kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۹۸۰
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۶

استناد به واقعه مباهله(حکایت خوبان)


معاویه بن ابی‌سفیان به سعد بن ابی‌وقاص گفت: چه چیز جلودارتو است که ابوتراب را دشنام نمی‌گویی؟ سعد گفت: هرگاه به یاد سه چیزی که رسول خدا(ص) در حق او گفت می‌افتم؛ هرگز اجازه دشنام‌گویی به او را به خود نمی‌دهم. اگر یکی از آنها برای من بود، از شتران سرخ‌مو برایم دوست‌داشتنی‌تر بود. (اول آنکه) چون در یکی از جنگها رسول‌خدا(ص) را به جای خویش در شهر باقی گذاشت، علی(ع) گفت: آیا مرا همراه زنان و کودکان در شهر می‌گذاری؟ پس رسول خدا(ص) به او گفت:‌ آیا راضی نمی‌شوی که نسبت به من منزلتی چون منزلت‌ هارون نسبت به موسی داشته باشی جز آنکه بعد از من نبوتی نیست؟ (دوم آنکه) از رسول خدا(ص) شنیدم که در روز جنگ خیبر فرمود: هر آینه پرچم را به دست مردی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. پس آن حضرت فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی(ع) را آوردند در حالی که چشم درد داشت. پس رسول خدا(ص) از آب دهان خود به چشم او کشید و خوب شد و آنگاه پرچم را بدو سپرد. (سوم آنکه) چون این آیه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم...) نازل شد رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: «اللهم هولاء اهلی» و در روایتی دیگر از سعد نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: «ان هولاء اهل بیتی»(1)
_______________________
1- موسوعه امام علی(ع)، ری‌شهری، ج 8، ص 314