kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۴۵۸
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۳

نفاق ملی- مذهبی بیرون زد /نشد سلطنت را حفظ کنیم!(خبر ویژه)

عضو متواری مرکزیت گروهک ملی-مذهبی، هویت واقعی این طیف در پیوند با سلطنت‌طلبان را برملا کرد.


تقی رحمانی که در پاریس پناهندگی گرفته، در سایت این گروهک به بهانه درگذشت ابراهیم یزدی، نوشت: ابراهیم یزدی آزادی را انتخاب کرد؛ اگر طرف خمینی می‌رفت مقام ریاست‌جمهوری در مشتش بود.
وی‌ می‌افزاید: بازرگان معیار اصلاح‌طلبی ایرانی است در سال 1357 یزدی و دوستانش او را درک نکردند. اما یزدی و سحابی زودتر از بسیاری به بازرگان رسیدند. اصلاح‌طلبی بازرگان آن بود که ساختار دولت اسقاط نشود اشتباه یزدی و سحابی و دیگران این بود که این درک را نداشتند یا نمی‌دانستند که اسقاط ساختار دولت خطرناک است. بختیار و سنجابی مانند بازرگان چنین می‌اندیشیدند. اما بختیار لج‌بازی و جاه‌طلبی‌اش به اسقاط دولت در 22 بهمن کمک کرد. سنجابی در دوره وزارت امور خارجه تحت فشار قرار گرفت تا استعفا داد.
بازرگان به دنبال نام و عنوان و این که انقلاب کنیم یا ادعای اسلامی یا شعار انقلابی بدهیم نبود او می‌دانست که محتوا مهم است. آن دوره همه علیه بازرگان بودند یزدی زود به بازرگان رسید.
تقی رحمانی با لحنی همدلانه با سلطنت‌طلبان می‌نویسد:  شاه، رهبر منفی انقلاب بود، او بختیار را دیر آورد و فرماندهی کل قوا را به بختیار نداد.
درباره این اظهارات باید گفت: اولا چگونه می‌شود مدعی «آزادی»  بود و در عین حال از لزوم ابقای سلطنت حمایت کرد؟!  تمام مدعیان روشنفکری به ویژه مرتبطین با سفارت‌های انگلیس و آمریکا، در ظاهر آزادیخواه بودند اما در باطن با رژیم پهلوی بسته بودند. آنهایی هم که دلبسته نبودند، به علت همین تناقض، عقیم ماندند و نهضت‌هایی مانند مشروطه و نهضت را هم عقیم گذاشتند.
ثانیا اگر یزدی و امثال او در نهضت آزادی انقلابی واقعی نبودند، چرا خود را «انقلابی» جا زدند؟ آیا همین نشانه نفاق نیست؟  طبق اسناد لانه‌ جاسوسی و اظهارات برخی سران نهضت آزادی که با سفارت آمریکا مرتبط بوده‌اند، این انقلابی‌نمایی برای مهار حرکت انقلاب در خدمت اهداف آمریکا بوده است. این هم با بی‌صداقتی و خیانت به ملتی است که همه راه‌ها را در سده گذشته به ویژه 37 ساله منتهی به انقلاب اسلامی رفته بود اما در حوزه آزادی و استقلال و حاکمیت احکام اسلامی، به سد و سرکوب رژیم وابسته پهلوی رسیده بود و تنها چاره را در انقلاب می‌یافت.
ثالثا امثال یزدی در نهضت آزادی مسیر شاه را انتخاب نکردند؛ بلکه انتشار اسناد لانه جاسوسی،  پرده نفاق نهضت آزادی را کنار زد و معلوم شد آنها در نقطه مقابل امام و انقلاب هستند. اما حتی اگر به فرض محال یزدی رئیس‌جمهور شده بود، سرنوشت بهتری از بنی‌صدر نمی‌یافت؛ ضمن اینکه گروه‌ وی، درس خود را در ماجرای دولت موقت و نخست‌وزیری بازرگان پس داده بودند و اسناد لانه جاسوسی نیز کار آنها را تمام کرده بود.
رابعا سخنان عضو مرکزیت گروهک ملی-مذهبی از عمق پیوند این طیف با جریان ضدانقلاب و ارتجاع آنها در حد گرایش به امثال بختیار (عامل جنایت‌ها و کودتا پس از انقلاب) حکایت می‌کند.