کارشناس مسائل استراتژیک در گفتوگو با کیهان
مثلث تهران، مسکو و پکن، باطلالسحر تمام دشمنیهای غرب است
دولت آمریکا همزمان با چالشهای ریز و درشتی که ترامپ آنها را بوجود آورده برای چندمین بار مجبور به تعطیلی چند روزه شد تا در آن سو دموکراتها و جمهوری خواهان بر سر بودجه سال جاری با هم کنار بیایند. لس آنجلس تایمز در خلال وضعیت کاملا بیثبات آمریکا و در حالی که تظاهرات گستردهای هم علیه ترامپ از سوی زنان در سراسر این کشور به راه افتاده بود در گزارشی به حرکت عقبگرد واشنگتن اذعان کرد و گفته که در عوض، بلوک شرق در حوزههای مختلف پیشرفت قابل توجهی دارد. در این باره کیهان مصاحبهای را با «ویلیام اینگهدال»، کارشناس مطرح مسائل استراتژیک و اقتصادی که اصالتا آلمانی و ساکن آمریکاست به گفتوگو نشسته که آن را در ادامه میخوانید.
* اخیرا لس آنجلس تایمز در گزارشی نوشت که با ظهور فردی مثل ترامپ سراشیبی افول قدرت آمریکا بیشتر شده و در عوض میبینیم که قدرت چین، روسیه و ایران هر روز بیش از گذشته میشود. در این باره چه نظری دارید؟
ساختاریترین اتحاد در دنیا اکنون میان سرزمینهای قدرت در اوراسیا در حال شکلگیری است. این اتحاد پس از کودتای آمریکایی اوکراین حتی از گذشته نیز پررنگتر شده است. کودتایی که قصد داشت اتحاد روسیه با سایر کشورهای اروپایی نظیر آلمان، فرانسه و ایتالیا را تحت تاثیر قرار دهد و نهایتا تضعیف کند. پس از این اتفاق روسیه به جای تمرکز بر بازسازی مجدد اوکراین تصمیم گرفت تا اتحاد خود با سایر کشورهای شرقی از جمله چین را افزایش دهد. محور شرقی که ترکیبی از کمربند چین و جاده جدید راه ابریشم است در حال پایهریزی بزرگترین اقتصاد جهان هستند که در حال شکلدهی مجدد اقتصاد دنیاست.
اگر ما به نقشه اوراسیا نگاهی بیندازیم و خطی را بین مسکو، تهران و پکن متصل کنیم، فضایی بدست میآوریم که در آن هر آبادانی و حرکت مثبت اقتصادی مستقل از ناتو و غرب ممکن است. در این میان اتحاد ایران و روسیه بسیار پر اهمیت است تا جهانی چند قطبی شکل گیرد و نظام تک قطبی دنیا را از بین ببرد. نظامی تکمحوری که هیچ استقلالی را نمیتواند تحمل کند، درست همان رویهای که آمریکا در برابر ایران اتخاذ کرده است. ارتباط ایران با روسیه همان قدر که برای ایران مهم است از اهمیت زیادی برای روسیه نیز برخوردار است.
* به اعتقاد شما چه عاملی به افول قدرت آمریکا دامن زده و چه عواملی باعث قدرتمندتر شدن سه کشور ایران، روسیه و چین شده است؟
نقش دلار که من به آن «سیستم دلار» میگویم از سال 1944 تاکنون باعث شده که آمریکا بر سیاست دنیا سلطه بورزد. کیسینجر در دهه 1970 گفته بود «اگر نفت را کنترل کنید ، شما یک ملت را کنترل کردهاید اگر غذا را کنترل کنید مردم را کنترل کردهاید و اگر پول را کنترل کنید جهان در تسلط شماست.» اما سؤال اینجاست که چگونه باید جایگزینهای سیستمهای دلاری را ساخت. قدرت دلار وابسته به قدرت نظامی آمریکا است و با بدهیهای غیر قابل پرداخت خود را سرپا نگه داشته است. ایالات متحده همچون بریتانیای اواخر قرن نوزدهم، قدرتی در حال فروپاشی است.
در نقطه مقابل چین و روسیه در حال افزودن اطمینان به ارزهای کشورهایشاناند. آنها سیستم پرداخت متقابلی را طراحی کردهاند که علیرغم تحریمها کاملا مستقل از دلار است. آنها معاملات نفتی خود را با ارزی به غیر از دلار انجام میدهند. آنها جایگزینهایی را برای سیستم غربی سوئیفت در نظر گرفتهاند. هر دو کشور با افزایش ذخایر طلای خود در حال حمایت از روبل و یوان (ارزهای روسیه و چین) هستند.تجارت سایر کشورها با چین و روسیه با ارز محلی این دو کشور در آیندهای نزدیک بسیار محتمل است. هدف از این اقدام حفاظت تجارت از تحریمهای خزانهداری آمریکا است.
* آیا اتحاد روسیه و چین با غرب از جمله آمریکا نمیتواند موجب رشد اقتصادی هر چه بیشتر این دو کشور شود؟
پس از پایان یافتن جنگ سرد، روسیه تنها چیزی که میخواست، آن بود که به یک صلح پایا دست یابد و از سویی دیگر، تمایل داشت تا اقتصاد خود را پس از 5 دهه از آغاز جنگ سرد و نظامیگری از نو بسازد. واشنگتن توافق کرد که ناتو در شرق اروپا فعال نباشد البته هنگامی که گورباچف با جیمز بیکر بر سر اتحاد آلمان موافقت کرده بودند. آمریکا اما به راحتی دروغ گفت و ناتو تا لهستان، بلغارستان و جمهوری چک توسعه یافت. سپس در سال 2003 آمریکا طرح انقلابهای رنگی در کشورهای همسایه روسیه را کلید زد. انقلابی که به واسطه گروههای مردم نهاد حقوق بشری در این کشورها مدیریت میشد. انقلابهای رنگی که در کشورهایی از جمله اوکراین و گرجستان رخ داد تلاشی بود در راستای نفوذ ناتو در این کشورها. سپس در سال 2007، واشنگتن اعلام کرد که در حال نصب موشکهای خود در لهستان و بالا بردن سطح رادارهای خود در جمهوری چک است تا به این واسطه در برابر تهدیدات ایران ایستادگی کند. پس از آن پوتین در مونیخ اعلام کرد که این اقدام آمریکا اعلام جنگ علیه ایران نیست بلکه آغاز جنگ با روسیه خواهد بود. وی همچنین این را هم گفته بود که تهدید هستهای واقعی روسیه است و نه ایران. پس از بوش، اوباما نیز دروغگوییهای خود را ادامه داد و به نقض تعهدات این کشور دامن زد. سرانجام با رخ دادن انقلاب رنگی در اوکراین، روسیه فهمید که تمام این اتفاقات صرفا یک سوء تفاهم نبوده است. شاید برای همین بود که پوتین گفته است بزرگترین اشتباه روسیه اعتماد به غرب بود. دامنه دروغگوییهای غرب و آمریکا بسیار گسترده است و به همین دلیل دیگر نمیتوان به آن اطمینان کرد.
* ایران چگونه میتواند مشکلات اقتصادی خود را حل کند و در برابر تحریمهای آمریکا مقاومتر شود؟
ایران به واسطه رابطه دوستانه با همسایگان خود نظیر روسیه و چین که اهداف مشابه توسعه و پیشرفت را دنبال میکنند، گامهای مثبتی را برداشته است. بر اساس مشاهدات من، که سالهای قبل در ایران حضور یافته بودم، ایران دیگر نمیخواهد همانند زمان شاه به غرب و دستورات آن متکی و وابسته باشد. همواره تحریمهای ایران نتیجه عکس داشته است. تحریمهای آمریکا نه تنها در رابطه با ایران بیتاثیر بوده، بلکه در مقابل کرهشمالی، قطر، روسیه، سوریه و ونزوئلا نیز کاری از پیش نبرده است. درسهای زیاد و خوبی را میتوان از این اتفاق آموخت.