kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۶۲۵
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۲

توصیه امام علی (ع) به سلمان درباره دنیا(زلال بصیرت)


سلمان فارسی از دودمان سلطنت بود، از شاهزادگان ايران بود؛ منتها بالصراحه اعلام کرد که «أنا ابن الإسلام اعتقني برسوله، رفعني برسوله، اغناني برسوله»؛(1) خداي سبحان مرا فرزند اسلام قرار داد، به وسيله پيامبر خود مرا آزاد کرد، به وسيله پيامبر خود مرا به مقام والا رساند، به وسيله پيامبر خود بسياري از خيرات را به من داد. اين خواسته‌ها و ادّعاهاي سلمان و همه اينها را وجود مبارک رسول گرامي(ص) با يک جمله نوراني امضا کرده است، فرمود: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْت‏»(2) و اگر ذات أقدس اله اهل بيت(عَلَيْهِمُ السَّلام) را به عنوان مطهَّر معرفي کرد و آيه تطهير(3) درباره اينها نازل شد، چون سلمان «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْت‏» است، گرچه به قله طهارت نرسيده و نمي‌رسد و هيچ کسي دستش به مقام قُربي اين ذوات قدسي نمي‌رسد؛ اما اينها در دامنه اين قله به سر مي‌برند.
زهد سلمان نسبت به بیت المال
همانند مولایش علی(ع)
 اگر اهل‌بيت به عنوان مصداق منحصر به فرد آيه تطهير مطرح هستند، سلمان هم به عنوان سلمان پاک معرفي شده است. اين پاکِ فارسي همان طهارت عربي است. او در زمان حکومتش، در زمان سياستش که از طرف اميرمؤمنان(ع) سِمَتي داشت؛ مثل خود حضرت امير از دسترنج خود استفاده مي‌کرد. اين گونه از ذوات قدسي براي ما نمونه و الگو هستند؛ اما در حد حلال، نه در آن حدي که خودشان داشتند. آن حدّي که خودشان داشتند، مقدور افراد عادي نيست که هيچ بهره‌اي از بيت‌المال نبرند و فقط محصول کشاورزي خود و مورد استفاده قرار بدهند. آن بسيار کم است که کسي بتواند کاري براي دولت بکند و هيچ حقوق نگيرد! آن بسيار کم است! سلمان از همين قبيل بود؛ خود حضرت امير از همين قبيل بود و يک کيسه را وجود مبارک حضرت از جيب مبارکشان درآورد، در يک خطبه نماز جمعه يا يک سخنراني عمومي، فرمود، مادامي که در اين کيسه درهم و ديناري هست که نياز مرا برطرف کند، هرگز دستم به بيت‌المال شما دراز نمي‌شود و اين هم محصول کشاورزي و باغداري خود من است که در مدينه کشاورزي داشتم. آن ذوات قدسي براي ما در اين حد الگو نيستند، مقدور ما نيست؛ اما آن مقداري که الگوي ما هستند، ما موظف هستيم به اينها اقتدا کنيم و آيه سوره مبارکه «احزاب» درباره همه ما هست، اينکه (لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)،(4) از حلال تجاوز نکنيد، دستتان به حرام دراز نشود. کم بودند کارگزاراني که مثل خود حضرت امير عمل بکنند. يکي از کساني که مثل خود حضرت امير، البته در مراحل نازل، عمل مي‌کرد، همين سلمان بود که از کشاورزي خود بهره مي‌برد با اينکه کارمند رسمي حکومت اسلامي بود، دست او به بيت‌المال دراز نمي‌شد، با اينکه حقوق مسلّم او بود. اگر وجود مبارک رسول گرامي(ص) فرمود: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْت‏»، وجود مبارک اميرمؤمنان(ع) فرمود: چند نفر هستند که در آن نژاد و قبيله و آن حدود و سامان، حرف اول را مي‌زنند، من در بين عرب‌ها زير تربيت رسول گرامي، اولين نفر هستم. سلمان در بين فارس، اولين نفر است. سهيل در بين روم، اولين نفر است. بلال در بين حبش، اولين نفر است: «فَأَنَا سَابِقُ الْعَرَبِ وَ سَلْمَانُ سَابِقُ فَارِسَ»(5) و مانند آن.
اين خصوصيت‌ها باعث شد که وجود مبارک اميرمؤمنان(ع) نامه‌هاي خصوصي براي سلمان مي‌نوشت که حتي براي درگذشت همسر او نامه تسليت نوشت؛ البته آن نامه در کتاب (تمام نهج‌البلاغه) هست؛ ولي در خود نهج‌البلاغه نيست. در نامه 68 که از وجود مبارک حضرت امير براي سلمان است، قبل از اينکه حضرت به حکومت برسد، دنيا رابرای او معرفي کرده است.
دنیا ، مار خوش خط و خال ، اما  سمی
حضرت در این نامه فرمود: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا »؛ دنيا مانند مار است.مار پشتش خيلي نرم است،اما همين نرم، کشنده است. اين با طبع انسان که من اين مقام را دارم، من اين مار را دارم، اين روميزي و زيرميزي مال من است، اين «لَيِّنٌ مَسُّهَا»؛ اما «قَاتِلٌ سَمُّهَا». اين مي‌شود معرفي دنيا. «فَأَعْرِضْ عَمَّا يُعْجِبُكَ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكَ مِنْهَا »، از دنيا آنچه خوش تو مي‌آيد، روی برگردان!اولاً اين سمّي است؛ ثانياً اين مسّ نرم هم اندک و زودگذر است، پس درونش سمّ است، بيرونش «ليّن المس» است؛ اين «ليّن المس» بودن بيرون هم اندک است. «وَ ضَعْ عَنْكَ هُمُومَهَا»؛ حالا اگر اين مار از دست تو رفت، غمگين نباش! اين از همان سوره مبارکه «حديد» است که حضرت خود فرمود، زُهد در دو جمله اين سوره حل شده است: (لِكَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَي مَا فَاتَكُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ).(6) فرمود:اصل کلي اين است که اين دنیا ظاهرش «ليّن المس» است، باطنش «قاتل السم» است، بايد از آن پرهيز کني! بعد فرمود، مي‌دانيد شديدترين و مهمترين حالي که بايد از آن پرهيز کنيد، چه وقت است؟ آن وقتي است که خيلي به آن دل بستيد! چون وقتي خيلي به آن دل بستيد، اصرار داريد که خيلي با آن تماس بگيريد. هرچه بيشتر با آن تماس گرفتيد، مسموم‌تر مي‌شويد! «كُنْ آنَسَ مَا تَكُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَكُونُ مِنْهَا»؛ يعني در شديدترين حالت اُنس که قرار داريد، در شديدترين حالت تقوا و برحذر بودن باش!سپس فرمود اين کسي که اين مار سمّي در دست اوست، هر اندازه با او بازي کند، مسموم‌تر مي‌شود. اگر آدم نسبت به دنیا چنین بی اعتنا باشد، راحت است. نه بيراهه مي‌رود و نه راه کسي را مي‌بندد و به همان حقوق حلال خود اکتفا مي‌کند. ديگر کشور با داشتن همه اين نعمت، مشکل بيکاري و فقر و فلاکت و مانند آن را نخواهد داشت.
بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب ، قم؛ 11/8/96 .
مرکز اطلاع رسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سفينة البحار، ج2، ص348.
2. عيون أخبار الرضا ، ج‏2، ص64.
3. احزاب ، 33.
4. احزاب ، 21 .
5. الخصال، ج1، ص312
6. حديد، 23.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.