اضطراب و راه درمان آن
حمید درودی
اضطراب حالتی است که شخص سکونت و آرامش خود را از دست میدهد و به تلاطم میافتد. این حالت عامل بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی است. نویسنده در این مطلب درباره عوامل و راههای درمان اضطراب سخن گفته است.
اضطراب
عامل بسیاری از بیماریها
اضطراب در لغت به معناى پريشانى، بیتابى و سراسيمگى است (فرهنگ فارسى معين) و در اصطلاح روانشناسى، حالتى همراه با احساس بيم و نگرانى است و با نشانههاى جسمانى كه از وجود فعّاليت مفرط دستگاه عصبى حكايت دارد، به صورت خود كار مشخّص مىشود. (چكيده روانپزشكى بالينى، کاپلان – هرولدسادوک - بنجامین، مترجم: پورافکاری - نصرتالله، تهران، سال ۱۳۷۸، ص110 ـ 111)
خداوند نشانهها و آثاری را برای اضطراب بیان کرده که از جمله آنها میتوان به پيدايش حالتهاى غيرعادى از آثار اضطراب و وحشت شديد (احزاب، آیات 10 و 11)، آرزوى مرگ (مریم، آیات 23 و 25)، افشاى رازها (قصص،آیه 10)، سقط شدن جنين (حج، آیات 1 و 2)، فرار (توبه، آیات 25 و 26 و 56 و 57؛ حج، آیات 1 و 2) و درخواست مرگ و راحت شدن از اضطراب شدید و عوامل آن (مریم، آیات 23 تا 25) اشاره کرد.
اضطراب نقش بسیار مهم و اساسی در بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی بشر دارد و حتی میتواند عامل مرگ و میر زودرس بشر باشد. بنابراین شناخت عوامل ایجادی و راههای درمان حالات روانی و نفسانی اضطراب بسیار مهم است؛ چرا که انسان بدون داشتن امنیت و آرامش هرگز رنگ خوشبختی و سعادت را نخواهد چشید. از این رو برای انسان شناخت عوامل سلب آرامش و امنیت و نیز درمان و رهایی از اضطراب و اندوه در راستای رسیدن به آرامش و سکونت بسیار مهم است.
عوامل اضطراب
و راههای درمان آن
از نظر قرآن مهمترین عوامل اضطراب در نگرشهای انسان نهفته است؛ زیرا اضطراب ریشه در نگاه انسان به امور هستی دارد؛ اگر انسان خود را در خلأ ببیند به گونهای که جای پای محکم و استواری نداشته باشد، با کوچکترین عامل درونی و بیرونی به تشویش و اضطراب میافتد.
انسانها از آنجا که موجوداتی فقیر و وابسته ذاتی به موجود دیگری چون خدا هستند (فاطر، آیه 15) اگر خود را به خدا ربط ندهند، همواره در اضطراب و تکانهای شدید خواهند بود و رنگ سکونت و آرامش و اطمینان را نخواهند دید. از نظر قرآن، وجود فقری بشر زمانی به آرامش میرسد که با وجود غنی خداوند ربط و پیوند داشته باشد و قلب انسانی با ذکر الهی و یاد خداوندی به خدا پیوند خورده باشد. در حقیقت کشتی توفان زده بشر را تنها لنگر یاد و ذکر الهی است که نگه میدارد و چون لنگری استوار آن را به آرامش میرساند و از تلاطم و اضطراب در امان نگه میدارد. از این رو در آیه 10 سوره قصص به اضطراب مادر موسی(ع) اشاره میکند که ربط با لنگر الهی موجب شده تا دل مضطرب آرام گیرد و به اطمینان برسد و رفتارهای نامناسب و اعمال افشاگرانه نداشته باشد. همچنین در آیه 14 سوره کهف بیان میکند که همین ربط و ارتباط با خداوند موجب شده تا مومنان استوار بمانند.
بنابراین، اگر بخواهیم مهمترین عامل اضطراب در بشر را معرفی کنیم، عدم ربط و ارتباط با خداوند است. قلبهایی که با ذکر الهی با خداوند پیوند و ربط نخوردهاند و لنگری به نام خدا ندارند، همواره در اضطراب دائمی خواهند بود. اما دلهایی که با خداوند ربط پیدا کرده و پیوند خورده اند، در اطمینان هستند؛از این رو خداوند به صراحت در آیه 28 سوره رعد ذکر الله را عامل اطمینان و رهایی از اضطراب
برمیشمارد.
البته امور دیگری چون جنگ (توبه، آیه 25)، زلزله (نازعات، آیات 6 تا 8)، شایعات (احزاب، آیه 60)، توفانهای دریایی (یونس، آیات 22 و 23)، محاصره (احزاب، آیات 9 و 10)، گرفتاریها و مشکلات (بقره، آیه 214؛ انعام، آیات 63 و 64) به عنوان عوامل اضطراب بیان شده است، اما اگرکسی با خدا ربط پیدا کرده است این عوامل چنان تاثیری در شخص نخواهد داشت و موجب اضطراب واقعی و دائمی نخواهد بود؛ بلکه چنانکه از آیاتی چون 12 و 13 سوره انفال و 2 و 4 سوره حشربر میآید مخالفت با خدا و پیامبر(ص) و ترک ذکر الله و ارتباط با خداوند مهمترین و اصلیترین عامل اضطراب در بشر است.
پس باید راه درمان اضطراب را در همان ایجاد پیوند و ربط با خداوند دانست؛ چرا که ارتباط با خداوند چنان لنگری مستحکم و استوار برای بشر ایجاد میکند که هیچ عاملی حتی جنگ و محاصره دشمن نمیتواند دلش را مضطرب کند و او را به تلاطم افکند و قدرت تفکر و رفتار متعادل را از او سلب کند.
از همین رو خداوند به مومنان به شکلی تعریض میزند که دل هایشان را با یاد خداوند استوار نساختهاند که هنگام محاصره یا جنگ و مانند آن مضطرب میشوند (توبه، آیات 25 و 26؛ احزاب، آیات 9 تا 11) چرا که اگر ذکر الهی در جانشان جاگیر شده بود، قلب به آرامش و اطمینان میرسید و هیچگونه اضطرابی نداشتند.(رعد، آیه 28)