kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۶۷۵
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۳

امام علی(ع) و حقوق اجتماعی(پرسش و پاسخ)


پرسش:
از دیدگاه امام علی(ع) حقوق اجتماعی چه جایگاهی دارد و آن حضرت اولویت را به کدام عرصه از حقوق اجتماعی می‌دادند؟
پاسخ:
حق از اساسی‌ترین مفاهیم کلمات امام علی(ع) در نهج‌البلاغه است و آن حضرت در خصوص حقوق اجتماعی و جایگاه و اهمیت آن سخنان فراوانی دارند. که در اینجا به برخی از فرازهای کلیدی آن اشاره می‌کنیم. امام علی(ع) اساساً ضمن اینکه حق و حقوق اجتماعی را دادنی و مراعات آن را بر همگان واجب می‌دانند ولی برگرفتن حق تأکید بیشتری می‌نمایند، و آن را گرفتنی توصیف می‌فرمایند. «لا یدرک الحق الا بالجد» حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی‌آید. (نهج‌البلاغه- خطبه 29) از این جمله به خوبی استفاه می‌شود که حق گرفتنی است نه دادنی. یعنی در جوامعی که زورمندان و غارتگران حاکمند یا در کمین حکومتند، هرگز نمی‌توان انتظار داشت که با میل و رغبت حقوق مستضعفان را به آنها بدهند، چرا که قدرت آنان اصولاً از غصب حقوق دیگران به دست می‌آید و بازگرداندن حقوق دیگران به آنها مساوی است با از دست دادن قدرتشان و این کاری است که هرگز آماده انجام آن نیستند.
در روایتی دیگر امام علی(ع) می‌فرماید: مرد را سرزنش نکنند که چرا حقش را (ولو) با تأخیر می‌گیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه را حقش نیست بگیرد. (نهج‌البلاغه- حکمت 166) البته این بدان معنا نیست که حق دادنی نیست، بلکه در جای خود ثابت شده که دادن حق و مراعات حقوق دیگران از واجبات حقوق اجتماعی است. همچنین آن حضرت در خطبه 216 نهج‌البلاغه می‌فرماید: مپندارید که اگر حق را به من بگویند، بر من گران خواهد بود. زیرا اگر کسی از کلام حق که به او گفته شود، یا عدلی که بر او عرضه شود، آن را سنگین و گران تلقی کند، عمل کردن به آنها برای او دشوارتر خواهد بود. و در ادامه می‌فرمایند: هیچ گاه از گفتن حق باز نایستید.
از سوی دیگر امام علی(ع) در عرصه حقوق اجتماعی اولویت را به حقوق متقابل میان رهبر و مردم داده و به زیبایی این حقوق متقابل را توصیف می‌فرمایند. آن حضرت در خطبه 216 نهج‌البلاغه که در صحرای صفین ایراد شده پس‌از ستایش پروردگار می‌فرمایند: در میان حقوق الهی، بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است، حق واجبی است که خدای سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پایداری پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمی‌شود، جز آنکه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی‌شوند جز با درستکاری رعیت. و آنگاه که مردم حق رهبری  را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد و راه‌های دین پدیدار و نشانه‌های عدالت برقرار و سنت پیامبر(ص) پایدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مایوس می‌گردد. اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم کند، وحدت کلمه از بین می‌رود، نشانه‌های ستم آشکار و نیرنگ‌بازی در دین فراوان می‌گردد، و راه گسترده سنت پیامبر(ص) متروک، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل و بیماری‌های دل فراوان شود. مردم از اینکه حق بزرگی فراموش می‌شود، یا باطل خطرناکی در جامعه رواج می‌یابد احساس نگرانی نمی‌کنند! پس در آن زمان نیکان، خوار، و بدان قدرتمند می‌شوند و کیفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود. پس بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید و نیکو همکاری نمایید.»
سپس امام علی(ع) به سایر حقوق پرداخته و از حقوق حیوانات نیز سخن گفته است (نهج‌البلاغه- نامه 25) و حتی نسبت به غیرمسلمانان نیز حقوقی را برمی‌شمرد که مراعات آن را بر همگان ضروری می‌داند. چنانچه برای پیرمرد نصرانی که به علت کهولت سن گدایی می‌کرد، از بیت‌المال مقرری تعیین کردند و فرمودند: چگونه تا زمانی که توان داشت او را در خدمت گرفتید،‌ حال که ناتوان شده او را رها کرده‌اید! همچنین عهدنامه مالک‌اشتر (نامه 53 نهج‌البلاغه) نیز حاوی بیانات گهربار مولاعلی(ع) درباره حقوق اجتماعی است.