اخبار ویژه
روایت نماینده حامی دولت از گافهای لایحه بودجه 97
سخنگوی هیئترئیسه مجلس میگوید تیم نوبخت دنبال اقتصاد مقاومتی نیستند و افزایش قیمتها، نگرانیهایی را ایجاد کرده است.
بهروز نعمتی که از طیف نمایندگان حامی دولت در مجلس به شمار میرود و در مثبتنمایی برجام نقشآفرین بود، ضمن سخنانی در دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد تهران گفت: ما در پیشنهادی که تیم آقای نوبخت برای بودجه سال 97 ارائه کرده، بودجه عملیاتی نمیبینیم و ارکان مختلف بودجه ایراداتی دارد که باید در کمیسیونهای تخصصی و کمیسیون تلفیق چکشکاری شود.
به گزارش ایسنا، وی در سمینار نظام بودجهریزی گفته است: بودجه 97 در خیلی از موضوعات نتوانسته نیازهای کشور را درنظر بگیرد. بودجه 300 هزار میلیارد تومانی کشور از دو بخش اصلی تشکیل شده؛ یکی حقوق، دستمزد و هزینههای دولت که 195 هزار میلیارد تومان درآمد خالص برای این کار گذاشته شده که هم شامل درآمدهای نفتی و هم درآمدهای مالیاتی است که 128 هزار میلیارد تومان است اما مابقی کارهایی که باید انجام شود به اتفاقات و حوادث آینده موکول شده است.
وی با بیان اینکه «اعتبار 65 هزار میلیارد تومانی اشتغال در بودجه 97 موکول به سایر درآمدها و صندوق توسعه ملی شده است»، تصریح کرد: من چشمانداز خوبی برای بودجه سال 97 نمیبینم، ضمن اینکه این بودجه گافهای شدیدی هم دارد.
نعمتی گفت: رئیسجمهور میگوید بنزین دوهزار تومان میشود و وزیر میگوید سرجمع قیمت سوخت دوهزار تومان خواهد شد. یعنی نهایتا بنزین 50 درصد گران میشود البته عدهای میگویند فوب خلیجفارس چهارهزار تومان است ولی مگر درآمدهای ما ارزی است.
وی با بیان اینکه «نگاه بودجه، نگاه اقتصاد مقاومتی نیست»، گفت: در دوره قبل مجلس کمیسیون ویژهای به همین منظور تشکیل شد و کارهای خوبی درمورد اقتصاد مقاومتی انجام شد اما دولت هنوز آییننامهها را صادر نکرده یعنی مجموع تیم آقای نوبخت دنبال اقتصاد مقاومتی نیستند.
سخنگوی هیئترئیسه مجلس با بیان اینکه تحولات در حوزه بودجهریزی باید به سمت انتفاع مردم باشد، خاطرنشان کرد: مجموعههایی که در اختیار دولت است مثل شستا یک خط هم درباره آنها نیامده که باید برایشان چه کار کنیم فقط به صورت لفظی میگویند که باید واگذار شوند ولی در عمل کاری نمیشود، اگر این اتفاق میافتد خصولتیها وارد عمل میشوند.
نعمتی درباره موضوع هدفمندی نیز گفت: کسی که باید از بودجه دفاع کند میگوید بانک اطلاعاتی برای حذف یارانه ندارم ولی مستمریبگیران کمیته امداد و بهزیستی مشخص هستند، یادمان باشد خیلی افراد جامعه افراد آبرومندی هستند که حتی به این دو نهاد برای دریافت کمک مراجعه نمیکنند.
تورم تکرقمی به علاوه 30 تا 40 درصد!
در حالی که بانک مرکزی میگوید تورم تکرقمی است، گزارش وزارت صنعت حاکی از این است که در 47 قلم کالای اساسی گرانی 2 تا 67 درصدی دیده میشود.
بانک مرکزی آمار تورم را در آذر ماه 8 درصد اعلام کرده است. اما بر اساس آمار وزارت صنعت در مهر ماه امسال از مجموع 56 گروه کالایی قیمت 46 کالا رشد قابل توجهی را نسبت به مدت مشابه در سال گذشته تجربه کرده است.
بر اساس آمار وزارت صنعت از تغییرات قیمت انواع کالاهای اساسی و مهم در مهر ماه امسال از مجموع 56 گروه کالایی قیمت 46 کالا رشد قابل توجهی را نسبت به مدت مشابه در سال گذشته تجربه کرده است. مطابق این آمار در مهر ماه امسال قیمت سیبزمینی 38/9 درصد، گوجه فرنگی 24/2 درصد، لوبیا چیتی 27/5 درصد، پیاز 67/2 درصد، تیرآهن 66/7 درصد، جو 26/1 درصد، میلگرد 42/2 درصد، کره 21/9 درصد، گوشت گوساله 19/5 درصد و نبشی 28/6 درصد رشد داشته است.
3/5 برابر شدن بدهی دولت ابر چالشی که دستیار روحانی نمیبیند
دستیار ارشد روحانی در حالی از ابرچالشهای اقتصادی میگوید که بدهیهای کلان دولت عقلا را نمیبیند.
روزنامه رسالت در یادداشتی به قلم محمدکاظم انبارلویی نوشت: روحانی دولت را از احمدینژاد با 200 هزار میلیارد بدهی تحویل گرفت. امروز گفته میشود این بدهی تا پایان دی ماه 95 بیش از 700 هزار میلیارد تومان است.
پیمانکاران بخش خصوصی میگویند 55 هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارند؛ وزارتخانههای نیرو، راه و شهرسازی و نفت جزء بدهکارترین وزارتخانهها به پیمانکاران هستند. سپاه هم 23 هزار میلیارد تومان از بابت اجرای 2500 پروژه عمرانی اعم از نفت و گاز و آب و نیروگاه و بنادر و سازههای ساحلی و فراساحلی از دولت طلب دارد.
وزیر نیرو اسفند سال گذشته گفته بود فقط ما به پیمانکاران در بخش برق 24 هزار میلیارد تومان بدهی داریم. مدیرعامل شرکت ملی نفت اردیبهشت همین سال رقم بدهی شرکت ملی نفت را 162 هزار میلیارد تومان ذکر کرد! شهرداری تهران مدعی است دولت به آنها 10 هزار میلیارد تومان بدهی دارد.
بانک مرکزی هم مدعی است آخرین بدهی دولت به سیستم بانکی 220 هزار میلیارد تومان است. وزارت بهداشت هم معتقد است دولت از بابت اجرای طرح تحول سلامت 20 هزار میلیارد تومان بدهکار است.
مسئولان سازمان تأمین اجتماعی هر از چندی از بدهی دولت به این سازمان سخن میگویند و آخرین رقم بدهی دولت به سازمان را 150 هزار میلیارد تومان ذکر کردهاند. دولت با این بدهیها چه میخواهد بکند؟ در حالی که بودجه عمومی دولت در سال 97 کمی بیش از 400 هزار میلیارد تومان است. با بدهی 700 هزار میلیارد تومانی چطور میخواهد چرخ اقتصاد کشور را بچرخاند؟ آیا با این بدهی میتوان امیدوار بود اصلاً چرخی خواهد چرخید؟
دولت در اولین گام باید تکلیف رقم دقیق این بدهیها را مشخص کند. چون هر نهادی یک رقمی را میگوید که با ارقام دیگر تفاوت زیادی دارد. سازمان حسابرسی باید دقیقاً مشخص کند رقم دقیق بدهی دولت چقدر است و تقویم درست آن براساس اسناد مثبته چیست؟
در مجلس، دیوان محاسبات باید به کمک دولت بیاید، رقم دقیق بدهیها را به عنوان بازرس مستقل تعیین و تقویم نماید. برخی از این ادعاها درست به نظر نمیرسد بویژه آنکه جریمه دیرکرد هم جزء ادعاهای آنان است.
دومین کنفرانس اقتصاد ایران به همت آقای دکتر مسعود نیلی، مشاور اعظم و ویژه رئیس جمهور برگزار شد. مسئولان و اقتصاددانان بزرگ کشور در مورد ابرچالشهای بزرگ اقتصادی کشور سخن گفتند اما کسی نگفت در مورد این بدهیهای کمرشکن چه باید کرد و راه برون رفت از بحران بدهیهای دولت چیست؟ نیلی همواره از ابرچالشهای اقتصاد ایران سخن میگوید اما بدهیهای دولت در فهرست ابرچالشهای ایشان دیده نمیشود! واقعاً موضوع بدهیهای دولت یک چالش جدی اقتصاد نیست؟
دیروز ماشین رای بودند اما حالا که پشیمان شدهاند دسیسهگرند؟
خاتمی چگونه ورزشکاران و هنرمندان را که تا دیروز نخبهخوانده میشدند، به خاطر ابراز پیشمانی از رای به روحانی «دسیسهگر» میخواند.
جهاننیوز ضمن طرح این پرسش نوشت: «دسیسه است»، «سلبریتیها از سیاست چیزی نمیفهمند»،«سلبریتیها حق اظهار نظر ندارند» «پشیمانها جوگیر هستند»، «پشیمانها و سلبریتیها کماطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کردهاند» و... فهرستی از واکنشهای خاتمی و دیگر یاران اصلاحطلبش در مواجهه با «موج پشیمان هستیم» است که برخی از چهرههای مشهور فوتبالیست و هنرمند آغازگر آن در شبکههای اجتماعی بودند.
در همین حال، همزمان با موج پشیمانی از رای به روحانی و انتقاد فراگیر مردمی به عملکرد دولت روحانی، سیدمحمد خاتمی رئیسدولت اصلاحات حمایت خود از حسن روحانی را اعلام کرد و گفت این موج تخریبی به وجود آمده را هدفمند و دسیسهای برنامهریزی شده میدانیم.
در همین حال، محمدعلي ابطحي رئیسدفتر خاتمی نیز در يادداشتي که روزنامه شرق آن را منتشر ساخت با اذعان به اينکه مشکلات اقتصادي از جمله رکود سرجاي خود باقي است با اشاره به اينکه مشکل جديدي به مشکلات سابق اضافه نشده است پشيماني برخي حاميان ديروز روحاني را جوگيري دانست!
پیش از این، عباس عبدی هم پشیمانها را ناآگاه نسبت به سیاست معرفی کرد و در همین راستا نوشت: کسانی که میگویند از رأی خود پشیمان شدهاند، بیش از آنکه بدذاتی یا ناتوانی رایگیرنده را اثبات کنند، کماطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کردهاند.
از سوی دیگر روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز با حمله به سلبریتیها نوشت: كسي كه كارش سياست نيست و چم وخم اين كار را نمي فهمد به چه دليل بايد حرف سياسي بزند؟ اگر كسي هنرپيشه خوبي است يا در زمين فوتبال ميدرخشد به چه دليل بايد درباره سياست هم نظر بدهد؟
اما سؤال اساسی اینجاست که چرا خاتمی «موج پشیمان هستم» را که اتفاقا به صورت ناگهانی و با انتقاد چهرههایی همچون علی کریمی و مهدی فخیمزاده و دیگر سلبریتیها آغاز شد را دسیسه میخواند؟ آیا از دید او این چهرهها دسیسهگر هستند یا ابزار دسیسهگری؟ چگونه کسانی که تا دیروز هنرمند و ورزشکار قهرمان و نخبه از طرف خاتمی و دیگر اصلاحطلبان خوانده میشدند اینک دسیسهگر هستند؟ آیا مگر غیر از این است که این چهرهها تنها جرمشان امروز همسو نبودن سیاسی در این مقطع زمانی با خاتمی هست؟ به تعبیر دقیقتر این سلبریتیها اگر موافق سیاسی نباشند حتما دسیسهگر یا ابزار دسیسه هستند. البته باز هم تعبیر دقیقتر آن است که خلاف حرکت اصلاحطلبان دسیسهگری است و هر نوع نقد کردن هم خلاف سیاستگذاری اصلاحطلبان نزدیک به خاتمی نیز توطئهگری و یا حداقل ابزار دسیسه شدن خواهد بود.
گفتنی است، هشتگ «پشیمان هستیم» پس از آنکه چهرههای هنری و ورزشی همانند مهدی فخیم زاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی که طی روزهای گذشته از رأی خود به روحانی در انتخابات 29 اردیبهشت اعلام پشیمانی کردند، به صورت گسترده در فضای مجازی مورد استقبال قرار گرفت.
ابراهیم نکو: روحانی چند مدیر اقتصادی دولت را اخراج کند
یک نماینده سابق مجلس که از حامیان دولت است میگوید اگر جای رئیس جمهور بودم تعدادی از مدیران اقتصادی را اخراج میکردم.
ابراهیم نکو میگوید: محدوديتهايي که در منابع درآمدي دولت وجود دارد و معضلاتي که در بخش توليد وجود داشته و دارد، ميتواند به افزايش فشار بر طبقات ضعيفتر جامعه منجر شود. به عبارت ديگر افزايش مالياتها در شرايط رکود فعلي ميتواند منجر به افزايش فشار بر واحدهاي توليدي و صنعتي و در نتيجه افزايش بيکاري شود که به معني آسيب به طبقات ضعيفتر جامعه خواهد بود. بحث اينجاست که بودجه به تنهايي نميتواند باعث اين فشارها شود، اما اگر اين فرآيند ظريف و دقيق به هر علتي دچار نقصان شود، يعني به درستي مديريت نشود يا مجلس تصميم بگيرد در حذف قسمتي از يارانهبگيران يا قيمت حاملهاي انرژي تغييراتي در بودجه ايجاد کند، يقينا شاهد نابسامانيهايي خواهيم بود. هدف قانون هدفمندي يارانه ها بهبود وضعيت مردم بوده است، اما در سالهاي گذشته از اين قانون فاصله گرفتهايم که نتيجهاش بدترشدن وضع مالي دولت و در نتيجه بدترشدن وضعيت اقتصادي طبقات تحت حمايت دولت است.
صريحاً بگويم اگر من به جاي رئيسجمهور بودم حتما چند نفر از مديران اقتصادي دولت را از دولت اخراج ميکردم زيرا در برنامهريزي اقتصادي ضعيف عمل ميکنند. هيچ کشوري نميتواند بدون بهبود وضعيت اقتصادي مردم به توسعه و پيشرفت فکر کند اما مي بينيم که با رويههاي غلط چند سال گذشته فشارها بر حوزه توليد و صنعت و همچنين کساني که نقدا ماليات پرداخت ميکنند، يعني کارمندان و کارگران، افزايش يافته است که به ضعيفترشدن آنان منجر شده است. در چنين شرايطي به نظر ميرسد يا بايد بودجه به کلي دستخوش تغيير شود يا آنکه به شکل کنوني اجرا شود زيرا هر تغيير جزئي در آن ميتواند به نتايج بسيار بدتري منجر شود.