نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان و قبضه قدرت اجرایی با ژست اپوزیسیوننمایی!
روزنامه اعتماد در سرمقاله روز پنجشنبه خود به موضوع آمار پرداخته است. این گزارش به بهانه برگزاری نشستی به مناسبت روز آمار و با عنوان «گرامیداشت روز آمار در غربت آماری» منتشر شد.
سرویس سیاسی-
در ابتدای این نوشتار آمده است: «بهتر است كه ابتدا متذكر شد كه مركز آمار ايران سازمان و عملكرد به نسبت قابل توجهي دارد و بيشتر آنچه را كه توليد ميكند، در دسترس بهرهمندان قرار ميگيرد، ولي مشكل از دستگاههاي دولتي است كه در زمينه توليد و انتشار آمار روز به روز به جاي پيشرفت، پسرفت نيز ميكنند. به لحاظ فناوري به سوي اينترنت و رايانههاي پيشرفته ميرويم ولي در عرصه توليد و عرضه آمار، اگر پسرفت نداشته باشيم، در بهترين حالت درجا ميزنيم.»
اگرچه دولت تدبیر و امید با هیاهوی فراوان بر سر موضوع شفافسازی بر سر کار آمد و خیل روزنامههای حامی دولت (زنجیرهایها) همواره پیش از دولت یازدهم موضوع آمار را پیش میکشیدند و نقدهای فراوان به آمارها وارد میکردند اما با شروع دولت یازدهم به آرامی موضوع آمار توسط روزنامههای زنجیرهای فراموش شد.
به واقع مشکل فقط این نیست، بلکه بسیاری بر این اعتقاد هستند که دستگاههای دولتی آمار را دستکاری کرده و سپس ارائه میکنند چرا که آنچه آمارهای دولتی میگوید با حقایق جامعه فاصله زیادی دارد. برای نمونه در مناظرههای انتخاباتی در فقره ایجاد شغل وقتی نامزدهای منتقد دولت از وعده ایجاد یک میلیون شغل در سال سخن گفتند، دو نامزدی که از دولت حضور داشتند این امر را ناشدنی و غیرممکن خواندند. روزنامههای زنجیرهای نیز با واژه نخنما شده «پوپولیسم» به آن پرداختند اما وقتی آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهور گفت: «5/1 میلیون شغل در 6 ماه نخست امسال ایجاد شد!» روزنامههای زنجیرهای سکوت کردند. همانها که زمانی در جهت تخریب نامزدهای رقیب ایجاد یک میلیون شغل را وعدهای پوپولیستی برای رایآوری عنوان کرده بودند. متاسفانه این وضعیت آمار است و حمایت زنجیرهایها از این وضعیت در نوع خود جالب توجه است.
جوانان از روحانی بسیار گلهمندند
یکی از مدعیان اصلاحطلبی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «در حال حاضر جوانان از آقای روحانی بسیار گلهمندند. آقای روحانی یک وزیر جوان انتخاب کرد. نفس انتخاب یک وزیر جوان که متولد جمهوری اسلامی است در کنار چهرههای 4 دهه گذشته تحسینبرانگیز است، اما این تغییر میتوانست در بسیاری از وزارتخانههای دیگر نیز اتفاق بیفتد و تنها وزارت ارتباطات نبود. اگرچه قبول دارم که کشور در شرایط حساسی است. با این همه انتظار میرفت در خود کابینه در حوزه معاونان، وزرا، روسای سازمانها و مدیران کل انقلابی رخ دهد. 40 سال از انقلاب اسلامی گذشته، چگونه میخواهیم برای آینده کادرسازی کنیم؟ کسی که 30 سال در وزارت کرده تا کی قرار است برسر کار بماند؟ افراد هر اندازه که کارآمد و توانا باشند بالاخره نوآوریهایشان در مدت زمان معینی به پایان میرسد».
پیش از این محمدرضا تاجیک مشاور رئیس دولت اصلاحات گفته بود: «اگر کسی در شرایط کنونی رئیسجمهور میشود مردم انتظار دارند که در زندگی روزمره آنها تغییر حاصل شود؛ بنابراین دولت کنونی باید تلاش کند که موفق شود؛ و این امکان ندارد مگر اینکه تغییر ساختاری بزرگی دهد و بسیاری از مدیران سنگینپای بیطراوت کنونی را تغییر دهد و در رویکردهای متصلبی که در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پاسخ نداده تغییر ایجاد کند و با شادابی و توان افزونتر وارد صحنه شود و به نیازهای مردم پاسخ دهد».
بیتحرکی دولت یازدهم موجب شد تا بسیاری از کارشناسان عنوان «دولت پیر و خسته» را برای آن انتخاب کنند. انتظار بر این بود که در دولت دوازدهم این نقص بزرگ ترمیم شود که متاسفانه چنین نشد.
برای مردم یا دلالان؟!
روزنامه ایران در شماره روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان «حاشیه قیمتی 2 تا 8 میلیونی خودروهای پرطرفدار» به بررسی علل شکلگیری بازار سیاه خودرو پرداخت و در زیرتیتری نوشت: «رئیس شورای رقابت: افزایش 7 میلیون تومانی قیمت خودرو از کارخانه تا بازار طبیعی نیست.»
در این گزارش آمده است: «سه ماهی است که مردم برای خرید خودروهایی که تفاوت بازار و کارخانه دارند، دچار مشکل شدند. پیشفروش خودروها هم دردی را دوا نمیکند چرا که خیلی از ثبتنامکنندگان نمیتوانند از خانهای ثبتنام در سایت بگذرند و بعضا کسانی به مرحله واریز وجه میرسند که بسیار خوششانس هستند. اما در حالی که مردم برای خرید خودروهای خاص پرس و جو میکنند شرکتهای لیزینگی که اسم و رسمشان هم در هیچ سایت رسمی ثبت نشده است انواع خودروهای یاد شده را با قیمتهای بسیار بالاتر و تحویل روز به مشتریان میدهند.»
ایران همچنین از قول رضا شیوا، رئیس شورای رقابت که در گفتوگوی ویژه خبری سخن گفته بود، نوشت: «خودروساز موظف است با هماهنگ کردن بین عرضه و تقاضا بازار را کنترل کند. ما فقط در مورد خودروهای زیر 45 میلیون تومان اجازه ورود داریم.»
در بخش دیگری از این گزارش از قول یک کارشناس آمده است: «پیشفروش خودروها یکی از موارد بازدارنده افزایش قیمت خودرو است اما هنگامی که سایت خودروسازها فعال میشود مردم امکان ثبتنام پیدا نمیکنند و معلوم نیست چه کسانی این خودروها را خریداری میکنند. وی تأکید کرد: دولت باید نظارت کافی بر عملکرد ثبتنامها داشته باشد تا مردم بتوانند خرید خودرو را انجام دهند. وی با بیان اینکه فعالان بازار مشکلات متعددی چون مالیات و رکود بازار دارند، تصریح کرد: به غیر از حاشیه بازار که در مورد برخی خودروها اتفاق افتاده است، خودروسازان طی چند وقت اخیر قیمت محصولات خود را گران کردند. وقتی بازار کشش قیمتهای فعلی را ندارد چرا باید دوباره قیمتها بالا برود.»
دولتی فاقد برنامه اقتصادی روشن
عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان و از حامیان سرسخت خسارت محض برجام در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب ابتکار ضمن اذعان به افزایش بحرانهای دولت دوازدهم نسبت به دولت یازدهم گفته است: «به عنوان کنشگر سیاسی هیچ برنامه روشنِ اقتصادی در دولت نمیبینم و هیچ نشانهای از هماهنگیِ بین بخش اقتصادی دولت دیده نمیشود و از آن طرف هم معتقدم یکی از کارهای جدی آقای روحانی باید دغدغههای اقتصادی باشد و حتماً باید در این دوره کارِ جدی برای حوزه اقتصاد و معیشت مردم انجام بدهد».
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه برای توجیه ناکارآمدیهای دولت به کلیشه تکراری و رایج اصلاحطلبان یعنی پروژه «اوباما خوب، ترامپ بد» متوسل شده و میگوید: «بحرانهای بینالمللی شرایط دولت آقای روحانی را سخت کرده است، بالاخره آقای روحانی 4 سال اول را در دوران آقای اوباما گذرانده و وی به عنوان یک رئیسجمهوریِ عاقل و فهیمی که نگاهِ دیگری به ایران داشته اما امروز 4 سال دومش را باید با یک آدم غیرقابل پیشبینی سپری کند که هر لحظه ممکن است بحرانی را ایجاد کند و بالاخره وقت و هزینه کشور و حاکمیت را به معنای عام صرف خودش کند.»
چنین ادعایی در حالی از سوی مدعیان اصلاحات مطرح میشود که پدیدآورنده فتنه ۸۸ و جنبش سبز، جریان تروریستی تکفیری داعش، آتش جنگ یمن و عراق و سوریه، تحریمهای فلجکننده علیه کشورمان، بستر تحریم، خسارت محض برجام و راههای تعریف شده نقض و اختتام آن همگی اوبامای «مودب، عاقل و فهیم» بوده و ترامپ تنها از این ظرفیتهای ایجاد شده علیه کشورمان بهرهبرداری کرده است.
در عروسی فامیل و در عزا غریبه!
عبدالله ناصری که پیشتر تعبیر زشت و توهینآمیز «رحم اجارهای» را برای دولت روحانی به کار برده بود، در ادامه با تمسک به سیاست نخنما شده اپوزوسیوننمایی اصلاحطلبان علیه دولت دوازدهم برای فرار از هزینههای ناکارآمدی آن مدعی شد : « من گاهی وقتها سر کلاس میبینم که دانشجویان این سؤال را از من میپرسند یا این گزاره را بیان میکنند که هزینه ناکارآمدی آقای روحانی را اصلاحطلبان باید پرداخت کنند؟ به هیچ وجه اینطوری نیست، آقای روحانی اصلاحطلب نبوده، سازمان تشکیلاتی اصلاحطلبان نبوده و صرفا نامزدی بوده که بنا بر شرایط و مصالحی مورد حمایت قرار گرفته که شرایط بدتر از آن پیش نیاید. بنابراین به همین دلیل اصلاحطلبان یک رویکرد طرفدارانه، جانبدارانه، حمایتگرانه اما کاملاً هوشمندانه و منتقدانه نسبت به آقای روحانی در پیش گرفتند.»
این در حالی است که اصلاحطلبان بیتردید شریک عملکرد دولت حسن روحانی هستند و برگه قدیمی «منزّهنمایی» آنها دیگر کارکرد خود را از دست داده است. عدم پذیرش کارنامه ناموفق و خالی از عملکرد روحانی آن بعد از آنکه طی دو دوره تمام توان خود را مصروف انتخاب او نموده اند، باعث آلزایمر سیاسی ملت ایران نمیشود، و این جریان سیاسی هم باید به سهم خود، در کنار روحانی، پاسخگوی عملکرد دولت باشد. در حالی که بخش اجرایی کشور یعنی دولت، دربست در اختیار اصلاحطلبان است، ژستهای منتقدانه و اپوزیسیوننمایی این جریان در نوع خود جالب است!
برچسب تودهای برای منتقدان!
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره روز پنجشنبه خود به قلم یکی از حامیان دولت به تطهیر دولت سابق آمریکا پرداخت و مخالفان رویکرد ایجاد تمایز میان اوباما و ترامپ را تودهای نامید!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «پس از انتخاب دونالد ترامپ به رياستجمهوري آمريكا، برخي در ايران گفتند بهزودي چراغ به دست دنبال اوباما خواهيم گشت؛ اما برخي فعالان اصولگرا که همچنان اسير پندارهاي تئوريهاي توطئه و نظريههاي مارکسيستي حزب توده هستند، گفتند چه سخن ياوهاي! چراکه به گمان آنها، يا درستتر گفته باشيم به گمان روايت حزب توده، رؤسايجمهور اساسا در آمريكا کارهاي نيستند و قدرت واقعي در دست تراستها، کمپانيهاي بزرگ نفتي، رؤساي بانکها و شرکتهاي چندمليتي و کمپانيهاي بزرگ اسلحهسازي است که در بیشتر مواقع نیز به صهيونيستها تعلق دارند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «تفاوت بارز ميان اوباما و ترامپ بيانگر اين واقعيت است که رئيسجمهور در ساختار سياسي ايالات متحده نهتنها دکور نيست، بلکه از قدرت فراواني نیز برخوردار بوده و ميتواند چه در داخل کشور و چه در عرصه بينالمللي، تأثيرگذاريهاي مهمي از خود برجای گذارد.»
تا جایی که به ایران و جمهوری اسلامی مربوط میشود هیچ یک از روسای جمهور آمریکا در دشمنی با ملت ایران تفاوتی نداشته و سیاستهای پیش گرفته شده توسط روسای جمهور سابق توسط مقامات بعدی پیگیری و بر آنها افزوده میشود. به عنوان نمونه روز پنجشنبه «اکثریت قاطع اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به طرحی برای نظارت بر برنامه موشکی ایران رای دادند.»
جالب اینکه «۴۲۳ عضو مجلس نمایندگان به این طرح رای مثبت دادند و تنها دو نفر مخالف آن بودند» این مسئله به خوبیاشتراک نظر در ضدیت با جمهوری اسلامی در میان مقامات آمریکایی از سنا و کنگره گرفته تا رئیسجمهور مشترک بوده و تفاوتی در این دو وجود ندارد. درباره تحریمها و... نیز این حقیقت ساری و جاری است، تحریمهای ضدایرانی از ابتدای انقلاب اسلامی و دولت کارتر برقرار شده و تا امروز تنها بر میزان آنها در هر دولت نسبت به دولت قبل افزوده شده است ، نویسنده روزنامه زنجیرهای شرق ظاهرا فراموش کرده است که تحریمهای به اصطلاح فلجکننده ضدایرانی در دولت اوباما و پس از فتنه 88 آغاز شد و حتی پس از برجام نیز از شدت آنها کاسته نگردید و حتی به میزان آنها افزوده نیز شد!
نکته پایانی اینکه توهین به منتقدان دولت و سیاستهای خارجی و بخصوص هستهای آن در این چند سال باب رایجی شده است، از زمانی که رئیسجمهور محترم در سخنرانیهای خود از هیچگونه انتساب و توهینی نسبت به منتقدان دریغ نکرده است حامیان دولت نیز این روش را پیش گرفته و همان میکنند که مقامات دولتی انجام میدهند، «تودهای» بودن را نیز در این راستا بایستی به فحاشیهای گذشته اضافه کرد.