نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
نسخه جدید مقابله با آمریکا؛باید مذاکره کنیم و امتیاز بدهیم!
سرویس سیاسی-
رویکرد جدید شهرداری تهران انتقاد روزنامههای حامی مدیریت جدید را نیز در پی داشته است، تغییر رویکرد از مدیریت جوان و جهادی به ریاست پیرمردها نکتهای است که در این روزها بسیاری به آن پرداختهاند.
شرق در گزارشی به این مسئله پرداخته و نوشته است: «اعتراض و انتقاد به برخي انتصابهاي محمدعلي نجفي براي معاونتهاي شهرداري تهران که از جلسه علني روز سهشنبه هفته گذشته شوراي شهر شروع شد به جلسه ديروز هم رسيد... محمد عليخاني، رئيس کميسيون حملونقل شوراي شهر تهران، هم در تذکري شفاهي به شهردار [گفت]: قانونمداري، شعار و وعده اصلي فهرست اصلاحطلبان شوراي شهر بوده است و بايد به آن تمکين کنيم. براساس قانون، بهکارگيري بازنشستگان در شهرداري تهران ممنوع است، اما سه نفر از معاونان شهردار که بهتازگي منصوب شدهاند، بازنشسته هستند».
اعتراض به انتصاب پیرمردها در شهرداری
بر اساس گزارش شرق «اوايل هفته گذشته بود که نجفي در حکمهايي سميعالله حسينىمکارم را به معاونت مالى و اقتصاد شهري، حجت ميرزايى را به معاونت برنامهريزى، توسعه شهري و امور شورا، محسن پورسيدآقايى را به معاونت حملونقل و ترافيک و مهدى حجت را به معاونت شهرسازى و معمارى خود در شهرداري منصوب کرد. از اين چهار نفر مهدي حجت متولد ١٣٢٨، پورسيدآقايى متولد ١٣٤٠، حجت ميرزايي متولد ١٣٤٩ و حسينىمکارم متولد ١٣٣٩ است.»روزنامه زنجیرهای قانون نیز در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت «موضوع انتصاب مديران در شهرداري تهران و آن نیز در دوره جديد، از موضوعاتي بود كه در هفتههاي گذشته بسيار خبرساز و با چهار حكم نجفي براي انتصاب چهار معاون جديد خود بحثبرانگيز شد. آنجا كه شهردار تهران، معاونان مالي، برنامهريزي، ترافيك و شهرسازي خود را تغيير داد و افرادي را با برخي حاشيهها بر اين معاونتها گماشت.»
این گزارش میافزاید: «بازنشسته بودن سه نفر از چهار معاون جديد شهردار، برخي شائبههاي مالي و ملكي براي يكي از معاونان و در نهايت همخواني نه چندان زياد معاونان جديد با مسئوليتهايشان از جمله حواشي بود كه بعد از انتصابهاي هفته گذشته نجفي به وجود آمد. پس از آن، برخي اعضاي شوراي شهر به صراحت لب به انتقاد از نجفي گشودند كه «اي كاش نجفي درباره انتصابها مشورت ميكرد» و «حضور زنان و جوانان در انتصابها رعايت شود»! از املاك نجومي گرفته تا حاشيه استعفا از راهآهن نيز در انتقاد از معاونان جديد نجفي مطرح شد تا نشاني باشد براي ساير انتصابهاي متعدد او در شهرداري تهران آن نيز شهرداري كه در روزها و هفتههاي آينده درصدد انتصاب حداقل پنج معاون، 22 شهردار منطقه، 42 مديرعامل سازمان و شركت و دهها رئيس مركز و... است.»
مدیریت پیرمردها در شهرداری و عدم توان مدیران جدید برای فعالیت و حل مشکلات روزنامههای زنجیره ای و مدعیان اصلاحات را به شدت نگران کرده است، آنان به فکر روزهای پایانی مسئولیت خود در شهرداری تهران هستند و از خود میپرسند اگر مردم میان فعالیت دو شهردار دست به مقایسه بزنند و بپرسند در این دوره چه کردهاید؟ چه پاسخی میتوان به مطالبات و سوالات مردم داد؟!
بده بستان احزاب اصلاحطلب
روزنامه اعتماد در شماره دیروز مصاحبه ای تفصیلی با الهه کولایی منتشر کرده است که در آن وی به مسایل انتخاب شهردار پرداخته است.
وی در بخشی از این مصاحبه به ارتباط سابقه و تحصیلات با مناصب پرداخته و نوشته است: «من به تمام مهندسين و پزشكاني كه ميآيند، كار سياسي ميكنند ارادت دارم، اما بايد بگويم جامعه سازوكار تغييرهاي خود را دارد. جامعه را بايد جامعهشناسان و مديراني كه فن مديريت و ارتباط انساني را مطالعه و درك كردهاند، اداره كنند. جامعه ما را هميشه مهندسان و پزشكان اداره كردهاند.»جالب آن است که خود الهه کولایی در رشته سیاست تحصیلکرده و رشته او هیچ ارتباطی با مدیریت شهری ندارد. اما خود او معتقد است که چون «در مديريت شهري، شما با مجموعهاي از انسانها طرف هستيد» پس رشته علوم سیاسی با آن در ارتباط است، حال آنکه باید به ایشان یادآور شد که شهردار قرار نیست کار مطالعاتی روی شهر انجام دهد که ایشان اینگونه به موضوع نگاه میکنند؟
وی در ادامه به بده و بستانهای احزاب اصلاحطلب در انتخاب شهردار اشاره کرده و گفته است: «من از نظر سياسي هيچ پشتيباني نداشتم، احزاب سازوكارها و بده بستانهاي خود را داشتند. من معلم سياست هستم و به خوبي ميدانستم كه قاعده اين بازي چيست... شايد خيليها ميخواستند من حضوري نمايشي داشته باشم، البته اين هم خيلي فرض ضعيفي نيست.»
نگرانی از رشد اصلاحطلبان بدلی!
مصطفی معین وزیر علوم دولت اصلاحات در گفتوگویی با روزنامه زنجیرهای شرق از رشد اصلاحطلبان بدلی اظهار نگرانی کرد.
در بخشی از این گفتوگو آمده است: «من چند ماه پیش مقالهای را با عنوان «اصلاحطلبی و اصولگرایی اصیل یا بدلی»، در فضای مجازی منتشر کردم که تأکید کرده بودم در هر دو گرایش سیاسی، افراد اصیل و قلابی داریم؛ آنهایی که اصیل هستند، با هر گرایشی سیاسی، شایسته احترام هستند و وجودشان برای باروری جامعه ضرورت دارد و اگر بدلی باشند که دیگر فرقی نمیکند در کدام جریان دستهبندی شوند؛ آنها جمعی منفعتطلب هستند که با آرمانهای سیاسی- اجتماعی و فرهنگی ملت بیگانهاند. البته حضور این چهرههای بدلی، بر عاقبت گروههای سیاسی تأثیرگذار است، بهویژه اینکه اگر این چهرههای بدلی فضای غالب جریانها را در دست بگیرند، میتوانند مخرب باشند.»به گزارش شرق معین در این گفتوگو دلنگران میراثداران جدید اصلاحات بود که سبب تقسیمبندی مهرههای اصلاحطلب به اصلاحطلبان واقعی و بدلی شدهاند.
فارغ از صحت سنجی اظهارات معین بایستی به این نکته تاکید داشت، گفتمان و تفکر و یا یک گرایش سیاسی که فاقد اصول و مبانی باشد توسط دیگران مصادره میشود، جریان مدعی اصلاحات طیف گستردهای از خواننده مبتذل شبکه بهایی تا فلسفه خوانده متواری از وطن را شامل میشود که به دنبال خواستههای متنوع و متناقضی از حضور در ساختار سیاسی کشور تا براندازی هستند، با توجه به این واقعیت که گفتمان و جریان بدون مبانی و اصول طبیعتا اداره کننده مشخصی ندارد. گلایههای معین بایستی ناظر بر این ایراد بزرگ باشد نه حضور جریانها و افراد بدلی در میان اصلاحطلبان.
سیاستهای نابسامان بانک مرکزی
روزنامه شرق در گزارشی به افزایش قیمت ارز پرداخته و نوشت: «روز گذشته قیمت دلار سه هزار و ٩٠٠ تومان را رد کرد و به سه هزار و ٩٠٩ تومان رسید. این در حالی است که دولت در ماههای اخیر تلاش کرده بود قیمت ارز را تثبیت کند و به آن اجازه افزایش ندهد، با وجود این، افزایش قیمت دلار در دو هفته اخیر سیگنالهای مختلفی را به بازار ارسال کرده است. برخی کارشناسان اعتقاد دارند دولت بهدنبال افزایش نرخ ارز است و برخی دیگر میگویند بهدلیل درپیشگرفتن سیاستهای پولی و بانکی از سوی بانک مرکزی، قیمت دلار در یکی، دو هفته اخیر افزایشی شده است. آنها میگویند منابع بانکی بهدلیل کاهش سود سپردهها به سمت خرید ارز سرازیر شده و در کنار آن، تحریمهای جدید نیز شرایطی ایجاد کرده تا نرخ ارز افزایش یابد.»
بر اساس این گزارش «بخش زیادی از تمرکز مالی دولت در سالهای اخیر، کنترل قیمت ارز بهمنظور جلوگیری از افزایش غیرمنطقی آن بوده است. این موضوع سبب شده افزایش کنونی قیمت ارز بسیاری از تقصیرها را بر گردن بانک مرکزی و به دنبال آن، دولت بیندازد. آلبرت بغزیان در این ارتباط هم تأکید دارد که رد پای بانک مرکزی در افزایش قیمت دلار به چشم میخورد»
در بخش دیگری از گزارش شرق با اشاره به سیاستهای نابسامان بانک مرکزی آمده است: «سیاستهای نابسامان بانک مرکزی نیز از جمله مباحثی است که سبب نوسان در بازار ارز و بهویژه دلار شده است. یک کارشناس دیگر بازار ارز در این ارتباط اعتقاد دارد نامشخصبودن سیاست ارزی دولت سبب شده مشکلات پولی و ارزی در ایران بیشتر شود.»
روزنامه زنجیرهای بهار در گزارش تیتر یک خود با عنوان «تندروها و یک گرای مشترک» بار دیگر ادعاهای تکراری و مضحک روزنامههای افراطی اصلاحطلب در همسو جلوه دادن مواضع دولتمردان آمریکایی با منتقدان داخلی برجام و تلاش آمریکاییها برای برهم زدن برجام را تکرار کرد و نوشت: «در حالی که رسانههای خبری بینالمللی از تدوین استراتژی جدید آمریکا در ارتباط با برجام سخن میگویند و تندروهای محافظهکار مستقر در دولت آمریکا درصدد هستند تا آنجا که میتوانند کار ایران را در موضوع برجام به مشکل بیاندازند از طرف دیگر تندروهای مخالف خوان برجامی در داخل نیز همچون دوران مذاکرات هستهای باز هم فعال شدهاند و از دیگر سو تلاش دارند تا برجام از سرانجام بیافتد؛ هرچند این بار بهانههای آنها در پردهای از گفتههای تندروهای آن ور آبی عرضه میشود.»
این روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب در ادامه نوشت: «تندروهای دلواپس اصولگرا این روزها تنها هم پیمانان غیرارگانیک افراطیون آمریکایی هستند که نه در زمین خودی که همچون روزهای به دست آمدن توافق در زمین حریف توپ میزنند.»
اینکه روزنامههای زنجیرهای تا دیروز با تیترهای غلوآمیز برجام را ناجی اقتصاد ایران معرفی میکردند و مردم را به سیب و گلابی باغ برجام وعده میدادند و برای آن دستاوردتراشی میکردند اما با گذشت نزدیک به 2 سال از اجرای آن دستاورد ما از برجام همان تقریبا هیچ مسئولان دولتی است، شاید طبیعی باشد که بازهم بخواهند با آدرس غلط دادن و منحرف کردن افکار عمومی به دنبال مقصرتراشی باشند و به جای اعتراف به بدعهدیهای دشمن آن را توجیه کنند اما تلاش آنها برای القای عدم تمایل آمریکایی به ماندن در برجام ادعای مضحکی است که تنها مخاطب آن خودشان هستند چرا که دیگر کمتر کسی است که نداند آمریکا با نمایش خروج برجام به دنبال مذاکره مجدد برای اخذ امتیازات بیشتر است.
باید دوباره به کدخدا امتیاز داد!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «برجام منهای آمریکا شدنی است؟» به موضوع احتمالهای خروج آمریکا از برجام پرداخته است.
این روزنامه افراطی در ابتدای گزارش خود به کدخدایی آمریکا اشاره میکند و در ادامه نوشته است در صورت خروج آمریکا از برجام «وضعیت ایران بدتر از قبل از تحقق برجام نخواهد شد و تبادلات اقتصادی بهتر میشود، اما شرکتهای بزرگتر اروپایی بدون آمریکا همکاری با ایران نخواهند داشت. این یعنی اینکه عملا بدون آمریکا برجام معنایی نخواهد داشت.»
این گزارش در ادامه افزوده است: «اگر آمریکا را نمیتوان از برجام حذف کرد پس راهحل تداوم برجام چیست؟ نکند تنها راه چاره همان مذاکره دوباره است؟ و آیا اروپاییها پذیرای چنین موضوعی خواهند بود؟... برای برونرفت از شرایط فعلی باید موضوع را با همان به اصطلاح کدخدایی که روحانی از آن سخن میگفت حل کرد. اما آیا اساسا در چنین موقعیتی چنین چیزی یعنی مذاکره با آمریکا امکانپذیر است؟... دیپلمات سابق معتقد است ایران هر خواسته غیرقانونی آمریکاییها را نپذیرد، اما در هر صورت راه در همین مذاکره نهفته است.»
مطرح کردن زمزمه برجام2 و مذاکره دوباره از جانب روزنامههای زنجیرهای دور از انتظار نبود اما باید از این آقایان پرسید چگونه فکر میکنند؟ آمریکا به کدام تعهدش در برجام عمل کرده که حالا تصور میکنند با دور جدید مذاکرات چیزی حل خواهد شد؟! ضمن آنکه هیچ کشوری مذاکره را تنها به صرف گفتوگو انجام نمیدهد و به دنبال کسب امتیاز است. حالا در دور جدید چگونه توقعات زیادهخواهانه و زورگویانه آمریکا را دوباره بپذیریم؟ این جماعت سهلاندیش آیا از ماجرای کشورهای دیگر نظیر لیبی و همین برجام خودمان نمیخواهند درس عبرت بگیرند؟
آمریکا دائما دم از خروج میزند که امثال این روزنامههای زنجیرهای یا به همان حضور بدون پایبندی به تعهدات آمریکا راضی باشند یا از ترس خروج آمریکا حرف مذاکره دوباره را به میان بکشند!