اخبار ویژه
فارینپالیسی: نفوذ ایران اسرائیل و عربستان را پشت سر گذاشته است
مقامات صهیونیست میگویند نگران بیبرنامگی دولت ترامپ درمقابل ایران هستند که نفوذ خود را در منطقه عمیقا گسترش داده است.
مجله فارینپالیسی در این زمینه نوشت: نگرانی اسرائیل درباره نقش منفعلانه عربستان مقابل ایران در حال افزایش است. برای دههها و البته پس از انقلاب سال 1357، ایران تلاش کرده است تا سیاست پویایی را درمورد کشورهای کلیدی منطقه به کار گیرد؛ بطور مثال جنگ در افغانستان و عراق، دو دشمن منطقهای ایران یعنی طالبان و صدام حسین را نابود کرد.
هرچند جنگ در دو کشور نامبرده، ایران را با حس ناامنی به دلیل محاصره توسط ارتش ایالات متحده روبرو کرد، لذا ایران به سرعت شروع به ایجاد شبکههای جدیدی از شبهنظامیان و متحدان سیاسی برای تعادل قدرت منطقهای کرد.
درواقع، دهه گذشته شاهد گسترش تاریخی نفوذ ایران درسراسر خاورمیانه بوده و کشورهایی مانند اسرائیل و عربستان سعودی را پشت سر گذاشته است.
رویکرد منطقهای ایران را میتوان به ورزش «جودو» تشبیه کرد؛ ورزشی که در آن برای خنثی کردن دشمن از انرژی حریف علیه او استفاده میشود.
این راهبرد باعث شده است ایران بتواند روابط سیاسی قدرتمندی برای خود ایجاد کند و نفوذ خود را در لبنان، عراق و سوریه عمیقا افزایش دهد.
پس از سال 2011 تاکنون، ایران توانسته به بیشترین نفوذ خود در خاورمیانه دست پیدا کند و این دستاورد به دلیل قیام کشورهای عربی که بهار عربی نامیده میشود و البته به دلیل گسیختگی و اختلافات عمیق میان کشورها است.
مهار ایران مستلزم دیپلماسی ماهرانه، ایجاد اتحاد و سرمایهگذاری درازمدت در روابطی است که به نظر میرسد فراتر از دولت ترامپ و لفاظیهای تند او علیه ایران باشد.
بدتر از همه اینکه ترامپ و سیاست خارجی ناهمگن وی، شرکای آمریکا را دلسرد کرده و اعتبار ایالات متحده را به عنوان یک رهبر قابل اعتماد جهانی تضعیف کرده است.به عبارت سادهتر، رویکرد نامشخص ترامپ در خاورمیانه، متحدان کلیدی واشنگتن مانند اسرائیل را ناامید کرده، در حالیکه به ائتلاف در حال ظهور روسیه، ایران، سوریه و حزبالله کمک فراوانی کرده است.
این را میتوان از اظهارات اخیر «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در اوایل این هفته دریافت که اعلام کرد «حضور ایران در سوریه مشروعیت دارد و آنها هرگز ایران را مجبور نمیکنند تا شبهنظامیان مورد حمایت خود را از مرز سوریه و اسرائیل عقب بکشانند.»
این اظهارات باعث نگرانی بسیار زیاد اسرائیل شده است.
سیاست انفعالی ترامپ همچنین باعث احساس خطر دیگر شرکای منطقهای ایالات متحده ازجمله عربستان سعودی شده است که قصد دارد با ایجاد جنگ روانی بر شرکای ایران در لبنان، یعنی حزبالله، فشار وارد آورد.
هرچند این حرکت عربستان در لبنان نتیجه عکس داشته و ممکن است همانگونه که در گزارشی از «دیوید ایگناسیوس» در واشنگتنپست آمده است، عربستان را وادار به عقبنشینی کند.از دیدگاه اسرائيل، نادیده گرفتن همهپرسی اقلیم کردستان خود یکی از نخستین اقدامات منفعلانه واشنگتن بود، جایی که آمریکا باید با استفاده از توانایی بالقوه خود دربرابر مخالفان میایستاد.
اسرائیل و اردن که از متحدان کلیدی ایالات متحده در منطقه به شمار میآیند، از روند ایجاد شده در سوریه ناراضی هستند، اما از انتقادات شدید علیه دولتی که رئیسجمهوریاش فردی دمدمی مزاج است هم امتناع میکنند.
معمای کاهش بودجه عمرانی با وجود افزایش درآمد دولت
در حالی که نقدینگی در حال رکورد زدن است و دولت میگوید درآمد نفت دو برابر شده، بودجه عمرانی 78 درصد آب رفته است!
بهگزارش رجانیوز، آمار بانک مرکزی قطاری از صفرها در رقم نقدینگی را نشان میدهد که این قطار در مسیر ریلگذاری مناسب حرکت نمیکند. رقم نقدینگی 1390 هزار میلیارد تومان شده که نشان از رشد 23 درصدی آن در یک سال گذشته دارد. اما نکته مهمتر این است که رشد آبادانی و عمران کشور در یک سال گذشته، بسیار عقبتر از رشد نقدینگی است و این نشان از هدر رفت منابع کشور میدهد.
به گفته طهماسب مظاهری رئیسکل سابق بانک مرکزی، رشد نقدینگی اگر تا 3 درصد بیشتر از رشد اقتصادی باشد، خوب و عاقلانه میباشد ولی وقتی فاصله آن با رشد اقتصادی زیاد شد، همچون ریختن ماسهای در موتور اقتصادی کشور میباشد؛ «رشد تا سه درصد بیشتر نقدینگی و تورم نسبت به رشد اقتصادی، انگیزه، رونق و تحرک ایجاد میکند و میتواند برای اقتصاد مفید باشد. در ادبیات اقتصادی به این میگویند، روغن کاری برای حرکت نرم و روان رشد اقتصادی. ولی اگر این رشد بیش از این شد مثل این است که در موتور ماشین ماسه بریزید.»
اینکه نقدینگی از کجا آمده و فاصله آن با رشد اقتصادی 6 تا 7 درصدی به 17 واحد رسیده جای بحث دارد ولی در آمار بانک مرکزی رقم دیگری خودنمایی میکند و آن افزایش 82 درصدی درآمدهای نفتی در مقایسه با سال گذشته است ولی با این درآمد نزدیک به دو برابری نفت، رئیسسازمان برنامه و بودجه باز هم از بعضی کمیها و کاستیها میگوید و مدعی است که دولت پولی ندارد که بدهد.
رقم خیرهکننده دیگری در آمار بانک مرکزی، محقق نشدن بودجه عمرانی کشور است. بودجهای که نشان از سرمایهگذاری و منشاء اشتغال و رونق است. اما آمار بانک مرکزی میگوید در نیمه اول امسال فقط 7/8 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی پرداخت شده ، در حالیکه قرار بوده 36 هزار میلیارد تومان برای بودجههای عمرانی در شش ماهه نخست امسال تخصیص و پرداخت شود ولی فقط 7/8 هزار میلیارد تومان آن پرداخت شده است.
تخصیصی که در آن پرداخت نباشد، بود و نبودش برای طرحهای عمرانی یکسان خواهد بود. با این حال کسری 18 هزار میلیارد تومانی دولت در سال 96 از نظر کارشناسان نشان آن است که دولت نمیتواند به وعدههایش عمل کند، اما نوبخت سخنگوی دولت مقصر کسری بودجه دولت را مجلس شورای اسلامی میداند و میگوید اگر مجلسیها لایحه بودجه ما را دستکاری نمیکردند و از 309 هزار میلیارد به 346 هزار میلیادر تومان نمیرساندند، این کسری رخ نمیداد: « این عددی که در بودجه مینویسیم و به هر دستگاهی در آن مبلغی تخصیص پیدا میکند، عدد درستی نیست. عدد درست آن است که ما در لایحه به مجلس تقدیم کردیم.»
سخنگوی دولت به صورت تلویحی حرف سنگین تری هم بیان داشت و آن اینکه ما کار خود را مبتنی بر لایحهای که به مجلس دادهایم تنظیم کردهایم نه قانونی که مجلس تصویب کرده است و این را به وزیران جدید هم گفته ایم.
اما حاجی دلیگانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در پاسخ به این سؤال که آیا دستکاریهای مجلس چنین کارنامه غیر قابل دفاعی را برای دولت رقم زده است، میگوید: در گزارشی که چند روز دیوان محاسبات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد، مقایسهای بین افزایش بودجه مصوب در مجلس با لایحهای که از طرف دولت از سال 91 تا 96 آمده، شده که میانگینش 6 درصد است. اما کسری بودجه اخیر در سال 90، 34 درصد، در سال 91، 37 درصد و در سال 95، 29 درصد بوده است. شما اگر همین تفاوت را مشاهده کنید، میبینید که از یک طرف به طور متوسط از سمت مجلس 6 درصد اضافه شده و از یک طرف 32 درصد کسری بودجه آمده است. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که 6 درصد کسری بودجه دولت به عهده مجلس است و 27 درصد دیگر به عهده دولت است.
ناکامیهای بودجه جدای از اینکه در برخی ناکارآمدیها ریشه دارد، بخشی از آن به سیستم بودجهریزی برمیگردد و در عدم حل این ناکارآمدی تاکنون هم مجلس و هم دولت مقصر میباشند. البته تقصیر دیگری هم بر گردن مجلس فعلی است و آن ناکارآمدی در نظارت بر دولت، به طوری که دولت خود را مکلف به اجرای قانون نمیداند که هیچ بلکه بیقانونی خود را جار هم میزند و از گفتن آن ابایی ندارد.
هاآرتص: ائتلاف ضدایرانی ائتلاف سعودی است نه سنی
یک روزنامه صهیونیستی تصریح کرد ائتلاف ضدایرانی موجود در منطقه، «ائتلاف سعودی» است و نه «ائتلاف سنی».
هاآرتص با اشاره به تحولات اخیر منطقه مینویسد استفاده از واژه «ائتلاف سنی» در برابر ایران اشتباه است و باید به جای آن از «ائتلاف سعودی» نام برد. چندی پیش شاهد سفر تاریخی غیرمعمول ژنرال «قمر باجاه» رئیس ستاد کل ارتش پاکستان، به ایران بودیم.
این ژنرال پاکستانی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در آغوش گرفت و اعلام کرد به ایران آمده است تا بداند چگونه میتوان نیروهای شبهنظامی داوطلب همچون بسیج ایران، در پاکستان ایجاد کرد.
ایران و پاکستان منافع اقتصادی مشترک دارند، همچون خط لوله گازی که قرار است از طریق پاکستان، از ایران تا هند امتداد داشته باشد و خط لوله نفت روسیه که قرار است مسیر مشابهی را ادامه دهد.
اما هیچیک از این موضوعات علاقه زیادی برنمیانگیخت، اگر این واقعیت وجود نداشت که اسلامآباد متحد و در عمل تحت حمایت ریاض است.
عربستان سعودی نهتنها در پاکستان سرمایهگذاری و به سازمانهای خیریه این کشور کمک میکند، بلکه همچنین میلیونها پاکستانی را در استخدام خود دارد.
بنابراین، هرکسی که بخواهد خاورمیانه را به سنیهای خوب و شیعیان بد تقسیم کند، باید توضیح دهد که چگونه یک کشور سنی همچون پاکستان میتواند رابطه عاشقانهای هم با ایران شیعه هم با عربستان سنی، داشته باشد و اگر این کافی نیست، باید همچنین توضیح دهد که چگونه ایران شیعه، به دولت سنی افغانستان کمک میکند؟
میتوان پرسش مشابهی را از عربستان درباره روابط نزدیک این کشور با ترکیه، متحد راهبردی و اقتصادی دیگر ایران، پرسید. دو سال پیش، ترکیه به ائتلاف عربستان سعودی پیوست بدون اینکه لازم باشد روابط خود را با ایران قطع کند، درخواستی که عربستان از قطر کرده، اما این درخواست را از امارات عربی متحده نداشته که مبادلات تجاریاش با ایران حتی گستردهتر هم هست.