از هراره تا تهران - ۲۵
صدور فرمان اشغال لبنان از مجمع مرموزی در فرانسه
رئيسجمهور لبنان و سوريه از جهان اسلام کمک خواستند، اما اعراب مشغول حمايت از صدام بودند که يک روز بعد از حملة اسرائيل به لبنان، شهر ايلام را شديداً بمباران کرد و دهها زن و مرد و کودک و شيرخوار را به شهادت رساند. تنها صداي جواب به اين طلبِ کمک، از طرف ايران بود. يک روز پس از حملة صهيونيستها، آقاي خامنهاي براي حافظ اسد، رئيسجمهور سوريه پيام فرستادند:
«بسم الله الرحمن الرحيم
عالي جناب حافظ اسد، رئيسجمهور کشور برادر سوريه
خبر دردناک حملة گستردة اشغالگر قدس، به جنوب لبنان دريافت شد. اين حرکت گستاخانة صهيونيستها، بدون ترديد، خبر از توطئهاي جديد عليه موجوديت و حيثيت مسلمين جهان ميدهد. کلية قرائن حاکي از آن است که اشغالگران ارض مقدس، در پي جامة عمل پوشانيدن به نقشة خود، براي اشغال جنوب لبنان هستند تا شايد از اين طريق، همراه با ديگر وابستگان آمريکا در منطقه، فشار خود بر کشورهاي مترقي خاورميانه را افزايش دهند و حيات ننگين خويش را تداوم بخشند. در مقابلِ چنين حملهاي، يافتن پاسخهاي دو سؤال مهم، در شرايط ويژة کنوني ضروري است. نخست آنکه چه عواملي اين جسارت را به صهيونيستها، براي اشغال بخش ديگري از ميهن اسلامي دادهاند؟ و سپس آنکه چگونه بايد با اين اقدام مقابله کرد؟ فرمان اشغال ناحية وسيعي از خاک لبنان عزيز و فشار فزاينده بر شهر صيدا و پيش از آن، بمباران مردم مسلمان و بيدفاع جنوبِ لبنان و پايگاههاي سازمان آزاديبخش فلسطين، بدون شک از مجمع مرموز سران امپرياليسم در فرانسه صادر شده است. قدرتهاي جهاني، پيوسته در انديشة تجاوز به سرزمينهاي اسلامي بوده و هستند و آنچه امروز در لبنان ميگذرد و نيز بمباران ديروز مردم بيپناه شهر ايلام که بيش از پنجاه کشته و صدها زخمي بهجاي گذاشت و به خاک و خون کشيده شدن خرمشهر و آبادان، نمونههايي از اجراي اين نيت شوم هستند.
آنچه قواي استعماري و دستنشاندگان را در پرخاش به حريم آزادي خواهان و ملل محروم جهان بيپروا ميکند، بدون شک، سکوت طولاني کشورهاي اسلامي در برابر تجاوزاتي از نوع آنچه رژيم اشغالگر قدس بر ملت محروم لبنان، و رژيم خودفروخته و امپرياليستي ـ صهيونيستي بغداد بر ملت انقلابي و مسلمان ايران تحميل کرده است، مي باشد. اکنون سالهاست که اسرائيل بخش عظيمي از خاک کشورهاي اسلامي را تحت اشغال خود دارد و سالهاست که آمريکا و اروپا از اين جنايت عظيم پشتيباني ميکنند. اين اولين باري نيست که ملتهاي خاورميانه ميپرسند: چرا امکانات جهان اسلام براي پايان دادن به صحنههاي فجيعي که هر روز با مُثله شدنِ مردم فلسطين و به خاک و خون غلطيدن جنوب لبنان بهوجود ميآيد، به کار گرفته نميشود؟ اما اين بار سؤال، جديتر از هر زمان ديگر مطرح است و ياران پنهان صهيونيست، بهتر است که اين حقيقت را بفهمند و از عزم راسخي که پشتوانة اين جديت است،
پروا کنند.
امروز وقت آن است که امکانات انساني، تسليحاتي، تبليغاتي، سياسي و اقتصادي جهان اسلام، عليه تجاوزات مکرري که نسبت به حريم مستضعفان صورت ميگيرد، بسيج شوند. جمهوري اسلامي ايران با وجود درگيري در جنگي که با همان مقاصد بر او تحميل شده است، اعلام ميکند که در حد توان، قواي خويش را وقف دفع حملة رژيم اشغالگر قدس از جنوب لبنان خواهد کرد. ما از هماکنون، بهعنوان اولين گام، بخشي از نيروهاي پياده و زرهي خود را براي اين منظور مهيا کردهايم تا در اولين فرصت، عازم جبهههاي نبرد با خصم صهيونيستي شوند. اميدواريم که اين اقدام مرضي خداوند متعال واقع گردد.
برادر شما، سيد علي خامنهاي، رئيس جمهوري اسلامي ايران، 16/3/1361»
روزهاي سختي بود براي جهان اسلام. و بيشتر از همه، رهبر مسلمين درد ميکشيد. درد امام فراتر از مصيبتهايي بود که امت اسلامي در لبنان و فلسطين و ايران ميکشيدند. امام از اين درد مصيبتزدهاند و به دستور الهي ذکر استرجاع ميگويند: اِنّا لِلهِ وَ اِنَّا اِلَيهِ راجِعونَ. پيام امام، دو روز پس از شروع تهاجم صهيونيستها، در هفدهم خرداد شصتويک منتشر ميشود:
«بسم الله الرحمن الرحيم
اِنّا لِلهِ وَ اِنَّا اِلَيهِ راجِعونَ
من کلمة مبارکة استرجاع را نه براى جنايات اسرائيل و شهادت و آسيب بسيارى از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مىگويم، گرچه آنهم استرجاع دارد؛ و نه براى شهرها و روستاهاى آن کشور اسلامى که به دست جنايت کار رژيم صهيونيستى کافر اسرائيل، اشغال و خراب شده است، گرچه آنهم استرجاع دارد؛ و نه براى آواره شدن هزاران خواهران و برادران آن محيط مظلوم اسلامى، گرچه آنهم استرجاع دارد؛ و نه براى فلسطينىهاى مظلوم زير ستم اسرائيل، گرچه آنهم استرجاع دارد؛ و نه براى شهادت بيش از چهل نفر، زن و مرد و کودک شيرخوار ايلام که به دست جنايتکار صداميان، در حال شعار بر ضد آمريکا و اسرائيل خونخوار، هدف بمب واقع، و آسيب بيش از دويست نفر، مسلمان عشاير بي گناه و خرابى مسجد، تکيه، بيمارستان و خانههاى مظلومان است، گرچه آنهم استرجاع دارد؛ بلکه براى بىتفاوتى کشورهاى اسلامى، يعنى براي حکومتهاى آنها استرجاع مىکنم و اى کاش فقط بىتفاوتى بود.
من استرجاع را براى پشتيبانى بسيارى از حکومتها، از اسرائيل و صدام، اين دو ولد نامشروع آمريکا مىکنم. من و هر مسلمانى ـ در هرجا هست ـ بايد استرجاع کنيم براى کمکهاى مادى و معنوى دولتهاى کشورهاى اسلامى به آمريکا، رأس جنايتکاران و اسرائيل و بعث عَفلَقى عراق، پيادهکنندة منويّات شوم آمريکا و صهيونيسم جهانى. هر مسلمان غيرتمند، بايد استرجاع کند براى پيشنهاد حکم جهاد با يک کشور مخالف اسرائيل، به اتهام دروغين دريافت اسلحه از اسرائيل؛ و کوشش در راه به رسميت شناختن اسرائيلِ متجاوز به کشور اسلامى لبنان؛ و به شهادت رساندن هزاران مسلمان بيگناه جنوب آنجا.
اسرائيلِ متجاوزِ جنايت کار تأييد بايد شود و آمريکاى رأس متجاوزين، با ذخاير کشورهاى مظلوم مستمند اسلامى، کمک مادى و با کوششهاى رسانههاى گروهى منطقه اسلامى، کمک سياسى و معنوى شود، و فلسطين و سوريه بايد تنها بمانند. صدامِ صددرصد مخالف اسلام، بايد در تجاوز به ايران و هلاکت حرث و نسل ناحية مسلمان عربنشين و غيرة آنان، تأييد تبليغاتى و کمکهاى مادى و نظامى شود، و کشور اسلامى ايران که براى احياى اسلام و قرآن کريم بهپاخاسته، بايد تنها باشد.
اينها و مطالب بسيار ديگر، مصائبى براى مسلمانان است که بايد دسته جمعى استرجاع کنند. اينجانب مصيبتهاى عظيمى را که بر برادران مظلوم بىيار و ياور جنوب لبنان وارد شده است، و همچنين مصائب وارده بر مظلومان ايلام و ديگر مناطق جنگزدة ايران، تسليت عرض نموده، و براى شهدا، در طول دفاعهاى مظلومانة اين دو کشور اسلامى، رحمت و مغفرت، و براى بازماندگان آنان صبر و استقامت از خداوند تعالى مسألت مىنمايم. و از خداوند تعالى مىخواهم که اين دولتهاى بىتوجه به مصالح کشورهاى اسلامى و بىاعتنا به احکام قرآن کريم را از خواب غفلت بيدار نمايد و دشمنان اسلام و مسلمين را منکوب فرمايد.
و السلام على من اتبع الهدى. روح الله الموسوي الخمينى.
17 خرداد 1361 / 14 شعبان المعظم 1402»