تبديل عربده ترامپ به التماس با خروج ما از برجام(یادداشت روز)
١- حمايت از كالاي ايراني، اگر همراه با پيوستهاي آن كه رهبر معظم انقلاب به برخي از آنها اشاره داشتند، صورت پذيرد به يقين ميتواند بسياري از مشكلات اقتصادي پيشروي را از ميان بردارد، پيوستهايي نظير بهرهگيري از ظرفيتهاي دست نخورده داخلي، مقابله جدي با واردات بيرويه كالا، مبارزه با قاچاق كالا از مرزها تا مراكز فروش- و نه فقط در مرزها- تغيير ساختار سازمان استاندارد از يك« ناظر خنثي و بيطرف» به يك سازمان سختگير در پيشگيري از توليد كالاي بنجل و بيكيفيت، خروج دستگاه قضايي از كمتحركي در برخورد با مفاسد اقتصادي و آغاز مبارزه سخت با رشوهخواريهاي كلان، برداشتن موانع پر پيچ و خم اداري از پيشپاي كارآفرينان و توليدكنندگان، كاهش سود سپرده بانکی و هدايت نقدینگی بيش از يك تريليون و چهارصد هزار ميليارد تومانی به سمت توليد، باید گفت که بسياري از بانكها با اين نقدينگي كلان به كار فاجعهآفرين بنگاهداري مشغولند و همه روزه بر تعداد بانكها و شعبههاي جديد آنها نيز اضافه ميشود! گفتني است كه بر اساس آمار بانك جهاني، سرانه شعب بانكي در ايران از كشورهايي نظير آلمان، انگليس، نروژ، اتريش و... هم بيشتر است!
بديهي است كه اگر اين پيوستها و دهها پيوست ضروري ديگر عملياتي نشود، شعار گرهگشاي حمايت از كالاي ايراني كه قرار است نتیجه و برآيند اين پيوستها باشد، بر زمين ميماند، اما در اين ميان عامل ديگري نيز در ميدان حضور دارد كه ميتواند و تاكنون نيز توانسته است در مقابل گشايش اقتصادي نقش بازدارنده و تخريبكننده داشته باشد. بخوانيد!
٢- شايد در نگاه اول، اين برداشت تعجبآور تلقي شود كه «برجام» يكي از اصليترين موانع گشايش اقتصادي است ولي شواهد فراواني را ميتوان آدرس داد كه نشان ميدهند موضوع برجام بر خلاف ظاهر آن، هستهاي نيست بلكه اين معاهده با هدف فلج اقتصادي جمهوري اسلامي ايران تهيه و به مردم و نظام تحميل شده است و مادام كه برجام به عنوان يك اهرم- بخوانيد جنگافزار اقتصادي- در اختيار حريف است، گشايش اقتصادي با دشواريهاي فراوان روبرو خواهد بود. از اين روي براي عبور از مشكلات اقتصادي و تحقق شعاري كه رهبر معظم انقلاب با هوشمندي بر تابلوي سال ١٣٩٧ نوشتهاند، بايد اين جنگافزار خطرساز را از دست دشمن خارج كرد. و اكنون كه آمريكا بر عهد خود باقي نمانده و بارها اين معاهده را نقض كرده است، مناسبترين زمان و بهترين فرصت براي خروج از برجام و پايان دادن به فاجعه خسارتآفريني است كه از اين رهگذر به ايران اسلامي و مردم اين مرز و بوم تحميل شده است.
برجام براي آمريكا يك سند طلایي است كه آمريكایيها حتي احتمال تن دادن ايران به اين سند فاجعهبار را در خواب هم نميديدند، اين سند برخلاف ادعاهاي اغراقآميز برخی از دولتمردان، براي كشورمان غير از خسارت و فاجعه، تقریبا هيچ دستاوردي نداشته است، بنابراين محال است كه آمريكایيها از برجام خارج شوند و امتيازات فراواني را كه مفت و مجاني به دست آوردهاند، از دست بدهند.
کاش رئیسجمهور محترم و برخی دیگر از دستاندرکاران توافق هستهای بهجای آنهمه تعریف و تمجید اغراقآمیز از برجام، در چند کلمه توضیح میدادند در مقابل امتیازات نقدی که سخاوتمندانه! به حریف دادهاند، غیر از یک مشت وعده نسیه چه گرفتهاند؟! و برجام غیر از خسارت محض، کدام دستاورد قابل اشارهای را برای کشور به ارمغان آورده است؟! اگر دستاوردی سراغ دارند! بسمالله، بفرمایند معرفی کنند! و چنانچه حاصل هزینه کردن امکانات و ظرفیتهای ۴ ساله کشور، «تقریبا- و یا تحقیقا هیچ» بوده است که چنین است، چه اصراری دارند که کماکان روی همان ریل حرکت کنند؟! شاید کسی انتظار عذرخواهی آنان از ملت را نداشته باشد ولی تغییر مسیر و بازگشت از راه خطا و خسارتباری که تاکنون پیمودهاند نه تنها انتظار منطقی مردم، بلکه حق قانونی آنهاست.
۳- تهديد پی در پی ترامپ به خروج از برجام لاف گزافي است كه براي كسب امتيازات بيشتر مطرح میکند وگرنه این دیوانهنما به خوبی میداند در مقابل امتیازات نقد فراوانی که گرفتهاند، نه فقط هیچ امتیازی ندادهاند بلکه به جای لغو تحریمها که هدف اصلی مذاکرات هستهای بود و انجام ندادهاند، دهها تحریم جدید نیز به تحریمهای قبلی افزودهاند! و مزید بر آن، هر از چند گاه نیز ماجرای تازهای پیش میکشند و امتیاز جدیدی مطالبه میکنند.
در این خصوص گفتنی است مکانیزم ماشه (SNAPBACK) که آمریکاییها با تردستی در برجام گنجاندهاند و به عنوان پاشنه آشیل علیه ایران اسلامی کارسازی کردهاند تنها به مواد ۳۶ و ۳۷ برجام که موضوع آن «حل و فصل اختلافات» است منحصر نمیشود، بلکه دوستان تیم هستهای کشورمان قانونی را پذیرفتهاند -INARA- که به موجب آن باید «تعلیق تحریمها» هر چهار ماه از سوی رئیسجمهور آمریکا تمدید شود و در غیر اینصورت تحریمهای تعلیق شده قابل بازگشت خواهد بود! ممکن است دوستان ما بگویند که قانون«اینارا» مصوبه کنگره آمریکاست و به برجام ربطی ندارد! که باید گفت موضوع این قانون، تحریمهای ایران است و تیم هستهای کشورمان میتوانست و بایستی لغو این قانون را به عنوان یکی از شروط توافق هستهای مطالبه میکرد که متاسفانه نکرده است!
آمریکا علاوه بر امتیازات طلایی که از برجام به دست آورده است، از قانون جنگلی اینارا نیز برای فشار اقتصادی بر ایران بهره فراوانی گرفته و میگیرد. چگونه؟! بخوانید!
۴- ترامپ، تقریبا از یک یا دو ماه قبل از سررسید چهار ماهه تهدید میکند اگر ایران شرایطی را که او خواستار آن است نپذیرد از تمدید تعلیقها خودداری خواهد کرد! درپی آن؛
الف- بازار ارز به هم میریزد و قیمت دلار با این احتمال که ترامپ تعلیق تحریمها را تمدید نکند به صورت جهشی بالا میرود و بعد از تمدید تعلیقها- که همواره با توجه به نفع فراوان برجام برای آمریکا تمدید شده و میشود- قیمت دلار به هماناندازه که افزایش یافته بود کاهش نمییابد و از آنجا که متاسفانه قیمت دلار به یک شاخص اصلی قیمت کالا و خدمات تبدیل شده است، هر از چهار ماه شاهد یک موج گرانی و نارضایتی مردمی هستیم.
ب- از آنجا که ادامه تعلیق تحریمها به تصمیم هر از چهار ماه ترامپ بستگی دارد، بدیهی است هیچ سرمایهگذار خارجی حاضر نخواهد بود که ریسک ناشی از احتمال تمدید نشدن تعلیقها را بپذیرد.
ج- مقامات اروپایی در نقش «پلیس خوب»! به صحنه میآیند و به مسئولان کشورمان توصیه میکنند برای حفظ برجام به شرایط مورد نظر آمریکا تن بدهند، از جمله آنکه فعالیت موشکی خود را متوقف کنند! ( یعنی به لقمه راحتی برای بلعیده شدن از سوی مثلث غربی و عبری و عربی تبدیل شویم)! و یا از حمایت جبهه مقاومت دست بکشیم (یعنی به تروریستهای تکفیری اجازه حضور در ایران و قتلعام مردممان را بدهیم)! و مضحک آنکه اتحادیه اروپا اعلام میکند برای راضی کردن ترامپ به حفظ برجام، دست به تحریم ایران میزند تا شرایط ترامپ را بپذیرد!
د- لیبرالهای داخلی که شماری از آنها ننگ وطنفروشی در فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ را بر پیشانی دارند در برخی از روزنامههای زنجیرهای تقصیر خروج احتمالی آمریکا از برجام را به حساب صنایع موشکی ایران و حمایت کشورمان از جبهه مقاومت مینویسند! و به روی نامبارک خود هم نمیآورند که اگر موشکهای ایران و حمایت از مقاومت نبود باید پوتین داعش را واکس میزدند!
۵- و کوتاه سخن آنکه؛ وقتي برجام براي ما يك فاجعه و براي آمريكا يك سند طلایي است، كدام عقل سليمي باور ميكند كه ترامپ قصد خروج از برجام را داشته باشد؟! از این روی و با توجه به شواهد مستند و غیر قابل تردیدی که به آن اشاره شد و امروزه مورد اعتراف بسیاری از دولتمردان نيز هست، به آساني ميتوان نتيجه گرفت كه خروج از برجام براي آمريكا يك فاجعه و براي ما يك فرصت طلایي خواهد بود و یکی از موانع اصلی پیشروی تحقق شعار سال و پیوستهای آن را از میان برمی دارد. خروج ما از برجام عربدههاي ترامپ را به التماس تبديل ميكند.
حسین شریعتمداری