kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۸۰۱۷
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۹
ازدواج و تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام-بخش پنجم و پایانی

نشانه گیری حریم خانواده در شبکه‌های ماهواره‌ای


مهدی شریفی
در چهار بخش پیشین، به تبیین فلسفه و چرایی ازدواج، اهداف و فواید ازدواج در اسلام، آثار مخرب روانی و اجتماعی دوستی با نامحرم، موانع ازدواج و مهارت‌های رفع آن، توضیح ملاک‌های انتخاب همسر، چیستی تحکیم خانواده و حقوق متقابل زوجین، روابط انسانی زن و مرد از نگاه قرآن و عوامل تضعیف خانواده پرداخته شد. بخش پنجم و پایانی این نوشتار به تحلیل و توضیح اهداف شوم شبکه‌های ماهواره‌ای و تأثیر مخرب آن بر بنیان خانواده و مباحثی درباره تربیت فرزند می‌پردازد.

اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای
هدف شبكه‌های ماهواره‌ای تغییر الگوی نگرشی و رفتاری خانواده‌هاست. این برنامه‌ها قصد دارند نوع تفكر و بینش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما را تغییر دهند و مصرف‌گرایی را میان تماشاگرانشان نهادینه كنند. این نوع شبكه‌ها ابتدا مغز مخاطبان خود را تسخیر و در ادامه آنچه خود دوست دارند را به آنها القا می‌كنند.
سریال‌های ماهواره‌ای عاملی در تحول بسیاری از خانواده‌های ایرانی هستند. زمانی كه اعضای خانواده ساعت‌ها به مشاهده برنامه‌های مختلف ماهواره از جمله سریال‌های خانوادگی می‌پردازند،‌ رعایت بسیاری از ارزش‌ها از جمله حریم میان زن و مرد برای آنها كمرنگ می‌شود. با توجه به اينكه نخستین پایه‌های تربیتی یك جامعه در خانواده شكل می‌گیرد، وقتی نخستین نهاد تربیتی جامعه دچار تحول شد، تبعات منفی بسیاری را با خود به همراه خواهد داشت؛ تشكیل خانواده و زندگی زن و مرد در كنار هم بدون ازدواج یكی از آسیب‌های شبكه‌های ماهواره‌ای در جامعه است.
امام صادق(ع) فرمودند: «اوحی الله عزّ و جل الی النبی من الانبیاء قل للمؤمنین: لا تلبسوا لباس اعدائی و لا تطمعوا طعام اعدائی ولا تسلکوا مسالک اعدایی، فتکونوا اعدائی کما هم اعدائی» «خداوند بزرگ به پیامبری از پیامبرانش وحی نمود که به مؤمنین بگو: لباس دشمنان مرا نپوشید، غذای آنان را نخورید و از راه آنان نروید (آنان را الگوی خود قرار ندهید) که در این صورت از دشمنان من محسوب می‌شوید، همان طور که آنان دشمنان من هستند. (علل الشرایع، ج2، ص348)
شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش فیلم و سریال‌های شبانه‌روزی اهداف زیر را دنبال می‌کنند:
ـ ترویج خانواده‌های بی‌سامان و لجام گسیخته
ـ ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر
ـ بی‌اهمیت جلوه دادن احترام به والدین
ـ عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده
ـ هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر
ـ عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه‌حلی طبیعی برای رفع دلهره‌های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر
ـ تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی‌تفاوتی نسبت به حریم خانواده
ـ ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج
ـ ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!
ـ مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده
ـ افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک و ویدئوهای خاص
ـ پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی برای تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان
تعالی خانواده
فرزندآوری
ازدواج نخستین مرحله شکل گیری خانواده و دومین آن فرزندآوری است. بدیهی است تربیت فرزند نیز سومین مرحله تکامل خانواده به شمار میرود که حائز اهمیت است. از منظر متون دینی، فرزند شایسته، نعمتی از نعمت‌های الهی و گلی از گل‌های بهشت است. علاوه‌بر اين، مایه زینت زندگی و یار و مددکار انسان می‌باشد. یادگار و جانشین پدر و مادر در دنیاست و استغفارگویی و اعمال نیک او سبب آمرزش و نیکبختی والدین در حیات اخروی می‌شود. وجود این مقدار تأکید و ترغیب، کافی است تا انگیزه تولید نسل و داشتن فرزند را در انسان تقویت کند. از سوی دیگر، در روایات متعددی نسبت به تکثیر اولاد، تأکید و سفارش شده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «تناكحوا تناسلوا فإنّى أباهي بكم الأمم يوم القيامة و لو بالسقط» «(اي مردان و زنان) با همديگر ازدواج كنيد و داراي نسل گرديد و زياد شويد، به راستي كه من مباهات مي‌كنم به واسطه شما در مقابل امت‌هاي ديگر در روز قيامت، ولو با بچه سقط شده.» (مستدرك سفينه البحار، ج4، ص340)
در روایت دیگری می‌فرماید: پنج نفر از دنیا می‌روند ولی پرونده آنها بسته نمی‌شود و دائم به آنها ثواب می‌رسد: کسی که درختی کاشته، چاه آبی برای بهره‌برداری مردم حفر کرده، مسجدی ساخته، قرآنی نوشته، فرزند شایسته‌ای از او به جا مانده. (بحارالانوار، ج104، ص97)
تربیت فرزند
فرزند انسان نتیجه آمال و آرزوهای اوست زیرا او ثمره حیات وی محسوب می‌شود که به عنوان جانشین در روی زمین باقی می‌ماند. شایسته است که این نماینده واقعی انسان، به خصوصیات ویژه‌ای آراسته شود و نمی‌توان به این هدف نایل شد مگر اینکه فرزند را به آداب نیکو تربیت نمود. پیامبر(ص) می‌فرمایند: «اکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم» «فرزند خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.» (میزان الحکمه، ج 1، ص 103) این مسئله اساسی که با سرنوشت فرزند ارتباط مستقیمی دارد، نیازمند آشنایی والدین با مهارت‌های تربیتی است. بدین ترتیب ضروری است تا پدرها و مادرها در این زمینه به مطالعه کتاب‌های توصیه شده از سوی متخصصان دینی بپردازند.
اظهار محبت و علاقه به فرزندان
یکی از مواردی که در تربیت نقش مهمی دارد، اظهار عشق و علاقه به فرزندان است. اما بعضی از مردم علاقه چندانی به کودکان خود نشان نمی‌دهند یا اگر هم علاقه دارند آن را اظهار نمی‌کنند و در رفتار با آنها خشن، تند و سخت‌گیرند. اینان بدانند که با این روش که روشی غیر انسانی و اسلامی است، خود را از رحمت خدا دور ساخته و باعث دور شدن فرزند از کانون گرم خانواده میشوند. فرزند نیاز به محبت دارد. اگر در محیط خانه از محبت سیر نشود، در کوچه و خیابان و جاهای دیگر دنبال این است که این خلأ عاطفی خود را پر کند. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) روایت می‌کند: «اَحبّوا الصّبیانَ وَ ارحَمُوهُم» «فرزندانتان را دوست بدارید و به آنان رحمت آورید.» (وسایل، ج21، ص483) امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) روایت می‌کند:
«من قبّل ولده کتب الله له حسنة و من فرّحه فرّحه الله یوم القیامه» «کسی که فرزند خود را ببوسد، حسنه‌ای در نامه عمل او ثبت خواهد شد و کسی که فرزند خود را شاد کند، خداوند او را در قیامت، شاد می‌کند.» (وسائل الشیعة، ج 15، ص 194 (أبواب أحکام الأولاد، باب 83)
اسلام مکتب تربیت است. والدین را به تربیت نیکوی خود و فرزندانشان ترغیب و تشویق نموده است. مولا امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: «عَلّموا انفُسَکُم و اَهلِیکُم الخَیر و أدَّبوهُم؛» «یعنی به خود و خانواده خود خوبی بیاموزید و آنان را تربیت کنید.» (میزان الحکمه، ج 1، ص 103) فرزندانی که تحت سرپرستی والدین قرار می‌گیرند، امید می‌رود که اگر به خوبی تربیت شوند، بتوانند افراد مفیدی برای خود و جامعه واقع شوند زیرا تربیت فرزندان می‌تواند بهترین هدیه از سوی والدین برای فرزندان محسوب شود.
حضرت امام صادق(ع) می‌فرماید: «بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است نه مال و ثروت! زیرا ثروت از میان می‌رود و ادب پایدار می‌ماند.» (میزان الحکمه، ج 1، ص 101) کودکی که در خانواده با ایمان و روشن ضمیر، تربیت شده باشد، دارای ارزش والائی است زیرا زندگی انسان بر پایه تربیت صحیح استوار است. از جمله اموری که در تربیت نقش مهمی دارند:
ـ غذاي حلال: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «کَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة» «درآمد حرام در فرزندان اثر (نامطلوب) می‌گذارد (و هدایت آنها را دچار مشکل می‌کند.» (کافی، ج5، ص124)
ـ موعظه: « و اذ قالَ لُقْمانُ لابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ» «و [ياد كن] هنگامى را كه لقمان به پسر خويش در حالى كه وى او را اندرز مى‏ داد...» (لقمان ـ 13)
ـ پايداري در تربيت: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» «و كسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شكيبا باش» (طه ـ 132)
ـ غافل نشدن از حق: «لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ» اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نگرداند (منافقون ـ 9) وظيفه پدر و مادر بنده پروري است نه بچه‏پروري.
زمان آغاز تربیت دینی
بزرگان، دوران نونهالی را آغاز آموزش دینی می‌دانند. حضرت علی(ع) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: «فرزندم، قبل از اینکه دلِ نرم تو سخت، و فکرت مشغول شود، من به تربیت تو اقدام کردم.» (نهج‌البلاغه، نامه 31) در نگاه دینی، برای داشتن فرزند سالم و صالح؛ علاوه‌بر انتخاب همسری اصیل و دیندار، رعایت مسائلی مانند زمان و چگونگی آمیزش و نیز دقت در تغذیه حلال و مناسب در دوران بارداری و شیردهی ضروری است.
بخشی از سلامتی و بیماری، زشتی و زیبایی، خوش خلقی و بدخلقی و باهوشی و کودنی فرزندان، به تغذیه پدر و مادر در قبل از انعقاد نطفه و دوران جنینی مربوط می‌شود. به عنوان نمونه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که شیر، پایه و اساس تربیت است چرا که صفات زن را به طفل منتقل می‌کند. (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 163) زمان شروع تربیت دینی از دوران نونهالی است. اذان و اقامه که در بدو تولد در گوش نوزاد طنین انداز می‌شود، در واقع عصاره‌ای از آموزه‌های دینی- الهی است که در ضمیر ناخودآگاه او تأثیر خواهد داشت؛ لذا بر انجام این کار بسیار تأکید شده است.
تأثیر باور دینی در تربیت
پیش شرط تأثیر امر و نهی والدین این است که خود آنها عامل به مسائل و احکام دینی باشند و پیش شرط عامل بودن والدین، باور قلبی آنها به آموزه‌های الهی است. انجام اعمال دینی باید در معرض دید کودک باشد تا او نیز به آن سمت و سو تشویق شود مانند خواندن نماز در کنار فرزند و یا کمک به نیازمندان توسط کودک. پس چنانچه فرزند ما بر خلاف آموزه‌های دینی رفتار می‌کند، باید علت را در خودمان جست‌وجو کنیم و ببینیم کجا‌اشتباه کرده‌ایم؟ اگر والدین معتقد نباشند که نماز، کلید رستگاری و خوشبختی آدمی است در نتیجه برای آموزش نماز به فرزندان نیز وقت نمی‌گذارند. تعليم نماز در روايات از وظايف مهم والدين است. والدين بايد فرزندان خود را از سه سالگى با بيان كلماتى از قبيل «لااله الا اللَّه» آشنا كنند و كم‏كم او را آماده نماز نمايند.
کسانی که در بی‌دین کردن فرزندان ما نقش دارند کسانی هستند که خود با دین میانه خوبی ندارند. این افراد چند دسته اند:
1- پدر و مادری که کودک زیر 6 سال، می‌بایست از او دین خدا و انس با خدا را یاد بگیرد، خود آنها نه خدا را می‌شناسند و نه به دین خدا عمل می‌کنند و آموزش بی‌دینی از بدو تولد شروع می‌شود همین کودک فردای قیامت جلوی پدر و مادر خود را می‌گیرد و از حقوق خود می‌پرسد.
2- برخی از مهدها: برخی از والدین فکر می‌کنند که مهد بهترین آموزشگاه برای فرزندانشان است درحالی که بهترین مهد، دامان پر مهر و محبت مادر است. برخی از پدر و مادر‌ها فرزندان خود را به مهد‌هایی می‌سپارند که مدیران آن مراکز وهمچنین مربیانشان با دین و خدا میانه خوبی ندارند (کودکان با تقلید، با دین انس می‌گیرند) البته برخی از مهد‌ها هم سعی بر این دارند کودک را بر اساس آموزه‌های دینی تربیت کنند.
3-برخی معلمان و مربیانی که دینداری را بر خود ننگ می‌دانند: اینها در طول یک سال تحصیلی به راحتی افکار باطل خود را به خورد دانش‌آموزان می‌دهند. به خصوص دانش‌آموزان ابتدایی که الگو پذیری آنها از معلم خود بیشتر است. البته در مدارس راهنمایی و دبیرستان نیز بسیار اثر پذیر هستند.
ان‌شاءالله با اهتمام به فراگیری معارف حقه و غنی اهل بیت(ع) و تنظیم امور زندگی بر اساس آنها، موجبات سعادتمندی خود و خانواده را فراهم سازیم.