kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۱۰۲۶
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۶

قرآنی شدن؛ ملاک انسانیت انسان



از نظر قرآن، انسان زمانی انسان است که قرآنی باشد و کسی که قرآنی نیست و از آموزه‌ها و تعلیمات خدای رحمن بهره‌ای نبرده و هوای نفس بر افکار و اعمال او حاکم است، اصلا انسان نیست، بلکه ظاهرش انسان و باطن و ملکوت وی حیوان یا پست‌تر از آن یعنی نبات و جماد است؛ زیرا خدا می‌فرماید: اَلرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ خدای رحمان قرآن را تعلیم داد. انسان را آفرید. به انسان بیان را تعلیم داد.(الرحمن، آیات 1 تا 4)
در این آیات بیان شده که خدای رحمن، قرآن را تعلیم داد و آن کسی که تعلیم گرفته همان انسانی است که آفریده خداست. تعلیم بیان در همان سطح تعلیم قرآن است، با این تفاوت که از نظر مرتبه‌ای و ارزشی آنچه مهم است اول همان قرآن سپس انسان و سپس بیان است؛ هر چند که در مرتبه مصداقی در یک سطح است، ولی از نظر تحلیلی و جنبه نظری قرآن مقدم است. بر این اساس، کسی که از آموزه‌های وحیانی قرآن بهره‌مند است انسان است و همچنین توانایی بیان و جداسازی حق و باطل را می‌یابد و می‌تواند ناطق به اصواتی باشد که کلمات مجزا و جدایی است و قابلیت ادراکی و فهم را دارااست. به سخن دیگر، اگر بیان نام دیگری برای قرآن نباشد، ناطق بودن انسان مرتبه‌ای از مراتب قرآن است و انسانی واقعا اهل بیان است که اهل قرآن باشد، در غیر این صورت از قدرت بیان نیز برخوردار نیست؛ زیرا این اصواتی که ادا می‌کند به گونه‌ای است که جدا شده و قابل فهم و درک است و گنگ و نامفهوم نیست. این مرتبه تنها یک مرتبه از حقیقت بیان است و مرتبه اصلی همان قرآن است که بیان حقیقی است و حقایق را تبیین کرده و از باطل جدا نموده است.
پس از نظر قرآن، حقیقت انسان، باید با قرآن و بیان عجین شده باشد تا انسانیت واقعی او معنا یابد، و گرنه ظاهری انسانی و باطنی حیوانی یا پست‌تر از آن دارد. از این رو در‌باره این افراد می‌فرماید: إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ؛ آنان جز همانند چارپایان بلکه پست از آنان نیستند.(فرقان، آیه 44)
خدا در این آیه نمی‌خواهد این افراد را تحقیر یا تمسخر کند ، بلکه باطن و ملکوت آنان را بیان می‌کند. پس اگر انسانی بالفعل و در عمل، با تعلیمات قرآنی آشنا شد و بدان عمل کرد، در این حالت انسان متعالی است و گرنه حیوانی بیش نیست. از همین رو قرآن بر انسان مقدم می‌شود تا ارزش و اعتبار بیشتر آن را بیان کند و معلوم دارد که انسانیت انسان به قرآنی شدن است. پس انسان موجود قرآنی است که او را متاله و خدایی می‌کند و از ظلمت به نور می‌آورد.(احزاب، آیه 56)
انسان بدون قرآن، از بسیاری از علوم و معارف بی‌بهره است و این قرآن است که علوم ناشناخته‌ای را در اختیار انسان می‌گذارد که بدون آن دست یافتنی نیست؛ زیرا بدون وحی نمی‌توان به علومی دست یافت که خارج از حواس و عقول انسانی است. علوم وحیانی است که انسان را انسان می‌کند و از مرتبه حس و عقل فراتر می‌برد. در حقیقت این وحی قرآنی است که دسترسی را به غیب برای انسان امکان‌پذیر می‌سازد: وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ؛ و خدا شما را چیزی‌هایی تعلیم داد که نمی‌دانستید.(بقره، آیه 151) این ندانستنی‌ها همواره این گونه بوده است؛ زیرا راه دسترسی به این علوم جز به وحی نیست.البته در کنار علوم وحیانی، علوم عقلانی نیز مکمل و مقوم انسانیت انسان متعالی خواهد بود.