وقتی بازار پایاننامهفروشان سکه میشود!
تصویری آشنا و نوشتههایی وسوسهانگیز در دیوارهای دانشگاههای کشور و زمزمه فروش پایاننامه و مقاله در گوش دانشجویان حین ورود به محیط علمی و آکادمیک و پخش تراکتهایی که فروش علم و پژوهش را نشانه رفته است مدتهاست آژیر خطر علم فروشی در کشور را به صدا درآورده است.
روی اغلب این تراکتها نوشته شده است «تحقیق شما را انجام میدهیم»، «تحقیق فوری»، «تحویل پایاننامه در چند روز» و «فروش مقاله علمی»، از نمونه عناوینی است که این روزها بین دانشجویان توزیع میشود، همچنین انتشار مقاله در مجلات ISI را به عنوان یک امر معمول جا انداختهاند که در تلاش هستند با ترغیب دانشجویان به تبدیل پایاننامه خود به کتاب، موفقیت آنها در آزمون دکتری را تضمین کنند!
از شاخصترین مکانهایی که انبوهی از فروش علم صورت میگیرد میدان انقلاب تهران است که گویا یک مرکز خرید رسمی و علنی برای فروش علم است، روی زمین و دیوار و هوا برچسبهایی با مضمون فروش پایاننامه و... قابل رویت است! و جالبتر هم اینکه افرادی تحت عنوان «دادزن» به استخدام این دفاتر جهت راهنمایی و ترغیب دانشجویان به این عمل غیرفرهنگی، برآمدهاند.
سالهای زیادی از این موضوع تکراری پایاننامه فروشی میگذرد و مسئولین مرتبط به این داستان، صرفاً موضعگیریهای ظاهری داشتهاند و در مقام عمل نه یک کار فرهنگی برای حل و فصل کردن این داستان شکل میگیرد نه یک اقدام قانونی جهت برخورد با پدیده علم فروشی توسط فروشندگان که نتیجتاً این افراد به تخلف علمی خود ادامه میدهند.
سیاست نادرست جذب حداکثری دانشجویان و عدم راستی آزمایی علمی حقیقی از دانشجویان یکی از اضلاع اصلی علم فروشی است، پایاننامه در حقیقت حاصل و خروجی تحصیلی چند ساله یک دانشجو است که به راحتی و سهلانگاری مسئولین این مهم خرید و فروش میشود.
حالا نزدیک دو سال پس از داغشدن بحث مبارزه با پایاننامهفروشی در ایران و گزارشهای مکرر در این باره، اگرچه لایحه مقابله با تخلفات علمی تبدیل به قانون و ابلاغ شده اما در میدان انقلاب به عنوان سبمل و نماد این موضوع اثری از تغییر در این بازار به چشم نمیخورد! ماجرایی که مدتها قبل با حذف ۵۸ مقاله محققان ایرانی از هفت نشریه علمی معتبر دنیا آنهم به دلیل تقلب علمی آغاز شد و با گزارش مجله ساینس از بازار پایاننامهفروشی در ایران ابعاد جهانی پیدا کرد.
فروش علم در کنار صدماتی که به سیستم علمی کشور و فضای روانی حاکم بر آن وارد میکند از منظر شکلی هم بدون تردید آبروی علمی کشور را در فضای بیرونی یعنی فضای جهانی مخدوش خواهد کرد و اعتبار علمی ایران را در فضای علمی دنیا مخدوش و متاثر میکند.
این رخداد در درازمدت موجب نقصان علمی و زیان دانشگاهها و نهادینه شدن این امر زشت و غیر فرهنگی در حوزه علمی کشور میشود که نتایج جبران ناپذیری را به ساختار علمی وارد میکند، و در نهایت فروش علم باعث تحریک قشر دانشجو به تن پروری فکری در راستای پژوهش و کار تولید علم شده است.
نگاه ابزاری به علم و دانشگاه یکی از مباحثی است که به موضوع فروش علم دامن میزند در واقع دانشجویی که صرفاً برای گرفتن مدرک به محیط علمی و دانشگاه میرود، میلی هم به پژوهش و نوشتن پایاننامه ندارد و با پرداخت مبلغی معین تحصیل خود را به پایان میرساند. عموم خانوادهها طبیعتاً میل به تحصیل فرزندان خود در دانشگاه دارند اما غافل از آنکه سالهاست عموم فارغالتحصیلان در حرفههایی غیر از مدرک دانشگاهیشان، فعالیت میکنند.
اما حقیقت امر این است که تصمیم سینوسی و ثبتنام کنکور و در نهایت رفتن به دانشگاه و مدرک گرفتن برای قشری که نگاهشان به دانشگاه صرفا کسب «عنوان» است، تنها پاک کردن صورت مسئله است!
امروز فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر و به نام هم با معضلی به اسم شغل مرتبط با مدرک دانشگاهی بخوانید معظل بیکاری، دست و پنجه نرم میکنند، در واقع عرضه و تقاضا و به تعبیری میزان اشتغالی که دولت هر ساله ایجاد میکند در قیاس با خروجی دانشگاهها به هیچ وجه قابل قیاس نیست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان به دلیل عدم ایجاد ظرفیتهای کافی در بازار کار بسیاری از فارغالتحصیلان حتی با تحصیلات عالیه شانس پیدا کردن شغل را ندارند. علاوهبر این بسیاری از فارغالتحصیلان دوره عالیه دانشگاهها باید در مراکز تحقیقاتی کشور مشغول شوند که این مراکز نیز وجود ندارند و تعدادشان بسیار کم است.
چندی پیش قائممقام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در حاشیه نوزدهمین جشنواره جوان خوارزمی اظهار داشت: اگر دانشگاهها به سمت دانشگاه خلاق و کارآفرین بروند علاوه بر اشتغال فارغالتحصیلان برای دیگران نیز میتوانند شغل ایجاد کنند.
در واقع مدرک محوری دو مشکل را ایجاد میکند، ابتدا به ساکن فقدان انگیزه جهت یک اقدام و تحول علمی در دانشجو و دوم هم سوق داده شدن این دانشجو به مراکز خرید پایاننامه که در نهایت منتج به فروش علم و فوت وقت و پول خانواده دانشجو میشود که در نهایت دانشجو بدون تخصص و تحقیق و پژوهش راهی بازار کار میشود.
به نقل از خبرنامه دانشجو؛ جالب اینجاست سال گذشته سه کشور کره جنوبی، ژاپن و فنلاند بیشترین درصد تولید ناخالص ملیشان را صرف تحقیق و توسعه کردند که حضور دو کشور شرق آسیایی به نوعی بیانگر تفاوت فضای دانشگاهی ما را نشان میدهد.
در واقع تحقیق و توسعه به طورکلی یعنی پولی که دولتها، سازمانهای غیرانتفاعی و نهادهای کسب وکاری به ترویج و توسعه علم اختصاص میدهند.
1- کره جنوبی
در این کشور شرق آسیا بیشترین درصد از تولید ناخالص ملی صرف تحقیق و توسعه یا همان ترویج علم میشود. کرهایها در سال 2014 میلادی 2/4 درصد و در سال پیش از آن یعنی 2013 میلادی 1/4 درصد از تولید ناخالص ملی خود را به گسترش علم اختصاص دادهاند. این کشور که برندهای شناخته شدهای از حوزه صنعت گرفته تا تکنولوژی دارد، وقت، نیروی انسانی و بودجه کلانی برای تحقیقات اختصاص میدهند.
2- ژاپن
قطعا تعجبی ندارد که ژاپنیها جزء بالانشینهای جدول کشورهایی باشند که بیشترین درصد تولید ناخالص ملی را به تحقیق و توسعه اختصاص میدهند. کشوری که ساخت روبات در آن تقریبا درحال تبدیل شدن به یک کار روتین و معمولی است، بدون شک درصد بالایی از تولید ناخالص ملی خود را در مقایسه با سایر کشورها به تحقیق و توسعه اختصاص میدهد. ژاپنیها در سال 2014 میلادی 3/58 درصد از تولید ناخالص ملی شان را در قالب بودجه به بخش تحقیق و توسعه اختصاص دادند و در سال قبل از آن یعنی 2013 میلادی 3/48 درصد از تولید ناخالص ملی شان در اختیار علم قرار گرفت.
3- فنلاند
در این کشور کوچک منطقه اسکاندیناوی هم درصد بالاتری از تولید ناخالص ملی در مقایسه با سایر کشورها به تحقیق و توسعه اختصاص داده میشود. کشور که اکنون سومین نیروگاه هستهای قدرتمند جهان را در اختیار دارد، سال 2014 میلادی 3/17 درصد از تولید ناخالص ملی را به تحقیق و توسعه اختصاص داد. در سال قبل آن میزان بیشتری از تولید ناخالص ملی یعنی 3/28 درصد را به علم اختصاص دادند.
در نهایت انتظار میرود دستگاههای مرتبط با این موضوع مهم نظیر وزارت علوم، کمیسیون آموزش و تحقیقات و... با یک اقدام و تصمیم به هنگام مانع از فروش علم بعنوان تخلف علمیشوند که این امر مستلزم یک کار فرهنگی در کنار اجرای قانون نیز میباشد چراکه ابتدا یک دانشجو باید به این جمعبندی برسد که خرید پایاننامه یعنی یک رزومه خالی از تخصص!