نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مسکن اجتماعی چند برگ کاغذ و دیگر هیچ!
سرویس سیاسی-
روزنامه بهار در گزارش تیتر یک دیروز خود در اقدامی وقیحانه مواضع مقتدرانه سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در نقطه مقابل سیاست خارجی دولت دانسته و با کنایه به اظهارات اخیر سرلشکر جعفری مبنی بر وجود همدلی بین نظامیان و مسئولان دیپلماسی خطاب به حافظان امنیت و اقتدار کشور نوشته است که همدلی کافی نیست و باید در بیان مواضع خود نیز تجدیدنظر کنند.
این روزنامه افراطی اصلاحطلب در این باره نوشت: «پرونده مسائل منطقهای و پرونده حقوق بشر از جمله تنشهای فیمابین ایران و غرب است. در هر دوی این پروندهها شاهد نوعی ناهماهنگی بین دستگاه دیپلماسی کشور و سایر نهادها هستیم... حال و در شرایط امروز کشور که به معنای واقعی کلمه حساس است و میبایست برای هر اقدام و اظهارنظری مداقه کافی را بهعمل آورد این انتظار وجود دارد. ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی و سایر کشورهای خارجی بیشتر از آن که به دل مقامات ایرانی توجهی داشته باشند به آنچه گفته میشود توجه خواهند داشت. از همین رو شاید لازم باشد که در ادبیاتی که برخی مقامات برای اظهار نظر در حوزه سیاست خارجی بهکار میبرند تجدیدنظری بهعمل آورند..»
این روزنامههای زنجیرهای که دائما در حال بزک کردن چهره آمریکا و توجیه خباثتهای دشمن هستند، وقتی حافظان امنیت و اقتدار کشور در برابر دشمن سینه سپر میکنند، با هزاران ادعا درباره ایراندوستی و دغدغهمندی به منافع ملی، به جای حمایت از این نیروهای مقتدر و حمایت از مسیری که آنان در آن گام گذاشتهاند، خنجرهای خود را از درون تیز میکنند و هیچگونه اجماعی علیه دشمن بدعهد و پیمانشکن را برنمیتابند و هر صدای اعتراض به تهدیدات مکرر و نقض عهدهای دشمن را متضاد سیاست خارجی و تندروی مطرح میکنند. اخیرا هم یکی از فعالان اصلاحطلب و از مجرمان امنیتی فتنه 88 نیز در واکنش به مواضع مقتدرانه فرمانده کل سپاه، این نهاد انقلابی را جنگطلب خواندند، درست همان حرفی که ترامپ و سناتورهای آمریکایی میزنند! حال آنکه همین جریان در سالهای ۷۸ و ۸۸ در رأس آشوب و فتنه و خیانت بودند و آن مقام رژیم صهیونیستی درست گفته بود که اینها سرمایههای دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی هستند.
تقلا برای توجیه جاسوس هستهای
روزنامه زنجیرهای بهار همچنین در ادامه تقلای این روزهای روزنامههای اصلاحطلب برای توجیه و منحرف ساختن افکار عمومی نسبت به فاجعه «جاسوسی» عضو تیم مذاکرهکننده هستهای که همکاری وی با دو سرویس جاسوسی خارجی محرز و محکومیت وی تایید شده، در یادداشت سرمقاله خود نوشت: «به نظر میرسد کسانی که با تکرار بیوقفه عبارتها و مفاهیمی که بار معنایی آن را در ذهن و روان شهروندان به درستی نمیدانند صرفا و تنها به دلیل مخالفت با دولت حسن روحانی به صورت ناشیانه و در کمال ناآگاهی در حال قبحزدایی از یک کلمه هستند و به عواقب چنین رفتاری اندیشه نمیکنند.»
گفتنی است اصلاحطلبان که به رفتار قبیلهای مشهور هستند، پیش از این نیز درخصوص فساد ۸ هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد کرسنت و حقوقهای نجومی و موارد بسیار دیگر نیز بهجای پرداختن درست و اصولی و نیز تقبیح چنین رفتارهایی بهدنبال توجیه و یا انحراف افکار عمومی نسبت به این مسائل هستند.
تحریف تاریخ برای تطهیر یک گروهک منحله و وابسته
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به برگزاری چهلمین روز درگذشت ابراهیم یزدی در دانشگاه تهران پرداخت و در مقدمه گزارش خود نوشت «مجری برنامه با حالتي كه انگار بغضش را بخورد، میگفت روزگاری عکسشان را زده بودند سردر این دانشگاه و آنها را جاسوس آمریکا میخواندند. اشارهاش به چمران و یزدی بود که نامشان برای فهرست انتخاباتی مجلس اول رفته بود و برخی آنها را به سبب تحصیل در آمریکا جاسوس امپریالیسم میخواندند. البته بعد از شهادت چمران نام او را از آن فهرست حذف کردند. بعد با همان لحن بغضآلود ادامه داد: «شاید میزبانی این سالن (سالن شهید چمران دانشگاه تهران) ادای دیني باشد از سوی مصطفی برای ابراهیم، به راستی که یزدی و چمران؛ چه در وطن خود غریب بودند».
این گزارش علاوه بر این که توهینی صریح به شهید مصطفی چمران در مقایسه آن شهید سرافراز تاریخ ایران و اسلام با ابراهیم یزدی به عنوان دبیرکل گروهک منحله و وابسته نهضت آزادی میباشد در خود تحریفات متعدد تاریخی را نیز یدک میکشد.
پس از شهادت شهید چمران امام خمینی(ره) در پیام تسلیتی ضمن مقایسه این شهید با مدعیان تصریح کردند «چمران عزيز با عقيده پاك خالص غير وابسته به دستجات و گروههاي سياسي و عقيده به هدف بزرگ الهي، جهاد را در راه آن از آغاز زندگي شروع و با آن ختم كرد. او در حيات با نور معرفت و پيوستگي به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار كرد. او با سرافرازي زيست و با سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است كه بيهياهوهاي سياسي و خودنماييهاي شيطاني براي خدا به جهاد برخيزد و خود را فداي هدف كند، نه هوي و اين هنر مردان خداست.»
با توجه به این پیام و نکات مهم مندرج در آن شهید چمران به دستجات و گروههای سیاسی وابستگی نداشتند و عمری را در راه جهاد صرف کردند ، از سوی دیگر اتهام وابستگی نهضت آزادی به آمریکا و دشمنان این مرز و بوم به تحصیل اعضای آن در آمریکا مرتبط نبوده و نیست و این فروکاستن اتهام به امور مبتذل و سطحی است.
امام خمینی(ره) در نامه به وزیر کشور در سال 1366 تصریح میکنند «پرونده این نهضت و همینطور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت میدهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است، و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است، و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکای جهانخوار را، که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست، بهتر از شوروی ملحد میدانند. و این از اشتباهات آنها است.»
بنیانگذار انقلاب در این نامه تاریخی بعد از شمردن پارهای از خیانتهای نهضت آزادی تاکید میکنند «به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند، و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.»
حال چگونه است که مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای برای تطهیر گروهکهای منحرف دامان بزرگان و شهدای گرانقدری چون چمران را به آلودگیهای خود لکهدار میکنند جای سوال دارد.
وزارتخانهای که حتی یک خانه نساخت!
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادی شماره دیروز خود همچنین به موضوع مسکن و رویکردهای وزارت راه و شهرسازی و شخص وزیر پرداخته است.
گزارش دیروز با عنوان «رونمايي از سياستهاي جديد رونق مسكن» با رویکردی دیگر گونه نسبت به گزارش هفته پیش همین روزنامه منتشر شد.
در گزارش دیروز آمده است: «وزير راه و شهرسازي» گفت: «بيشترين مداخله دولت مربوط به سالهاي ۸۴ تا ۹۳ است كه باعث شد در حدود ۲ ميليون واحد مسكوني جديد يعني حدود ۸ درصد موجودي مسكن كه رقم كلاني نيز هست به تعداد مسكنهاي كشور افزوده شود. اين در حالي است كه بيشترين شهرفروشيها، افزايش قيمت زمين و همچنين قيمت مسكن را نيز در فاصله سالهاي ۸۴ تا ۹۲ شاهد بوديم. آخوندي ادامه داد: انتظار ميرفت كه با افزايش تعداد واحدهاي مسكوني در حد ۸ درصد موجودي كشور، تامين مسكن اقشار كمدرآمد در سطح گستردهاي ايجاد شود، قيمت زمين و مسكن كاهش يابد در حالي كه در فاصله سالهاي ۸۴ تا ۹۲، قيمت زمين 8/6 برابر يعني ۷۶۰ درصد افزايش يافت كه افزايش محيرالعقولي است. وزير راه و شهرسازي گفت: در سالهاي ۹۲ تا ۹۵ يعني در دولت يازدهم، رشد قيمت زمين ۲ صدم درصد بود. قيمت مسكن در شهر تهران در سالهاي ۸۴ تا ۹۲، ۶ برابر يعني ۵۰۰ درصد افزايش داشت در حالي كه قيمت مسكن در سالهاي ۹۲ تا ۹۵، ١/١ برابر يعني ۱۰ درصد افزايش داشت.»
وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم به عنوان فشلترین وزارتخانه در دولت قبل شناخته میشد. در طول چهار سال قبل همواره شخص وزیر، عباس آخوندی با الفاظی نظیر «مزخرف» مسکن مهر را خطاب قرار میداد؛ طرحی که تقریبا بیش از یک میلیون و دویست هزار خانواده را به مسکن رساند. حالا عباس آخوندی که وزارتخانهاش در طول چهار سال حتی یک خانه هم نساخته باید هم به مسکن مهر بتازد.
مسکن اجتماعی؛ تنها چند برگ کاغذ!
معرفی کردن مسکن مهر به عنوان عامل گرانی در حالی است که شواهد و قرائن بسیار حاکی از آن است که برخی بانکهای خصوصی در موضوع گران شدن مسکن نقش داشتهاند.
اما نکته جالب توجه این است که هفته گذشته روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «قصه هزارويكشب طرح «اختصاصي» عباس آخوندي / مسكن اجتماعي رويايي كه تعبير نشد» نوشته بود: «مسكن اجتماعي؛ نه معني مشخصي دارد و نه همتي براي اجرا. اين طرح را عباس آخوندي، وزير راه و شهرسازي در ابتداي دولت يازدهم بود كه مطرح كرد؛ درست زماني كه ميگفت طرح مسكن مهر «مزخرف» است، مدعي بود مسكن اجتماعي كه حالا به نوعي آن را پروژه «اختصاصي» خود ميخواند، كاستيهاي طرح مسكن مهر را ندارد. ميگفت طرح كاملي است كه اگر اجرايي شود، مشكل مسكن در كشور ريشهكن ميشود. اما جز يك طرح پژوهشي و چند سخنراني كه خود او انجام داد، مسكن اجتماعي همواره در هالهاي از ابهام ماند.»
خویشتنداری برای چه چیزی؟!
روزنامه اعتماد در یکی از صفحات سیاسی شماره دیروز ضمن گزارشی به نشست خبری نوبخت، سخنگوی دولت پرداخته است.
اعتماد برای این گزارش این جمله از سخنگوی دولت را تیتر کرده است که «از خويشتنداري جهانگيري تقدير ميكنم»!
وقتی سخنگوی دولت چنین چیزی میگوید و روزنامههای زنجیرهای آن را تیتر میکنند این سوال برای مخاطب ایجاد میشود که مگر حقی از جناب آقای جهانگیری (معاون اول دولت تدبیر و امید) پایمال شده که ایشان با خویشتنداری خود مستوجب تقدیر شدهاند؟!
مگر معاون اول رئیسجمهور با بقیه مردم در مواجهه با قانون فرق دارد؟ به استناد برخی شواهد و مدارک برادر ایشان توسط دستگاه قضا احضار و برای تحقیقات بیشتر بازداشت شده است. او نیز مانند دیگر مردم، باید مراحل قانونی را طی کند و به دادگاه پاسخگو باشد. از دولت محترم که همواره شعار قانونمداری سر داده است انتظار میرود که حداقل خود به آن پایبند باشد.