جلوههای عاشورا در جبهههای دیروز و امروز مقاومت - بخش پایانی
نهضت امام حسین(ع) کشتی نجات انسان امروز
آرش فهیم
کاروان کربلا در پیچ و خم تاریخ در گذر است و در هر زمانهای تابلوهای زیبایی از حماسه و ازخودگذشتگی را خلق میکند. این کاروان امروز دوباره به شام و عراق رسیده است؛ جایی که گروهی ظاهر شدهاند که بیشترین شباهت را به لشکر عمربنسعد دارند؛ با همان مرام و شمایل پدیدار شدهاند و باز هم رسم و آئین ناجوانمردانه بریدن سر انسانها و تعرض به حرم و حریم اهل بیت(ع) را احیا کردهاند. سربازان سیدالشهدا(ع) در زمان ما در مقابل این گروه قیام کردهاند. یک طرف از حمایت قدرتهای پوشالی، دلارهای رنگی، تجهیزات نظامی پیشرفته و صدها شبکه ماهوارهای برخوردار است. اما طرف مقابل هم از سرمایه زوالناپذیر و بیپایان ولایت مداری و تکیه بر آئین حسین(ع) که همان شهادت طلبی باشد برخوردار است. کربلاییها این بار برخاستهاند تا انتقام خون همه مظلومان تاریخ را از همه وارثان یزید بگیرند.
بازگشت پیکر مطهر محسن حججی و قیام مردم در تشییع این شهید مدافع حرم، محرم امسال را رنگ و بوی تازهای بخشید. بازگشت حججی به خانه آن هم در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی این روزهای ما را با کربلای سال 61 هجری پیوند زد. چشمان نافذ و نگاه پرصلابت حججی در تصاویری که از لحظه اسارت او ثبت و ضبط شده است، روایتگر زیبا و هنرمندانه عاشورا در زمانه ماست. گویی چشمان این جوان 25 ساله پیام حضرت زینب(س) را پس از هزار و 400 سال به ما ابلاغ میکند که در عاشورا، جز زیبایی ندید. این سرنوشت دلباختگان حقیقی امام حسین(ع) است که در راه او سر میبازند.
امام حسین(ع) کشتی نجات بشر
این شعار که حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است را در دنیای کنونی و موقعیت پراضطراب جامعه جهانی چگونه میتوان عملی کرد؟ وقتی به جهان پیرامون خود مینگریم، پر از ماجراهایی است که یادآور محرم هستند. از جوان 25 سالهای که به طاغوت نه میگوید و سر از تنش جدا میشود، کودکانی که هر روز با بمبها و موشکهای دولتهای جنگ طلب میسوزند، انسانهایی که به جرم مسلمان بودن از خانههای خود رانده و از حق زندگی کردن محروم میشوند و... اما چگونه میتوان از پتانسیل فرهنگ عاشورا برای نجات بشر معاصر بهره گرفت؟
آیتالله سید محمد قائممقامی، مدرس درس خارج فقه حوزه علمیه در گفت وگو با گزارشگر کیهان میگوید: «در عاشورا تقابل بین دو جبهه حق و باطل به اوج رسید و عظیمترین نزاع بین این دو جریان شکل گرفته بود. به همین دلیل هم عبارت «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» یعنی قیام عاشورا واقعه منحصر به فرد عالم وجود است که سایر حوادث دنیا از آن متأثر هستند.»
وی به این پرسش که چرا از قیام عاشورا با عنوان «پیروزی خون بر شمشیر» یاد میشود هم پاسخ میدهد: «در عاشورا، جریان حق به ظاهر شکست میخورد اما معتقدیم که بزرگترین پیروزی جریان حق در همین روز رقم خورد. به این دلیل که از این هنگام، بیداری و معرفت در انسانیت پدید آمد. یکی از حکمتهای امام حسین(ع) بیدارسازی انسانها و توبه بشریت است. تا قبل از عاشورا تصور میشد، دیندار شدن در ظاهر و بدون توجه به امامت و ولایت به مثابه روح دین کافی است، اما واقعه کربلا به بشریت ثابت میکند که ظواهر دین کافی نیست. ما معتقدیم که عاشورا هم آغاز جریان بیداری و هم آغاز جریان ظهور است. یعنی اگر قرار باشد یک مبدأ برای آغاز ظهور قرار دهیم، آن مبدأ، بعد از ظهر عاشوراست. چون از این زمان، فرایند بیداری بشر آغاز میشود؛ از این زمان بشر متنبه و متوجه و متذکر به حقیقت میشود.»
آیتالله قائممقامی ادامه میدهد: «در حوادث امروز جهان و بویژه آنچه در منطقه ما میگذرد، همه انسانها و ازجمله مسلمانان بر سر یک دوراهی قرار دارند؛ مثل دوران عاشورا، دو جریان شبیه به بنی هاشم و بنیامیه رو در روی هم قرار گرفتهاند. یک طرف جریان الهی و مدافع حق است که پرچم ائمه هدی(ع) را برافراشته است که پرچمدار این جریان، انقلاب اسلامی است و طرف دیگر نماینده باطل و پرچمدار شیطان است که پرچمدار این جریان نیز صهیونیسم است. همه انسانها تنها با یکی از این دو راه روبرو هستند و لاجرم در یکی از این دو جبهه قرار میگیرند.»
این پژوهشگر حکمت اسلامی بیان میکند: «یکی از درسهای مکتب عاشورا برای انسان امروز این است که مرزبندی آدمها و جریانها را از حالت اعتباری و جعلی به حالت واقعی تبدیل میکند. چون ما معتقدیم که دو نوع مرزبندی وجود دارد. یک مرزبندی برمبنای ظواهر است. جنگهای فرقهای و مذهبی، مصداق بارز مرزبندی شیطانی و جعلی است. اما مرزبندی دیگری هم هست که از طریق ولایت اهل بیت تعیین میشود؛ این مرزبندی بر این اساس صورت میگیرد که انسانها یا در اردوگاه ولی خدا قرار دارند یا در اردوگاه شیطان. به همین دلیل هم برخلاف آنچه عدهای تصور میکنند که برگزاری مراسم عزاداری محرم موجب تفرقه میشود، این عزاداریها به مرزبندی واقعی کمک میکنند. چون اگر قرار باشد تفرقهها و مرزبندیهای مصنوعی برداشته شود، باید به عاشورا مراجعه کرد.»
او درباره مرزبندی عاشورایی توضیح میدهد: «امکان دارد افرادی که در اردوگاه امام حسین(ع) قرار میگیرند، دارای مذاهبی غیر از شیعه و دینی غیر از اسلام باشند. برای عدهای سؤال است که مگر میشود از هر دین و مذهبی در اردوگاه امام حسین(ع) قرار گرفت؟ پاسخ این است؛ بله میشود! شخصی ممکن است مسلمان نباشد، اما به خاطر حمایت از مظلوم و دفاع از عدالت و آزادی در اردوگاه ولی خدا قرار میگیرد. در مقابل نیز عدهای ممکن است در ظاهر مسلمان و حتی شیعه اثنیعشری باشند اما چون مدافع شر و ظلم هستند در اردوگاه شیطان قرار میگیرند. مثل برخی از جریانهای فعال به ظاهر شیعه که در خط آمریکا و انگلیس کار میکنند.»
آیتالله قائممقامی درباره چشمانداز نهضت عاشورا هم میگوید: «به محض بیداری و تنبه، انسان دچار حالتی میشود که ما آن را برگشتناپذیری مینامیم. یعنی انسانی که حقیقت را درک کرده و دیگر ارتداد ندارد. با این تجربه، دیگر هیچ کس از حقیقت بر نمیگردد. در نتیجه انسان در فرایند مقاومت قرار میگیرد. معتقدیم که این حالت روز به روز فراگیرتر میشود و کل بشریت را در برخواهد گرفت تا ظهور نهایی و فرج اتفاق بیفتد.»
وی در پاسخ به این سؤال که تفسیر «حسین(ع) کشتی نجات است» نسبت به شرایط امروز عالم چیست؟ هم اظهار میکند: «همه انسانها و به خصوص مسلمانان باید هرچه زودتر متوجه شوند که پناهگاه و منبع قدرت آنها کجاست. یعنی باید اهل بیت علیهمالسلام را بشناسند. اینکه چه مذهبی دارند، تفاوتی نمیکند، باید زیر پرچم اهل بیت بیایند؛ این خیلی مهم است که مسلمانان از هر مذهبی، تصمیم بگیرند که زیر پرچم حسین(ع) باشند یا زیر پرچم یزید؛ دو خاندانی که همیشه با هم نزاع داشتهاند؛ ابوسفیان با پیامبر اعظم(ص)، معاویه با امام علی(ع)، یزید با امام حسین(ع) و در نهایت، سفیانی با امام زمان(عج) میجنگد. حالا مسلمانان با هر گرایشی باید یکی از این دو جبهه را انتخاب کنند. چون این دو جریان، قابل جمع نیستند.»
تجدید عهد با امام حسین(ع)
علی محمد مودب، شاعر آئینی و انقلابی که مثنوی بلندی هم در استقبال از پیکر مطهر شهید حججی سروده است درباره ظهور فرهنگ عاشورا در جبهههای امروز مقاومت میگوید: «به اعتقاد من، منشأ همه حرکتهای عدالت خواهانه در دنیای اسلام، قیام امام حسین(ع) در کربلای سال 61 هجری قمری است. البته این حقیقت ، در میان شیعیان پررنگتر بوده است. در جبهه مقاومت و گروهی که به نام «مدافعان حرم» شناخته میشوند نیز تجلی فرهنگ عاشورا و الهام گرفتن از قهرمانان کربلا، دیده میشود. مدافعان حرم و بزرگانی چون «محسن حججی» در روزگار ما با امام خود که قرنها پیش از آنها برای آرمانی قیام کرده و در راه این آرمان فدا شده بود، عهد دوباره بستند و در راه این آرمان مجاهده میکنند. امروز در جریان مدافعان حرم، این روایات عینی و متجلی شدهاند. جوانهایی از اقصی نقاط جهان اسلام به نبرد جماعتی که به نام اسلام، ظلم میکنند میروند و این یعنی تداوم نهضت حسینی.»
دائمالذکر در عاشورا
پایان بخش این گزارش، خاطره زیبایی از رضا برجی، رزمنده جانباز و عکاس و مستندساز مقاومت درباره روحیه عاشورایی شهداست. او به گزارشگر کیهان میگوید: «به یاد دارم که در دوران دفاع مقدس، مردی با نام داوود که بسیار قوی هیکل بود یک بار در سراشیبی دوکوهه خورد زمین و بعد هم به شدتگریست. ما ابتدا فکر کردیم که آسیب دیده یا دردش آمده که این گونه میگرید، اما بعد گفت: «من که الان خوردم زمین، با دو دستم مانع از برخورد صورتم با زمین شدم، اما حضرت ابوالفضل که روز عاشورا به زمین افتاد، دست نداشت تا از خودش مراقبت کند.» وقتی این ماجرا را برای شهید آوینی تعریف کردم، او این گونه تعبیر کرد که «داوود دائمالذکر در عاشوراست.» یعنی تمام وجود او در عاشورا سیر میکند و در ساحت کربلا حرکت میکند. به همین دلیل هم هر اتفاقی برای او تداعیگر عاشورا است. همین داوود کسی بود که در عقبنشینی عملیات والفجر هشت، به تنهایی ایستاد و شهید شد تا بقیه به عقب برگردند. دائمالذکر در عاشورا بودن، باعث ظهور مردانی چون محسن حججی و شهدای مدافع حرم شده است.»