ردّ خون - 2
وقتی یهودیان قربانی تروریسم صهیونیستی میشوند
سراسر اين كتاب پر از كينهتوزى است، و بگين به هيچ وجه سعى ندارد آن را پنهان سازد. بلكه در آن، آشكارا اعتراف مىكند.
«دكارت گفته است: من مىانديشم، پس من وجود دارم. و من مىگويم من مىجنگم، پس من وجود دارم.»موضع تروريسم صهيونيستى بر يك نظريه استوار است كه خلاصه آن چنين است:
وجود اعراب به هيچ وجه قانونى و مشروع نيست، و آنچه براى اكثريت عربها «مشروع» مىنمايد، تنها يك «نامشروع» بريتانيايى است. از اين رو بگين اذعان مىكند كه ايرگون با همكارى حزب تجديدنظرطلب صهيونيستى ژابوتنسكى، و سازمان بتار در اروپاى شرقى، وظيفه خود دانسته است كه علىرغم مخالفت انگليس و عربها با انتقال غير قانونى يهوديان، هزاران يهودى را به صورت «غير قانونى» به فلسطين بياورد.
بگين، كتاب و جنبش خود را انقلاب نام نهاد. اين پوشش همان اصل صهيونيستى است كه نامشروع را مشروع جلوه مىدهد. و در حقيقت چيزى جز يك پردهپوشى بر تروريسم صهيونيستى خونخوار و سفاك كه جنبش او را تشكيل مىداد نمىباشد. بر اساس اين اصل، لزومى ندارد كه تروريسم صهيونيستى تنها بر ضد اعراب باشد؛ زيرا گاهى به اقتضاى منافع، عليه يهوديان نيز به كار مىرود. بگين در كتاب خود درباره ماجراى غرق شدن كشتى پاتريا كه با محمولهاى از يهوديان مهاجر به بندر رسيد چنين سخن گفته است:
«كشتى پاتريا، كه با محمولهاى از مهاجران يهودى به بندر حيفا رسيد، هرگز نتوانست از بندر خارج شود. زيرا تروريستهاى يهودى (لفظ تروريستها را خود بگين به كار برده است) براى جلوگيرى از حركت آن، بمبى در داخل آن كار گذاشته بودند. پس از اين كه بمب منفجر شد، بيش از دويست يهودى كشته يا غرق شدند.»بنابراين، از نظر بگين نه تنها كشتار فلسطينىها، بلكه كشته شدن يهوديان بهتر از آن است كه جلوى ورود آنها به فلسطين گرفته شود. فقط او به اين دليل كه مقامات انگليسى از پياده شدن مهاجران يهودى از كشتى به بندر حيفا مخالفت كرده بودند، اقدام تروريستى صهيونيستها در انفجار كشتى را توجيه كرده است.
علاوه بر هرتزل، ژابوتنسكى و بگين، تاكنون تعداد بسيارى از رهبران صهيونيسم درباره توجيه عمليات تروريستى صهيونيستها برضد عربها كتاب نوشتهاند و در اين كتابها، زمينههاى فكرى و اعتقادى تروريسم را براى يهوديان آماده ساختهاند. اگر بخواهيم در ميان انبوه مطالب كتابهايى كه تاكنون صهيونيستها درباره اقدامات جنايتكارانه و تروريستى خود نوشتهاند زمينههاى فكرى و اعتقادى تروريسم صهيونيستى را بيابيم، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه تروريسم صهيونيستى، به لحاظ فكرى و عقيدتى، بر موضوعات و مقدماتى استوار است. بعضى از آنها عبارتند از:
1. ايمان مطلق به نظامىگرى و پرورش نسل صهيونيستى بر اساس اين مشى.
2. نفى مطلق حقوق طبيعى فلسطينىها؛ تا حدى كه جنايت براندازى نژاد عرب براى صهيونيستها، در حد خود، كار مطلوبى شود.
3. توجيه به كارگيرى هر شيوه و وسيلهاى - هرقدر كه جنايتكارانه باشد - براى تحقق اهداف صهيونيسم در سرزمين اسرائيل؛ تا جايى كه ترور و ايجاد رعب و وحشت امرى عادى و روزمره شود.
4. تكيه بر قانون «حق برترى مطلق» صهيونيستها؛ به گونهاى كه ديگر ابناى بشر در مرتبهاى پستتر از آنان قرار گيرد.
5. از نظر صهيونيستها هدف از پذيرش و ورود به كهونت صهيونيستى (باورداشتن عقايد صهيونيستى)، نجات ميهن يهودى است. لذا كينه كوركورانه نسبت به مسلمانان، به صورت بخشى از ايمان يهوديان در مىآيد؛ و در راه آرمانهاى صهيونيسم، سرزمين اسرائيل از وجود مسلمانان پاكسازى مىشود.
6. جاسوسى از ديگران؛ تا جايى كه براى عملى كردن هدفهاى خود، از دستزدن به هيچ جنايتى روىگردان نشود.
7. ايمان به آن كه انتقال «غير قانونى» يهوديان به فلسطين، به هر شيوه و وسيلهاى كه انجام شود، تنها يك مرحله از عمليات اسكان صهيونيستى در اين سرزمين است.
دلايل بىشمار ديگرى نيز در منابع مختلف وجود دارد، كه زمينههاى فكرى و عوامل عقيدتى تروريسم صهيونيستى را روشن مىسازد. موشه مِنوهِن، يكى از يهوديان ضد صهيونيست اسرائيلى، در اين باره مىنويسد:
«ما اولين فارغالتحصيلان «معبد مقدس» ملىگرايى سياسى يهودى بوديم كه خود را وقف كرده، «داوطلب» رهايى «ميهن يهودى» به هر قيمت شديم، تا فلسطين را از تمام آنها كه غيريهودى هستند -«گوييم»- پاكسازى كنيم... من مىدانم كه از كجا صحبت بكنم؛ زيرا در تمام اين مدت از فعاليتهاى «دسته خود» پيروى مىكردم. من يك زندگى كامل را وقف كردم تا توانستم از اين فلسفه ابتدايى كوركورانه درباره مليتگرايى يهودى، كه در آن نوعى خودخواهى بيمارگونه دسته جمعى مىبينم، رهايى يابم. اين مليتگرايى خود را چنان «مطلق» مىپندارد كه گويا همه دنيا مديون آن هستند، و خود به هيچچيز و هيچكس پاىبند نيست.»
بر اساس زمينه اعتقادى و فكرى تروريسم صهيونيستى، آنها خود را از همه ضوابط متعارف اخلاقى كه تمامى مردم به آن التزام دارند آزاد كردند؛ و ارتكاب هر جنايتى را، هرقدر هم وحشتناك و وحشيانه باشد، براى خود مجاز مىدانند. همه اين جنايتها، و از جمله جنايت و ترور، به نام و براى «دولت صهيونيستى» انجام مىگيرد.
زمينهها و پشتوانههاى فكرى و اعتقادى تروريسم صهيونيستى، با مراجعه به پيشينه تاريخى، و سوابق فعاليتهاى تروريستى جنبش صهيونيسم و سازمانهاى تروريستى روشن مىشود.