رابطه تعلیق با اصل نظارت چیست؟!
سرویس ورزشی-
اوایل هفته گذشته خبر «تعلیق شطرنج ایران» بازتاب بسیاری در جامعه ورزش داشت تا جایی که بسیاری از دلسوزان بر این نکته تاکید داشتند که چرا کار و بار شطرنج ایران با تمام ظرفیتهای پیدا و پنهانش، باید به جایی برسد که به جای افزودن بر اعتبار ورزش ایران، موجب خدشهدار شدن این اعتبار در مجامع بینالمللی شود؟!
در این میان دلیل تعلیق البته روشن بود؛ فدراسیون شطرنج ایران بعد از گذشت شش ماه از میزبانی مسابقات قهرمانی زنان جهان، نتوانست حق فیده (فدراسیون جهانی شطرنج) را پرداخت کند و در نتیجه ریتینگ شطرنجبازان ایران از سایت فدراسیون جهانی حذف و شطرنج ایران تعلیق شد.
در چند ماه اخیر همواره رئیسفدراسیون شطرنج مدعی بود به دلیل ارتباطاتش با مسئولان فیده، توانسته از آنها برای پرداخت بدهی مهلت بگیرد، تا بدهی باقی مانده از مسابقات قهرمانی زنان جهان «حق فیده» را پرداخت و سایه تعلیق را از سر شطرنج ایران دور کند ولی موفق به انجام تعهداتش نشد.
بر اساس اخبار منتشر شده، پس از مذاکره مسئولان فدراسیون شطرنج ایران با فدراسیون جهانی این رشته، حق 180 هزار دلاری فیده قسط بندی شد و وزارت ورزش و جوانان هم قسط اول را تقبل و پرداخت کرد تا بار فدراسیون سبکتر شود.
فدراسیون قرار بود قسط دوم و سوم را از طریق اسپانسر بازیها پرداخت کند اما در نهایت نتوانست اسپانسر را مجاب به انجام تعهدات کند، در نتیجه دو قسط آخر پرداخت نشد و شطرنج ایران برای 120 هزار دلار تعلیق شد.
در فاصله چند روز پس از اعلام خبر تعلیق شطرنج ایران نوک تیز انتقادات متوجه فدراسیون شطرنج بود. بسیاری از کارشناسان بیتدبیری مسئولان فدراسیون شطرنج ایران را دلیل پدید آمدن این اتفاق زشت میدانستند و در تحلیلهای خود این جمله لقلقه زبانشان بود که «وقتی فدراسیون شطرنج توان پرداخت هزینهها را ندارد چه لزومی داشت که حدود یک ماه مسابقات در بهترین و گرانترین هتل ایران برگزار کند؟»
در این میان اما مسئولان وزارت ورزش از جمله مدیر کل دفتر برنامهریزى منتقدتر از تمام منتقدان ظاهر شدند و فدراسیون نشینان شطرنج را به بیتجربگی، بیتدبیری و سوء مدیریت متهم ساختند و در پایان این وعده را دادند که مشکل را برطرف نموده که البته به صورت موقت نیز برطرف نمودند.
با این تفاصیل اگر فرض را بر صحت تمام انتقادات مطرح شده بگذاریم بازهم این پرسش مطرح میشود که نقش وزارت ورزش چه بوده و مسئولان این وزارتخانه تا چه میزان از عنصر مهمی به نام «نظارت» در فدراسیون شطرنج سود بردند؟!
تا آنجا که ذهن ما یاری میکند در زمان برگزاری مسابقات خبری از نظارت بر هزینهها نبود و وزیر ورزش و جوانان سرخوش از برگزاری این رویداد بینالمللی ، میزبانی ایران را از اثرات مثبت برجام میدانستند!
قطعا اگر نظارتی وجود داشت به فدراسیون شطرنج اجازه داده نمیشد، هزینههای خارج از عرف داشته باشد، سیستم ورزش را در آستانه برگزاری بازیهای داخل سالن آسیا مختل کند، اعتماد بینالمللی از ورزش ایران سلب شود و...، جالب اینکه امروز در تحلیل این اتفاق تلخ بازهم به تنها چیزی که اشاره نمیشود، همین نبود «اصل نظارت» است.
خوانندگان و همراهان همیشگی کیهان به یاد دارند که چندی قبل به بهانه اختلافات وزارت ورزش و فدراسیون کشتی از اهمیت نظارت در ورزش گفتیم و بر این نکته تاکید نمودیم که رعایت و به کار بستن اصل نظارت باید جزو کارهای همیشگی و مستمر وزارت ورزش باشد و فقط به یک مقطع و فدراسیون خاص خلاصه نشود.
حالا بازهم به بهانه اتفاقات اخیر فدراسیون شطرنج خدمت مسئولان محترم وزارت ورزش عرض میکنیم که اصل پیگیری و نظارت یکی از اصول شناخته شده مدیریتی است که در کنار اصول دیگری چون نظم و هماهنگی و سازماندهی و نظام تشویق وتنبیه و...، ساز و کار مدیریت علمی و منطقی را سروشکل میدهد و نباید تحت هیچ شرایطی از رعایت آن غافل شد.