kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۹۷۴۰
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۶

سیاست خاص افزایش نرخ دلار در نگاه داوطلبان مرگ


 
  عباس ضیایی نیری
  باز هم به نظر می‌رسد آقای رئیس‌جمهور در وعده‌های خود شرمنده ملت ایران شده است اما، آیا واقعا اتفاقاتی که به گوش می‌رسد و بر روی تابلوهای صرافی‌ها در سرتاسر شهر مشاهده می‌شود اتفاقی است یا بی‌تدبیری برخی مسئولان اجرایی؟ پاسخ چرایی به این پرواز دلار در آسمان ارز کشور است و یا بدبینانه‌تر آنکه دولت نیز از افزایش ارز بی‌نصیب نمی‌شود؟
جدا از سیاست‌های غلط و اجرا شده دولت در کنترل نوسانات نرخ ارز در کشور لازم است با تعقل و دکترین صحیح اقتصادی در مقابل یکه‌تازی دلار ایستاد، متاسفانه همیشه در برخورد با مشکلات و دریافت هزاران جواب از عملکرد دولت فعلی منتقدان یا با لبخند و سکوت مواجه شدند یا در برخورد با آنها الفاضی به کار برده شد که پسندیده نیست به آنها اشاره شود.
آخرین پیام شخص رئیس‌جمهور کشورمان در گفت‌وگو با مجری دلخواه خود این بود که مردم نگران دلار نباشند و پس از آن شد که دولت، بانک مرکزی و نیروی انتظامی در اقدامی غیرکارشناسی به فردوسی رفته و با دستگیری عده‌ای خرده‌پا در بازار هزار دست ارز به مردم نوید کنترل نرخ ارز را دادند که البته جدا از سیاست شناسایی دلالان ارز و شاید پیدا شدن جمشید بسم‌الله دیگر درمیان این افراد، قرار بر این شد که دولت انحصار تعیین نرخ ارز را شخصا به عهده گیرد و البته بهانه تحریم‌های آمریکا و بدعهدی غرب در انجام تعهدات خود درقبال سند بی‌ارزش برجام، راه فرار خوبی برای مسئولان اقتصادی کشور است که بعد از خطاب دادن دولت قبل در پدید آمدن این معضلات و مشکلات ویران‌کننده اقتصادی، عامل بیرونی هم برای برون‌رفت از هجمه انتقادات حتی دربین موافقان و دوستان خود در دولت و مجلس، داشته باشد.
این غیرمنطقی است که دولت یازدهم و دوازدهم با داشتن کابینه پیر و با سیاست خود و همچنین داشتن مشاوران خبره از دوران سازندگی کشور این چنین درمانده از کنترل نرخ ارز بوده باشند، ایرادی که همیشه بر دولت قبل از سوی همین افراد گرفته می‌شد این بود که در مدت کوتاهی دلار افزایش 3 برابری پیدا می‌کند غافل از اینکه این اتفاقات در 4 ساله دوم روی داد و درست زمانی بود که غرب با استفاده از شرایط به وجود آمده در کشور به دلیل فتنه سال 88 تحریم‌های بسیار شدیدی را برعلیه ایران اعمال کرد و دوستان غربی و امروزی دولت هم‌ پا به پای آمریکا ایران را تحت شدیدترین و ظالمانه‌ترین تحریم‌ها قرار دادند و متاسفانه بی‌مهری برخی افراد در داخل و سنگ‌اندازی آنها باعث شد مسئولان در ارائه ارز و کنترل آن دچار چالش شوند.
اما سوال اینجاست اکنون که حدود 5 سال از روی کار آمدن دولت روحانی با وعده‌های زیبا و رویایی و داشتن کلیدی برای رفع تمام مشکلات می‌گذرد چرا شرایط بدتر از قبل پیش می‌رود، تازه دولت کنونی که در بوق و کرنا قرار دادن توافق هسته‌ای و دفن کردن فناوری و قلب هسته‌ای ما امتیازی به غرب داد که در گذشته آن را نداشتیم، چطور فردای توافق رئیس‌جمهور پشت تریبون اعلام کرد که از امروز نه تنها تحریم‌های هسته‌ای بلکه تمامی تحریم‌ها لغو خواهد شد؟ آیا این افزایش قیمت و تورم شدید که دولت در اعلام آن کاملا مبتدیانه آن را تک‌رقمی اعلام می‌کند از دستاوردهای میوه برجام است و یا وعده‌های انجام نشده دولت؟ چرا باور نمی‌کنیم که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود، آیا باز آقای جهانگیری در دفاع از دولت اعلام خواهد کرد مردم یادتان می‌آید دلار در مدت کوتاهی به 6000 تومان رسید، البته این مربوط به امروز ما است و مطمئنا قیمت دلار با این سیاست و البته ناکارآمدی تیم اقتصادی بیشتر از این افزایش خواهد داشت.
بهتر نیست با خود صادق باشیم و تا واقعا دیر نشده فکر چاره بود، شاید هم قول‌های دولت تاریخ انقضا دارد و مصرف آن هر چهار سال یک بار است و برای بنفش کردن مردم و سطح شهر!
حال تاثیر روند صعودی دلار در بازارهای داخلی چشم‌انداز خطرناکی را برای آینده کشور از نظر اقتصادی ترسیم می‌کند معاملات بورس تهران طی روزهای گذشته در محیطی هیجانی ناشی از پیشنهاد سیاست‌گذاران برای تعیین قیمت پایه فلزات اساسی در بورس کالا مانند محصولات فولادی و آلومینیوم و همچنین مس سپری شد، واکنش معکوس و ریزشی سهامداران به منتشر شدن نامه وزارت صنعت و معدن و تجارت مبنی بر تعیین قیمت پایه فلزات اساسی در بورس کالا بر اساس ارز مبادله‌ای از اتفاقات مهم و باز غیرکارشناسی دولت بود که چند روز گذشته در بورس تهران روی داد.
در کنار این چالش اقتصادی در بازارهای دیگر نیز شاهد بروز التهابات و افزایش چشمگیر قیمت سکه و ارز هستیم، جهش دلار و پالس‌های مثبت از معاملات آتی سکه، در کنار تلاطم‌ها در بازارهای جهانی و روند صعودی طلای جهانی، روند افزایشی قیمت سکه را هم شدت بخشیده و خیل عظیم نقدینگی‌های کشور را به سمت خود می‌کشد و این التهابات قیمت‌ها در این دو بازار، نتیجه عکس را به بازار سرمایه کشور منتقل کرده به طوری که شاخص سهام طی چند روز گذشته در مسیری معکوس قرار گرفت و نزدیک 900 واحد سقوط کرد، با نگاه بر روند قیمت‌ها در بازارهای کشور طی یک سال گذشته می‌توان چشم‌انداز دقیق‌تری از وضعیت بازارها را در ماه‌های آینده ترسیم کرد.
به طور کلی در سال گذشته شاهد ثبت رکورد جدید در بازدهی سهام بودیم، به طوری‌که این بازار بازدهی واقعی و قابل توجهی را در تاریخ 50 ساله خود ثبت کرد اما، از اواخر سال گذشته و با اتخاذ برخی سیاست‌های اشتباه در نظام اقتصادی کشور از آغاز سال جدید شاهد لغزش خطرناک در تمامی بازارهای مالی کشور بوده و هستیم، حال آنکه اگر به اوایل سال گذشته نگاه کنیم تفاوت را با امسال و این روزهای سپری شده خواهیم دید، مغایرتی قابل تامل و آن اینکه بورس تهران در سال 96 نسبت به بازارهای رقیب روند مثبتی را شروع کرد و تا پاییز سال گذشته نیز پیشتاز بازارهای دیگر در رشد شاخص‌ها و سبز شدن علامت‌ها در بیشتر نمادها بود، که آن رشد را هم بیشتر مدیون افزایش قیمت کامودیتی‌ها در بازار جهانی بود اما، هم‌اکنون با تبیین سیاست‌های غلط اقتصادی و برخی عوامل درونی و بیرونی شاهد روند منفی در حرکت مثبت اقتصادی هستیم.