار 4200 تومانی
«هادی قوامی» عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت: «حالا که دولت ارز را تک نرخی کرده و رقم 4200 تومان را برای هر نیاز ارزی اعلام کرده یک فاصله 700 تومانی میان دلار 3500 تومانی دیده شده در بودجه و دلار 4200 تومانی تک نرخی وجود دارد. حالا اگر این مابهالتفاوت 700 میلیارد تومانی را ضربدر 27 میلیارد دلار بکنیم تقریبا رقمی معادل 18 هزار و 900 میلیارد تومان درآمد اضافی برای دولت ایجاد میشود که فراتر از پیشبینیهای بودجه است».
گفتنی است، قیمت نفت در لایحه 55 دلار برای هر بشکه و با نرخ تسعیر ارز 3500 تومانی محاسبه شده است. بر اساس اعلام سخنگوی دولت میزان درآمد نفتی کشور 50 میلیارد دلار میباشد. باتوجه به اینکه تنها 50 درصد این درآمد (25 میلیارد دلار) در اختیار دولت قرار میگیرد بنابراین درآمد 18هزار میلیارد تومانی از محل رشد 700 تومانی تسعیر ارزی تنها از محل بودجه عمومی در اختیار دولت قرار خواهد گرفت، این در حالی است که سهم 14/5 درصدی وزارت نفت نیز شامل این افزایش خواهد شد.
افکار عمومی انتظار دارد که دولت درخصوص این درآمد اضافه شفاف سازی کند.
لازم به ذکر است که در روزهای گذشته علیرغم اعلام دولت باز هم ارز ۴۲۰۰ تومانی در بازار به فروش نرسید و صرافیها و متقاضیان در انتظار تزریق اسکناس ارز باقی ماندند و تابلوی اعلان قیمتهای خود را خاموش کرده یا برچسب خرید و فروش ارز نداریم را پشت شیشههایشان چسباندند.
کارشناسان معتقدند که لجامگسیختگی بازار ارز با صدور بخشنامه و اطلاعیه حل نمیشود. گفتنی است جهانگیری در سال ۹۵ با صدور دستورالعمل ارزی نرخ دلار را ۳۶۰۰ تومان تعیین کرد ولی این دستورالعمل پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده شد و فقط به منبعی برای ایجاد رانت برای عدهای سودجو تبدیل شد.
کارنامه سازی برای شهردار مستعفی!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«نجفی کنار کشید و چقدر حیف شد که نتوانست تا پایان با اختاپوس فساد بجنگد و به عبارتی نگذاشتند».
در هفتههای گذشته روزنامه های زنجیره ای با فضاسازی گسترده رسانهای مدعی شدند که نجفی به علت افشاگری درخصوص فساد شهرداری مجبور به استعفا شده است؛ اما برخلاف این فضاسازی دروغین و کارنامه سازی مضحک، اختلافات گسترده داخلی میان اصلاح طلبان، یکی از علتهای اصلی کناره گیری نجفی بوده است.
تنها عملکردی که میتوان برای نجفی بیان کرد، حاشیهسازی و پروندهسازی برای مدیریت قبلی شهرداری تهران بوده و مسلماً این عملکرد شورای شهر و شهردار منتخبش که با هزار وعده و وعید و یا هیاهو رأی مردم تهران را گرفتند نمیتواند برای مردم قانعکننده باشد، خصوصاً اینکه این جماعت پرهیاهو قالیباف را به ناکارآمدی متهم میکردند و مدعی بودند با حضور یک شهردار کارآمد اصلاحطلب مشکلات کلانشهر تهران از ترافیک و ... حل خواهد شد.
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب روزان در گزارشی با عنوان «شبح شورای اول بر سر اصلاح طلبان» نوشته بود:«آنچه این روزها موجب نگرانی هایی در بدنه اجتماعی و سیاسی اصلاح طلبان شده است،خطر تکرار منازعات شورای شهر اول است. جایی که اختلافات میان گروه های مختلف اصلاح طلب، شهرداری تهران را به بن بست رساند و در نهایت به انحلال شورای شهر توسط وزارت کشور اصلاح طلب رسید و حاصل آن هم شکست سخت اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر دوم بود».
علم دینی نداریم!
روزنامه اعتماد در بخشی از شماره دیروزش گفتوگویی مفصل را پیرامون رابطه علم و دین انجام داده تا در نهایت به این نتیجه برسد که علم دینی نداریم.
در ابتدای این گفتوگو آمده است: «فرض اديان بر اين است كه آن چيزي كه به عنوان علم است، از نظر ما امري معلوم است و نزد كتابهاي مقدس و گزارههاي ديني در مقياسهاي مختلف معلوم است و اگر هم چيزي هست كه معلوم نيست، قرار است مكتوم و ناگفته بماند و از امور غيبي است. براي همين اعتقاد به اينكه مجهولاتي هست كه بشر ميتواند براي فهم آنها راهحلي بيابد و با كشف آن راهحل خودش را صاحب علم كند، مناسبتي با شاكله آنها ندارد.»
سپس در ادامه گفته شده: «يعني آنجا هم كه افراد را به تعقل و انديشهورزي و سير آفاق و انفس دعوت ميكند، معنايش این است كه برويد تا آيات و بينات الهي را بازيابي كنيد تا ايمان شما بيشتر شود. به تعبير حضرت ابراهيم(ع) اين تلاش براي اطمينان قلبي صورت ميگيرد (ليطمئن قلبي- سوره بقره آيه ٢٦٠). اين با تعريف كلاسيك از علم متفاوت است، يعني علم با شيوهها و راهكارهاي خودش دنبال مجهولات است.»
نکته تاسف آور این است که گروهی از کسانی که خود را اندیشمند می نامند هم حتی تا این اندازه درآنچه خود می گویند نیز تفکر نمی کنند. باید از این عده پرسید که آن تفکر و تدبری در خلقت که قرآن به آن دعوت می کند چگونه تفکر و تدبری است؟! اگر کسی به آن مجهولات که مصاحبه شونده به آن اشاره کرده است پی نبرد چگونه می تواند موضوعی باعث «اطمینان قلب» شود؟! آنچه بر ایمان می افزاید این است که انسان پس از تدبر و تفکر در نظام خلقت و کشف های علمی مثلا پی می برد که زمین گرد است و از قضا محور آن به صورت عمود بر سطح فرضی نیست و چندین درجه به یک سمت متمایل است و این تمایل چه اندازه در مختلف شدن آب و هوای زمین در نیم کره شمالی و جنوبی موثر واقع می شود. در حقیقت کشف این مجهولات است که بر ایمان به وجود خالقی حکیم می افزاید. وگرنه قدم زدن و نگاه کردن اگر باعث آن درجه از ایمان می شد که مصحف شریف از آن با عنوان «اطمینان قلب» یاد کرده، همگان چنین کرده و می کنند.
در بخشی از این یادداشت آمده است:«بعد از جنگ لفظی اولیه آمریکا و روسیه در شورای امنیت، روسها برای اولینبار از حدود قبلی خارج شده و تظاهر کردند در برابر آمریکا میایستند؛ تا جاییکه ادعا کردند اگر آمریکا موشکی به سوی سوریه شلیک کند، نهتنها موشک مزبور بلکه موشکانداز و ناو جنگی آمریکا را هدف قرار میدهند. این ادعایی جدید بود که میتوانست از سیمای جدید روسیه در جهان سخن بگوید. همگان گوشها و چشمها را تیز کردند تا ببینند روسیه چقدر به قول خود عمل میکند یا بلوف میزند؛ اما همانطور که گفته شد، روسیه هیچ واکنش نظامی در قبال حمله غرب از خود نشان نداد و تنها سوریه و شاید به قول خبرگزاریها، ایران پای ضدموشکها ایستادند و شانس خود را آزمایش کردند که چند موشک را قبل از اصابت، میتوانند هدف قرار دهند. درک شرایط روسیه و محدوده تواناییها و قولهای این کشور برای ایران بیش از همه باید درسآموز باشد که امنیت ملی خود را بر قولهای غیرواقعی یا غیرعملی بنا نگذارد.»
در این زمینه نکتههایی وجود دارد که به اختصار به آن خواهیم پرداخت، نخست آن که همکاری و همراهی ایران، روسیه ، حزب الله لبنان و دولت مشروع سوریه در سال های اخیر تروریست ها به رهبری آمریکا را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشته است و این قابل انکار نیست، انتظار روزنامه های زنجیره ای مبنی بر اینکه روسیه در ازای حمله آمریکا به نقاطی از سوریه واشنگتن را مورد هدف قرار داده و یا جنگی جهانی را آغاز کند انتظاری مضحک و غیرواقعی است.
نکته دوم این که درد مدعیان اصلاحات و روزنامه های زنجیره ای این نیست که روسیه تا چه اندازه به حمله آمریکا و متحدان آن به سوریه پاسخ داده است یا نه بلکه سخن آنان این است که چرا به جای اعتماد به روسیه با آمریکا همراهی تمام عیار نمی کنید و تخم مرغ هایتان را در سبد غرب نمی گذارید؟
و نکته سوم این که مدعیان اصلاحات که امروز از اعتماد نکردن به روسیه سخن می گویند بزک آمریکا و غرب در سال های گذشته از سوی خود را فراموش کرده اند، آنان امضای وزیر خارجه وقت آمریکا را تضمین خوانده و از روز بعد برجام به عنوان روز برداشته شدن بالمره(یکباره) همه تحریم ها یاد کردند و امروز بیش از دو سال از آن روزها می گذرد و نه تنها تحریم ها برداشته نشده است بلکه تحریم های جدید و شدیدتری نیز افزوده شده است.
حال باید به مدعیان اصلاحات گفت در میانه این بازی کدام یک از طرفین مستحق آن است که مورد شک و تردید قرار گیرد؟ و نکته پایانی آن که روابط بین الملل جای اعتماد کردن نیست هر کشوری بازی خود را انجام می دهد و هدف های خود را پی می گیرد و حال اگر روسیه در حمایت از سوریه میانه میدان نبود ایران بایستی حمایت از جبهه مقاومت را رها می کرد؟!
حل مسائل منطقه را همانند هستهای به وزارت خارجه بسپارید!
پیروزیهای محور مقاومت و مجاهدان فی سبیل الله بر تروریستهای خونآشام تکفیری و حامیان منطقهای و فرا منطقهای آنان و از سوی دیگر نقض شدن جسم و روح برجام، تفوق و برتری مقاومت و پایداری بر مذاکره با سلطه گران را اثبات کرد. با این حال اما طیف غربگرا در داخل بر طبل مذاکره برای حل تنشهای منطقه میکوبد.
روزنامه ایران دیروز در گفتوگو با یک کارشناس مسائل خلیج فارس نوشت: «شاید نتوان خواهان حذف صددرصدی قدرتهای فرامنطقهای بود. بلکه باید بهدنبال راهکارهایی بود که از مداخلات مخرب آنها جلوگیری کرد. بنابراین مسائل منطقه نیز همچون مسأله هستهای نیازمند معاملات سیاسی، مذاکرات دیپلماتیک و تجدید نظر در تعاریف حوزه نفوذ است. اگر مراجع قدرتمند در ایران این امر را به وزارت امور خارجه واگذار کنند، دستگاه دیپلماسی ما این قابلیت را دارد که از طریق دیپلماتیک از چالشهای فرسایشی و جنگ جلوگیری کند.»
مدعیان اصلاحات و حامیان دولت که برای حل بحرانهای منطقهای نسخه مذاکره میپیچند، همان طیفیاند که حل مشکلات اقتصادی را هم در گرو توافق هستهای از مسیر مذاکره جار میزدند. آنها با فریب مردم خسارت محض برجام را فتح الفتوح و آفتاب تابان نامیدند و گلوی خود را با فحاشی به منتقدان پاره کردند. اکنون که ماحصل مذاکره با طرفهای غربی گستردهتر شدن دایره تحریمها و افزایش گستاخی، قلدری و تهدید نظام سلطه علیه ایران بوده است، این جماعت غربگرا سر خود را زیر برف کرده و بر سر مذاکرات موشکی و منطقهای معرکه گرفتهاند. تجویز مذاکره در شرایطی است که وزیر امور خارجه چندی پیش درباره شرایط پسابرجام تصریح کرد که «هنوز یک حساب بانکی نمیتوانیم در انگلستان باز کنیم.» این طیف که مدام به سمت غرب غش میکنند، در تلاشند تا پازل دشمنان را تکمیل کنند و چوب حراج به منافع ملی و تیشه به ریشه مقاومت بزنند.
لزوم شفاف سازی درآمد 18 هزار میلیاردی دولت از دلار 4200 تومانی
«هادی قوامی» عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت: «حالا که دولت ارز را تک نرخی کرده و رقم 4200 تومان را برای هر نیاز ارزی اعلام کرده یک فاصله 700 تومانی میان دلار 3500 تومانی دیده شده در بودجه و دلار 4200 تومانی تک نرخی وجود دارد. حالا اگر این مابهالتفاوت 700 میلیارد تومانی را ضربدر 27 میلیارد دلار بکنیم تقریبا رقمی معادل 18 هزار و 900 میلیارد تومان درآمد اضافی برای دولت ایجاد میشود که فراتر از پیشبینیهای بودجه است».
گفتنی است، قیمت نفت در لایحه 55 دلار برای هر بشکه و با نرخ تسعیر ارز 3500 تومانی محاسبه شده است. بر اساس اعلام سخنگوی دولت میزان درآمد نفتی کشور 50 میلیارد دلار میباشد. باتوجه به اینکه تنها 50 درصد این درآمد (25 میلیارد دلار) در اختیار دولت قرار میگیرد بنابراین درآمد 18هزار میلیارد تومانی از محل رشد 700 تومانی تسعیر ارزی تنها از محل بودجه عمومی در اختیار دولت قرار خواهد گرفت، این در حالی است که سهم 14/5 درصدی وزارت نفت نیز شامل این افزایش خواهد شد.
افکار عمومی انتظار دارد که دولت درخصوص این درآمد اضافه شفاف سازی کند.
لازم به ذکر است که در روزهای گذشته علیرغم اعلام دولت باز هم ارز ۴۲۰۰ تومانی در بازار به فروش نرسید و صرافیها و متقاضیان در انتظار تزریق اسکناس ارز باقی ماندند و تابلوی اعلان قیمتهای خود را خاموش کرده یا برچسب خرید و فروش ارز نداریم را پشت شیشههایشان چسباندند.
کارشناسان معتقدند که لجامگسیختگی بازار ارز با صدور بخشنامه و اطلاعیه حل نمیشود. گفتنی است جهانگیری در سال ۹۵ با صدور دستورالعمل ارزی نرخ دلار را ۳۶۰۰ تومان تعیین کرد ولی این دستورالعمل پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده شد و فقط به منبعی برای ایجاد رانت برای عدهای سودجو تبدیل شد.
کارنامه سازی برای شهردار مستعفی!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«نجفی کنار کشید و چقدر حیف شد که نتوانست تا پایان با اختاپوس فساد بجنگد و به عبارتی نگذاشتند».
در هفتههای گذشته روزنامه های زنجیره ای با فضاسازی گسترده رسانهای مدعی شدند که نجفی به علت افشاگری درخصوص فساد شهرداری مجبور به استعفا شده است؛ اما برخلاف این فضاسازی دروغین و کارنامه سازی مضحک، اختلافات گسترده داخلی میان اصلاح طلبان، یکی از علتهای اصلی کناره گیری نجفی بوده است.
تنها عملکردی که میتوان برای نجفی بیان کرد، حاشیهسازی و پروندهسازی برای مدیریت قبلی شهرداری تهران بوده و مسلماً این عملکرد شورای شهر و شهردار منتخبش که با هزار وعده و وعید و یا هیاهو رأی مردم تهران را گرفتند نمیتواند برای مردم قانعکننده باشد، خصوصاً اینکه این جماعت پرهیاهو قالیباف را به ناکارآمدی متهم میکردند و مدعی بودند با حضور یک شهردار کارآمد اصلاحطلب مشکلات کلانشهر تهران از ترافیک و ... حل خواهد شد.
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب روزان در گزارشی با عنوان «شبح شورای اول بر سر اصلاح طلبان» نوشته بود:«آنچه این روزها موجب نگرانی هایی در بدنه اجتماعی و سیاسی اصلاح طلبان شده است،خطر تکرار منازعات شورای شهر اول است. جایی که اختلافات میان گروه های مختلف اصلاح طلب، شهرداری تهران را به بن بست رساند و در نهایت به انحلال شورای شهر توسط وزارت کشور اصلاح طلب رسید و حاصل آن هم شکست سخت اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر دوم بود».
علم دینی نداریم!
روزنامه اعتماد در بخشی از شماره دیروزش گفتوگویی مفصل را پیرامون رابطه علم و دین انجام داده تا در نهایت به این نتیجه برسد که علم دینی نداریم.
در ابتدای این گفتوگو آمده است: «فرض اديان بر اين است كه آن چيزي كه به عنوان علم است، از نظر ما امري معلوم است و نزد كتابهاي مقدس و گزارههاي ديني در مقياسهاي مختلف معلوم است و اگر هم چيزي هست كه معلوم نيست، قرار است مكتوم و ناگفته بماند و از امور غيبي است. براي همين اعتقاد به اينكه مجهولاتي هست كه بشر ميتواند براي فهم آنها راهحلي بيابد و با كشف آن راهحل خودش را صاحب علم كند، مناسبتي با شاكله آنها ندارد.»
سپس در ادامه گفته شده: «يعني آنجا هم كه افراد را به تعقل و انديشهورزي و سير آفاق و انفس دعوت ميكند، معنايش این است كه برويد تا آيات و بينات الهي را بازيابي كنيد تا ايمان شما بيشتر شود. به تعبير حضرت ابراهيم(ع) اين تلاش براي اطمينان قلبي صورت ميگيرد (ليطمئن قلبي- سوره بقره آيه ٢٦٠). اين با تعريف كلاسيك از علم متفاوت است، يعني علم با شيوهها و راهكارهاي خودش دنبال مجهولات است.»
نکته تاسف آور این است که گروهی از کسانی که خود را اندیشمند می نامند هم حتی تا این اندازه درآنچه خود می گویند نیز تفکر نمی کنند. باید از این عده پرسید که آن تفکر و تدبری در خلقت که قرآن به آن دعوت می کند چگونه تفکر و تدبری است؟! اگر کسی به آن مجهولات که مصاحبه شونده به آن اشاره کرده است پی نبرد چگونه می تواند موضوعی باعث «اطمینان قلب» شود؟! آنچه بر ایمان می افزاید این است که انسان پس از تدبر و تفکر در نظام خلقت و کشف های علمی مثلا پی می برد که زمین گرد است و از قضا محور آن به صورت عمود بر سطح فرضی نیست و چندین درجه به یک سمت متمایل است و این تمایل چه اندازه در مختلف شدن آب و هوای زمین در نیم کره شمالی و جنوبی موثر واقع می شود. در حقیقت کشف این مجهولات است که بر ایمان به وجود خالقی حکیم می افزاید. وگرنه قدم زدن و نگاه کردن اگر باعث آن درجه از ایمان می شد که مصحف شریف از آن با عنوان «اطمینان قلب» یاد کرده، همگان چنین کرده و می کنند.