kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۲۴۳۴
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۲

راه تثبیت ایمان در دل(خوان حکمت)


اين کارهاي خيري که ما انجام مي‌دهيم، خداي سبحان فرمود هر کاري که شما انجام مي‌دهيد اوّلاً من بهتر از آن را به عنوان پاداش مي‌دهم: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهًْ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا(1)؛ بعد فرمود اگر کسي کار خير انجام داد، من دَه برابر پاداش مي‌دهم: مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهًْ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا (2) بعد هم در سوره مبارکه «بقره» آن قصه: مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ(3) را ذکر کرد که به هفتصد برابر، به 1400 برابر افزایش می‌دهم؛ در ذيلش هم فرمود: وَ اللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ که رقمش مشخص نيست، چقدر خدا عطا مي‌کند معلوم نيست! اين مربوط به عمل و کيفيت عمل و اخلاص عامِل و اخلاص عمل و امثال آن است که درجاتش فراوان است، اينها را خدا مي‌دهد.
لزوم محافظت بر اعمال
 پس از انجام آنها
ولي محور اصلي اين نيست که کسي کار خوب بکند، محور اصلي، کار خوب کردن نيست، محور اصلي «من فعل الحسنهًْ» (انجام دادن حسنه) نيست؛ محور اصلي «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهًْ» (آوردن حسنه) است. یعنی انسان وقتي به محکمه الهي مي‌آيد دستش پُر باشد. اگر کسي کار خوبي کرده بعد ـ خداي ناکرده ـ اوضاع را به هم زده، او «فعل الحسنهًْ» است، نه (جَاءَ بِالْحَسَنَهًِْ). وقتي به حضور ذات اقدس الهي در محکمه عدل الهي مي‌آيد، بايد دستش پُر باشد؛ لذا مي‌گويند کار خيري که انجام داديد مواظب باشيد به هم نزنيد و ريا به هم مي‌زند، باطل مي‌کند. در روايات ما اين است که اين کار خيري که شما انجام داديد، اين مثل گل معطّر است، يک بار گفتيد دوبار گفتيد مثل اين است که اين برگ گل را يک بار، دوبار، چندبار دست بزنيد، پژمرده مي‌شود، چه داعي داريد که بگوييد؟ چه داعي داريد که خودتان را مطرح کنيد، حالا که عملی کرديد، به نام خدا حفظ بکنيد. يک وقت است که انسان براي تشويق ديگران سخن مي‌گويد، آن مطلبي جداست. فرمود کاري که انجام داديد اين کار را بگذاريد محفوظ بماند. اين کارهايي که ما مي‌کنيم، اين کارها را ذات اقدس اله دَه برابر يا بيشتر مي‌کند. يک وقت است از همين قبيل اضافه مي‌کند، اين يک برداشت است. يک وقت است که نه، اينها را به عنوان مصالح ساختماني و ابزار کار به کار می‌برد. يک کسي خودش کشاورز نيست، اما زمينه‌اي تهيه مي‌کند، بذري تهيه مي‌کند و به يک کشاورز مي‌دهد که اين کشاورز ماهر اين بذر را شکوفا کند. در سوره مبارکه «واقعه» فرمود خدا کشاورز حقيقي است شما زارع نيستيد شما حارث هستيد، «حرث» يعني بذرافشاني، «زرع» يعني مُرده را زنده کردن. يک کشاورز کارش اين است که اين بذرها را از انبار به زمين مي‌برد، جمادي را از جايي به جايي منتقل مي‌کند، در زير خاک دفن مي‌کند، آب هم مي‌دهد. اما آن که اين مُرده را زنده مي‌کند، اين بذر را از دو طرف شکوفا مي‌کند، يک بخش آن را به عنوان ريشه به دل خاک مي‌برد و بخش ديگر را به عنوان خوشه و شاخه بالا مي‌آورد، اين کار خداست. اين تفصيل ـ به اصطلاح طلبه‌ها ـ قاطع شرکت است، فرمود: افَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ * ءَ أَنتُمْ تَزرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ(4)؛ کار شما حرث است نه زرع، زارع ما هستيم، شما فقط اين ذرّات را، اين حبّه‌ها را از انبار به دل خاک مي‌بريد؛ يعني جامدي را از جايي به جايي منتقل مي‌کنيد؛ اما مرده را زنده نمي‌کنيد، آنکه مرده را زنده مي‌کند ما هستيم.
تثبیت ایمان در دل‌ها
توسط خداوند
 اعمال ما هم همين طور است، اگر بخواهد اين عملِ مرده، زنده بشود، اين بايد در کف دست ما باشد به هم نزنيم، با اخلاص هم باشد. مهمترين کاري که ذات اقدس اله مي‌کند در بخش پاياني سوره مبارکه «مجادله» مشخص کرد، فرمود که اگر شما اين کار را انجام داديد، مؤمن بوديد، عمل صالح انجام داديد:كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ(5)؛ ذات اقدس اله ايمان را در قلب شما ثبت مي‌کند. يک وقت شما خودتان مؤمن مي‌شويد، مي‌گوييد «آمَنتُ بالله»، اين يک وظيفه تکليفي است، اين مثل بذر است؛ اما اين بذر را در دل حَک کردن، طوري که ريشه‌اش به درون جان برسد، يک؛ و خوشه‌اش از زبان و قلم و چشم و گوش دربيايد، دو؛ اين کار خداست. اينکه مي‌بينيد بعضي‌ها مواظب چشم و گوش خود هستند، هر حرفي را نمي‌زنند، ديدني‌ها در عالَم زياد است، شنيدني‌ها هم زياد است، اينها خوبش را انتخاب مي‌کنند، وقتي چشمش راحت باشد، گوشش راحت باشد؛ قلبش هم راحت است. اين ايمان را ذات اقدس اله چندين کار مي‌کند: يکي اينکه در دلِ اينها فرو مي‌برد مثل ريشه؛ سپس از زبان اينها به قلب اينها بيرون مي‌آورد مثل خوشه و آن را تثبيت مي‌کند، اين مي‌شود شجره طيبه. اگر در بعضي از موارد مثال زدند :كَشَجَرَهًْ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا(6)؛ چه کسي اين اصل را ثابت مي‌کند؟ ما آن قدرت را نداريم که مرده را زنده کنيم! آن قدرت را نداريم که عمل مرده را زنده کنيم و به صورت فرشته دربياوريم! ذات اقدس اله همين عمل را به صورت فرشته درمي‌آورد. شما درجريان سؤال قبر ملاحظه بفرماييد، مؤمن را وقتي در قبر گذاشتند، هشت فرشته اطراف او را محاصره مي‌کنند، طرف راست، طرف چپ، طرف پايين، بالا، يکي بالاتر از همه است که ولايت است فرمود اگر از هر طرف بخواهند به شما حمله بشود و از شما برنيايد من دفاع مي‌کنم. اين را چه کسي به صورت فرشته درمي‌آورد؟ اين کار را چه کسي به صورت فرشته درمي‌آورد؟ اين (كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُم بِروحٍ مِنْهُ) اين مي‌شود روح تأييدي. اين راه باز است، اين مخصوص امام و پيغمبر نيست، برای شاگردان اينهاست. حضرت عبدالعظيم حسني(رض) پيغمبر و امام نبود، اما به جايي رسيد که انسان در کمال فخر به او عرض ادب مي‌کند و ثواب زيارت او هم شبيه زيارت سيدالشهداء(ع) است، اين راه باز است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان، طلاب، قم؛ 31/4/1395
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
_________________________
1. نمل، 89؛ قصص، 84.
2. انعام،160.
3. بقره،261.
4. واقعه،63 و64.
5. مجادله،22.
6. ابراهيم،24.
خوان حکمت روزهای یک‌شنبه منتشر می‌شود.