همخونی!(گفت و شنود)
گفت چه خبر؟
گفتم: یکی از روزنامههای زنجیرهای با تیتر درشت در صفحه اول خود آورده است «دنیا چشم به راه ملاقات احتمالی ظریف -تیلرسون»!
گفت: ولی هم وزارت خارجه آمریکا و هم وزارت خارجه خودمان اعلام کردهاند که هیچ ملاقاتی بین ظریف و تیلرسون صورت نخواهد پذیرفت.
گفتم: زنجیرهایها عادت کردهاند که آرزوهای خود را تبدیل به خبر کنند!
گفت: ملاقات ظریف با وزیر خارجه آمریکا که بیشترین دشمنیها را علیه کشورمان داشته و همین دو هفته قبل از ضرورت براندازی جمهوری اسلامی ایران سخن میگفت، برای زنجیرهایها چه افتخاری دارد؟!
گفتم: ای عوام! خونه خرس و بادیه مس؟! برای آنها افتخار! و غیرت! و وطندوستی! و اینجور چیزها مطرح نیست! که باعث شود از پاچهخواری دشمن مردم وطن خودشان خجالت بکشند!
گفت: یعنی تا این اندازه با دشمنان مردم وطنشان احساس نزدیکی میکنند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو پشه را نوازش میکرد، گفتند؛ یک جوری قربان صدقهاش میروی که انگار همخون هستید!حالا با این علاقهای که به پشهها داری اگر اشتباهی یکی از آنها را بکشی چه احساسی خواهی داشت؟ گفت؛ احساسی که بعد از کشتن سهراب به رستم دست داد.