یک انتخاب بد!
پژمان کریمی
21 آذر سال جاری بود که انجمن قلم ایران طی نامه‌ای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به انتخاب نامناسب دبیر دهمین جشنواره ادبی و دولتی جلال آل‌احمد اعتراض کرد.
گزینه این دوره جشنواره یا جایزه جلال از این رو نامناسب است که :
- قلم و اثر وی هیچ‌گونه نسبتی با ادبیات انقلاب اسلامی ندارد.
چنین گزینه‌ها و عناصری - در خوشبینانه‌ترین حالت - به دلیل بی‌نسبت بودن با مقوله انقلاب و به تبع آن؛ دغدغه‌های انقلابی، نمی‌توانند نه بستری برای موضوع انقلاب و قلم و اثر متعهدانه فراهم کنند و نه رویداد زیر مدیریت خود را در برابر قلم‌های مسموم مصون بدارند.
دوره هشتم جشنواره شعر فجر را به یاد آورید!
در این دوره یکی از انقلابی‌های پشیمان، دبیری جشنواره را بر عهده گرفت. نتیجه چه شد؟
یک شاعر درجه چندم به نام یدالله رویایی به عنوان مهمان ویژه برگزیده شد. رویایی کیست؟ فردی ضد انقلاب و هتاک نسبت به مقدسات اسلامی! یعنی فردی که با هتاکی‌های خود از مسلمان بودن ساقط شده است، با انقلاب اسلامی عناد دارد، در بیرون از کشور زندگی می‌کند و با دردهای مردم ایران پیوندی ندارد، با هزینه بیت‌المال به حضور در جشنواره‌ای که برای بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی بر پا می‌شود، دعوت شد!
در بطن جشنواره چه اتفاقی افتاد؟
در سایت جشنواره برخی از‌اشعار پذیرفته شده، به نمایش گذاشته شد. اشعاری علیه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، سکولار و نهیلیستی!
ببینید! یک انتخاب نابه‌جا و به دور از شاخص‌های انقلابی، بر سر یک جشنواره ویژه پیروزی انقلاب اسلامی چه آورد؟ یک نفر آمد، گفت من به عنوان دبیر جشنواره، می‌خواهم همه صداها در جشنواره باشد، نتیجه این شد که از بستر رویدادی برای انقلاب، هر صدای منحوسی علیه انقلاب شنیده شد و صدای انقلاب سرکوب گردید!
متاسفانه نیز، نه وزیر ارشاد و نه دبیر جشنواره، بابت فضاحت به بار آمده مواخذه نشدند که نشدند.
حالا آنچه در جشنواره هشتم شعر فجر روی داد، به گونه‌ای دیگر در جشنواره یا جایزه جلال در حال رخ دادن است. جالب این است که برخی درباره جشنواره جلال آل‌احمد نیز، مانند دبیر دوره هشتم جشنواره شعر فجر، از ضرورت وجود تمامی سلایق در جشنواره جلال، سخن گفته‌اند.
وا مصیبتا!
به گفته ای؛ در صحنه فرهنگ و هنر کشورمان، عبارات «همه سلایق»، «همه صداها»، «همه نگاه‌ها»... ترجمه ی یک عبارت متعفن است: «رسمیت هر آن سلیقه و نگاهی که با دین اسلام و انقلاب در تعارض است!» هر کسی مخالف این نظر نگارنده است به کارنامه جشنواره‌های مختلف رجوع کند. یک مصداق جز آنچه صاحب این قلم ادعا کرد بدست دهد؛ یک مصداق!
بنده بر آن نیستم که دبیر جشنواره جلال بر مسند ضدانقلاب نشسته است، اما خروجی کارنامه و نظر وی، به نفع انقلاب و انقلابیون نیست. دشمن در حیطه فرهنگی، مشتاق غصب و مصادره آیین‌های انقلابی و دولتی است؛ در سینما، در شعر ، در داستان و...! یک راه غصب و مصادره، گرفتن فضای مدیریت، از انقلابی‌هاست.
آقای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی! شما که خود اهل اندیشه و قلم هستید. شما که بهتر باید انقلابی و غیرانقلابی را تشخیص دهید. شما که باید همتتان مصروف فعال کردن قلم‌های انقلابی و سپردن مصادر حساس فرهنگی به اهالی انقلاب شود. بواقع؛ یعنی در اردوگاه ادیبان و نویسندگان انقلابی، یک نفر نبود که لایق دبیری جشنواره مهم جلال آل‌احمد شناخته شود؟ نفوذ چگونه صورت می‌گیرد؟ چرا مرعوب نام‌ها و سفارش‌ها می‌شوید؟ چرا غفلت می‌کنید؟ چرا عرصه‌ها و سنگرها را به اغیار می‌سپارید؟ ای کاش می‌شد انتخاب شما را کژسلیقگی نامید که کژسلیقگی هم هست. انتخاب شما هموار کردن راه مطلوب ضدانقلاب و دشمنان است؛ بی‌تعارف!امید است هشدار انجمن قلم ایران سرمشقی برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران فرهنگی قرار گیرد تا دست کم از تکرار فاجعه‌ای چون دوره هشتم جشنواره شعر فجر جلوگیری شود.