نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
جریان اصلاحطلب سیاسیکار و کوتهنگر است!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به برجام پرداخت و نوشت: «مردم کشورمان قدرشناس بوده و آثار غيرقابلانکار توافق هستهاي را در زندگي خود و همچنين موقعيت کشور را در جهان به عيان ملاحظه ميکنند.»
سرویس سیاسی-
نویسنده با اشاره به انتقادات به برجام افزوده است: «با وجود اين، مخالفتخوانيها در اين اندازه، در واقع مانعي جدي در اجراي برجام نيست؛ هرچند موجب دغدغه ذهن دستاندرکاران شده و تضعيف روحيه آنها را در پي خواهد داشت. آنچه در عرصه داخل تهديدي جدي براي برجام و دادن بهانه به آمريکاست، نيات شوم بازيگران منطقهاي براي کشاندن پاي آمريکا به اين درگيريها، سرمايهگذاري رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي عرب در حاشيهسازي و همراهکردن آمريکا و متحدان اروپايي آن از طريق بزرگنمايي اقدامات کشورمان در توسعه برنامه دفاعي و بهخصوص موشکي است.»
روزنامه زنجیرهای شرق در ادامه تاکید کرده است: «ايران دلايل قانعکننده فراواني براي افزايش توان و قدرت نظامي خود در حراست از مردم و مرزهاي خود در شرايط آشوبزده منطقه دارد. تبليغات و حاشيهسازيهاي جانبي و تحريکآميز در پيشبرد اين هدف ملي، بهانه لازم را براي مخالفان و بدخواهان در همسوسازي افکار عمومي، مجامع بينالمللي و کشورهايي که پس از برجام با ايران همکاري ميکنند، فراهم خواهد كرد. اجازه دهيد سخن را با اين مدعا به پايان برسانم که امروز حراست از برجام وظيفهاي ملي است!»
در زمینه این یادداشت نکات گفتنی فراوانی هست؛ نخست آنکه برجام به ادعای دولت یازدهم و کنونی قرار بود تحریمها را در روز نخست برطرف سازد ولی از لحظه امضای برجام و همزمان با اجرای تعهدات از سوی ایران به بهانههای گوناگون تحریمها باقی مانده و یا بر میزان آنها افزوده شده است، سؤال اینجا است که ایران با وجود بقا و افزوده شدن تحریمها چه الزام و انگیزهای برای بقای برجام بایستی داشته باشد؟
نکته دوم اینکه نویسنده هر چند افزایش توان دفاعی کشور را ضروری میشمارد ولی به تصریح تمرکز بر روی تقویت این توان را زمینهساز سوءاستفاده قدرتهای بینالمللی میشمارد و در انتها نتیجه میگیرد که بایستی برای بقای برجام بکوشیم، نتیجه این استدلال آن است که اگر صنعت دفاعی متوقف شود بهانه از دست غربیها خارج خواهد شد! پیرامون این نکته باید گفت که صنعت دفاعی و موشکی یکی از پلههای بهانهجوییهای سلطهگران است. اگر پذیرفته شود آنها قدم به پله بعدی میگذارند و بهانه بعدی مطرح میشود. چند روز قبل روزنامه اعتماد در سرمقاله خود به درستی به تجربه تاریخی که از کشورهایی مانند لیبی داریم اشاره کرده و گفته بود: بهانهجویی غرب برای خلع سلاح، مقدمهای است برای سرنگون کردن نظام و سپس همان بلایی که امروز مردم لیبی دچار آن هستند.
سوم آنکه نویسنده رای روحانی در انتخابات اخیر را به قدرشناسی مردم از برجام تعبیر کرده است که این استدلال صراحتا با واقعیات میدانی تناقض دارد، بر اساس نظرسنجی دانشگاه مریلند که دسامبر سال گذشته [آذر- دی 1395] صورت گرفته است تقریبا سه چهارم شرکتکنندگان در نظرسنجی (یعنی بیش از 7 نفر از هر 10 نفر) تاکید کرده بودند که توافق هستهای، «شرایط زندگی مردم را بهبود نبخشیده است» و پس از آن نیز اتفاق خاصی در زندگی مردم رخ نداده است.
عصبانیت از پایان یافتن تخریب و اتهام!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «انتخابات که تمام شد، شورای شهر جدید هم که به خیر گذشت(!) و شهردار جدید هم که از سوی شورای شهر برگزیده شد، انگار نه انگار که قالیباف همان کسی است که او را زیر رگبار مسلسل انتقاد و اتهام میبستند... حالا قالیباف تبدیل به همان مدیر جهادی شده که اصولگرایان از آن دم میزنند. سیدحسن خمینی از خاطرات مردمداری قالیباف میگوید و حالا در جدیدترین اقدام، موسوی خوئینیها دیگر روحانی اصلاحطلب در نامهای خطاب به نجفی مینویسد: «بنده اطلاعات لازم را برای داوری درباره آنچه گفته میشد و یا گفته میشود ندارم، اما در سالهای گذشته، تهران را هر سال آبادتر از سال قبل دیدهام. سالها پیش، بنده از یکی از دوستان مشترک، که قطعاً جنابعالی هم وی را صاحبنظر در امور شهری تهران بزرگ میدانید، درباره مدیریت آقای قالیباف سؤال کردم. آن دوست محترم از توانایی و مدیریت قابل قبول ایشان یاد کرد».».
کوتهنظر خواندن بزرگان اصلاحطلب
روزنامه عصبی آفتاب یزد که سابقه توهین به همقطاران خویش را بسیار در کارنامه زرد خود دارد در ادامه نوشت: «آیا باید این اظهارنظرهای چهرههای شاخص اصلاحطلب را به حساب تعامل و اعتدال گذاشت و یا به حساب کوتهنگری و سیاسیکاری جریان اصلاحطلب؟ و آیا اساسا سایر چهرههای اصلاحطلب نیز با این خط مشی خوئینیها موافقاند؟»
افراطیون مدعی اصلاحات در هفتهها و ماههای اخیر، حجم گستردهای از تخریب و سیاهنمایی علیه کارنامه قالیباف را کلید زدند و مدعی شدند که شهر سوخته و ویرانه تحویل گرفتهاند.
تخریب و سیاهنمایی از کارنامه پربار قالیباف تنها راهی است که مدعیان اصلاحات و رسانههای زنجیرهای این جریان برای سالهای پیش رو در نظر گرفتهاند تا با معرفی شهر به عنوان شهر سوخته یا تحویل گرفتن ویرانه، اقدامات و کمکاریهای بعدی خود را توجیه کنند. محمدباقر قالیباف ۱۲ سال بر کرسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت اقدامات قابل توجهی از خود بر جای گذاشت. در حال حاضر کارنامه قالیباف به مشکلی بزرگ پیش روی مدعیان اصلاحات تبدیل شده است.
تجربه ثابت کرده هر بار که مدعیان اصلاحات کرسی مدیریتی جدیدی را در دست میگیرد، ضمن رفتن به ماه عسل چندماهه در ابتدای کار، مدت زیادی را صرفاً به تخریب و سیاهنمایی عملکرد قبلیها میگذرانند؛ رویهای که بیش از هر چیز زمینه را برای توجیه رخوت و بیعملیهای احتمالی آتی در افکار عمومی میسر میسازد.
ظاهرا اظهارات سید حسن خمینی و موسوی خوئینیها، ماه عسل مدعیان اصلاحات را خراب کرده است.
انتقاد از درک وارونه اصلاحطلبان!
روزنامه اعتماد در سرمقاله دیروزش با عنوان «در فهم نادرست یک توصیه درست» به مسایل و موضوعات پیرامون شهرداری تهران پرداخته بود.
در این نوشتار ابتدا به نامه آقای موسوی خوئینیها که به نجفی نوشته شده بوداشاره شده است. خوئینیها در بخشی از این نامه به شهردار جدید تهران توصیه میکند که تحت تاثیر فضا سازیها قرار نگیرد. فضاسازیهایی که توسط رسانههای اصلاحطلب از چندین هفته پیش علیه شهردار سابق تهران (قالیباف) شروع شد. خوئینیها در بخشهایی از نامهاش گفته است: «مايلم، با عرض پوزش، مطلبي را يادآور شوم و آن اين است كه لطف بفرماييد و برخلاف آنچه در ماههاي گذشته در برخي محافل و در بعضي رسانهها رواج داشته است، جنابعالي سنت حسنهاي را كه درخورِ شأن و شخصيت شماست در پيش بگيريد... آرزو ميكنم و از خداوند ميخواهم كه جنابعالي يكي از مديران شايستهاي باشيد كه سنتِ خوب قدرداني از كارهاي خوب گذشته را با عملِ خود در جامعه رواج دهيد و مشكلات بهجامانده را پس از رفع آنها در كارنامه ماهانه و سالانه خود به مردم گزارش بفرماييد.»
نویسندگان روزنامه اعتماد پس از ذکر این نامه به انتقاد از اصلاحطلبان پرداختهاند، یعنی آنهایی که درک درستی از نامه مذکور نداشتهاند: «هنگامي كه برخي از اين دوستان اصلاحطلب سخنان و مواضع اصلاحطلبان شاخص را تا اين حد وارونه ميفهمند، معلوم نيست كه چگونه قادر هستند كه مواضع مخالفان اصلاحطلبان را به نحو درستي درك و فهم كرده و با آنان گفتوگو كنند؟ آنان كه دم از ضرورت ارزيابي و نقد كارنامه قاليباف يا هر كس ديگري ميزنند، شايسته است كه پيش از هر اقدامي نظرات و ديدگاههاي موجود ميان خود را به صورت منصفانه درك و ارزيابي كنند.»
سابقه یک رفتار ناپسند!
سرمقاله اعتماد در ادامه در تشریح نامه مذکور به نکتهای قابل تاملاشاره میکند: « توصيه آقاي خويينيها نفي از يك رفتار ناپسند است كه هر مديري هنگامي كه به سر كار ميآيد محور بيشتر سخنانش نقد مديران و عملكرد گذشته آنان است.»
اوج این رفتار ناپسند؛ (یعنی نقد مدیران و عملکرد گذشته آنان) دقیقا مصداق اقدامات چهارساله گذشته دولتمردان تدبیر و امید و رسانههای حامی دولت نیست؟ در طول دوره قبل ریاست جمهوری که تازگی تمام شد ترجیعبند سخنان دولتمردان و رسانههای حامی دولت یازدهم، فرافکنی و ارجاع به دولت قبل (دولت دهم) بود، چرا که در برابر عمل نکردن به دولت تدبیر و امید به وعدههایش و عدم ارائه کارنامه مناسب و... همواره دولت قبل مقصر بود. تکرار همواره این موضوع دستمایهای برای ساختن لطیفه و جملات طنز در شبکههای مجازی خاصه توئیتر شد. این فرافکنی حتی به مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز کشیده شد و سیدابراهیم رئیسی که یکی از نامزدها بود در مصاحبه کوتاه صدا و سیما با وی پس از پایان یکی از مناظرهها پیشنهاد داد که مناظرهای میان حسن روحانی و محمود احمدینژاد انجام شود تا یکبار برای همیشه این موضوع حل شود که دولت در برابر هر انتقادی به فرافکنی به دولت دهم میپرداخت.
مقروض شدن؛ دستاورد دیگر برجام!
روزنامه زنجیرهای بهار در گزارشی نوع انعکاس استقراض 8 میلیارد یورویی در رسانه ملی را بهانهای برای حمله به صدا و سیما قرارداد و نوشت: « انعکاس رسانهای همین قرارداد بزرگ وام خارجی اخیر که در یک دهه گذشته بینظیر بوده در سازمان سیاسی-رسانهای صداوسیما به چه شکل بوده است؟ میتوان به جرات گفت که مجموع خبرها و تحلیلهای مرتبط با این قرارداد در یک شبانهروز به یک ساعت هم نرسید در حالی که تیم سیاسی همیشه ثابت صداوسیما اگر قرار بود الفبای فعالیت رسانهای را هم رعایت کند میبایست با این خبر مهم نوع دیگر مواجه شد. ریشه این رفتار غیرحرفهای را میتوان در ذبح منافع ملی پای تمایلات جناحی دانست. هنگامی که اصل و اساس تصمیمگیریها بر مبنای جناحگرایی باشد آنگاه حتی دستاوردهای آشکار توافقی که تمامی ارکان تصمیمگیری در نظام آن را تایید کرده باشند هم کتمان میشود.»
این روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب در حالی با فضاسازی استقراض چند هزار میلیاردی دولت را قراردادی بینظیر عنوان کرده و به رسانه ملی به دلیل عدم همسویی با فضاسازی و بزک کردن این استقراض بزرگ حمله میکند که اخیرا برخی کارشناسان اقتصادی اصلاحطلب نظیر فرشاد مومنی، درباره آیندهفروشی دولت هشدار داده بودند. وی ضمن انتقاد بعضی از چینش وزرا و بیبرنامگی دولت جدید، گفته بود «دولت خامفروش دارد به سمت دولت آینده فروش و تعهدات بیشتر خارجی حرکت میکند».