آقای لاریجانی! چوپان دروغگو آبروی مجلس را میبرد(خبر ویژه)
محمود صادقی و توئیتهای دروغ و تهمتش کجا را تضعیف میکند؟ آیا فقط قوه قضائیه، سپاه و مرجع تقلید و... وقتی خلاف واقع بودن آن دروغ و تهمتها روشن میشود، یا وقتی ادبیات توئیت او در حد سخیفترین دعواها کف خیابانی است، آیا این جایگاه نمایندگی مجلس نیست که تضعیف میشود؟
روزنامه جوان در تحلیلی نوشت: شأن مجلس و نمایندگان آن از مواردی است که علی لاریجانی، رئیس مجلس بارها و بارها بر حفظ آن توسط دیگران تأکید کردهاند. اما به نظر میرسد او و برخی همکارانش از یک امر مهم در این زمینه غافل بودهاند و آن اینکه «حرمت امامزاده به متولیاش است.» مثالها در این مورد زیاد است، نه فقط بحث سلفی گرفتن با یک مهمان سیاسی خارجی، حتی نطقهای ضعیف، استناد به نذر نماز به منظور سلامتی وزیر پیشنهادی برای اثبات شایستگی او، شعر خوانیهای بیمورد، معطل کردن مجلس برای تعطیل کردن یک روز و هنوز کمتر از یک سال از آن نگذشته، طرحی در مخالفت با آن دادن و سپس این حرف به میان بیاید که به یک مرجع تقلید برای تعطیلی آن روز قول داده شده، یا وقتی ابزارهای نظارتی مجلس بر دولت از پی لابیها و رد و بدل امتیازات به درستی به کار گرفته نمیشود و امضاها پای سؤال و استیضاح از وزرا مدام کم و زیاد میشود، رأی اعتمادها حاصل لابیهای گسترده و بدهبستانهای پشتسر است. دقیقاً چه حدی از شأن مجلس و نمایندگی مردم باقی میماند؟
محمود صادقی از جمله نمایندگانی است که فعالیتهایش به تنهایی برای زیرسؤال بردن کل شأن مجلس و بیاعتمادی به خانه ملت کافی است. او توئیتی علیه روزنامه کیهان زد که ادبیات سخیف آن حتی دیگر کمتر در کف خیابان شبیه آن یافت میشود. هرکسی میتواند علیه هر رسانهای نظرش را بگوید اما اگر قرار است کسی با سمت نمایندگی مجلس هم با ادبیاتی حرف بزند که آدم با دیدنش شرمنده شود و لب بگزد، پس میان انتقاد نماینده مجلس از یک رسانه، با دعواهای سخیف کف خیابان و یقه گرفتنها چه تفاوتی وجود دارد؟ چه کسی باید برای درست شدن فرهنگ غلط بیادبی تلاش کند؟ نماینده مجلسی که توئیتش را به دلیل بیادبی متنش نمیتوان برای کسی فرستاد؟!
ماجرای محمود صادقی فقط بحث «بیادبی» نیست، او بارها تهمتها و مطالب خلاف واقعی را در توئیتر خود طرح کرده که بعداً مشخص شده برای انتشار آن هیچ گونه تحقیقی نکرده و همچون یک کاربر عادی توئیتر همان چیزی را که شنیده، بدون تحقیق منتشر کرده است، از قضا همیشه هم این شنیدهها منبعش به ضد انقلاب میرسد. یک روز آتش بیار معرکه تهمت علیه رئیس قوه قضائیه میشود و صراحتاً بالاترین مقام قضایی ایران را که یک مجتهد است، به دزدی از حسابهای دستگاه قضایی متهم میکند. روز دیگر به وسیله انتشار پیامی که میگوید: خصوصی برایش ارسال شده، به نیروهای مسلح تهمت میزند که کمکهای مردمی به زلزلهزدگان را برای خودشان برمیدارند. و وقتی دستگاه قضایی احساس نمیکند باید با تهمتها و دروغهای این نماینده مجلس برخورد قضایی شود، او به خود جسارت میدهد تا این بار در تهمتهای دزدیاش به دیگران پای مراجع تقلید را هم وسط بکشد!
وظیفه نمایندگی ایراد اتهامهای بدون سند به بزرگان یا انتشار اتهامات ثابت نشده نیست. از قضا چون نماینده مجلس است و دسترسیاش به اطلاعات بیشتر است، باید اول تحقیق کند و وظیفه نمایندگیاش هم همین است. محمود صادقی با حضور در توئیتر، به جای تأثیرگذاری بر فضا و بالا کشیدن آن و مستند کردن بحثهای کاربران عادی، خود را در حد لیدر جدلهای نازل کف توئیتر نشان داد. حالا با جوسازیهای نازل، دروغ، تهمت و ادبیاتی پایینتر از ادبیات کوچه بازاری صرفاً در حد یک کاربر دست چندم توئیتر قابل ارزشیابی است و نه نماینده مجلس.
یادآور میشود محمود صادقی به علت کثرت دروغپراکنیهایش در فضای مجازی به «چوپان دروغگو» معروف شده است.