kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۲۹۷
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۴
ولایت‌مداری در مکتب علوی و شاخصه‌های آن در آستانه عید ولایت -بخش نخست

ولایتمداری و بصیرت‌افزایی نقشه راه حقیقت


 گالیا توانگر

 این تمسک به ولایت چه‌جوری است؟ بله، یک بخشی از این تمسک به ولایت، قلبی است یعنی شما قبول دارید ولایت را؛ خیلی هم خوب است، خیلی هم لازم است، بلاشک مؤثر هم هست اما همه‌ تمسک، این نیست؛ تمسک این است که ما نگاه کنیم و این صفاتی که برای ما قابل دنبال‌گیری است - آن ایثار و آن معنویت و آن معرفت و آن خداشناسی و آن عبادت و آن ناله‌ها و آن توجه به خدا و مانند اینها که از ماها برنمی‌آید و در این زمینه‌ها که ما خیلی خیلی خیلی عقبیم- در زمینه‌ صفات بشری، در زمینه‌ صفات مربوط به اداره‌ جامعه و حکومت و غیره، و اینها از ما برمی‌آید، [البته] در حد آن بزرگوار و کمتر از او نمی‌رسیم، اما می‌توانیم در این جهت حرکت بکنیم؛ این کارها را باید بکنیم؛ آن‌وقت این شد تمسک به ولایت امیرالمؤمنین.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردمی به مناسبت عید غدیر30/6/95).
ولایت یکی از ارکان اصلی و آموزه‌های اساسی دین مبین اسلام و به تعبیر دقیق‌تر، اصلی‌ترین و اساسی‌ترین آموزه اسلامی است.
آموزه‌های اسلامی، زمانی معنای واقعی به خود می‌گیرد که در چارچوب ولایت و در محور و مدار آن تحقق یابد. شرط پذیرش اعمال، ولایت‌مداری است و هر کس که به ولایت نزدیکتر شود و در ولایت‌مداری استوارتر گردد، بهره بیشتری از چشمه‌های معنوی خواهد برد. از جمله مباحثی که نیاز به بررسی‌های بسیار و دقیق دارد، توجه کردن به مسئله ولایت است. برخی پنداشته‌اند که ولایت منحصر و محدود به محبت و مودت نسبت به اهل بیت(ع) است، در صورتی که با استناد به قرآن و روایات معصومین(ع) معلوم می‌شود که دربحث دیگری هم مطرح می‌باشد. یکی از مهم‌ترین آنها، مسئله رهبری امت اسلام بعد از پیامبر اکرم(ص) است که به اعتقاد شیعه، به امر خدا و پیامبر(ص) بر عهده امامان دوازده‌گانه بوده است و پس از ایشان و در زمان غیبت امام عصر(عج)، بر عهده فقیه عادل، آگاه و جامع‌الشرایط است. ولایت از جایگاه بلند اعتقادی و محتوای عمیق ارزشی برخوردار است و از ذخایر و گنجینه‌های نهفته درون عالَم و آدم حکایت می‏کند که از سرچشمه حقایق باطنی جهان و کُنه وجود عالم و مبداء اعلای فیض، یعنی وجود واجب تعالی فیضان کرده، جان و جهان را حیات بخشیده است و بر همه آنچه که هست، از مُلک و ملکوت، غیب و شهود، تکوین و تشریع، سیطره پیدا کرده است.
در آستانه عید غدیر گزارش‌های کیهان را به مبحث ولایت و اهمیت آن در جامعه امروز و معیار ولایت‌مداری افراد اختصاص داده‌ایم.
ولایت‌مداری شانه به شانه
 بصیرت دینی
گرچه دو واژه ولایت‌مداری و بصیرت دینی الفاظ متمایزی از هم هستند و به حسب لغت نیز معنای جدای از هم دارند، ولی با دقت در معنای اصطلاحی آنها به ویژه در نگاه شیعی، مشخص می‌شود كه منظور از این دو عنوان، یك معنا بیش نیست؛ چون در تفكر اسلام ناب محمدی(ص)، ولایتمداری بدون بصیرت و هوشمندی معنا و مفهوم درستی ندارد. براین اساس، اگر كسی میان ولایت‌مداری و بصیرت دینی، جدایی و عدم ارتباط ببیند و آنگاه درصدد برقراری پیوند و ارتباط معنایی میانشان بر آید، معلوم می‌شود كه نه ازحقیقت ولایت و ولایت‌مداری راستین و مورد نظر اهل بیت(ع) آگاهی كافی دارد و نه ازبصیرت دینی بهره‌ای برده است.
امین حیدری یک دانشجو و فعال سیاسی با تاکید بر این که جدا انگاری این دو- ولایت‌مداری و بصیرت دینی- ولایت‌مداری را نقض می‌کند، برایمان توضیح می‌دهد: «‌اسلام بر پنج پایه نهاده شده: نماز، زكات، روزه، حج و ولایت. برای هیچ كدام از این‌ها به مانند ولایت فراخوانده نشده است. راز این موقعیت ویژه ولایت در میان آموزه‌های اسلامی و آن نقش كلیدی و محوری امام و حجت خدا در میان مسلمانان است كه راهنمای دینی، تفسیر و تبیین‌كننده احكام و هدایت‌كننده مردم به سوی رستگاری و كمال معنوی است؛ چرا كه اگر جامعه بدون رهبر و امام هدایتگر باشد، راه به جایی نخواهد برد.      ولایت نه تنها در احكام اسلامی، بلكه در اصول اعتقادی اسلام نیز نقش تعیین‌كننده دارد؛ زیرا اخبار زیادی وجود دارد كه می‌گوید توحید و ایمان بنده‌ای پذیرفته نمی‌شود، مگر با ولایت ائمه(ع). ولایت در دین همچون توحید، ریشه در فطرت انسان دارد و در روایات اسلامی به این حقیقت تصریح شده است.»
این جوان ولایت‌مدار ادامه می‌دهد: «‌ولایت با آن جایگاه والا، معنای ژرف، گستره وجودی و نفوذ معنوی‌اش درحیات مادی و معنوی موجودات جهان و به ویژه انسان، همچون خونی در رگ‌های حیاتی موجودات و انسان جریان داشته و حیات معنوی و ایمانی او را معنا می‌بخشد و به همین دلیل، انسان دورمانده از باور به ولایت از حیات حقیقی قرآنی بازمانده و از سعادت و رستگاری اخروی محروم است. با آگاهی از موقعیت ممتاز ولایت در دین و جایگاه تعیین‌كننده‌اش در باورهای اعتقادی، باید دید ولایتمداری با مقوله بصیرت دینی چه نسبتی داشته و چگونه ارتباط و اتحاد وجودی پیدا كرده است و به بیانی، پیوند وجودی این دو عنصر چگونه در صحنه عمل و رفتار مومنان ولایت‌مدار خود را نشان می‌دهد؟ بدون معرفت و درك درست از ولایت ائمه(ع) و شناخت دقیق جایگاه ولایت‌مداری آنان، نمی‌توان به درك و شناخت درستی از خدا دست یافت و شالوده یك ایمان راستین و استوار را پایه‌ریزی كرد.»
ولایت‌پذیری مسئولین و سیاستمداران باید در عمل نشان داده شود
از محضر علامه طباطبایی‌(رحمت‌الله علیه) درخصوص لزوم معرفت امام زمان(عج) سؤال شد که مقصود از معرفت امام زمان(عج) که در روایت «هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد مانند مردم زمان جاهلیت مرده است» چیست؟ که ایشان در جواب فرمودند: «یعنی امام‌(ع) را مفترض‌الطاعه بداند چنان‌که در روایت دیگر به این معنی تفسیر شده است وگرنه اسم و شخص امام‌(ع) را که کافر و مؤمن می‌دانند و شناختن امام زمان(عج) به عنوان مفترض‌الطاعه تحقق نمی‌یابد، مگر این که امام سابق و نصب او را نص از امام سابق بشناسد و اگر به یکی از ائمه‌(ع) معرفت نداشته باشد، معرفت او کامل نخواهد بود. (727پرسش و پاسخ  در محضر علامه طباطبایی)
بحث ولایت‌پذیری‌، تنها یک امر شعاری و گفتاری نیست که هر کس آن را در سخنرانی‌ها و جلسات گوناگون مطرح کند، عنوان «ولایت‌مدار»‌ بر او صدق نماید؛ بلکه ولایت‌پذیری افراد و اقشار جامعه- بخصوص مقامات مختلف کشوری و لشکری- باید در عمل و اجرا ثابت شود.
عاطفه محمدی یک دانشجوی علوم سیاسی می‌گوید: «مردم وقتی ولایت‌پذیری مسئولین را در عملشان می‌بینند، آنها نیز ولایت‌‌پذیری را چراغ راه افق‌های روشن آینده قرار می‌دهند. از بابت الگو بودن مسئولین در ولایت‌پذیری آن هم نه فقط در کلام، بلکه در عمل، دولتمردان وظیفه بسیار سنگینی دارند.»
این دانشجوی متعهد در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «آحاد اقشارجامعه باید با بصیرت واز اعماق دل و جان در عمل پشت سر ولی امر زمان خود بایستند و یکپارچگی خود را در برابر توطئه‌های همیشگی دشمنان حفظ کنند.»
اثرات ولایت‌پذیری در فرد
 و جامعه اسلامی
ولایت از ریشه ولی در لغت معانی گوناگونی دارد، یکی از این معانی اولی بالتصرف است (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته‏تر است). در اصطلاح، مراد از «ولایت» تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسان‏ها، در ابعاد مختلف است، بدون اینکه حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود.
از نظر شیعه شناخت «ولى‌الله» و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‏ها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت و پذیرش این دو مستلزم پذیرش ولایت ولى مى‏باشد. این مطلب از آیات قرآن، همچنین حدیث ثقلین که «عترت» را قرین قرآن کریم مى‏نماید، به وضوح مستفاد است و به واسطه حدیث شریف نبوى‌(ص): «هر کس که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» تأکید مى‏شود.
در ضمن لازم به ذکر است که پذیرش ولایت سبب می‌شود که انسان هیچ گاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان‌ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این اهل بیت(ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند.
حجت‌الاسلام علی مومنی یک کارشناس مسائل فرهنگی و مذهبی درباره پیامد‌های ولایت‌پذیری در زندگی فردی و اجتماعی توضیح می‌دهد: «‌ولایت‌پذیری برخورداری از بهترین پاداش‌ها است؛ امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: «برای ما نسبت به مردم حق اطاعت و ولایت است و برای مردم نسبت به خدای سبحان برترین پاداش‌ها است.»
وی در ادامه به چند نکته نغز از امام علی علیه‌السلام به نقل از بحارالانوار علامه مجلسی چنین اشاره می‌کند‌:
«‌شایستگی و برتری؛ امیرالمومنین‌(ع) فرمودند: «برترین مردم نزد ما کسی است که ولایت ما را بپذیرد.»
نجات و رستگاری؛ امیرالمومنین‌(ع) فرمودند: «هر کس بر کشتی‌ای غیر از کشتی ما سوار شود غرق خواهد شد.»
پیوستن به اهل بیت‌(ع)؛ امیرالمومنین‌(ع)فرمودند: «کسی که به دامان ما چنگ بزند [به ما] خواهد پیوست.»
جامعیت در داشتن نیکی‌ها؛ هر کس خدا بر او در شناخت و ولایت خاندان من منت نهاد، پس همانا خداوند تمام خیر و خوبی را در او جمع کرده است(بحار‌الانوار، ج ۲۷، ص ۸۸).»
ولایت‌شناسی، ولایت‌مداری
و ولایت‌پذیری  
از فرید حجتیان کارشناس ارشد تاریخ اسلام سوال می‌کنم آیا اصطلاحات ولایت‌شناسی، ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری یک معنا را می‌دهند؟ وی پاسخ می‌دهد: «فاصله‌های زیادی باهم دارند. ممکن است برترین و برجسته‌ترین افراد در امر ولایت‌پذیری؛ نتوانند تعریفی درخور ولایت و یا تعریفی که علما و تحصیل کردگان حوزه و دانشگاه، از ولایت ارائه می‌دهند، از خود ارائه دهند؛ برای مثال کارگران، کشاورزان، صنعتگران و دانش‌آموزان نوجوانی که در هشت سال دوران دفاع مقدس، به اسوه‌های ولایت‌پذیری در تاریخ اسلام معرفی شده‌اند، ممکن است تعریف کلاسیکی از ولایت و ولایت‌پذیری ارائه دهند، اما در عمل، هیچ استاد حوزه و دانشگاهی در ولایت‌پذیری به پای آنها نرسیده و نخواهد رسید. کسی که می‌تواند به طور کلاسیک و مطابق اصول فلسفه و کلام، به شیوه متکلمین و فلاسفه، ولایت را تعریف و تشریح و تفسیر نماید، به او ولایت‌شناس می‌گویند که از اینگونه ولایت‌شناس‌ها در سازمان‌های جاسوسی موساد و سیا هم ممکن است وجود داشته باشند.»
وی با تاکید بر اینکه ولایت‌شناسی یا معرفت نسبت به ولایت از بدیهیات و مقدمات امر ولایت‌پذیری است، می‌گوید: «‌ولایت شناسی یا معرفت نسبت به ولایت، که موردنظرما است و آن را، جزو مراتب و حد و نصاب و درجات ولایت‌پذیری می‌دانیم در یک تعریف خشک و بی‌روح، یا در یک شناخت بدون عمل خلاصه نمی‌شود. معرفت و شناخت مورد نظر ما نسبت به ولایت، معرفت و شناختی است که ما را به حق ولایت برساند، و عارف به حق ولایت نماید.حق ولایت این است که، ما معرفت و شناخت پیدا کنیم که ولایت در سرنوشت ما و در دینداری ما و در دنیا و آخرت ما چه نقشی دارد؟ و ما در مقابل مقام عظمای ولایت، چه تکالیف و شرح وظایفی داریم؟ بدیهی است، هر وقت ما با جایگاه ولایت در دین و زندگی خود آشنا شدیم و تکالیف خود را در مقابل ولایت شناختیم و آزادانه و آگاهانه و به قصد تقرب و تکمیل توحید خود، بلاقید و شرط، حتی زمانی که امر ولایت برخلاف میل و نظر ما است نسبت به انجام آن قیام کردیم؛ تازه می‌توانیم ادعا کنیم که ولایت‌شناس هستیم که در این صورت نیز، تا ولایت‌پذیری راه زیادی خواهیم داشت.»