kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۷۳۶۷
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۸
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

ما اصلاح‌طلبان چاره دیگری جز حمایت از روحانی نداشتیم


سرویس سیاسی ـ
روزنامه شرق در گزارشی به اظهارات اخیر بهزاد نبوی درباره سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از دولت دوازدهم پرداخت و به نقل از وی نوشت: ما چاره‌ای جز حمایت از روحانی نداشتیم و حتی اگر او می‌گفت به هیچ یک از سیاست‌های شما پایبند نبوده و هیچ سهمی به شما نمی‌دهم کاری از دستمان بر نمی‌آمد و کاری جز حمایت از روحانی نمی‌شد انجام داد!
در مقدمه این گفت‌وگو آمده است: [خبرنگار] از او درباره انفعال اصلاح‌طلبان در مقابل روحاني مي‌پرسيد. از اينکه در ائتلافي که بين اصلاحات و اعتدال شکل گرفته، جريان اصلاحات منفعلانه ظاهر شده است و اين آغاز يک جدال بود در پايان نشستي که حزب «ندا» با حضور بهزاد نبوي ترتيب داده بود تا درباره جريان‌شناسي اصلاحات صحبت کند.

چاره‌ای جز حمایت از روحانی نداشتیم، هر کاری بخواهد می‌تواند انجام دهد!
پاسخ بهزاد نبوی به سؤال خبرنگار در نوع خود جالب توجه است. او می‌گوید «شما بر اساس فرضياتي صحبت مي‌کنيد که وجود ندارد...مگر در انتخابات ٩٢، ٩٤ و ٩٦ جنبش اصلاحي که در رأس آن شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان است، با روحاني وارد ائتلاف شده؟ يا خاتمي با روحاني در ازاي حمايت در انتخابات، شرط بيع گذاشته است؟ در هيچ‌کدام از اين انتخابات، اصلاحات شرايط بيع براي حمايت نداشت بلکه اصلاح‌طلبان به تشخيص خودشان عمل کردند. نه اينکه با توافقي با روحاني وارد عمل شده باشند و حالا بگويند از آن توافق تخلفي صورت گرفته است.»
وی ادامه می‌دهد: «ما نه به خاطر اينکه بخشي از کابينه در اختيار اصلاحات باشد و نه به خاطر مزايا بلکه به خاطر مصلحت به جاي رئيسي به روحاني رأي داديم... اينکه مي‌گويم اجرتان را ضايع نکنيد، اين است که شما که براي وزارت و پست نرفتيد پشت روحاني. ما به خاطر منافع کشور از او حمايت کرديم.»
نبوی تلویحا از اجبار اصلاح‌طلبان در حمایت از روحانی سخن می‌گوید و ادامه می‌دهد: «اگر روحاني مي‌گفت حتي يک پست و يک امتياز يا يک سياست شما را اجرا نمي‌کنم، من اگر بودم ترجيحم اين بود به روحاني رأي بدهيم. مي‌خواهم بگويم به همين دليل کسي نرفت دنبال ائتلاف. بله، روحاني خيرالموجودين بود. اگر شما روحاني را انتخاب نمي‌کرديد، مي‌خواستيد به چه کسي رأي بدهيد. مرد و مردانه اگر روحاني با شرط‌هاي ما موافقت نمي‌کرد، ما چه مي‌خواستيم انجام دهيم؟»
سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از روحانی مسئله‌ای نیست که بشود آن را انکار کرد، در روزها و ماه‌های گذشته بارها اصلاح‌طلبان سهم خود را مطالبه کرده‌اند. نبوی موضوعی را انکار می‌کند که چندی پیش در دیدار اعضای انجمن اندیشه و قلم بر آن تأکید کرده بود. وی تصریح کرده بود که «متأسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهم‌خواهی‌ها دارد!»
وی گفته بود: «این روزها بدترین حرفی که من می‌شنوم، این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را می‌زنند. طرح این قبیل مطالب، در واقع ضایع‌کردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امیدگرفتن پست و مقام بود؟ یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقبا تلقی می‌شد؟ متأسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهم‌خواهی‌ها دارد!»

تنفس مصنوعی به جسد برجام!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «این روزها دلواپسان در پی زنده به گور کردن برجام هستند. نق و ناله‌هایشان هم برای همین است. آنان می‌خواهند برجام را زنده زنده در قبر نموده، فاتحه آن را نیز خوانده و مراسم ختم آن را هم خیلی سریع برگزار کنند.»
این روزنامه زنجیره‌ای در بخش دیگری از این مطلب نوشت: «آنطور که باید و شاید مردم از قِبل برجام منتفع نشده‌اند اما قاطبه آنان بر روی یک پرسش کلیدی و راه‌گشا متفق‌القول هستند؛ اگر توافق هسته‌ای نبود چه می‌شد؟ همین پرسش است که آنان را و حتی بسیاری از مسئولان را مجاب ساخته که به جای آنکه برجام را داخل قبر بیندازند و سنگی بر روی آن بگذارند تلاش نمایند تا حد امکان از آن سود ببرند.»
برجام آن‌قدر بی‌فایده و حتی پرضرر بوده که حتی بزک کنندگان آن هم به آن اعتراف کرده و در برابر این پرسش که «چرا برجام باعث لغو تحریم‌ها و بهتر شدن شرایط نشد؟» به جای پاسخ سعی کرده‌اند با طرح این پرسش که «تصور کنید اگر برجام نبود چه می‌شد؟ «از برجام دفاع کرده و اینطور القا کنند که» اگر برجام فایده‌ای هم نداشته حداقل توانست از بدتر شدن شرایط جلوگیری کند!
در سال ۹۲ قرار بود مشکلات در ۱۰۰ روز اول حل شود، بعد از انتخابات قرار شد با توافق ژنو این مشکلات حل شود، بعد از توافق ژنو همه چیز به توافق لوزان گره خورد و بعد از لوزان قرار بود «فتح الفتوح برجام»! مشکلات را ریشه‌کن کند. بعد از آن نیز گفته شد در روز اجرای برجام-دی ماه ۹۴- مشکلی در کشور باقی نخواهد ماند و حالا که حدود ۲1 ماه از اجرای برجام گذشته و دستاورد تقریبا هیچ، بیش از پیش نمایان شده، مدعیان اصلاحات همچنان مشغول تنفس مصنوعی به جسد برجام هستند.
گفتنی است روزنامه‌های زنجیره‌ای در طول مذاکرات هسته‌ای، برای تحت فشار قرار دادن نهادهای تصمیم‌گیر و همچنین ایجاد نگرانی در افکار عمومی، هشدار می‌دادند. برای مثال ادعا می‌شد که هر روز تأخیر در رسیدن به توافق و اجرای آن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ضرر به کشور وارد می‌کند. بعدها مدیر مسئول روزنامه زنجیره‌ای شرق اذعان کرد که برای عبور از سد افکار عمومی، برجام را بزک کردیم.

سرمایه‌های اسرائیل، پای کار خدمت و انجام وظیفه!
روزنامه زنجیره‌ای بهار در گزارش تیتر یک خود با عنوان «موسم جدایی همسایه‌ها؟» با ذوق زدگی خاصی سفر حیدرالعبادی نخست‌وزیر عراق به عربستان را بهانه‌ای برای عقده‌گشایی علیه سیاست‌های اصولی کشورمان در حمایت از محور مقاومت در برابر تروریسم و حفظ ثبات و تمامیت ارضی کشورهای منطقه قرار داده و نوشت: «سفر حیدرالعبادی، نخست‌وزیر کشور عراق به عربستان سعودی و شرکت در نشست مشترک با رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا و عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی یک بار دیگر این پرسش را پیش روی ناظران عرصه سیاست و مسائل منطقه‌ای قرار داده است که آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به همسایگانش سیاستی مبتنی بر منافع ملی بوده است؟»
این روزنامه افراطی اصلاح‌طلب نوشت: «در زمانی که معترضان به دولت سوریه خواهان اصلاحاتی در این کشور به جهت عبور از شرایط بسته سیاسی بودند مسئولان کشورمان‌ ترجیح دادند که به جای کمک به وحدت ملی و آغاز مذاکرات میان معارضان غیر مسلح و دولت سوریه طرف بشار اسد بایستند و مسئولان وقت سیاست خارجی بر خلاف آنچه جامعه جهانی با توجه به روابط ایران و سوریه انتظار داشت گام مثبتی در روزهای ابتدایی بحران سوریه برنداشتند. برخی بر این اعتقادند که اگر نوع واکنش رژیم اسد به آنچه معترضان خواهان آن بودند نوع دیگری بود احتمال تقویت گروه‌های‌تروریستی همچون داعش و جبهه النصره کاهش می‌یافت.»
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه بدون‌اشاره به بحران‌آفرینی غربی‌ها در خاورمیانه در کنار برخی کشورهای مرتجع عربی با ایجاد، تجهیز و تسلیح گروهک‌های تروریستی در اطراف کشورمان، به طور تلویحی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ناجی کشورهای منطقه از خطر‌اشغال توسط تروریست‌ها را به دخالت در سیاست خارجی متهم کرد و نوشت: «با نگاهی به اظهارنظرهای گاه و بیگاه مقامات دولتی شاهد آن هستیم که آنان برخی ناهماهنگی‌ها را به عنوان یکی از دلایل عدم کارایی مورد نیاز برای تاثیرگذاری بر تحولات منطقه می‌دانند. هنگامی که به ساختارهای تصمیم‌گیری در کشور به خصوص در حوزه سیاست خارجی نگاهی می‌اندازیم شاهد آن هستیم که این نکته مطرح شده از سوی مسئولان دولتی چندان هم بیراه و یا برای توجیه‌تراشی نیست و می‌توان به آنان حق داد که مسئولیت کامل تصمیم‌گیری‌ها را بر عهده نگرفته و بر این عقیده باشند که نمی‌توانند تمامی برنامه‌های خود در این بخش را به اجرا در بیاورند.»
این روزنامه که پس از بزک برجام و غالب کردن این خسارت محض به ملت در ازای نابودی دستاوردهای ارزشمند هسته‌ای کشور، این بار مامور زمینه‌چینی برای تئوریزه کرده تسلیم به جای مقاومت و قربانی کردن توان دفاعی و اقتدار منطقه‌ای کشور است، در پایان کنار گذاشتن سایر نهادها (منظور سپاه) از پرونده هسته‌ای، کنار گذاشتن اصول اساسی انقلاب اسلامی در حمایت از جریان مقاومت اسلامی و در نهایت جایگزینی الگوی منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقه‌ای را به عنوان «راهکار» حل مشکلات منطقه‌ای پیشنهاد داده است.
بدون تردید مقصود این جریان از بافتن چنین لاتائلاتی مقدمه‌چینی برای برجامیزه کردن توان موشکی و اقتدار منطقه‌ای، نرمالیزاسیون انقلاب اسلامی و هضم و هدم آن در جهانی‌سازی است و نیز تلاش برای تغییر هویت انقلاب اسلامی (ترمیدور انقلاب) جریانی که حقیقتا سرمایه‌های آمریکا و اسرائیل در داخل ایران محسوب می‌شوند و پای کار خدمت و مصمم به انجام وظیفه است!

7 گل زدیم 3 تا خوردیم
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی به قلم محمدرضا باهنر ضمن وارد دانستن انتقاداتی به برجام، نوشت: «دشمنان ایران اسلامی همچنان‌که روی خوشی به پیشرفت‌های ایران نشان نخواهند داد، حتماً گوشه چشمی هم به دامن زدن به اختلافات داخلی دارند تا با اوج گرفتن این اختلافات بهتر به اهداف ضدایرانی خود برسند...بیراه نیست که ترامپ علاوه‌بر مسئله برجام ادعاهای واهی نیز نسبت به مسائل داخلی ایران دارد. حال در چنین شرایطی اگر جریان‌هایی در داخل کشور نیز به بهانه انتقاد، در مسیر تخریب یکدیگر برآیند و به خصوص دولت را- که این روزها در مصاف دیپلماتیک با طرف‌های خارجی است- مستقیم یا به تلویح متهم به صفت‌های نادرست کنند، بدون تردید در جهت خدمت به مردم و منافع ملی گام برنداشته‌اند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «من از خیلی وقت پیش گفته‌ام که در بحث توافق هسته‌ای یک تیم خوب داشتیم که تلاش‌های زیادی کردند اما بیشتر از این زورشان نرسید. قرار بود ۱۰ گل بزنیم و هیچ گل نخوریم اما توانستیم هفت گل بزنیم و البته سه گل هم خوردیم.»
ایران همچنین نوشت: «تندروی‌ها و برخی واکنش‌های هیجانی یا غرض‌ورزانه جناحی در این مقطع بدون تردید آب در آسیاب دشمن ریختن است.»
تخریب هر دولتی گرچه کنشی نسنجیده و نکوهیده و خلاف مصلحت و عقلانیت است اما آنچه از این نوشته بر می‌آید، ممنوعیت نقد به بهانه سوءاستفاده دشمن است. درحالی‌که آدرس صحیح گسترش خباثت‌های آمریکا را باید در جای دیگری جست. آنچه دشمن را در رسیدن به «اهداف ضدایرانی» تشجیع و تشویق می‌کند، گزاره‌های ضد امنیت ملی نظیر «خزانه خالی است»، «نه تنها خزانه است بلکه صندوق‌ها هم خالی است» و «آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد» است که اتفاقا از سوی رئیس‌جمهور و مسئولان بلندپایه دولت گفته شد آن وقت با تأکید بر عدم تخریب به بهانه نقد، انتقاد به دولت را زیر سؤال می‌برید؟! آنچه ترامپ را گستاخ‌تر کرد و آب به آسیاب دشمن ریخت، انفعال، وادادگی، عدم واکنش قاطعانه و مواضع آبکی مسئولان ارشد دولت روحانی بود. وقتی پاسخ به نقض برجام و تهدیدهای مکرر ترامپ به جای اجرای شروط 29گانه، پیام توییتری و محکومیت لفظی می‌شود، بدیهی است که دشمن افزایش تهدید و فشار را در دستور کار خود قرار می‌دهد.
طرف مقابل در توافق هسته‌ای نه تنها به تعهدات خود پایبند نبوده بلکه برجام به اهرمی کارآمد برای زیاده‌خواهی و خباثت‌ورزی علیه ایران تبدیل شده است، علاوه ‌بر این اروپا قصد فشار بر ایران بر سر توانمندی موشکی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای را دارد. در این شرایط جای تأسف است که نویسنده محترم مدعی است که «توانستیم هفت گل بزنیم و البته سه گل هم خوردیم.» هفت گل زدیم که امروز با غول بیکاری و رکود مواجهیم و معاون اول رئیس‌جمهور بیکاری را ابرچالش کشور عنوان‌می‌کند؟ هفت گل زدیم که به تصریح ظریف حتی یک حساب بانکی هم در انگلیس نمی‌توانیم باز کنیم؟ این هفت گل کجاست که به گفته عراقچی تحریم‌‎ها تنها روی کاغذ برداشته شده است و به تصریح سیف در توافق هسته‌ای تقریبا هیچ چیز عاید ایران نشده است؟