درمان دردهای جانکاه و فرساینده فوتبال آغاز می شود؟!
سرویس ورزشی-
رئیس فدراسیون فوتبال ایران که هفته گذشته به تبریز سفر کرده بود، در مجمع عمومی هیئت فوتبال آذربایجان شرقی و همچنین در حاشیه این مجمع، درباره مسائل فوتبال ایران و به ویژه گرفتاریهایی که این روزها فوتبال ایران با آن درگیر است و حتی پای «فیفا» هم به میان آمده، حرفها و نظرهایی را ابراز کرده است که حتما اهالی فوتبال از کم و کیف آنها، آگاه هستند، اما با تحلیل محتوای صحبتهای آقای تاج این موضوع دستگیر خواننده میشود که طبق گفته ایشان قرار است از این به بعد از کارهای غیرمنطقی و «یلخی»! و باری به هر جهت و غیرقانونی و... که در فوتبال و درباره فوتبال زیاده دیده میشود و اتفاق میافتد، جلوگیری شود و اصل مهم و تعیینکنندهای چون «قانونمداری» بیشتر مورد توجه - حداقل مسئولین امر و متولیان فوتبال - قرار گیرد.
اگر نخواهیم بیش از این خود را فریب دهیم و اگر قصد داشته باشیم سر خود را از داخل برف بیرون بیاوریم و واقعیتها را ببینیم و آنچه در پیرامون و اطراف این فوتبال میگذرد به درستی و عالمانه تحلیل و بررسی کنیم، متوجه میشویم که کار و بار فوتبال ما و روندی که سالهای سال طی کرده است، این رشته ورزشی را به لبه پرتگاه سقوط کشانده است و اوضاع چنان است که حالا «فیفا»، یعنی بالاترین مرجع تصمیمگیرنده فوتبال جهان، درباره پیامدهای ناشی از وضع و اوضاع آشفته و بیحساب و کتاب فوتبال ایران، به مسئولان فوتبال و باشگاههایی که به خاطر عدم اجرای تعهداتشان، امروز پایشان گیر است، هشدار داده، و ضربالاجل تعیین کرده است.
برای آنها که سالهاست از وضعیت حاکم بر فوتبال ایران انتقاد میکنند، و درباره اصلاح این وضع به مسئولان امر، هشدار میدهند، رسیدن چنین روزهایی اصلا بعید نبود و به همین دلیل هم از مدیران ورزش و متولیان فوتبال میخواستند، تا قبل از اینکه پای «غیر» و «دیگران» به وسط کشیده شود، پیش از آنکه مجامع بینالمللی متوجه آشفتگی درون و بعضا لودگیها و سبکسریهای حاکم بر کاروبار مدیریتی فوتبال ایران شوند، تا هنوز، فرصت هست و آش خیلی شور نشده، «کاری» بکنند و آستین بالا بزنند و به مسئولیتی که دارند، عمل بکنند و «خود» ابتکار عمل را به دست بگیرند و منتظر «فرمان» و «امر» و «اولتیماتوم» از آن سوی آبها نشوند، اما متاسفانه این هشدارها و تذکرات، گوش شنوایی پیدا نکرد و مدیران و مسئولان دیروز و امروز فوتبال، غرق در مسائل روزمره و مشغولیتهای کودکانه و...
از انجام کارهای اساسی و حل مشکلات ساختاری فوتبال ایران طفره رفتند. الان بیش از 15 سال است که مثلا! فوتبال ایران «حرفهای» شده است، از آن روز اول که فوتبال ایران «یکشبه»! به دستور «پیترولاپان» - دبیر وقت کنفدراسیون فوتبال آسیا - حرفهای شد، تا امروز کارشناسان، صاحبنظران، پیشکسوتان، دنیادیدهها، مربیان، رسانهها و... به مسئولان هشدار دادهاند فقط از حرفهایگری به اسم آن بسنده نکنند و دلخوش نباشند و رفتهرفته سازوکار و شرایط حرفهایگری را از حیث فنی و امکاناتی و همچنین از نظر رفتاری و فرهنگی فراهم کنید، فوتبال ایران را از لحاظ اداری، مدیریتی و در یک کلمه «ساختاری» به سمت حرفهای شدن و «استاندارد»های مشخص و شناخته شده و تعریف شده آن در همه جای دنیا، سوق دهید و...
اما متاسفانه مسئولان دیروز و امروز فوتبال ایران به جای توجه به این امر و انجام مسئولیتی که بر دوش داشتند و اقدام در جهت رفع موانع جدی حرفهای شدن فوتبال ایران و... تمام فکر و ذکر و هموغمشان این بود که به هر وسیله و ترفند و... تیم ملی به «جامجهانی» صعود کند، تا به ضرب آن بر همه ندانمکاریها و اهمالها و غفلتهای خود «ماله» بکشند و بساط عوامفریبی راه بیندازند و جواب منتقدان و دلسوزان را بدهند که «دیگر چه میخواهید، فوتبال ما جهانی شده است»!!این در حالی است که واقعیتها - و امروز هشدار فیفا - به ما میگوید فوتبال از لحاظ ساختاری خیلی ضعیف است. این معنی را کارلوس کروش سرمربی تیم ملی هم تایید و تاکید میکند. او در مصاحبه اخیر خود با نشریهای خارجی میگوید: «... فوتبال ایران از نظر شرایط کاری ضعیفترین شرایط را در جهان دارد و اصلا نباید به ردهبندی فیفا در این مورد توجه کرد...» اما برخلاف این واقعیات و این اظهارات کارشناسانه، مسئولان فوتبال در برابر انتقاد، «صعود به جامجهانی» و «ردهبندی فیفا» را به رخ میکشیدند و میکشند... همین «فیفایی» که امروز در زمره معترضین به وضعیت فوتبال ایران است. در اظهارات اخیر آقای تاج در تبریز باز میخوانیم که «حال فوتبال ایران خوب است و تیمهای مختلف آن (فوتسال، ساحلی، تیم ملی و...) نتایج مطلوبی گرفتهاند.»!
در حالی که خود ایشان در همان زمان و مکان از «بیماری فوتبال» ایران سخن میگوید که: «یکی از راهها این است که بیمار را به جای درمان بکشیم، اما بهترین راه این است که درمان را تدریجی شروع کنیم و الزامات را جدی بدانیم.»
بارها گفتهایم و تاکید کردهایم هرکس که ایرانی است از موقعیت و کامیابی و صعود فوتبال ایران خوشحال و خرسند میشود، منتها به شرط اینکه این «نتایج»، این صعود و موفقیتها، موجب خودفریبی و غفلت و مالهکشی بر روی نقائص و کمبودها نشود و اصل فوتبال را به نابودی نکشاند.
خوشبختانه آقای تاج در همین صحبتهای خود، به این موضوع تلویحا و البته برای اولین بار! اشاره میکند که نباید گول نتایج را بخوریم و از دردهای فوتبال ایران و «بحرانی» که دامن آن را گرفته غافل شویم و همانطور که اشاره شد در حرفهای ایشان نشانههایی یافت میشود که نشان میدهد گویا فدراسیون فوتبال قرار است از این به بعد و حالا که کار به اینجا کشیده شده است، وارد عمل شود، «قانون» را رعایت کند، «الزامات» و شرایط را فراهم کند، شوخی و مسامحه را کنار بگذارد و «جدیت» را پیشه کند و کیفیت را فدای کمیت نکند و خلاصه درمان دردهای جانکاه و فرساینده فوتبال را آغاز کند.... ولو مثلا شرایط بهگونهای پیش برود که «لیگ نوزدهم» را «با تیمهای کمتری (اما استاندارد و حرفهای) شروع کنیم...» امیدواریم بزودی عمل و اقدام آقایان به ویژه رئیس محترم فدراسیون، موید این حرفها و مطابق با این وعدهها باشد که جز این هم راهی نمانده است!