شیرینی درد عشق
وقتی انسان در مسیر قرار میگیرد، خدا آنقدر شیرینی نصیب میکند که رسول خدا(ص) به امام حسین(ع) فرمودند: وَ یسْتَشْهَدُ مَعَک جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِک لَا یجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ؛ با تو گروهی به شهادت میرسند که درد نیزه و شمشیر را احساس نمیکنند. (بحارالانوار، ج 45، ص80)
کسانی که با حسین بودند در عاشوا درد و تیزی تیغ و خنجر را نیافتند و احساس نکردند. چون اگر کسی راه افتاد، دیگر درد عشق خدا، به او مجال نمیدهد که درد شمشیر را احساس کند.
چرا قرآن به زنانی مثال میزند که در زمان یوسف بودند؟... زنان مصر عاشق یوسف شدند. آن هم یک لحظه یوسف را دیدند. وقتی چشمشان به جمال زیبای یوسف افتاد، او را بزرگ دیدند و دست هایشان را بریدند و متوجه نشدند. چطور روز عاشورا کسی تمام جانش مملو از عشق خدا باشد و جمال او را ببیند و درد شمشیر حس کند؟ این من هستم که کوچکترین درد مرا به فغان میآورد. چون نمیتوانم جمال او را ببینم. چشمم بسته است.
لذا میگوید: اگر راه افتادی، آرام آرام ما چشمت را اصلاح میکنیم. حتی این چشمی که سالها خطا میدید تعمیر و جراحی و سالمش میکنند. چشم وقتی به جمال دل آرای خدای متعال میافتد و او را ملاقات میکند، دیگر هیچ دردی را احساس نمیکند.
ـــــــــــــــــــــ
*به نقل از کتاب «جلوههایی از عاشورا» گفتارهای مرحوم علیاکبر پرورش درباره قیام حسینی(ع)