اخبار ویژه
برجام به نحوی چیده شد که تحریمها را برندارد!
خشت برجام کج نهاده شد و به همین دلیل ضمن اینکه به رفع همه تحریمها منتهی نمیشود، تحریمهای تعلیق شده نیز قابلیت بازگشت با هر بهانهای را دارند.
وطن امروز در یادداشتی نوشت: با اینکه رئیسجمهور با وعده رفع همه تحریمها توانست اقبال مردم را به سمت خویش بکشاند و بارها بعد از ریاستجمهوری نیز با صدای رسا برجام را موجب لغو همه تحریمها دانست اما طرف مقابل، به هیچوجه این خواسته را فراهم نکرد و این نکته با کمال ظرافت در متن برجام تعبیه شد:
(بخشی از مقدمه برجام)
«این برجام موجب لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هستهای ایران و نیز شامل گامهایی برای ایجاد دسترسی در حوزههای تجارت، فناوری، مالی و انرژی خواهد شد.»
و اینگونه در مقدمه برجام خیال ایران از عدم رفع تحریمهای غیرهستهای راحت شد اما آیا این به معنای رفع شدن همه تحریمهای هستهای است؟
پاسخ روشن است.
(بند 24 برجام):
«اتحادیه اروپایی، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه و نیز ایالات متحده فهرست کامل و جامعی از تحریمها یا اقدامات محدودیتساز مرتبط با هستهای را مشخص میکنند و آنها را منطبق با پیوست 5 لغو خواهند کرد.»
طرف مقابل حتی حاضر به رفع همه تحریمهای هستهای نیز نمیشود و اتفاقی به مراتب بدتر رقم میخورد. طرف مقابل قضیه را برای همیشه تمام میکند و صراحتا اعلام میکند منظورش از تحریمهای هستهای، همانهایی است که در این برجام مشخص کرده. این بدان معناست که طرف مقابل روی تحریمهایی که مایل است رفع کند نام «مرتبط با هستهای» گذاشته و آنها را که بخش اندکی از تحریمهای ایران محسوب میشوند به اسم «تحریمهای جامع مرتبط با هستهای» جا زده است.
کل تحریمهایی که آمریکا در برجام متعهد شده اجرایشان را متوقف کند، تنها بخشهای اندکی از تحریمهای آمریکا (چه قوانین کنگره و چه دستورات اجرایی رئیسجمهور) را شامل میشود. مراجعه به لیست موارد یادشده نشان میدهد بخشهای بسیار زیادی از قوانین تحریمی آمریکا، اصلا در این لیست وجود ندارد. بر همین مبنا، کل امتیاز داده شده به ایران در حوزه تحریمهای این توافق، از طرف مقامات آمریکایی به معنای حفظ کامل ساختار تحریمهای آمریکا و تنها ارائه یک تخفیف تحریمی به ایران بیان شده است.
در ادامه صفحات اول (که مقدمه برجام محسوب میشود) آمده است:
«گروه 1+5 و ایران بر عهده میگیرند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام خودداری کنند. گروه 1+5 از تحمیل الزامات مقرراتی و آییننامهای تبعیضآمیز، به جایگزینی تحریمها و اقدامات محدودیتسازی که مشمول این برجام میشوند، خودداری خواهند ورزید. این برجام بر پایه اجرای برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) که در تاریخ 3 آذرماه 1392 در ژنو مورد توافق قرار گرفت، استوار میشود.»
این بندها برای ایران امیدوارکننده است و خبر از عدم بازگشت همان اندک تحریمهای رفعشده میدهد اما در بندهای اجرایی برجام، تکلیف چگونگی رفع تحریمها کاملا مشخص میشود.
در بندهای بعدی به وضوح ساختار ضعیف برجام خودش را نشان میدهد. ساختاری که تحریمهای رفع شده را به مسئلهای به نام «SDN list» گره میزند. در این لیست نام 178 فرد و نهاد ایرانی آمده که افراد و نهادهای سایر کشورها در صورت ارتباط مالی بیواسطه یا باواسطه با آنها از سوی آمریکا دچار تحریم میشوند. دقیقا همان کاری که آمریکا بعد از توافق ژنو با برخی بانکهای خارجی انجام داد و به اصطلاح گربه را دم حجله برای سایر کشورها کشت.
لیست تحریمی آمریکا یا همان SDN که شامل 178 فرد و نهاد ایرانی از جمله سازمان صداوسیما و وزارت دفاع کشور است، خط قرمزی است که همان اندک تحریمهای رفع شده نیز در صورت نزدیک شدن خلاصشدهها به آن، دوباره برخواهد گشت.
این بدان معناست که تحریمها ساختاری هوشمند پیدا کرده که هر روز دامنه خود را افزایش میدهد.
همچنین مطابق تأکید برجام قوانین تحریمی دیگر به قوت خود باقی است و رفع تحریمهای ذکر شده اثری در اجرای سایر قوانین تحریمی ندارد. در بهترین حالت، طرف مقابل متعهد شده تحریمهای اندکی را متوقف کند اما تضمینی برای رفع قوانین تحریمی دیگر (بخش اعظم تحریمهای آمریکا) نداده است.
این بدان معنی است که اگر آمریکا تحریمی را با عنوانی جز هستهای وضع کند، نقض برجامی صورت نگرفته است! حال با چنین برجام امضاشدهای میتوان بهتر درباره کنشهای ایالات متحده و عکسالعمل دولت ایران قضاوت کرد.
عدم مدیریت بازار ارز موجب بازتولید تورم میشود
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت با اشاره به افزایش قیمت ارز نوشت: گرانی دلار تورمزاست.
روزنامه آرمان با اشاره به صعود قیمت دلار به 4450 تومان مینویسد:
قیمت دلار در بازار آزاد میتازد و با گران شدن دلار سکه نیز افزایش قیمت فزایندهای را تجربه میکند. در حالی که رئیس بانک مرکزی نوسانات روزهای اخیر دلار را طبیعی میداند، باز هم شاهد افزایش قیمت دلار در بازار آزاد بودیم که به رکورد تازهای رسید.
آرمان میافزاید: «در صورتی که این روند افزایشی ادامه پیدا کند طبیعتا قیمت مواد و نیاز واحدهایی که باید خارج از کشور تامین شود افزایش پیدا میکند و بر قیمت تمام شده کالاهای تولیدی داخل نیز تاثیر میگذارد. این مسئله باعث میشود گرانی در جامعه به وجود آید و در نهایت شاهد یک نوع تورم در اقتصاد کشورمان خواهیم بود.»
این روند را باید به یک روند با ثباتی تبدیل کرد که فعالان اقتصادی بتوانند یک دورنما و پیشبینی درستی از فعالیتها در آتیه حتی نزدیک خود داشته باشند. چون زمانی که نوسانات شدت پیدا میکنند مانند اتفاقاتی که در دو سه ماه اخیر افتاده، طبیعتا نمیتوان پیشبینی درستی برای برنامههای آتی به ویژه واحدهای تولیدی داشت.
موضوعی که بیشتر از افزایش نرخ ارز روی صنایع و تصمیمگیری مدیران صنایع اثر میگذارد، غیرقابل پیشبینی بودن نرخ ارز است. وقتی یک مدیر قدرت پیشبینی نداشته باشد و نتواند تصمیم بگیرد مواد اولیهاش را برای چه مدتی خریداری و قراردادهای خود را برای چه مدتی تنظیم کند در نهایت به زیان صنایع است و تعطیلی آنها را به دنبال دارد. همچنین زمانی که قیمت دلار افزایش پیدا میکند بر صادرات ما تاثیر نامطلوب و منفی خواهد داشت و قدرت رقابتی ما را صرف نظر از موانع و مشکلاتی که اکنون هم وجود دارد از بین میبرد. بنابراین باید به سرعت مداخلاتی که صورت میگیرد در جهت یک نوع ثبات نسبی و برقراری آرامشی که قبلا حکمفرما بود، پیش رود. جامعه ایرانی شرایط سخت اقتصادی را سال هاست که تجربه کرده است، لذا این افزایش قیمت صرفا منجر به فشار بیشتر اقتصادی بر مردم و فعالان اقتصادی خواهد شد.
یکی از محصولات برجام اغتشاش اخیر بود
همکار سابق نشریات اصلاحطلب تصریح کرد اغتشاشات اخیر، یکی از محصولات برجام بود.
«آقای رئیسجمهور در دیماه گذشته در پاسخ به منتقدان برجام گفته بودند کسانی که لوکس نقد میکنند باید قشنگ به مردم بگویند اگر برجام نبود چه میشد؟». پاسخ شما به این پرسش آقای رئیسجمهور چیست؟»
داریوش سجادی در پاسخ این سوال «مرآت» گفت: این پرسشی است که آقای روحانی باید پاسخ آن را بدهند! ایشان باید پاسخگوی ادعاهای خود باشند، اگر به خاطر داشته باشید رئیسجمهور و تیم دخیل در انعقاد برجام، با یک خوشبینی بیمبالاتانه، میگفتند پس از برجام کلیه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گشایش خواهد یافت و سرمایهگذاریهای خارجی فراوانی انجام خواهد شد.
همین دیروز صبح هواپیمایی بوئینگ تحویل هواپیماهای خود را به تاخیر انداخته است. آن نوع خوشبینی که تیم مذاکرهکننده به ویژه آقای ظریف با عاملیت آقای روحانی در ماجرای برجام داشتند، عاری از واقعبینی بود. درواقع برجام سبب شد که تمامی مسائلی که دوستان دلواپس متهم به قضاوت نادرست درباره آن میشدند، اتفاق بیفتد.
وی میافزاید: منتقدان با طعنههای بسیاری مواجه شدند. دولتیها همواره دلواپسان را با این طعنه که شما نظام بینالملل را نمیشناسید و مذاکره کردن را بلد نیستید مینواختند! بنابراین پرسشی که شما اکنون مطرح میکنید، به جای من باید آقای رئیسجمهور پاسخ بدهند. شما اصحاب رسانه باید رئیسجمهور را مخاطب قرار دهید و ایشان باید پاسخگو باشند.
آقای رئیسجمهور باید پاسخ بدهند که چرا آفتاب تابانی که قرار بود برای ما گشایش اقتصادی همراه داشته باشد، غروب کرد؟ البته پاسخ این پرسش بدیهی است. از ابتدا هم مشخص بود که این اتفاق میافتد.
سجادی گفت: من معتقدم برجام از ابتدا یک اهرم فشار بود و این اتفاق تازهای نیست. این سخنی که من پیشتر هم بارها گفتهام، متاسفانه تیم مذاکرهکننده نگاهی حقوقی به مذاکرات داشتند درحالیکه طرف مقابل کاملا با نگاه سیاسی وارد مذاکرات شده بودند. آنها برجام را به عنوان یک اهرم سیاسی پس از مذاکرات ژنو و وین تحمیل کردند.
آنها تلاش کردند به واسطه برجام و فشارهای اقتصادی در ایران بحران معیشت ایجاد کنند و کردند. بدانید که اغتشاشات اخیر یکی از محصولات برجام بود.
آقای روحانی برای ورود به مسئله برجام، کدخدا بودن آمریکا را مطرح کردند. ایشان گفتند نظام بینالمللی کدخداسالار است و اروپاییها محوریت کدخدا را به رسمیت شناختهاند بنابراین اگر ما بتوانیم با کدخدا به توافق برسیم اروپاییها هم به تبع آمریکا آن توافق را دنبال میکنند. دیدید که با کدخدا هم به توافق رسیدند اما اهدافشان تامین نشد.
نویسنده سابق نشریات اصلاحطلب تاکید میکند: آقای روحانی وقت ایران را گرفتند و کشور را معطل کردند و عملا هم بحران معیشت را تشدید کردند و شما در اغتشاشات اخیر بزرگترین پیروزی در موضوع برجام را دیدید! بزرگترین پیروزی برجام این بود که آقای ترامپ و تیمهای اروپایی بحران معیشت را به کشور پمپاژ کنند.
سجادی در بخش دیگری از این مصاحبه درباره پروژه جریان غربگرا میگوید: آنها بدشان نمیآید که ازطریق ایجاد بحران معیشت و پمپاژ بیپشتوانه امیدهای واهی، بتوانند بحرانهای شهری ایجاد کنند و جناح انقلابی و نظام و رهبری را به حاشیه برانند تا از این طریق بتوانند باجگیری کنند! آنها میخواهند مردم را مستاصل کنند و بگویند حالا که مردم مستاصل شدهاند ما مجبوریم با آمریکا سازش کنیم. این ترفندی بود که در نیکاراگوئه و کوبا هم اعمال شد. این ترفندی است که در السالوادور در حال اعمال است.
فروش اطلاعات و تصاویر خصوصی کاربران از سوی شبکه توئیتر
«کارکنان شبکه اجتماعي توئيتر به دستور مديران اين شبکه، همه پيامها و تصاوير خصوصي کاربران را بررسي و تحليل ميکنند و اطلاعات کاربران را به ديگران ميفروشند.»
روزنامه دیلیمیل در گزارشی نوشت: براساس بررسیهای يک گروه از خبرنگاران کاوشگر به نام پروجکت وريتاس، مديران توئيتر پس از تحليل تصاوير و پيامهاي خصوصي کاربران، اطلاعات درباره کاربران و علايق آنان را به تبليغاتچيها ميفروشند. يکي از کارشناسان توئيتر گفت: صدها نفر در اين شبکه اجتماعي، به تحليل تصاوير خصوصي کاربران مشغولند و يکي از کارشناسان پيشين نرمافزار اين شبکه گفته است اطلاعات خصوصي کاربران، بيش از آنچه که فکر کنند، لو ميرود.
در ويدئوهايي که خبرنگاران پروجکت وريتاس منتشر کردهاند، کارکنان توئيتر از چگونگي تحليل پيامها و تصاوير بسيار خصوصي کاربران اين شبکه پرده برميدارند و ميافزايند گويي مردم پول ميدهند تا اطلاعات خصوصيشان در شبکههاي اجتماعي، در اختيار همگان قرار گيرد.
بر اساس تصاوير گروه پروجکت وريتاس، همه پيامها و تصاوير خصوصي کاربران شبکههاي اجتماعي را ابتدا کارکنان همان شبکه بررسي و تحليل ميکنند و سپس اطلاعات خصوصي کاربران، در اختيار شرکتهاي تبليغاتي قرار ميگيرد تا آنها کالاهاي خود را به کاربران عرضه کنند.
به نوشته ديلي ميل، کلي هاينس، مهندس امنيت شبکه در توئيتر در مصاحبه با گروه خبرنگاران کاوشگر پروجکت وريتاس گفته است توئيتر براي ديدن و تحليل پيامها و تصاوير خصوصي مردم به وي پول ميدهد.
پراناي سينگ، مهندس پيامهاي مستقيم در توئيتر نيز در اين مصاحبهها که مخفيانه ضبط شده است گفت: همه پيامها و تصاويري که مردم در توئيتر رد و بدل ميکنند، بر روي رايانه وي ضبط ميشود و هيچگاه پاک نخواهد شد.
تراز تجاری منفی در 2 سالگی برجام آمار 95، مصرف انتخاباتی داشت؟!
تراز تجارت خارجی کشور در دومین سالگرد اجرای برجام، منفیتر از قبل از اجرای آن شده است.
به گزارش مشرق، در حالی که سال گذشته صادرات غیرنفتی از واردات کالا به کشور سبقت گرفت و تراز تجاری مثبت را سر زبان دولتمردان انداخت تا در انتخابات از آن به عنوان یک ابزار تبلیغی بهره ببرند، امسال اوضاع کاملاً متفاوت شده است.
در دو سالگی اجرای برجام، آمارهای رسمی نشان میدهد تراز تجاری در 9 ماه نخست امسال منفی 6 میلیارد دلار شده است. این در شرایطی است که سال گذشته در همین مدت تراز تجاری کشور 700 میلیون دلار مثبت بود. مسئولان دولت یازدهم مثبت شدن تراز تجاری کشور در سال 1395 را به برجام ربط میدادند و آن را ناشی از رفع تحریمها و گشایشهای ایجاد شده پس از توافق هستهای عنوان میکردند.
اما در سال جاری با رشد واردات و کند شدن آهنگ صادرات غیرنفتی، مسئولان دولت به هنگام انتخابات با حبس آمار تلاش کردند ابزار تبلیغی تراز مثبت تجاری لوث نشود. پس از انتخابات که آمار سال جاری از حبس گمرک خارج شد، مشخص گردید که صادرات غیرنفتی، نزولی شده و واردات دوباره سرعت گرفته است. از آن پس تاکنون دیگر مقامات ارشد دولت از تراز تجاری سخن نمیگویند و این شاخص از سر زبانها کنار رفته است.
اما فعالان اقتصادی مشکلات را به خوبی درک میکنند. آنها میگویند مشکلات ناشی از تحریمهای بانکی دلیل اصلی کاهش صادرات غیرنفتی کشورمان است. در سوی مقابل، یعنی در بحث واردات نیز باز هم تحریمهای بانکی مقصرند، زیرا مشکلات انتقال ارز به کشور موجب شده تا همچون دوران تحریم، بخش زیادی از درآمد ارزی ایران در کشورهای خریدار نفت کشورمان بلوکه بماند و دولت چارهای جز واردات کالا از این کشورها برای تسویه این ارز ندارد؛ درست شبیه همان وضعیت دوران تحریم.
با این توصیفات، دلیل سکوت مقامات ارشد دولتی درباره علت منفی شدن تراز تجاری کشور در سال جاری مشخص میشود، زیرا آنها میدانند اگر وارد تحلیل این شاخص اقتصادی شوند چارهای جز اعتراف به نافرجام بودن برجام در رفع تحریمها ندارند.
خشت برجام کج نهاده شد و به همین دلیل ضمن اینکه به رفع همه تحریمها منتهی نمیشود، تحریمهای تعلیق شده نیز قابلیت بازگشت با هر بهانهای را دارند.
وطن امروز در یادداشتی نوشت: با اینکه رئیسجمهور با وعده رفع همه تحریمها توانست اقبال مردم را به سمت خویش بکشاند و بارها بعد از ریاستجمهوری نیز با صدای رسا برجام را موجب لغو همه تحریمها دانست اما طرف مقابل، به هیچوجه این خواسته را فراهم نکرد و این نکته با کمال ظرافت در متن برجام تعبیه شد:
(بخشی از مقدمه برجام)
«این برجام موجب لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هستهای ایران و نیز شامل گامهایی برای ایجاد دسترسی در حوزههای تجارت، فناوری، مالی و انرژی خواهد شد.»
و اینگونه در مقدمه برجام خیال ایران از عدم رفع تحریمهای غیرهستهای راحت شد اما آیا این به معنای رفع شدن همه تحریمهای هستهای است؟
پاسخ روشن است.
(بند 24 برجام):
«اتحادیه اروپایی، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه و نیز ایالات متحده فهرست کامل و جامعی از تحریمها یا اقدامات محدودیتساز مرتبط با هستهای را مشخص میکنند و آنها را منطبق با پیوست 5 لغو خواهند کرد.»
طرف مقابل حتی حاضر به رفع همه تحریمهای هستهای نیز نمیشود و اتفاقی به مراتب بدتر رقم میخورد. طرف مقابل قضیه را برای همیشه تمام میکند و صراحتا اعلام میکند منظورش از تحریمهای هستهای، همانهایی است که در این برجام مشخص کرده. این بدان معناست که طرف مقابل روی تحریمهایی که مایل است رفع کند نام «مرتبط با هستهای» گذاشته و آنها را که بخش اندکی از تحریمهای ایران محسوب میشوند به اسم «تحریمهای جامع مرتبط با هستهای» جا زده است.
کل تحریمهایی که آمریکا در برجام متعهد شده اجرایشان را متوقف کند، تنها بخشهای اندکی از تحریمهای آمریکا (چه قوانین کنگره و چه دستورات اجرایی رئیسجمهور) را شامل میشود. مراجعه به لیست موارد یادشده نشان میدهد بخشهای بسیار زیادی از قوانین تحریمی آمریکا، اصلا در این لیست وجود ندارد. بر همین مبنا، کل امتیاز داده شده به ایران در حوزه تحریمهای این توافق، از طرف مقامات آمریکایی به معنای حفظ کامل ساختار تحریمهای آمریکا و تنها ارائه یک تخفیف تحریمی به ایران بیان شده است.
در ادامه صفحات اول (که مقدمه برجام محسوب میشود) آمده است:
«گروه 1+5 و ایران بر عهده میگیرند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام خودداری کنند. گروه 1+5 از تحمیل الزامات مقرراتی و آییننامهای تبعیضآمیز، به جایگزینی تحریمها و اقدامات محدودیتسازی که مشمول این برجام میشوند، خودداری خواهند ورزید. این برجام بر پایه اجرای برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) که در تاریخ 3 آذرماه 1392 در ژنو مورد توافق قرار گرفت، استوار میشود.»
این بندها برای ایران امیدوارکننده است و خبر از عدم بازگشت همان اندک تحریمهای رفعشده میدهد اما در بندهای اجرایی برجام، تکلیف چگونگی رفع تحریمها کاملا مشخص میشود.
در بندهای بعدی به وضوح ساختار ضعیف برجام خودش را نشان میدهد. ساختاری که تحریمهای رفع شده را به مسئلهای به نام «SDN list» گره میزند. در این لیست نام 178 فرد و نهاد ایرانی آمده که افراد و نهادهای سایر کشورها در صورت ارتباط مالی بیواسطه یا باواسطه با آنها از سوی آمریکا دچار تحریم میشوند. دقیقا همان کاری که آمریکا بعد از توافق ژنو با برخی بانکهای خارجی انجام داد و به اصطلاح گربه را دم حجله برای سایر کشورها کشت.
لیست تحریمی آمریکا یا همان SDN که شامل 178 فرد و نهاد ایرانی از جمله سازمان صداوسیما و وزارت دفاع کشور است، خط قرمزی است که همان اندک تحریمهای رفع شده نیز در صورت نزدیک شدن خلاصشدهها به آن، دوباره برخواهد گشت.
این بدان معناست که تحریمها ساختاری هوشمند پیدا کرده که هر روز دامنه خود را افزایش میدهد.
همچنین مطابق تأکید برجام قوانین تحریمی دیگر به قوت خود باقی است و رفع تحریمهای ذکر شده اثری در اجرای سایر قوانین تحریمی ندارد. در بهترین حالت، طرف مقابل متعهد شده تحریمهای اندکی را متوقف کند اما تضمینی برای رفع قوانین تحریمی دیگر (بخش اعظم تحریمهای آمریکا) نداده است.
این بدان معنی است که اگر آمریکا تحریمی را با عنوانی جز هستهای وضع کند، نقض برجامی صورت نگرفته است! حال با چنین برجام امضاشدهای میتوان بهتر درباره کنشهای ایالات متحده و عکسالعمل دولت ایران قضاوت کرد.
عدم مدیریت بازار ارز موجب بازتولید تورم میشود
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت با اشاره به افزایش قیمت ارز نوشت: گرانی دلار تورمزاست.
روزنامه آرمان با اشاره به صعود قیمت دلار به 4450 تومان مینویسد:
قیمت دلار در بازار آزاد میتازد و با گران شدن دلار سکه نیز افزایش قیمت فزایندهای را تجربه میکند. در حالی که رئیس بانک مرکزی نوسانات روزهای اخیر دلار را طبیعی میداند، باز هم شاهد افزایش قیمت دلار در بازار آزاد بودیم که به رکورد تازهای رسید.
آرمان میافزاید: «در صورتی که این روند افزایشی ادامه پیدا کند طبیعتا قیمت مواد و نیاز واحدهایی که باید خارج از کشور تامین شود افزایش پیدا میکند و بر قیمت تمام شده کالاهای تولیدی داخل نیز تاثیر میگذارد. این مسئله باعث میشود گرانی در جامعه به وجود آید و در نهایت شاهد یک نوع تورم در اقتصاد کشورمان خواهیم بود.»
این روند را باید به یک روند با ثباتی تبدیل کرد که فعالان اقتصادی بتوانند یک دورنما و پیشبینی درستی از فعالیتها در آتیه حتی نزدیک خود داشته باشند. چون زمانی که نوسانات شدت پیدا میکنند مانند اتفاقاتی که در دو سه ماه اخیر افتاده، طبیعتا نمیتوان پیشبینی درستی برای برنامههای آتی به ویژه واحدهای تولیدی داشت.
موضوعی که بیشتر از افزایش نرخ ارز روی صنایع و تصمیمگیری مدیران صنایع اثر میگذارد، غیرقابل پیشبینی بودن نرخ ارز است. وقتی یک مدیر قدرت پیشبینی نداشته باشد و نتواند تصمیم بگیرد مواد اولیهاش را برای چه مدتی خریداری و قراردادهای خود را برای چه مدتی تنظیم کند در نهایت به زیان صنایع است و تعطیلی آنها را به دنبال دارد. همچنین زمانی که قیمت دلار افزایش پیدا میکند بر صادرات ما تاثیر نامطلوب و منفی خواهد داشت و قدرت رقابتی ما را صرف نظر از موانع و مشکلاتی که اکنون هم وجود دارد از بین میبرد. بنابراین باید به سرعت مداخلاتی که صورت میگیرد در جهت یک نوع ثبات نسبی و برقراری آرامشی که قبلا حکمفرما بود، پیش رود. جامعه ایرانی شرایط سخت اقتصادی را سال هاست که تجربه کرده است، لذا این افزایش قیمت صرفا منجر به فشار بیشتر اقتصادی بر مردم و فعالان اقتصادی خواهد شد.
یکی از محصولات برجام اغتشاش اخیر بود
همکار سابق نشریات اصلاحطلب تصریح کرد اغتشاشات اخیر، یکی از محصولات برجام بود.
«آقای رئیسجمهور در دیماه گذشته در پاسخ به منتقدان برجام گفته بودند کسانی که لوکس نقد میکنند باید قشنگ به مردم بگویند اگر برجام نبود چه میشد؟». پاسخ شما به این پرسش آقای رئیسجمهور چیست؟»
داریوش سجادی در پاسخ این سوال «مرآت» گفت: این پرسشی است که آقای روحانی باید پاسخ آن را بدهند! ایشان باید پاسخگوی ادعاهای خود باشند، اگر به خاطر داشته باشید رئیسجمهور و تیم دخیل در انعقاد برجام، با یک خوشبینی بیمبالاتانه، میگفتند پس از برجام کلیه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گشایش خواهد یافت و سرمایهگذاریهای خارجی فراوانی انجام خواهد شد.
همین دیروز صبح هواپیمایی بوئینگ تحویل هواپیماهای خود را به تاخیر انداخته است. آن نوع خوشبینی که تیم مذاکرهکننده به ویژه آقای ظریف با عاملیت آقای روحانی در ماجرای برجام داشتند، عاری از واقعبینی بود. درواقع برجام سبب شد که تمامی مسائلی که دوستان دلواپس متهم به قضاوت نادرست درباره آن میشدند، اتفاق بیفتد.
وی میافزاید: منتقدان با طعنههای بسیاری مواجه شدند. دولتیها همواره دلواپسان را با این طعنه که شما نظام بینالملل را نمیشناسید و مذاکره کردن را بلد نیستید مینواختند! بنابراین پرسشی که شما اکنون مطرح میکنید، به جای من باید آقای رئیسجمهور پاسخ بدهند. شما اصحاب رسانه باید رئیسجمهور را مخاطب قرار دهید و ایشان باید پاسخگو باشند.
آقای رئیسجمهور باید پاسخ بدهند که چرا آفتاب تابانی که قرار بود برای ما گشایش اقتصادی همراه داشته باشد، غروب کرد؟ البته پاسخ این پرسش بدیهی است. از ابتدا هم مشخص بود که این اتفاق میافتد.
سجادی گفت: من معتقدم برجام از ابتدا یک اهرم فشار بود و این اتفاق تازهای نیست. این سخنی که من پیشتر هم بارها گفتهام، متاسفانه تیم مذاکرهکننده نگاهی حقوقی به مذاکرات داشتند درحالیکه طرف مقابل کاملا با نگاه سیاسی وارد مذاکرات شده بودند. آنها برجام را به عنوان یک اهرم سیاسی پس از مذاکرات ژنو و وین تحمیل کردند.
آنها تلاش کردند به واسطه برجام و فشارهای اقتصادی در ایران بحران معیشت ایجاد کنند و کردند. بدانید که اغتشاشات اخیر یکی از محصولات برجام بود.
آقای روحانی برای ورود به مسئله برجام، کدخدا بودن آمریکا را مطرح کردند. ایشان گفتند نظام بینالمللی کدخداسالار است و اروپاییها محوریت کدخدا را به رسمیت شناختهاند بنابراین اگر ما بتوانیم با کدخدا به توافق برسیم اروپاییها هم به تبع آمریکا آن توافق را دنبال میکنند. دیدید که با کدخدا هم به توافق رسیدند اما اهدافشان تامین نشد.
نویسنده سابق نشریات اصلاحطلب تاکید میکند: آقای روحانی وقت ایران را گرفتند و کشور را معطل کردند و عملا هم بحران معیشت را تشدید کردند و شما در اغتشاشات اخیر بزرگترین پیروزی در موضوع برجام را دیدید! بزرگترین پیروزی برجام این بود که آقای ترامپ و تیمهای اروپایی بحران معیشت را به کشور پمپاژ کنند.
سجادی در بخش دیگری از این مصاحبه درباره پروژه جریان غربگرا میگوید: آنها بدشان نمیآید که ازطریق ایجاد بحران معیشت و پمپاژ بیپشتوانه امیدهای واهی، بتوانند بحرانهای شهری ایجاد کنند و جناح انقلابی و نظام و رهبری را به حاشیه برانند تا از این طریق بتوانند باجگیری کنند! آنها میخواهند مردم را مستاصل کنند و بگویند حالا که مردم مستاصل شدهاند ما مجبوریم با آمریکا سازش کنیم. این ترفندی بود که در نیکاراگوئه و کوبا هم اعمال شد. این ترفندی است که در السالوادور در حال اعمال است.
فروش اطلاعات و تصاویر خصوصی کاربران از سوی شبکه توئیتر
«کارکنان شبکه اجتماعي توئيتر به دستور مديران اين شبکه، همه پيامها و تصاوير خصوصي کاربران را بررسي و تحليل ميکنند و اطلاعات کاربران را به ديگران ميفروشند.»
روزنامه دیلیمیل در گزارشی نوشت: براساس بررسیهای يک گروه از خبرنگاران کاوشگر به نام پروجکت وريتاس، مديران توئيتر پس از تحليل تصاوير و پيامهاي خصوصي کاربران، اطلاعات درباره کاربران و علايق آنان را به تبليغاتچيها ميفروشند. يکي از کارشناسان توئيتر گفت: صدها نفر در اين شبکه اجتماعي، به تحليل تصاوير خصوصي کاربران مشغولند و يکي از کارشناسان پيشين نرمافزار اين شبکه گفته است اطلاعات خصوصي کاربران، بيش از آنچه که فکر کنند، لو ميرود.
در ويدئوهايي که خبرنگاران پروجکت وريتاس منتشر کردهاند، کارکنان توئيتر از چگونگي تحليل پيامها و تصاوير بسيار خصوصي کاربران اين شبکه پرده برميدارند و ميافزايند گويي مردم پول ميدهند تا اطلاعات خصوصيشان در شبکههاي اجتماعي، در اختيار همگان قرار گيرد.
بر اساس تصاوير گروه پروجکت وريتاس، همه پيامها و تصاوير خصوصي کاربران شبکههاي اجتماعي را ابتدا کارکنان همان شبکه بررسي و تحليل ميکنند و سپس اطلاعات خصوصي کاربران، در اختيار شرکتهاي تبليغاتي قرار ميگيرد تا آنها کالاهاي خود را به کاربران عرضه کنند.
به نوشته ديلي ميل، کلي هاينس، مهندس امنيت شبکه در توئيتر در مصاحبه با گروه خبرنگاران کاوشگر پروجکت وريتاس گفته است توئيتر براي ديدن و تحليل پيامها و تصاوير خصوصي مردم به وي پول ميدهد.
پراناي سينگ، مهندس پيامهاي مستقيم در توئيتر نيز در اين مصاحبهها که مخفيانه ضبط شده است گفت: همه پيامها و تصاويري که مردم در توئيتر رد و بدل ميکنند، بر روي رايانه وي ضبط ميشود و هيچگاه پاک نخواهد شد.
تراز تجاری منفی در 2 سالگی برجام آمار 95، مصرف انتخاباتی داشت؟!
تراز تجارت خارجی کشور در دومین سالگرد اجرای برجام، منفیتر از قبل از اجرای آن شده است.
به گزارش مشرق، در حالی که سال گذشته صادرات غیرنفتی از واردات کالا به کشور سبقت گرفت و تراز تجاری مثبت را سر زبان دولتمردان انداخت تا در انتخابات از آن به عنوان یک ابزار تبلیغی بهره ببرند، امسال اوضاع کاملاً متفاوت شده است.
در دو سالگی اجرای برجام، آمارهای رسمی نشان میدهد تراز تجاری در 9 ماه نخست امسال منفی 6 میلیارد دلار شده است. این در شرایطی است که سال گذشته در همین مدت تراز تجاری کشور 700 میلیون دلار مثبت بود. مسئولان دولت یازدهم مثبت شدن تراز تجاری کشور در سال 1395 را به برجام ربط میدادند و آن را ناشی از رفع تحریمها و گشایشهای ایجاد شده پس از توافق هستهای عنوان میکردند.
اما در سال جاری با رشد واردات و کند شدن آهنگ صادرات غیرنفتی، مسئولان دولت به هنگام انتخابات با حبس آمار تلاش کردند ابزار تبلیغی تراز مثبت تجاری لوث نشود. پس از انتخابات که آمار سال جاری از حبس گمرک خارج شد، مشخص گردید که صادرات غیرنفتی، نزولی شده و واردات دوباره سرعت گرفته است. از آن پس تاکنون دیگر مقامات ارشد دولت از تراز تجاری سخن نمیگویند و این شاخص از سر زبانها کنار رفته است.
اما فعالان اقتصادی مشکلات را به خوبی درک میکنند. آنها میگویند مشکلات ناشی از تحریمهای بانکی دلیل اصلی کاهش صادرات غیرنفتی کشورمان است. در سوی مقابل، یعنی در بحث واردات نیز باز هم تحریمهای بانکی مقصرند، زیرا مشکلات انتقال ارز به کشور موجب شده تا همچون دوران تحریم، بخش زیادی از درآمد ارزی ایران در کشورهای خریدار نفت کشورمان بلوکه بماند و دولت چارهای جز واردات کالا از این کشورها برای تسویه این ارز ندارد؛ درست شبیه همان وضعیت دوران تحریم.
با این توصیفات، دلیل سکوت مقامات ارشد دولتی درباره علت منفی شدن تراز تجاری کشور در سال جاری مشخص میشود، زیرا آنها میدانند اگر وارد تحلیل این شاخص اقتصادی شوند چارهای جز اعتراف به نافرجام بودن برجام در رفع تحریمها ندارند.