ناکارآمدی باستانگرایی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا شعار کلی «اندیشه و گفتار و کردار نیک» کارایی لازم را در ابعاد فردی و اجتماعی انسان دارد؟ و آیا رسوم کهن باستانی در زمان ما قادر به حل مشکلات امروز جامعه خواهد بود؟
پاسخ:
عدهای به این شعار خود خیلی افتخار میکنند که پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک. و آن را ابزاری برای تبلیغ مرام خود قرار دادهاند. اما سوال اصلی این است که آیا این شعار از گذشته دور برای انسانهای خواهان دیانت و انسانیت مطرح نبوده است؟ و آیا اساسا خود انسانها درک نمیکنند که اندیشه خوب، گفتار خوب و کردار خوب برای تداوم حیات فردی و اجتماعی آنان مفید است؟ و آیا با بیان کلی این سه عبارت فطرت پسند بدون ذکر مصادیق آن میتوان یک جامعه را در ابعاد مختلف اداره کرد؟ به عنوان نمونه همه میدانند که هر چیزی خوبش، خوب است. اگر پزشکی تنها بگوید: غذای خوب بخورید، آيا به او نخواهند گفت: این را که همه میدانند. پزشک باید بگوید: که منظورش از غذای خوب چیست؟ زمانی این سخن ارزش پیدا میکند که توضیح دهد، هر شخصی در هر سن و سال چه چیزی بخورد؟ هنگام بیماری چه چیزی بخورد و از چه چیزهایی پرهیز کند؟ مقدار تغذیه از سبزیجات و میوهجات ولبنیات و گوشت چقدر باشد؟ و... بنابراین زمانی این اندیشه هدایتگر بشر خواهد بود و توان اداره جامعه را در تمامی ابعاد آن دارد که مشخص کند چه اندیشه، و چه گفتار و چه کرداری نیک و خوب است و مصادیق آن را تعیین کند؟
میگویند: تشخیص رفتارهای خوب و بد اندیشهها و گفتارهای خوب و بد به عهده خود انسانها گذاشته شده است و هرکس به عقل خودش مراجعه کند میتواند خوب و بد و مصادیق آن را تشخیص دهد و بدان عمل کند. اما این سخن هم کامل و جوابگو نیست، زیرا انسانها بدترین کارهای خود را توجیه عقلی میکنند وحتی جنایتکارترین انسانها کارهای خود را عاقلانه و نیکو میدانستند. بنابراین اندیشهای که تمامی ابعاد و زوایای آن به گونهای جامع و مانع تبیین نشده باشد، توان اداره فرد و جامعه را ندارد. حال در این راستا برخی رسوم کهن و باستانی را نیز به آن اضافه کنید، باز هم مشکلی حل نخواهد شد. و صرفا پرداختن به این رسوم قدیمی و احیای آن، گرهای از گرهها باز نخواهد شد و راهکاری برای نیازهای واقعی حال حاضر ارائه نخواهد شد.
اسلام ناب به این سه شعار مقدس پندارنیک، گفتار نیک و کردار نیک فراوان سفارش کرده است. اما تفاوت اساسی آن با مدعیان شعاری این است که در اسلام برای هر یک از این سه عرصه، مصادیق فراوانی در آیات و روایات تعیین گردیده است. به گونهای که برای پیروان آن تشخیص مصادیق هرکدام به سهولت امکانپذیر است و هرکسی برای تعیین مصداق به عقل خود مراجعه نمیکند.
استاد شهید مرتضی مطهری (ره) در این زمینه میگوید: گفتارنیک، کردار نیک و پندار نیک، که تعلیمات نشد. اصلا کوچکترین حرفی که در دنیا وجود دارد این است. چون به قدری کلی است که اصلا هیچ معنایی را در بر ندارد، مفهومی ندارد. هرکسی حرف خودش را نیک میداند، هرکسی نوع کردارش را نیک میداند، و همینطور در مورد پندار نیک، فکر نیک، هر یک از مسلکهایی که در دنیا وجود دارد، مثلا دنیای سرمایهداری، یک سلسله حرفها و یک سری کارها و یک سلسله فکرها را میگوید: اینها خوب است. دنیای کمونیست روش دیگری را عرضه میدارد. او هم میگوید: حرف نیک این است که من میگویم. آن مسلکی میتواند در دنیا مسلک شمرده شود که به گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک قناعت نکند. بلکه بگوید: گفتار نیک و بعد بگوید: گفتار نیک این است. گفتار خوب را مشخص کند و همینطور کردار نیک و پندار نیک. (مجموعه آثار، ج 21، ص 99)
بنابراین اسلام ناب که آخرین دین جامع هدایت و تکامل انسان در این دنیا میباشد، نه تنها سفارش به اندیشه، گفتار و کردار نیک کرده است، بلکه به نیکوتر و نیکوترین نیز دعوت کرده است. قرآن کریم در سوره اسراء آیه 53 میفرماید: «قل لعبادی یقولوا التی هی احسن» به بندگان من بگو سخنی بگویند که نیکوترین باشد. و یا در سوره ملک آیه 2 میفرماید: «الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا» آن کس که مرگ و زندگی را بیافرید تا بیازماید شما را که کدامتان کردار نیکتر دارید.
امام علی (ع) میفرماید: «عود نفسک حسن النیه و جمیل المقصد» خویشتن را به داشتن نیت نیکو و قصد زیبا عادت بده! (غررالحکم، ح 6236)
ر.ک به: راه راستی، سید حسن فاطمی، صص 82-84