در محضر امام خمینی(ره)
مگر میخواهند کورش را وارد ایران کنند؟
روزی از کمیته استقبال از تهران به پاریس زنگ زدند، من مسئول دفتر و تلفن امام بودم. تلفنکننده، شهید مظلوم دکتر بهشتی بود که میگفت؛ برای ورود امام برنامههایی تنظیم شده، به امام بگویید که فرودگاه را فرش میکنیم، چراغانی میکنیم، فاصله فرودگاه تا بهشتزهرا را با هلیکوپتر میرویم و...
وقتی خدمت امام مطالب را گفتم، پس از استماع دقیق که عادت همیشگی ایشان بود که سخن طرف مقابل را به دقت گوش کنند و آنگاه جواب گویند، با همان قاطعیت و صراحت خاص خود فرمودند: برو به آقایان بگو مگر میخواهند کورش را وارد ایران کنند! ابدا این کارها لازم نیست. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران بازمیگردد. من میخواهم در میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم.
(حجتالاسلام فردوسیپور، روزنامه کیهان، 68/4/14)