چرایی وجوب امر به معروف در قیام امام حسین(ع)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است که در نهضت امام حسین(ع) موجود نبود، چرا که معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار میروند و نه از روش و منش خود دست برمیدارند، بنابراین امام حسین(ع) با چه منطق و حجت شرعی قیام کرد و جان خود و خانوادهاش را در این راه فدا کرد؟
پاسخ:
از منظر فقی شرایط احکام و خصوصیات و فروع امر به معروف را باید از امام حسین(ع) استفاده کنیم و استوارترین دلیل بر جواز شرعی هر عمل، این است که امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) آن را انجام داده باشند. به عبارت دیگر گفتار و رفتار امامان معصوم از ادله احکام شرعی است.
از طرفی احتمال تأثیر بر دو نوع است: گاهی شخصی را که اکنون آماده یا مشغول معصیتی است، میخواهیم نهی از منکر کنیم. اگر احتمال تأثیر ندهیم، نهی از منکر واجب نیست و گاهی نهی از منکر میکنیم و بالفعل احتمال تأثیر نمیدهیم؛ ولی میدانیم در آینده مؤثر واقع میشود. در این صورت نهی از منکر واجب است و با صورت احتمال تأثیر فعلی فرق ندارد.
مثل آنکه احتمال بدهیم اگر با فرقههای ضاله یا مؤسسات فساد مبارزه کنیم و معایب و مفاسد و مقاصد سوء آنها را به مردم بگوییم واعلام خطر کنیم؛ پس از مدتی دستگاهشان برچیده شده و اثر آنها در فساد اجتماع کمتر خواهد شد و یا حداقل از گسترش بیشتر تبلیغات و فسادشان جلوگیری به عمل خواهد آمد و چنانچه کارگردانان آنها دست از خیانت برندارند، در اثر نهی از منکر، تبلیغات سوء آنها باعث گمراهی نخواهد شد. دراین مورد امر به معروف و نهی از منکر با احتمال تأثیر آن در آینده، واجب است.
در دنیای معاصر هم بیشتر مللی که توانستهاند بندهای اسارت خویش را پاره کنند و به آزادی و استقلال برسند؛ همین راه را انتخاب کردهاند. آنان با فداکاری و تحمل ناملایمات و تهییج احساسات، دشمنان خود را در افکار عمومی محکوم و پایههای تسلط و نفوذ آنان را متزلزل و به تدریج ساقط میسازند و در این مبارزات آن افرادی که پرچم را به دست میگیرند؛ پیروز شده و خونهایشان بهای آزادی جامعه و برافتادن نفوذ بیگانه است. آنان این پیکار را- اگرچه نتیجهاش در آینده ظاهر میشود- موفقیتآمیز و افتخار میشمارند؛ زیرا هدفشان ریاست و حکومت نیست؛ بلکه اصلاح و نجات جمعیت است.
مردان خدا نیز برای هدفهای عالی انسانی و الهی خود، گاهی چنین مبارزاتی دارند؛ یعنی، با اینکه میدانند دشمنان خدا، خونشان را میریزند و سرشان را بالای نیزه میکنند؛ ولی باز هم برای نجات اسلام و توحید، پیکار و جهاد میکنند تا عکسالعمل قیام آنها به تدریج مردم را بیدار و مسیر تاریخ را عوض کند.
در نهضت امام حسین(ع) با وضعی که پیش آمده بود، خطرات شدیدی احکام قرآن و موجودیت اسلام را تهدید میکرد و آینده اسلام را تاریک و مبهم مینمود. حتی معلوم بود که در آینده نزدیک، خورشید نورانی اسلام غروب و دوران شرک و جاهلیت بازگشت خواهد کرد! در این صورت امام حسین(ع) نمیتوانست با در نظر گرفتن احتمال یا قطع به ضرر، دست روی دست بگذارد و در خانه بنشیند و ناظر این مصیبتها برای عالم اسلام شود.
گذشته از اینکه شرط احتمال تأثیر هم موجود بود؛ بلکه امام حسین(ع) یقین به تأثیر داشت و میدانست که نهضت و قیام او، اسلام را حفظ کرده و حرکت او ضامن بقای دین خواهد بود. آن حضرت میدانست که اگر بنیامیه او را- که نوه پیغمبر و مرکز تحقق آمال معنوی و اسلامی مردم و شریفترین و گرامیترین خلق و محبوبترین افراد در قلب جامعه است- بکشند؛ دیگر قدرتشان درهم شکسته میشود و چنان سیل خشم و نفرت مردم به سویشان سرازیر میگردد که باید برای حفظ موقعیت خود، حالت دفاعی به خود گیرند تا بتوانند چند صباحی پایههای لرزان حکومت کثیف خود را از سقوط شدن نگاه دارند! ادامه دارد